يونس ١٠٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=سپس بِرهانیم پیمبران خود و آنان را که ایمان آوردند بدینسان حقّی است بر ما که برهانیم مؤمنان را
|-|معزی=سپس بِرهانیم پیمبران خود و آنان را که ایمان آوردند بدینسان حقّی است بر ما که برهانیم مؤمنان را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::103|١٠٣]] | قبلی = يونس ١٠٢ | بعدی = يونس ١٠٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::103|١٠٣]] | قبلی = يونس ١٠٢ | بعدی = يونس ١٠٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«ثُمَّ»: حرف عطف است و جمله (نُنَجِّی رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا) را بر جمله محذوفی از قبیل (لَنُهْلِکُ الْأُمَمَ) عطف می‌کند. «کَذلِکَ»: همان گونه که. مثل. «حَقّاً عَلَیْنَا»: این کار حتماً شدنی است. بر ما واجب است. مراد از وجوب در اینجا یعنی مانند کار واجبی بر خدا است والّا چیزی بر او واجب نیست. (حَقّاً عَلَیْنَا) جمله معترضه است میان (کَذلِکَ) و (نُنجِ الْمَؤْمِنِینَ). «نُنجِ»: نجات می‌دهیم. فعل مضارع مرفوع است و در اصل (نُنجِی) است که در رسم‌الخطّ قرآنی حرف (ی) ندارد (نگا: انبیاء / ).
«ثُمَّ»: حرف عطف است و جمله (نُنَجِّی رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا) را بر جمله محذوفی از قبیل (لَنُهْلِکُ الْأُمَمَ) عطف می‌کند. «کَذلِکَ»: همان گونه که. مثل. «حَقّاً عَلَیْنَا»: این کار حتماً شدنی است. بر ما واجب است. مراد از وجوب در اینجا یعنی مانند کار واجبی بر خدا است والّا چیزی بر او واجب نیست. (حَقّاً عَلَیْنَا) جمله معترضه است میان (کَذلِکَ) و (نُنجِ الْمَؤْمِنِینَ). «نُنجِ»: نجات می‌دهیم. فعل مضارع مرفوع است و در اصل (نُنجِی) است که در رسم‌الخطّ قرآنی حرف (ی) ندارد (نگا: انبیاء / ).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲


ترجمه

سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و کسانی را که (به آنان) ایمان می‌آورند، نجات می‌دهیم و همین گونه، بر ما حق است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایی بخشیم!

سپس [هنگام نزول عذاب‌] فرستادگان خود و كسانى را كه گرويده‌اند نجات مى‌دهيم، زيرا بر عهده‌ى ماست كه مؤمنان را نجات دهيم
سپس فرستادگان خود و كسانى را كه گرويدند مى‌رهانيم، زيرا بر ما فريضه است كه مؤمنان را نجات دهيم.
آن گاه ما رسولان خود و مؤمنان را نجات می‌دهیم، ما بر خود فرض کردیم که این چنین اهل ایمان را نجات بخشیم.
آن گاه پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند [روز نزول عذاب] می رهانیم، همین گونه بر ما فریضه و لازم است که مؤمنان را نجات دهیم.
آنگاه پيامبرانمان و كسانى را كه ايمان آورده‌اند مى‌رهانيم. زيرا بر ما فريضه است كه مؤمنان را برهانيم.
سپس فرستادگانمان و مؤمنان را نجات می‌دهیم، بدین‌سان بر ماست که مؤمنان را نجات دهیم‌
سپس فرستادگانمان و كسانى را كه ايمان آورده‌اند مى‌رهانيم، بدين سان، از آن رو كه بر ما سزاست، مؤمنان را مى‌رهانيم.
پس از آن (که بلا و عذاب گریبانگیر کافران گردید) پیغمبرانِ خود و مؤمنان را می‌رهانیم (این هم اختصاص به اقوام گذشته و پیغمبران و مؤمنان پیشین ندارد، بلکه) همین طور ایمان آورندگان (به تو) را (نیز) نجات خواهیم داد و این حقی است بر ما (حقی مسلّم و تخلّف ناپذیر).
سپس فرستادگان خود را -و کسانی را که گرویدند- (از شکنجه) می‌رهانیم. این‌گونه حقی است بر عهده‌ی ما که مؤمنان را نجات دهیم.
سپس بِرهانیم پیمبران خود و آنان را که ایمان آوردند بدینسان حقّی است بر ما که برهانیم مؤمنان را


يونس ١٠٢ آیه ١٠٣ يونس ١٠٤
سوره : سوره يونس
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ثُمَّ»: حرف عطف است و جمله (نُنَجِّی رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا) را بر جمله محذوفی از قبیل (لَنُهْلِکُ الْأُمَمَ) عطف می‌کند. «کَذلِکَ»: همان گونه که. مثل. «حَقّاً عَلَیْنَا»: این کار حتماً شدنی است. بر ما واجب است. مراد از وجوب در اینجا یعنی مانند کار واجبی بر خدا است والّا چیزی بر او واجب نیست. (حَقّاً عَلَیْنَا) جمله معترضه است میان (کَذلِکَ) و (نُنجِ الْمَؤْمِنِینَ). «نُنجِ»: نجات می‌دهیم. فعل مضارع مرفوع است و در اصل (نُنجِی) است که در رسم‌الخطّ قرآنی حرف (ی) ندارد (نگا: انبیاء / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، به هنگام نزول عذاب استیصال بر کافران، رسولان خود و مؤمنان را از مهلکه دور کرده و از آسیب پذیرى نجات مى داد. (فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم ... ثم ننجى رسلنا و الذین ءامنوا)

۲ - نجات مؤمنان و آسیب ندیدن از عذاب استیصال، سنّتى است الهى و تخلف ناپذیر. (ثم ننجى رسلنا و الذین ءامنوا کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین)

۳ - ایمان، وسیله نجات از عذاب استیصال است. (ثم ننجى رسلنا و الذین ءامنوا کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین)

۴ - از حقوق مؤمنان بر خداوند، نجات آنان از عذابهاى دنیوى است. (کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین)

۵ - مؤمنان در پیشگاه الهى، از جایگاه ویژه برخوردار بوده و از الطاف خاص او بهره مند هستند. (ثم ننجى رسلنا و الذین ءامنوا کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین)

۶ - انذار و اخطار، بشارت و نوید، از روشهاى تربیتى - هدایتى قرآن (فهل ینتظرون إلا مثل ایّام الذین خلوا من قبلهم ... ثم ننجى رسلنا ... کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین) برداشت فوق از ارتباط میان آیه قبل، که در آن مشرکان و کافران لجوج تهدید به عذاب شدند و این آیه که به مؤمنان حق جو، بشارت نجات و نوید یارى، داده شده است، به دست مى آید.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: نجات انبیا ۱
  • ایمان: آثار ایمان ۳
  • تربیت: انذار در تربیت ۶; بشارت در تربیت ۶; روش تربیت ۶
  • خدا: افعال خدا ۱; حتمیت سنّتهاى خدا ۲; عطایاى خدا ۵; نجات بخشى خدا ۱
  • سنّتهاى خدا: سنّت نجات بخشى ۲
  • عذاب: عوامل نجات از عذاب استیصال ۳; نجات از عذاب ۱، ۲; نجات از عذاب دنیوى ۴
  • قرآن: هدایتگرى قرآن ۶
  • کافران: عذاب استیصال کافران ۱
  • مؤمنان: حقوق مؤمنان ۴; مقامات مؤمنان ۵; نجات مؤمنان ۱، ۲، ۴
  • هدایت: روش هدایت ۶

منابع