النحل ٧٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس نزنید برای خدا مثَلها را و همانا خدا میداند و شما نمیدانید | |-|معزی=پس نزنید برای خدا مثَلها را و همانا خدا میداند و شما نمیدانید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::74|٧٤]] | قبلی = النحل ٧٣ | بعدی = النحل ٧٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لا تَضْرِبُوا»: ذکر نکنید. مراد قرار دادن و ساختن است. «الأمْثَالَ»: جمع مِثْل، شبیهها و نظیرها. همگونها و مانندها. | «لا تَضْرِبُوا»: ذکر نکنید. مراد قرار دادن و ساختن است. «الأمْثَالَ»: جمع مِثْل، شبیهها و نظیرها. همگونها و مانندها. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷
ترجمه
النحل ٧٣ | آیه ٧٤ | النحل ٧٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تَضْرِبُوا»: ذکر نکنید. مراد قرار دادن و ساختن است. «الأمْثَالَ»: جمع مِثْل، شبیهها و نظیرها. همگونها و مانندها.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۵ - ۷۷،سوره نحل
- مفاد آيه (ان فى ذلك لاية لقوم يسمعون )
- معناى اينكه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم
- معناى كلمه ((سكر)) و بيان مفاد آيه ((تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا...))
- عدم دلالت جمله : ((تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا)) بر مباح بودن مسكرات
- رد مطالبى كه صاحب ((روح المعانى )) در ارتباط با آيه مورد بحث بيان كرده است
- معنا و موارد استعمال كلمه ((وحى ))
- ايحائات و الهامات خداى سبحان به زنبور عسل
- وجه اينكه آيه زنبور عسل به ((لقوم يسمعون ))
- معناى جمله ((فما الذين فضلوا برادى رزقهم على ما ملكت ايمانهم ...))
- وجوه ديگرى كه در معناى آيه فوق گفته شده است
- ذكر نعمت داشتن فرزندان و نوادگان
- وجوهى كه در معناى آيه : ((ما لا يملك لهم رزقا فى السموات و الارض شيئا)) گفتهشده است
- مراد از مثل زدن براى خدا كه از آن نهى فرموده است (فلا تضربوا للهالامثال )
- مثلى براى اثبات توحيد ربوبى با استناد به وحدت منعم
- اقامه حجت بر توحيد و اشاره به مساءله نبوت با ذكر يكمثل
- چند وجه ديگر در تفسير آيه : ((و ضرب الله مثلا رجلين ...)) گفته شده است
- معناى ((غيبت )) و ((شهادت )) و مراد از غيبت آسمانها و زمين در ((ولله غيب السموات والارض ))
- بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است
- مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت ) مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است
- عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات
- نكاتى كه از آيه : ((ولله غيب السموات و الارض ...)) استفاده مى شود
- بيان ضعف قولمفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است
- چند روايت در تطبيق آيه ((و اوصى ربك الىالنحل ...)) بر پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام
- روايتى در معناى ((حفده )) و در تطبيق جمله : ((من ياءمربالعدل )) بر اميرالمؤ منين و ائمه عليهم السلام
نکات آیه
۱- مالکیت و قدرت مطلقه خداوند، مقتضى گرایش انسان به توحید و پرهیز از شرک به اوست. (فلاتضربوا لله الأمثال) برداشت فوق مبتنى بر دو نکته است: الف) «فاء» مضمون این آیه را متفرع بر آیه قبل کرده است و در آیه قبل سخن از مالکیت و قدرت مطلقه الهى به میان آمده بود. ب) بنابر اینکه مراد از «ضرب مَثَل» جعل شریک براى خداوند باشد.
۲- مقایسه کردن خداوند با مخلوقات و تشبیه نمودن صفات او به صفات خلق، ممنوع است. (فلاتضربوا لله الأمثال)
۳- توجه به مالکیت و قدرت مطلقه خدا و ناتوانى موجودات در برابر او، مستلزم تشبیه نکردن او به غیر است. (و یعبدون من دون الله ما لایملک ... فلاتضربوا لله الأمثال) عمده ترین موضوعى که از آیات قبل استفاده شد، مالکیت و قدرت مطلق الهى و نفى هرگونه مالکیت و قدرت از خدایان دروغین مشرکان است و در این آیه خداوند، نتیجه و لازمه مطلب فوق را، تمثیل نکردن خدا به غیر او دانسته است.
۴- تنها خداوند آگاه به کنه ذات خویش است. (فلاتضربوا لله الأمثال إن الله یعلم و أنتم لاتعلمون)
۵- راه نداشتن انسان به شناخت کنه ذات و صفات خدا، جز از طریق وحى (فلاتضربوا لله الأمثال إن الله یعلم و أنتم لاتعلمون) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که جمله «إن الله یعلم و أنتم لاتعلمون» تعلیل براى جمله «فلاتضربوا لله الأمثال» باشد و متعلق و مفعول فعل «یعلم» و «لاتعلمون» خدا و ذات مقدس او باشد; یعنى، شما براى خدا شریک و مثل نپندارید; چون شما به ذات و حقیقت او پى نخواهید برد و این علم تنها منحصر به خداست و جز از طریق وحى شناخته نخواهد شد.
۶- تشبیه خدا به سایر موجودات، ناشى از ناآگاهى انسان به تمایز ذات و صفات خدا از غیر اوست. (فلاتضربوا لله الأمثال ... أنتم لاتعلمون) با توجه به اینکه منظور از «أنتم لاتعلمون» نفى علم مطلق نیست; زیرا بدیهى است که انسانها در زمینه هاى مادى زندگى خود دانشهایى دارند; بلکه نفى علم مربوط مى شود به همان زمینه اى که در آیه مطرح است; یعنى، قابل مقایسه نبودن ذات و صفات خدا با سایر مخلوقات، برداشت فوق به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- ایمان: زمینه ایمان به توحید ۱
- جهل: آثار جهل ۶
- خدا: آثار قدرت خدا ۱; آثار مالکیت خدا ۱; اختصاصات خدا ۴; راههاى خدا شناسى ۵; علم حضورى خدا ۴; منشأ تشبیه خدا ۶; موانع تشبیه خدا ۳; ویژگیهاى صفات خدا ۶
- ذکر: ذکر قدرت خدا ۳; ذکر مالکیت خدا ۳
- شرک: زمینه اجتناب از شرک ۱
- شناخت: ابزار شناخت ۵
- قیاس: قیاس ممنوع ۲
- موجودات: عجز موجودات ۳
- وحى: نقش وحى ۵