يوسف ٨٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفتند به خدا ترک نکنی یاد کردن یوسف را تا بیماری فسرده گردی یا بشوی از نابودشدگان | |-|معزی=گفتند به خدا ترک نکنی یاد کردن یوسف را تا بیماری فسرده گردی یا بشوی از نابودشدگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::85|٨٥]] | قبلی = يوسف ٨٤ | بعدی = يوسف ٨٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَفْتَؤُاْ تَذْکُرُ»: پیوسته به خاطر میآوری و همیشه یاد میکنی. در اصل (لا تَفْتَؤُاْ) است و عربها حرف (لا) را گاهی از اوّل (تَفْتَؤُاْ) حذف مینمایند و به معنی (لا تَزالُ) به کار میبرند. «حَرَضاً»: مصدر است و به معنی نزدیک شدن به مرگ است و در اینجا برای مبالغه و مراد شخص مشرف به مرگ است. «الْهَالِکِینَ»: مردگان. تباهشدگان. | «تَفْتَؤُاْ تَذْکُرُ»: پیوسته به خاطر میآوری و همیشه یاد میکنی. در اصل (لا تَفْتَؤُاْ) است و عربها حرف (لا) را گاهی از اوّل (تَفْتَؤُاْ) حذف مینمایند و به معنی (لا تَزالُ) به کار میبرند. «حَرَضاً»: مصدر است و به معنی نزدیک شدن به مرگ است و در اینجا برای مبالغه و مراد شخص مشرف به مرگ است. «الْهَالِکِینَ»: مردگان. تباهشدگان. | ||
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴
ترجمه
| يوسف ٨٤ | آیه ٨٥ | يوسف ٨٦ | ||||||||||||||
| ||||||||||||||||
معنی کلمات و عبارات
«تَفْتَؤُاْ تَذْکُرُ»: پیوسته به خاطر میآوری و همیشه یاد میکنی. در اصل (لا تَفْتَؤُاْ) است و عربها حرف (لا) را گاهی از اوّل (تَفْتَؤُاْ) حذف مینمایند و به معنی (لا تَزالُ) به کار میبرند. «حَرَضاً»: مصدر است و به معنی نزدیک شدن به مرگ است و در اینجا برای مبالغه و مراد شخص مشرف به مرگ است. «الْهَالِکِینَ»: مردگان. تباهشدگان.
تفسیر
- آيات ۹۲ - ۸۳، سوره يوسف
- جواب يعقوب (عليه السلام ) به پسران بعد از شنيدن خبر بازداشت بنيامين
- معناى ((روح )) و بيان اينكه ياءس از روح و رحمت الهى گناه كبيره است
- بازگشت پسران يعقوب (عليه السلام ) به مصر و اظهار عجز و خضوع در برابر عزيزمصر (يوسف
- اينك كه وعده الهى تحقق يافته ، يوسف (عليه السلام ) خود را معرفى مى نمايد
- برادران به خطاى خود اعتراف مى كنند و يوسف برادران خود را بخشيده و برايشان دعامى كند
- يوسف برادران خود را بخشيده برايشان دعا مى كند
- بحث روايتى
- روايتى در شرح داستان يوسف (عليه السلام ) و برادران در مصر
- چند روايت در ذيل آيه (ايتها العيرانكم انكم لسارقون )
- چند روايت در مورد انتساب سرقت به يوسف (عليه السلام ) در سخن برادران او: ((فقدسرق اخ له
- دو روايت درباره شكايت نزد خدا بردن يعقوب (عليه السلام ) انّما اءشكوا بثّى و حزنىالى الله
- دو روايت در ارتباط با علم پيدا كردن يعقوب به زنده بودن يوسف و آيه (اذهبوافتحسسوا من يوسف و اخيه )
نکات آیه
۱- یعقوب(ع) ، همواره به یاد فرزندش یوسف(ع) و دردمند فراق او بود. (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف) «تفتؤا» از افعال ناقصه و به تقدیر «لا» ى نافیه است. بنابراین «تفتؤا تذکر یوسف» ; یعنى ، پیوسته یوسف(ع) را یاد مى کنى.
۲- یعقوب(ع) در اثر درد طاقت سوز فراق یوسف(ع) ، در معرض زمین گیر شدن و یا از دست دادن جان خویش بود. (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتى تکون حرضًا أو تکون من الهلکین) «حرض» به بیمارى گفته مى شود که بنیانش تباه شده و مشرف بر هلاکت باشد.
۳- فرزندان یعقوب ، نگران وضعیت رو به وخامت پدر خویش و ناراحت از قرار گرفتنش در معرض بیمارى و هلاکت (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتى تکون حرضًا أو تکون من الهلکین)
۴- فرزندان یعقوب او را به خاطر اندوه جانکاهش در فراق یوسف(ع) ملامت کردند. (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف) لحن و سیاق جمله «قالوا تالله ...» گویاى ملامت یعقوب(ع) و درخواست به فراموشى سپردن یوسف(ع) است.
۵- فرزندان یعقوب از وى تقاضا کردند یوسف(ع) را فراموش کرده و یاد او را از خاطر بزداید. (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف)
۶- فرزندان یعقوب با سوگند به خدا ، خطر فرسوده شدن و به هلاکت رسیدنش را به او هشدار دادند. (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتى تکون حرضًا أو تکون من الهلکین) حرف «تاء» براى قسم است و جمله «تفتؤا تذکر یوسف» به اعتبار غایتى که براى آن ذکر شده (حتى تکون حرضاً ...) جواب قسم است ; یعنى ، در حقیقت جواب قسم «تکون حرضاً ...» مى باشد.
۷- رنجها و غصه هاى شدید ، فرساینده توان جسمى آدمى و هلاک سازنده وى (قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتى تکون حرضًا أو تکون من الهلکین)
موضوعات مرتبط
- اندوه: آثار اندوه ۷
- انسان: عوامل ضعف انسان ۷
- برادران یوسف: برادران یوسف و بیمارى یعقوب(ع) ۳; برادران یوسف و یعقوب(ع) ۴، ۵، ۶; خواسته هاى برادران یوسف ۵; سرزنشهاى برادران یوسف ۴; نگرانى برادران یوسف ۳; هشدارهاى برادران یوسف ۶
- رنجها: آثار رنجها ۷
- روانشناسى: روانشناسى عاطفى ۷
- عواطف: آثار عواطف خانوادگى ۱
- مرگ: عوامل مرگ ۷
- یعقوب(ع): اندوه یعقوب(ع) ۴; خطر مرگ یعقوب(ع) ۶; زمینه بیمارى یعقوب(ع) ۲; زمینه مرگ یعقوب(ع) ۲; سرزنش یعقوب(ع) ۴; قصه یعقوب(ع) ۱، ۳، ۴; هشدار به یعقوب(ع) ۶; یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) ۱، ۲، ۴
- یوسف(ع): درخواست فراموشى یوسف(ع) ۵; سختى فراق یوسف(ع) ۲; قصه یوسف(ع) ۱، ۳، ۴، ۶