يوسف ٩٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفت بزودی آمرزش خواهم برای شما از پروردگار خود همانا او است آمرزنده مهربان | |-|معزی=گفت بزودی آمرزش خواهم برای شما از پروردگار خود همانا او است آمرزنده مهربان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::98|٩٨]] | قبلی = يوسف ٩٧ | بعدی = يوسف ٩٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ»: پیوسته برایتان درخواست آمرزش خواهم کرد. واژه (سَوْفَ) بیانگر استمرار در مستقبل است. | «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ»: پیوسته برایتان درخواست آمرزش خواهم کرد. واژه (سَوْفَ) بیانگر استمرار در مستقبل است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴
ترجمه
يوسف ٩٧ | آیه ٩٨ | يوسف ٩٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ»: پیوسته برایتان درخواست آمرزش خواهم کرد. واژه (سَوْفَ) بیانگر استمرار در مستقبل است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰۲ - ۹۳، سوره يوسف
- بيان آيات راجع به بازگشت برادران نزد پدر با پيراهن يوسف (عليه السلام ) وعزيمت آل يعقوب به مصر و...
- پس از سالها جدايى يعقوب (ع ) بوى يوسف را مى شنود
- مقصود از گمراهى نسبت داده شده به يعقوب در (انك لفى ضلالك القديم )
- ديدار يوسف (ع ) با پدر و مادرش پس از فراق طولانى
- به سجده افتادن در برابر يوسف ، براى پرستش او نبوده است
- فتوت و جوانمردى يوسف (ع ) در حق برادرانش
- يوسف (ع ) خداوند را به جهت الطافش حمد و ثنا مى گويد
- حمد و ثنا و بر شمردن نعمتهاى خداوند در ادامه گفتار يوسف (ع )
- معناى اينكه يوسف (عليه السلام ) از خدا مى خواهد: ((مرا مسلم بميران و به صالحان ملحق بساز))
- بحث روايتى (رواياتى پيرامون ملاقات برادران با يوسف (عليه السلام ) در مصر و...
- پيراهن يوسف از بهشت نازل شده بود
- چند روايت در مورد علت تاءخير در تسويف يعقوب (عليه السلام ) در دعا براى آمرزش فرزندان (سوف استغفرلكم ربّى )
- رواياتى درباره سجده يعقوب (عليه السلام ) و فرزندانش در برابر يوسف (عليه السلام )
- رواياتى در مورد حليت نعمتهاى دنيوى و جواز بهره بردارى از آنها
- گفتارى در چند پيرامون داستان يوسف (عليه السلام )
- ۱ داستان يوسف (عليه السلام ) در قرآن
- ۲ ثناى خداوند بر يوسف (عليه السلام ) و مقام معنوى او
- ۳ داستان يوسف (عليه السلام ) از نظر تورات
- گفتارى در چند فصل پيرامون رويا
- ۱ اعتناى مردم نسبت به رويا
- ۲- رويا داراى حقيقت است
- ۳ خواب هاى راست عوالم سه گانه و سه گانه رؤ يا
- ۴ مؤ يد آنچه درباره رؤ يا گفته شد، در قرآن
نکات آیه
۱- یعقوب(ع) از ستم فرزندانش در حق خویش درگذشت و آنان را بخشود. (قال سوف أستغفر لکم ربى)
۲- یعقوب(ع) به فرزندانش نوید داد که به زودى آمرزش گناهانشان را از درگاه خداوند خواهد خواست و براى آنان شفاعت خواهد کرد. (قال سوف أستغفر لکم ربى)
۳- آمرزش گناهان از شؤون خداوند است. (سوف أستغفر لکم ربى)
۴- آمرزش گناه بندگان ، پرتوى از ربوبیت خداست. (سوف أستغفر لکم ربى)
۵- ستم به پیامبران گناهى قابل آمرزش (سوف أستغفر لکم ربى)
۶- توجه به ربوبیّت خدا از آداب دعا و استغفار است. (سوف أستغفر لکم ربى)
۷- دعاى پدران در حق فرزندان ، به اجابت نزدیک تر است. (یأبانا استغفر لنا ... قال سوف أستغفر لکم ربى) درخواست فرزندان یعقوب از او براى طلب آمرزش مى رساند که آنان دعاى وى را به اجابت نزدیک تر مى دانستند ; حال یا به این لحاظ که او پدر ایشان است یا به این سبب که وى پیامبر خداست و یا هر دو لحاظ در نظر آنان بوده است.
۸- وساطت و شفاعت پیامبران در نزد خداوند ، مؤثر در آمرزش بندگان و جلب رحمت او بر ایشان (سوف أستغفر لکم ربى) برداشت فوق بر اساس دومین احتمالى است که در توضیح برداشت قبل آمده است.
