الأعراف ١٠١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=این شهرها می‌سرائیم بر تو از داستانهای آنها و همانا بیامدشان فرستادگانشان به نشانیها پس نبودند که ایمان آرند بدانچه تکذیب کردند از پیش بدینگونه مهر نهد خدا بر دلهای کافران‌
|-|معزی=این شهرها می‌سرائیم بر تو از داستانهای آنها و همانا بیامدشان فرستادگانشان به نشانیها پس نبودند که ایمان آرند بدانچه تکذیب کردند از پیش بدینگونه مهر نهد خدا بر دلهای کافران‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::101|١٠١]] | قبلی = الأعراف ١٠٠ | بعدی = الأعراف ١٠٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::101|١٠١]] | قبلی = الأعراف ١٠٠ | بعدی = الأعراف ١٠٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«تِلْکَ الْقُرَی»: واژه (تِلْکَ) می‌تواند مبتدا و (الْقُرَی) خبر اوّل، و جمله (نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا) خبر دوم باشد. یا این که (تِلْکَ) مبتدا و (الْقُرَی) بَدَل، و جمله بعدی خبر بشمار آید. «مِن قَبْلُ»: پیش از آمدن پیغمبران و بعد از آمدن آنان، یکسان بودند. از آغاز آمدن پیغمبران تا هنگام مرگ خود.
«تِلْکَ الْقُرَی»: واژه (تِلْکَ) می‌تواند مبتدا و (الْقُرَی) خبر اوّل، و جمله (نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا) خبر دوم باشد. یا این که (تِلْکَ) مبتدا و (الْقُرَی) بَدَل، و جمله بعدی خبر بشمار آید. «مِن قَبْلُ»: پیش از آمدن پیغمبران و بعد از آمدن آنان، یکسان بودند. از آغاز آمدن پیغمبران تا هنگام مرگ خود.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۶


ترجمه

اینها، شهرها و آبادیهایی است که قسمتی از اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند؛ (ولی آنها چنان لجوج بودند که) به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند، ایمان نمی‌آوردند! این‌گونه خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخیصشان را سلب می‌کند)!

اين شهرهاست كه ما خبرهاى آن را بر تو نقل مى‌كنيم. به حقيقت پيامبرانشان با حجت‌هاى روشن به سويشان آمدند، ولى آنها به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند ايمان نمى‌آوردند. اين گونه خداوند بر دل‌هاى كافران مهر مى‌نهد
اين شهرهاست كه برخى از خبرهاى آن را بر تو حكايت مى‌كنيم. در حقيقت، پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند. اما آنان به آنچه قبلاً تكذيب كرده بودند [باز] ايمان نمى‌آوردند. اين گونه خدا بر دلهاى كافران مُهر مى‌نهد.
این است شهرهایی که ما بر تو از اخبار اهلش بیان کردیم، همه را رسولان حق با ادلّه روشن آمدند اما بر آن نبودند که به آنچه پیش از آن تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند. این چنین خدا دلهای کافران را مهر می‌زند.
این شهرهاست که بخشی از داستان هایش را برای تو بیان می کنیم، و یقیناً پیامبرانشان برای آنان دلایل روشن آوردند، ولی آنان بر آن نبودند که به حقایقی که پیش از آمدن آن دلایل تکذیب کرده بودند ایمان بیاورند؛ این گونه خدا بر دل های کافران [به سزای لجاجت وعنادشان] مُهر می زند.
اينها قريه‌هايى است كه ما اخبارشان را بر تو حكايت كنيم. پيامبرانشان با دلايل روشن آمدند. و به آن چيزها كه از آن پيش دروغ خوانده بودند، ايمان نياوردند. و خدا بر دلهاى كافران اينچنين مُهر مى‌نهد.
این شهرهایی است که از اخبارش بر تو می‌خوانیم، و به راستی که پیامبرانشان برای آنان معجزات آوردند و آنان بر آن نبودند که به چیزی که از پیش انکار کرده بودند، ایمان بیاورند، بدین‌سان خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد
اين آباديها و شهرهاست كه از خبرهاى آنها بر تو مى‌خوانيم و هر آينه پيامبرانشان با نشانه‌هاى روشن و هويدا بديشان آمدند، اما بر آن نبودند كه به آنچه از پيش دروغ شمردند ايمان بياورند اينچنين خدا بر دلهاى كافران مُهر مى‌نهد.
اینها آبادیهائی است که برخی از اخبار آنها را برای تو روایت می‌نمائیم (و شرح می‌دهیم که چگونه ساکنان آنجاها به سبب ایمان نیاوردن به پیغمبران، دچار بلاها و مصائب بیشمار شدند). پیغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بدیشان نمودند، امّا آنان (به سبب لجاجتِ در کفر و ممارستِ بر تکذیب انبیاء، روی حرف خود ایستادند و) چیزی را که قبلاً تکذیب کرده بودند (حاضر نشدند بپذیرند و باز هم مثل همیشه آن را تکذیب کردند و) بدان ایمان نیاوردند. این چنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر ادامه‌ی گناه، حسّ تشخیص حقّ را از آنان سلب می‌کند).
این‌ها مجتمعات انسانی است که برخی از خبرهای مهم آن را بر تو حکایت می‌کنیم. و پیامبرانشان بی‌گمان برایشان به‌راستی دلایل روشن آوردند. پس آنان - به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند - هرگز ایمان نمی‌آورند. این‌گونه خدا بر دل‌های کافران مُهر می‌نهد.
این شهرها می‌سرائیم بر تو از داستانهای آنها و همانا بیامدشان فرستادگانشان به نشانیها پس نبودند که ایمان آرند بدانچه تکذیب کردند از پیش بدینگونه مهر نهد خدا بر دلهای کافران‌


