الأعراف ٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بسا شهری که نابودش ساختیم پس بیامدش خشم ما شبانگاه یا به خواب نیمروز بودند | |-|معزی=و بسا شهری که نابودش ساختیم پس بیامدش خشم ما شبانگاه یا به خواب نیمروز بودند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الأعراف ٣ | بعدی = الأعراف ٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کَمْ»: چه بسیار. «قَرْیَةٍ»: شهر. روستا. در اینجا مراد ساکنان شهر یا روستا است. «بَأْس»: عذاب. «بَیَاتاً»: شب هنگام. در حالی که شب را میگذراندند. این واژه میتواند مفعولفیه بوده و یا این که مصدر و به معنی (بائِتینَ) و حال باشد. «قَآئِلُونَ»: خفتگان در نیمروز. استراحتکنندگان در چاشتگاه. از ماده (قَیْل). | «کَمْ»: چه بسیار. «قَرْیَةٍ»: شهر. روستا. در اینجا مراد ساکنان شهر یا روستا است. «بَأْس»: عذاب. «بَیَاتاً»: شب هنگام. در حالی که شب را میگذراندند. این واژه میتواند مفعولفیه بوده و یا این که مصدر و به معنی (بائِتینَ) و حال باشد. «قَآئِلُونَ»: خفتگان در نیمروز. استراحتکنندگان در چاشتگاه. از ماده (قَیْل). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵
ترجمه
الأعراف ٣ | آیه ٤ | الأعراف ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَمْ»: چه بسیار. «قَرْیَةٍ»: شهر. روستا. در اینجا مراد ساکنان شهر یا روستا است. «بَأْس»: عذاب. «بَیَاتاً»: شب هنگام. در حالی که شب را میگذراندند. این واژه میتواند مفعولفیه بوده و یا این که مصدر و به معنی (بائِتینَ) و حال باشد. «قَآئِلُونَ»: خفتگان در نیمروز. استراحتکنندگان در چاشتگاه. از ماده (قَیْل).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ... (۳) أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ... (۲) أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَکَرُوا... (۰) أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ... (۰) أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ... (۰) فَکَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ... (۲) وَ کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْيَةٍ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱ - ۹، سوره اعراف
- اشاره به عهدى كه خدا از آدميان گرفته ، و ساير معارفى كه در سوره اعراف آورده شده است .
- مكلف بودن مشركين به توحيد خداى تعالى ومسئول بودن آنان نسبت به ايمان و عمل صالح
- مراد از (( وزن (( و (( ميزان (( اعمال
- اشاره به اينكه ممكن است هر يك از اعمال ، واحدى براى سنجش داشته باشد و بيان معناىجمله : (( و الوزن يومئذ الحق ((
- اقوالى كه در مورد معناى جمله : (( و الوزن يومئذ الحق (( گفته شده است .
- مراد از (( موازين (( و معناى (( ثقل موازين (( در جمله : (( فمن ثقلت موازينه ((
- معناى وزن اعمال در روز قيامت ، تطبيق اعمال است بر حق و براى هر كدام ازاعمال انسان ميزانى است .
- نكته دوم : اينكه معلوم شد كه براى هر انسانى ميزان هاى متعددى است كه هر كدام ازعمل هايش با يكى از آنها سنجيده
- بحث روايتى (رواياتى در مورد مكى بودن سوره اعراف ، وزن و ميزان اعمال و ثقل و خفت اعمال و...)
- روايتى در بيان مراد از وزن اعمال كه مى گويدعمل صفت كارى است كه انجام مى شود و قابل توزين (اصطلاحى ) نيست و خداجاهل نيست و احتياج به توزين اشياء ندارد.
نکات آیه
۱- خداوند بسیارى از امتهاى مختلف پیشین را با عذابى سهمگین و ناگهانى به هلاکت رساند. (و کم من قریة أهلکنها فجاءها) «فاء» در جمله «فجاءها ...» مى تواند تفسیریه باشد. بر این مبنا جمله «جاءها ...» توضیح و تفسیر جمله «أهلکناها» است. اسناد هلاکت به قریه براى رساندن شدت عذاب است.
۲- عذاب سهمگین خداوند در انتظار جوامع مختلف از قوانین دین و پذیرنده ولایتهاى غیر خداوند (و لاتتبعوا من دونه ... و کم من قریة أهلکنها) بیان هلاکت جوامع پیشین پس از فرمان به رعایت قوانین دین و سرپیچى از ولایت غیر خدا «اتبعوا ما أنزل الیکم ...»، بیانگر آن است که عذاب امتهاى پیشین به سبب تخلف آنان از این فرمان بوده است.
۳- گروهى از امتهاى متخلف پیشین شب هنگام و گروهى دیگر در حال خواب نیمروز، گرفتار عذاب الهى شدند. (فجاءها بأسنا بیتا أو هم قائلون) «أو» در جمله «أو هم قائلون» براى تنویع است. «قائلة» به معناى نیمروز است و «قائل» به کسى گفته مى شود که آن هنگام در خواب باشد.
۴- به هلاکت رساندن امتهاى بى اعتنا به تعالیم دین، از سنتهاى خداوند است.* (و کم من قریة أهلکنها)
۵- اراده الهى داراى نقشى مؤثر در تحولات تاریخ (و کم من قریة أهلکنها)
۶- عذابهاى الهى متناسب با گناه متخلفان است. (قلیلا ما تذکرون. و کم من قریة أهلکنها فجاءها بأسنا بیتا أو هم قائلون) بیان زمان عذاب، یعنى شبانگاه و خواب نیمروز، که هنگام غفلت مردم است، پس از بیان غفلت مردم از تذکارهاى الهى (قلیلا ما تذکرون) اشاره به تناسب عذاب با گناه دارد.
۷- تخلف جوامع از فرامین خدا، موجب سقوط معنوى آن جوامع و زمینه ساز گرفتارى آنان به عذاب دنیوى (عذاب استیصال). (و لاتتبعوا ... و کم من قریة أهلکنها) برداشت فوق بر این اساس است که «فاء» در «فجاءها» بیانگر ترتیب باشد. بر این مبنا مراد از هلاکت، هلاکت معنوى خواهد بود. یعنى جوامعى در گذشته منحرف شدند و پس از آن گرفتار عذاب الهى گشتند.
موضوعات مرتبط
- امتها: عذاب امتهاى پیشین ۱، ۳; فرجام امتها ى متخلف ۱، ۳; هلاکت امتها متخلف ۱، ۴
- تاریخ: محرک تاریخ ۵; منشأ تحولات تاریخ ۵
- جامعه: انحطاط معنوى جامعه ۷; عذاب جامعه گناهکار ۲; عوامل انحطاط جامعه ۷
- خدا: اراده خدا ۵; سنتهاى خدا ۴; عذابهاى خدا ۱، ۲، ۳; قانونمندى عذابهاى خدا ۶
- دین: کیفر اعراض از دین ۴
- عذاب: اهل عذاب ۲; عذاب استیصال ۷; عذاب در خواب ۳; عذاب دنیوى ۲، ۳; عذاب شبانگاهى ۳; مراتب عذاب ۱، ۲، ۷; موجبات عذاب ۲; موجبات عذاب دنیوى ۷
- عصیان: آثار عصیان اجتماعى ۷; عصیان از خدا ۷
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۶
- ولایت: قبول ولایت غیر خدا ۲