الأعراف ١٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفت برون شو از آن نکوهیده سرافکنده هر آنکه تو را پیروی کند از ایشان همانا پر سازم دوزخ را از شما همگی | |-|معزی=گفت برون شو از آن نکوهیده سرافکنده هر آنکه تو را پیروی کند از ایشان همانا پر سازم دوزخ را از شما همگی | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::18|١٨]] | قبلی = الأعراف ١٧ | بعدی = الأعراف ١٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَذْؤُوماً»: مذموم. ننگین. حقیر. حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل (أُخْرُجْ) است. «مَدْحُوراً»: مطرود. رانده شده. حال دوم است. «مِنکُمْ»: از شما. در اصل: (مِنکَ وَ مِنْهُمْ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است. | «مَذْؤُوماً»: مذموم. ننگین. حقیر. حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل (أُخْرُجْ) است. «مَدْحُوراً»: مطرود. رانده شده. حال دوم است. «مِنکُمْ»: از شما. در اصل: (مِنکَ وَ مِنْهُمْ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵
ترجمه
الأعراف ١٧ | آیه ١٨ | الأعراف ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَذْؤُوماً»: مذموم. ننگین. حقیر. حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل (أُخْرُجْ) است. «مَدْحُوراً»: مطرود. رانده شده. حال دوم است. «مِنکُمْ»: از شما. در اصل: (مِنکَ وَ مِنْهُمْ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ... (۲) وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ... (۰) إِنَ عِبَادِي لَيْسَ لَکَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف
- معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))
- سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .
- بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .
- ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .
- بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .
- تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .
- ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .
- وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست
- توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .
- كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .
- درخواست مهلت از خدا توسط ابليس
- محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !
- مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
- مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا
- اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او
- چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود
- ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .
- ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس
- بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !
- قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .
- نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان
- ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت
- بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند
- خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او
- بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )
- در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟
- تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!
- چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟
- تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟
- پاسخ به دو شبهه ديگر
- بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى
- اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا
- تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى
- فرق بين اين دو قسم از علوم
- جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است
- اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است
- جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى
- عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .
- عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى
- آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند
- بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)
- بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است
- رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.
- دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى
- ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس
- بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى
نکات آیه
۱- خداوند، ابلیس را با تحقیر و سرزنش و به گونه اى ننگ آور و ذلتبار از جایگاه رفیعش اخراج کرد. (قال أخرج منها مذءوما مدحورا) «مدحور» به معناى رانده شده با خوارى و ذلت است. (لسان العرب).
۲- دوزخ، جایگاه حتمى ابلیس و پیروان او (لمن تبعک منهم لأملأن جهنم منکم أجمعین)
۳- تکبّر، تمرد و اغواگرى ابلیس، موجب گرفتارى او به آتش دوزخ (ما منعک ألا تسجد ... لأملأن جهنم منکم أجمعین)
۴- پیروى از ابلیس، موجب همسنخ شدن با وى (لمن تبعک منهم لأملأن جهنم منکم أجمعین) از اینکه ابلیس و انسانهاى پیرو او با یک ضمیر «منکم» مورد خطاب قرار گرفته اند، در حالى که در جمله قبل تنها ابلیس مخاطب بود، معلوم مى شود پیروى از ابلیس، آدمى را به همسنخ شدن با ابلیس مى کشاند.
۵- جهنم مملو از ابلیس و همه پیروانى که در زمره ابلیسیان درآمده باشند. (لمن تبعک منهم لأملأن جهنم منکم أجمعین) خطاب در «منکم» مى تواند بیانگر این نکته باشد که آدمى به مجرد پیروى از ابلیس جایگاهى همانند او در جهنم نخواهد داشت، بلکه آن گونه پیروى چنین اقتضایى را دارد که آدمى را همسنخ ابلیس سازد ; به گونه اى که بتوان ابلیس و پیروى کننده وى را با یک ضمیر مورد خطاب قرار داد.
۶- محاوره و گفتگوى مستقیم خداوند با ابلیس، در داستان تمرد وى از سجده بر آدم (ع) (قال ما منعک ... قال أخرج منها)
موضوعات مرتبط
- آدم (ع): ترک سجده بر آدم (ع) ۶
- ابلیس: آثار اغواگرى ابلیس ۳ ; آثار تکبّر ابلیس ۳ ; آثار عصیان ابلیس ۳ ; ابلیس در جهنم ۳، ۵ ; ابلیس و آدم (ع) ۶ ; اطاعت از ابلیس ۴ ; پیروان ابلیس در جهنم ۵ ; تحقیر ابلیس ۱ ; تکلم خدا با ابلیس ۶ ; سرزنش ابلیس ۱ ; طرد ابلیس ۱ ; عصیان ابلیس ۶ ; فرجام ابلیس۲ ; فرجام پیروان ابلیس ۲ ; همسویى با ابلیس ۴
- جهنم: موجبات جهنم ۳
- جهنمیان:۲، ۳، ۵
- خدا: افعال خدا ۱ ; تکلم خدا ۶