هود ٤٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و گفته شد ای زمین فروخور آب خویش را و ای آسمان بس کن و فرونشست آب و گذشت کار و استوار شد بر جودی و گفته شد دور باد برای گروه ستمگران | |-|معزی=و گفته شد ای زمین فروخور آب خویش را و ای آسمان بس کن و فرونشست آب و گذشت کار و استوار شد بر جودی و گفته شد دور باد برای گروه ستمگران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره هود | نزول = | {{آيه | سوره = سوره هود | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::44|٤٤]] | قبلی = هود ٤٣ | بعدی = هود ٤٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::25|٢٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إبْلَعِی»: فرو خور. قورت بده. «أَقْلِعِی»: از بارش و ریزش بایست. بند بیا. أَقْلَعَ عَنْ کَذا: کَفَّ عَنْهُ وَ تَرَکَهُ. «غِیضَ»: از میان برده شد. فعل (غاضَ) به صورت لازم و متعدّی استعمال میشود. در اینجا متعدّی و مجهول است. «قُضِیَ الأمْرُ»: فرمان اجرا گردید. کار پایان گرفت. «إِسْتَوَتْ»: استقرار یافت. «الْجُودِیِّ»: نام کوهی است که آن را کوه کارد و یا اکراد نزدیک موصل در شمال عراق، کوه ماسیس از سلسله جبال آرارات در ارمنستان، و کوهی در قلمرو قبیله طی در عربستان دانستهاند. «بُعْداً»: هلاک (نگا: هود / و و ) مفعول مطلق فعل محذوفی است و اصل آن چنین است: بَعُدُوا بُعْداً. دورشدن از رحمت خدا. | «إبْلَعِی»: فرو خور. قورت بده. «أَقْلِعِی»: از بارش و ریزش بایست. بند بیا. أَقْلَعَ عَنْ کَذا: کَفَّ عَنْهُ وَ تَرَکَهُ. «غِیضَ»: از میان برده شد. فعل (غاضَ) به صورت لازم و متعدّی استعمال میشود. در اینجا متعدّی و مجهول است. «قُضِیَ الأمْرُ»: فرمان اجرا گردید. کار پایان گرفت. «إِسْتَوَتْ»: استقرار یافت. «الْجُودِیِّ»: نام کوهی است که آن را کوه کارد و یا اکراد نزدیک موصل در شمال عراق، کوه ماسیس از سلسله جبال آرارات در ارمنستان، و کوهی در قلمرو قبیله طی در عربستان دانستهاند. «بُعْداً»: هلاک (نگا: هود / و و ) مفعول مطلق فعل محذوفی است و اصل آن چنین است: بَعُدُوا بُعْداً. دورشدن از رحمت خدا. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲
ترجمه
هود ٤٣ | آیه ٤٤ | هود ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إبْلَعِی»: فرو خور. قورت بده. «أَقْلِعِی»: از بارش و ریزش بایست. بند بیا. أَقْلَعَ عَنْ کَذا: کَفَّ عَنْهُ وَ تَرَکَهُ. «غِیضَ»: از میان برده شد. فعل (غاضَ) به صورت لازم و متعدّی استعمال میشود. در اینجا متعدّی و مجهول است. «قُضِیَ الأمْرُ»: فرمان اجرا گردید. کار پایان گرفت. «إِسْتَوَتْ»: استقرار یافت. «الْجُودِیِّ»: نام کوهی است که آن را کوه کارد و یا اکراد نزدیک موصل در شمال عراق، کوه ماسیس از سلسله جبال آرارات در ارمنستان، و کوهی در قلمرو قبیله طی در عربستان دانستهاند. «بُعْداً»: هلاک (نگا: هود / و و ) مفعول مطلق فعل محذوفی است و اصل آن چنین است: بَعُدُوا بُعْداً. دورشدن از رحمت خدا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود
- قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )
- مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...
- مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان
- معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند
- معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است
- گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او
- اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)
- نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود
- دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است
- مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )
- چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))
- منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )
- نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است
- بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است
- خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است
- مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )
- بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )
- داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )
- روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )
- دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او
- رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است
- ۱ - اجمالى از اصل داستان
- ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع
- دين و شريعت نوح (ع )
- زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد
- مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود
- كشتى ساختن آن حضرت
- نزول عذاب و آمدن طوفان
- پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى
- داستان پسر غرق شده نوح (ع )
- ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...
- ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى
- موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است
- ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل
- ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟
- شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند
- انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است
- ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر
- علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است
- عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد
- شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است
- آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره
- بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است
- ۱- زمين هاى رسوبى
- ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند
- ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها
- ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟
- ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح
- ۸- عمر طولانى نوح (ع )
- ۹- كوه جودى كجا است ؟
- و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟
- ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس
- ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى
- در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست
- ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟
- ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟
- ۵- وثنيت صائبه
- ۶- وثنيت برهميه
- ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا
- ۸- وثنيت عرب
- ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت
- ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء
- ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان
- ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان
- ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟
- ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان
- فرق بين شرك و استشفاع
نکات آیه
۱- خداوند ، درپى غرق شدن کافران قوم نوح ، به زمین فرمان داد تا آبهاى خود (آبهاى زیرزمینى) را فرو برد. (فکان من المغرقین. و قیل یأرض ابلعى ماءک) مراد از «ماءک» آبهایى است که تا پیش از طوفان در منابع زیرزمینى وجود داشت و به امر خداوند بر سطح زمین ظاهر شده بود. اضافه کلمه «ماء» به ضمیر «ک» گویاى این معناست.
۲- پس از حادثه طوفان نوح و غرق شدن کفرپیشگان ، آسمان از ناحیه خداوند فرمان یافت تا از بارش باز ایستد. (فکان من المغرقین. و قیل ... یسماء أقلعى) اقلاع (مصدر أقلعى) به معناى خوددارى کردن است. مراد از خوددارى کردن آسمان - به قرینه مقام - قطع باران مى باشد.
۳- حادثه طوفان نوح از جوشش آبهاى زیرزمینى و ریزش باران از آسمان، ایجاد شد. (یأرض ابلعى ماءک و یسماء أقلعى)
۴- با فرمان الهى به آسمان و زمین ، آبها کاسته شد ، جریان طوفان نوح تمام شد و کشتى نجات ، به سلامت بر کوه جودى مستقر گردید. (و غیض الماء و قضى الأمر واستوت على الجودى)
۵- زمین ، آسمان و همه عوامل هستى ، در اختیار خدا و گوش به فرمان او هستند. (یأرض ابلعى ماءک و یسماء أقلعى و غیض الماء)
۶- دورى از رحمت خدا در سراى آخرت ، امرى تقدیر شده براى کفرپیشگان و ستمگران قوم نوح (فکان من المغرقین ... و قیل بعدًا للقوم الظلمین) «بُعداً» مفعول مطلق براى فعل محذوف (لیبعد) مى باشد و جمله در اصل چنین بوده: و قیل لیبعد بُعداً القوم الظالمون; یعنى، و گفته شد که ستمگران قوم نوح باید از رحمت خدا دور باشند و از آن جا که آنان در دنیا عذاب شدند، معلوم مى شود مراد از جمله «و قیل ...» دورى از رحمت خدا در آخرت است.
۷- گرفتار شدن کفرپیشگان و ستمکاران به عذاب دنیوى ، موجب رهایى آنان از عذاب اخروى نیست. (فکان من المغرقین ... و قیل بعدًا للقوم الظلمین) بیان عذاب اخروى کفرپیشگان ، پس از بیان گرفتارى آنان به عذاب دنیوى ، اشاره به این نکته دارد که: نباید گمان شود اگر کافران به کیفر دنیوى و عذاب استیصال گرفتار شدند ، از عذابهاى اخروى رهایى خواهند یافت.