۹- گذشت از خطاکاران و دعا براى آنان ، خصلتى نیکو و از صفات پیامبران الهى است. (یأبانا استغفر لنا ... قال سوف أستغفر لکم ربى)
۱۰- تفاوت زمانها در اجابت دعا و درخواست آمرزش و رحمت (سوف أستغفر لکم ربى) کلمه «سوف» مى رساند که یعقوب(ع) استغفار براى فرزندانش را به زمان آینده موکول کرد. گویا هدف او از این تأخیر آمدن زمانى بوده که دعا در آن به اجابت نزدیک تر باشد.
۱۱- فاصله میان گناه و استغفار هر چند طولانى باشد مانع پذیرش توبه نیست. (إنا کنّا خطئین ... سوف أستغفر لکم ربى) فاصله ستم فرزندان یعقوب در حق یوسف(ع) تا زمان استغفار و توبه آنان بیش از بیست سال بود و این موجب نشد که یعقوب(ع) بگوید: توبه و استغفار درباره شما بى فایده است.
۱۲- تنها خداوند ، غفور (آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (إنه هو الغفور الرحیم)
۱۳- آمرزگارى خداوند ، برخاسته و نمودى از رحمت اوست. (إنه هو الغفور الرحیم)
۱۴- پذیرش توبه بندگان جلوه اى از «غفور» و «رحیم» بودن خداوند است. (سوف أستغفر لکم ربى إنه هو الغفور الرحیم)
۱۵- یعقوب(ع) ، شخصیتى بزرگوار ، کریم و با گذشت بود. (یأبانا استغفر لنا ...قال سوف أستغفر لکم ربى إنه هو الغفور الرحیم)
۱۶- یعقوب(ع) با توجه دادن فرزندانش به آمرزگارى و مهربانى خداوند ، آنان را به آمرزش گناهانشان امیدوار ساخت. (سوف أستغفر لکم ربى إنه هو الغفور الرحیم)
۱۷- امیدوار ساختن مردم به مغفرت و رحمت الهى و بخشوده شدن گناهانشان ، شیوه اى پسندیده و از خصلتهاى پیامبران است. (سوف أستغفر لکم ربى إنه هو الغفور الرحیم)
روایات و احادیث
۱۸- «عن أبى عبدالله(ع): فى قول یعقوب لبنیه «سوف أستغفر لکم ربى» قال: أخّرها إلى السحر لیلة الجمعة ;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خدا از قول یعقوب که گفت: «سوف أستغفر لکم ربى» روایت شده است که فرمود: یعقوب استغفار را تا سحر شب جمعه به تأخیر انداخت».
موضوعات مرتبط
- آمرزش: زمینه آمرزش ۸
- استغفار: آداب استغفار ۶; زمان در استغفار ۱۰، ۱۱
- اسماء و صفات: رحیم ۱۲; غفور ۱۲
- امیدوارى: امیدوارى به آمرزش ۱۶، ۱۷; امیدوارى به رحمت ۱۶، ۱۷
- انبیا: آثار شفاعت انبیا ۸; صفات انبیا ۹، ۱۷; گناه ظلم به انبیا ۵
- برادران یوسف: استغفار براى برادران یوسف ۲، ۱۸; بشارت به برادران یوسف ۲; ظلم برادران یوسف ۱; عفو از برادران یوسف ۱
- پدر: اهمیت دعاى پدر ۷
- تذکر: تذکر به برادران یوسف ۱۶
- توبه: شرایط قبول توبه ۱۱; قبول توبه ۱۴
- جمعه: فضیلت شب جمعه ۱۸
- خدا: آمرزشهاى خدا ۱۶، ۱۷; اختصاصات خدا ۱۲; تعالیم خدا ۱۳; زمینه رحمت خدا ۸; شؤون خدا ۳; نشانه آمرزشهاى خدا ۱۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴; نشانه هاى رحمت خدا ۱۳، ۱۴
- خطاکاران: استغفار براى خطاکاران ۹; دعا براى خطاکاران ۹; عفو خطاکاران ۹
- دعا: آداب دعا ۶; زمان در اجابت دعا ۱۰; زمینه اجابت دعا ۷
- ذکر: ذکر ربوبیت خدا ۶
- زمان: نقش زمان ۱۰
- صفات: صفات پسندیده ۹
- عمل: عمل پسندیده ۱۷
- فرزند: دعا براى فرزند ۷
- گناه: آمرزش گناه ۳، ۴; گناه قابل عفو ۵
- یعقوب(ع): استغفار یعقوب(ع) ۲; بشارتهاى یعقوب(ع) ۲; تذکرهاى یعقوب(ع) ۱۶; شخصیت یعقوب(ع) ۱۵; شفاعت یعقوب(ع) ۲; عفو یعقوب(ع) ۱، ۱۵; فضایل یعقوب(ع) ۱۵; قصه یعقوب(ع) ۱; وقت استغفار یعقوب(ع) ۱۸; یعقوب(ع) و برادران یوسف ۱، ۲، ۱۶
منابع
- ↑ من لایحضره الفقیه ، ج ۱ ، ص ۲۷۲ ، ح ۲۴ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۶۶ ، ح ۱۹۸.