الأعراف ١٠٠ آیه ١٠١ الأعراف ١٠٢
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تِلْکَ الْقُرَی»: واژه (تِلْکَ) می‌تواند مبتدا و (الْقُرَی) خبر اوّل، و جمله (نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا) خبر دوم باشد. یا این که (تِلْکَ) مبتدا و (الْقُرَی) بَدَل، و جمله بعدی خبر بشمار آید. «مِن قَبْلُ»: پیش از آمدن پیغمبران و بعد از آمدن آنان، یکسان بودند. از آغاز آمدن پیغمبران تا هنگام مرگ خود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند بیان کننده داستانهایى از سرگذشت اقوام پیشین براى پیامبر(ص) (تلک القرى نقص علیک من أنبائها)

۲- خداوند، تسلى دهنده پیامبر(ص) با بیان سرگذشت شوم کفرپیشگان تکذیب کننده انبیا(ع) (نقص علیک) مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) «علیک» در بیان سرگذشت امتهاى تکذیب کننده گذشته مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

۳- قرآن حاوى فرازهایى از سرگذشت امتهاى نوح، هود، صالح، لوط و شعیب(ع) (تلک القرى نقص علیک من أنبائها) حرف «من» در «من أنبائها» براى تبعیض است و مى رساند که خداوند بخشى از داستانهاى امتهاى پیشین را براى پیامبر گزارش کرده است. قابل ذکر است که از مصادیق مورد نظر براى مشارالیه «تلک القرى»، به قرینه آیات گذشته، امت نوح و ... است.

۴- بیان سرنوشت شوم تکذیب کنندگان انبیا(ع) براى هشدار و تذکار آیندگان، از روشهاى هدایتى قرآن (تلک القرى نقص علیک من أنبائها)

۵- اقوام پیشین، بهره مند از وجود پیامبرانى هدایتگر (و لقد جاءتهم رسلهم بالبینت)

۶- پیامبران اقوام گذشته برخوردار از دلایل و معجزاتى روشن براى هدایت آنان (و لقد جاءتهم رسلهم بالبینت)

۷- پیامبران در پى مشاهده تکذیب معارف دین از سوى امتها، معجزاتى را براى هدایتشان پیشاروى آنان قرار دادند. (و لقد جاءتهم رسلهم بالبینت فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا من قبل) برداشت فوق مبتنى بر این است که «ما» در «بما کذبوا» موصول اسمى باشد و مضاف إلیه کلمه «قبل» مجىء البینات باشد. البته در این صورت ضمیرى پس از «کذبوا» مقدر خواهد بود. بنابراین تقدیر جمله چنین است: فما کانوا لیؤمنوا بالذى کذبوا به من قبل مجىء البینات.

۸- معجزات انبیا بى تأثیر در کفرپیشگان و تکذیب کنندگان معارف الهى براى ایمان به آن معارف (و لقد جاءتهم رسلهم بالبینت فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا من قبل)

۹- امتهاى کفرپیشه و تکذیب کننده انبیا در تاریخ گذشته، اهل ایمان و گرایش به معارف دین نبودند. (فما کانوا لیؤمنوا بما کذبوا من قبل) «ما» در «ما کانوا» براى نفى و «لام» در «لیؤمنوا» لام جحود و تقویت کننده نفى است. بنابراین جمله «فما کانوا» با تأکید فراوان گرایش امتهاى گذشته را به ایمان نفى مى کند و آنها را اهل باور به دین نمى داند.

۱۰- خداوند قلبهاى کفرپیشگان و تکذیب کنندگان انبیا را از دریافت حقایق دین و معارف الهى محروم مى سازد. (کذلک یطبع اللّه على قلوب الکفرین)

۱۱- بى تأثیرى معجزات و دلایل روشن در قلبها، نشان مهرزدگى آن قلبهاست. (فما کانوا لیؤمنوا ... کذلک یطبع اللّه على قلوب الکفرین)

موضوعات مرتبط

  • آیندگان: هشدار به آیندگان ۴
  • اقوام: انبیاى اقوام پیشین ۵، ۶ ; عقیده اقوام کافر پیشین ۹
  • انبیا: تکذیب تعالیم انبیا ۷ ; ختم قلب مکذبان انبیا ۱۰ ; روش هدایت انبیا ۷ ; عقیده مکذبان انبیا ۹ ; فرجام مکذبان انبیا ۲، ۴ ; معجزه انبیا ۶، ۷، ۸ ; هدایتگرى انبیا ۵، ۶، ۷
  • ایمان: عوامل ایمان ۸ ; موانع ایمان ۹
  • پیشینیان: قصه پیشینیان ۱
  • تاریخ: عبرت از تاریخ ۲
  • دین: قبول تعالیم دین ۹ ; محرومیت از فهم دین ۱۰
  • شناخت: موانع شناخت ۱۰
  • قرآن: قصه‌هاى قرآن ۳
  • قلب: آثار ختم قلب ۱۰ ; نشانه هاى ختم قلب ۱۱
  • قوم ثمود: قصه قوم ثمود ۳
  • قوم شعیب: قصه قوم شعیب ۳
  • قوم عاد: قصه قوم عاد ۳
  • قوم لوط: قصه قوم لوط ۳
  • قوم نوح: قصه قوم نوح ۳
  • کافران: ختم قلب کافران ۱۰ ; فرجام کافران ۲
  • محمّد(ص): دلدارى به محمّد(ص) ۲
  • معجزه: بى تأثیرى معجزه ۱۱ ; بى تأثیرى معجزه بر کافران ۸ ; بى تأثیرى معجزه بر مکذبان دین ۸
  • هدایت: روش هدایت ۴

منابع