۸- کفر، ستمگرى است و کفر پیشگان ستمگرند. (و قیل بعدًا للقوم الظلمین)
روایات و احادیث
۹- «عن أبى عبدالله(ع) ... أمر الله الأرض أن تبلع مائها و هو قوله «و قیل یا أرض ابلعى مائک ...» ... فبلعت الأرض ماءها فأراد ماء السماء أن یدخل فى الأرض فامتنعت الأرض من قبولها و قالت: إنما أمرنى الله عز و جل أن أبلع مائى فبقى ماء السماء على وجه الأرض و استوت السفینة على جبل الجودى و هو بالموصل جبل عظیم، فبعث الله جبرئیل فساق الماء إلى البحار حول الدنیا ... ;[۱] [در مورد طوفان نوح] از امام صادق(ع) روایت شده است که: خداوند به زمین فرمان داد تا آب خود را فرو برد و این سخن خداست که فرمود: «... یا أرض ابلعى مائک ...»... پس زمین آب خود را فرو برد. آبى که از آسمان آمده بود خواست در زمین فرو رود، زمین از قبول آن امتناع کرد و گفت: خداى عزوجل مرا فرمان داده فقط آب خود را فرو ببرم، پس آب آسمان روى زمین باقى ماند و کشتى بر کوه جودى قرار گرفت و آن کوه بزرگى است در موصل. پس خداوند جبرئیل را برانگیخت و او آبها را به دریاهاى اطراف دنیا سوق داد ...».
۱۰- «عن المفضل قال: قلت لأبى عبدالله(ع) ... کم لبث نوح و من معه فى السفینة حتى نضب الماء و خرجوا منها؟ فقال: لبثوا فیها سبعة أیام و لیالیها و طافت بالبیت ثم استوت على الجودى...;[۲] مفضل گوید: به امام صادق(ع) گفتم: ... چه مدتى نوح و همراهان در کشتى ماندند تا آب فرو نشست و از کشتى خارج شدند؟ فرمود: هفت شبانه روز در کشتى ماندند و کشتى بر خانه خدا طواف کرد، سپس بر کوه جودى استقرار یافت ...».
۱۱- «عن أبى عبدالله(ع) ... قال الله تعالى للأرض: «ابلعى ماءک» فبلعت ماءها من مسجد الکوفة کما بدأ الماء منه و تفرّق الجمع الذى کان مع نوح فى السفینة...;[۳] از امام صادق(ع) روایت شده که خداوند [در طوفان نوح ]به زمین گفت: «آب خود را فرو ببر». زمین آب خود را از مسجد کوفه فرو برد، همان گونه که از آن جا هم آغاز به بیرون آمدن کرده بود و گروهى که با نوح در کشتى بودند متفرق شدند...».
۱۲- «عن الصادق(ع) انه قال: یوم النیروز هو الیوم الذى استوت فیه سفینة نوح(ع) على الجودى;[۴] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: روز نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى استقرار یافت».
موضوعات مرتبط
- آسمان: انقیاد آسمان ۲، ۴، ۵; تسخیر آسمان ۵
- اعداد: عدد هفت ۱۰
- خدا: اوامر خدا ۱، ۲، ۴، ۱۱; حاکمیت خدا ۵; مقدرات خدا ۶
- رحمت: محرومان از رحمت اخروى ۶
- زمین: انقیاد زمین ۱، ۴، ۵، ۹، ۱۱; تسخیر زمین ۵
- ظالمان: ۸ عذاب اخروى ظالمان ۷; عذاب دنیوى ظالمان ۷
- ظلم: موارد ظلم ۸
- عذاب: اهل عذاب ۷; نجات از عذاب اخروى ۷
- عوامل طبیعى: انقیاد عوامل طبیعى ۵; تسخیر عوامل طبیعى ۵
- عید نوروز: ۱۲
- قوم نوح: غرق قوم نوح ۱، ۲; محرومیت اخروى ظالمان قوم نوح ۶; محرومیت اخروى قوم نوح ۶
- کافران: ظلم کافران ۸; عذاب اخروى کافران ۷; عذاب دنیوى کافران ۷
- کفر: حقیقت کفر ۸
- کوه جودى: ۱۲
- نوح(ع): پایان طوفان نوح(ع) ۲، ۴، ۹، ۱۱، ۱۲; توقف کشتى نوح(ع) ۹; شروع طوفان نوح(ع) ۱۱;قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۴; کشتى نوح(ع) در کوه جودى ۴; مدت حرکت کشتى نوح(ع) ۱۰; مکان توقف کشتىنوح(ع) ۴; منشأ طوفان نوح(ع) ۳