الأنعام ٤٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=چرا هنگامی که بیامدشان خشم ما زاری نکردند لیکن سنگین شد دلهای آنان و آراست برای ایشان شیطان آنچه را بودند عمل میکردند | |-|معزی=چرا هنگامی که بیامدشان خشم ما زاری نکردند لیکن سنگین شد دلهای آنان و آراست برای ایشان شیطان آنچه را بودند عمل میکردند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = الأنعام ٤٢ | بعدی = الأنعام ٤٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«بَأْس»: قوّت و شدّت. در اینجا مراد عذاب است (نگا: انعام / اعراف / ). «قَسَتْ»: قساوت پیدا کرد. سخت و سنگین شد. | «بَأْس»: قوّت و شدّت. در اینجا مراد عذاب است (نگا: انعام / اعراف / ). «قَسَتْ»: قساوت پیدا کرد. سخت و سنگین شد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳
ترجمه
الأنعام ٤٢ | آیه ٤٣ | الأنعام ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَأْس»: قوّت و شدّت. در اینجا مراد عذاب است (نگا: انعام / اعراف / ). «قَسَتْ»: قساوت پیدا کرد. سخت و سنگین شد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- آدمى موظف به تضرع و کرنش در برابر خداوند جهان است. (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا)
۲- تضرع نکردن مردم به درگاه خداوند، حتى در شداید و سختیها، امرى شگفت و سزاوار سرزنش (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا)
۳- خداوند، زمینه ساز تضرع انسانها به درگاه او (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا)
۴- سنگدلى، مانع تضرع به درگاه خداوند، حتى در شداید و سختیها (فلولا ... و لکن قست قلوبهم)
۵- سنگدلى، موجب هدایت ناپذیرى و اجابت نکردن دعوت انبیا (و لقد أرسلنا ... فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم)
۶- شیطان اعمال ناروا و ناپسند آدمى را زیبا جلوه مى دهد. (و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون)
۷- زیبا دیدن کردارهاى زشت، مانع تضرع آدمى به درگاه خداوند، حتى در شداید است. (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون)
۸- زیبا پنداشتن اعمال زشت، موجب هدایت ناپذیرى و اجابت نکردن دعوت انبیا (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا ... و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون)
۹- انسان داراى گرایش فطرى به سوى نیکیها و زیباییهاست. (و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون) حرکت انسان به دنبال شیطان، پس از زینت و زیبا جلوه دادن اعمال، بیانگر این نکته است که آدمى زیباییها را مى طلبد و خواهان حرکت به دنبال آن است. از این روست که شیطان همان زشتیها را زیبا جلوه مى دهد و آدمى را مى فریبد.
۱۰- شیطان مانع رشد و کمال و تضرع انسان به درگاه خداوند (فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا ... و زین لهم الشیطن)
۱۱- تضرع در مقابل خداوند موجب کمال و رشد انسان مى شود. (فأخذنهم بالبأساء ... لعلهم یتضرعون. فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا) از اینکه خداوند مشکلاتى پیش آورده تا انسان تضرع کند و با جمله «فلو لا ... » ترغیب به تضرع کرده است، معلوم مى شود که تضرع موجب کمال و رشد انسان مى شود.
۱۲- قساوت دل زمینه اى مناسب براى القاى تزیینات شیطان (و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون) جمله «زین لهم» مى تواند از قبیل عطف مسبب بر سبب باشد ; یعنى تزیین شیطان پس از قساوت دل حاصل مى گردد.
موضوعات مرتبط
- امور: شگفتخ آور ۲
- انبیا: عوامل عصیان از انبیا ۵، ۸
- انسان: ابعاد انسان ۹ ; فطرت انسان ۹ ; گرایشهاى انسان ۹ ; مسؤولیت انسان ۱
- تضرّع: آثار تضرّع ۱۱ ; اهمیت تضرّع ۱ ; زمینه تضرّع ۳ ; سرزنش عدم تضرّع ۲ ; موانع تضرّع ۴، ۷، ۱۰
- خدا: افعال خدا ۳
- رشد: عوامل رشد ۱۱ ; موانع رشد ۱۰
- سختى: آثار ابتلا به سختى ۲، ۴
- شیطان: اغواگرى شیطان ۶ ; زمینه اغواگرى شیطان ۱۲ ; نقش شیطان ۱۰
- عمل: آثار تزیین عمل ناپسند ۷ ; تزیین عمل ناپسند ۶، ۸
- قلب: آثار قساوت قلب ۴، ۵، ۱۲
- گرایشها: گرایش به خیر ۹ ; گرایش به زیبایى ۹
- هدایت: موانع هدایت ۵، ۸