الأنعام ٥١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بیم ده بدان آنان را که میترسند گردآورده شوند بسوی پروردگار خود نیستشان دوست و نه شفاعتگری جز او شاید ایشان پرهیز کنند | |-|معزی=و بیم ده بدان آنان را که میترسند گردآورده شوند بسوی پروردگار خود نیستشان دوست و نه شفاعتگری جز او شاید ایشان پرهیز کنند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::51|٥١]] | قبلی = الأنعام ٥٠ | بعدی = الأنعام ٥٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَنذِرْ»: بترسان. بیم ده. «بِهِ»: به آن، یعنی قرآن. «الَّذِینَ یَخَافُونَ»: کسانی که میترسند. مراد مؤمنان است (نگا: فاطر / ، یس / ، ذاریات / ). «مِن دُونِهِ»: سوای او. غیر از او. | «أَنذِرْ»: بترسان. بیم ده. «بِهِ»: به آن، یعنی قرآن. «الَّذِینَ یَخَافُونَ»: کسانی که میترسند. مراد مؤمنان است (نگا: فاطر / ، یس / ، ذاریات / ). «مِن دُونِهِ»: سوای او. غیر از او. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳
ترجمه
الأنعام ٥٠ | آیه ٥١ | الأنعام ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنذِرْ»: بترسان. بیم ده. «بِهِ»: به آن، یعنی قرآن. «الَّذِینَ یَخَافُونَ»: کسانی که میترسند. مراد مؤمنان است (نگا: فاطر / ، یس / ، ذاریات / ). «مِن دُونِهِ»: سوای او. غیر از او.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ... (۲)
إِنَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ... (۱) وَ کَذٰلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ... (۱) وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الْأَقْرَبِينَ (۱)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- انذار مردم با وحى و قرآن، از وظایف پیامبر(ص) (و أنذر به الذین یخافون) ضمیر «به الذین» به «ما یوحى» برمى گردد و مراد از «ما یوحى» مطلق وحى و قرآن بزرگترین و کاملترین مصداق آن است.
۲- بیمناکان از حشر و حضور در پیشگاه خداوند داراى زمینه مساعد براى پذیرش انذار و دعوت پیامبران هستند. (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم)
۳- گرد آمدن آدمیان در پیشگاه خداوند در قیامت، مقتضاى ربوبیت اوست. (أن یحشروا إلى ربهم)
۴- پیامبر (ص)، مأمور به سرمایه گذارى بیشتر تبلیغى براى بیمناکان از حشر و قیامت (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم) با اینکه انبیا باید همه مردم را انذار دهند، ولى معرفى یک دسته براى انذار بیانگر عنایت بیشتر به آنان در امر تبلیغ و انذار است.
۵- لزوم شناخت زمینه هاى مساعد براى تبلیغ و سرمایه گذارى بیشتر براى آن (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم)
۶- وحى و قرآن، ابزارهایى کافى براى تبلیغ و انذار مردم (و أنذر به) مرجع ضمیر به «قرآن» است ; یعنى با قرآن انذار کن. و چون ابزار انذار مشخص شده است، بالطبع باید قرآن در فعلیت بخشى به انذار کافى و کارآمد باشد.
۷- لزوم بهره گرفتن از وحى و تعالیم آن براى انذار مردم (و أنذر به) یادآورى ابزار انذار و معین کردن آن مى تواند اشاره به لزوم حرکت در محدوده وحى براى انذار باشد.
۸- هراس از روزى که در آن جز خداوند یاور و شفیعى نیست، زمینه پذیرش انذارهاى انبیا (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع)
۹- خداوند تنها شفاعت و یارى کننده در قیامت است. (و أنذر ... یخافون أن یحشروا إلى ربهم لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع)
۱۰- توجه به نبودن هیچ یاور و شفیعى جز خداوند در قیامت، موجب هرس از حشر (الذین یخافون ... لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع)
۱۱- سوق دادن بیمناکان از حشر و قیامت براى اجتناب از کفر و شرک از اهداف انذار است. (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم ... لعلهم یتقون) «یتقون» در این آیه به معناى تقواى اصطلاحى نیست، بلکه با توجه به آیات این سوره که بحث از کفر و تکذیب بود مراد، اجتناب از کفر و تکذیب و گناهانى از این قبیل است.
۱۲- هراس از قیامت، زمینه ساز اجتناب از کفر و تکذیب آیات الهى است. (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا ... لعلهم یتقون)
۱۳- ضرورت به کارگیرى انذار براى تربیت و اصلاح عقاید انسان (و أنذر به ... لعلهم یتقون)
۱۴- تکیه بر موضوع قیامت و توجه دادن به مسائل آن، عنصرى اساسى و سازنده در تبلیغ (و أنذر به الذین یخافون أن یحشروا إلى ربهم ... لعلهم یتقون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: اجتناب از تکذیب آیات خدا ۱۲
- انبیا: زمینه قبول انذار انبیا ۸ ; زمینه قبول دعوت انبیا ۲
- انذار: ابزار انذار ۶ ; انذار با قرآن ۶ ; انذار با وحى ۶، ۷ ; اهمیت انذار ۱۳ ; زمینه قبول انذار ۲ ; فلسفه انذار ۱۱، ۱۳
- انسان: اجتماع اخروى انسان ها ۳ ; انسان ها در قیامت ۳ ; حشر اخروى انسان ها ۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۸، ۱۲
- تبلیغ: ابزار تبلیغ ۶ ; اهمیت روشخشناسى در تبلیغ ۵ ; تبلیغ با قرآن ۶ ; عوامل مؤثر در تبلیغ ۱۴
- تربیت: انذار در تربیت ۱۳
- ترس: آثار ترس از حشر ۲، ۱۱ ; آثار ترس از قیامت ۸، ۱۱، ۱۲ ; ترس از حشر ۴ ; ترس از قیامت ۴ ; ترس پسندیده ۲، ۸ ; عوامل ترس از حشر ۱۰
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۳ ; اختصاصات خدا ۸، ۹، ۱۰ ; امدادهاى خدا ۸، ۹ ; شفاعت خدا ۸، ۹، ۱۰
- ذکر: آثار ذکر قیامت ۱۰ ; اهمیت ذکر قیامت ۱۴
- شرک: اجتناب از شرک ۱۱
- عقیده: عوامل تصحیح عقیده ۱۱، ۱۲، ۱۳
- قرآن: نقش قرآن ۱، ۶
- قیامت: امداد در قیامت ۹ ; شفاعت در قیامت ۹، ۱۰ ; ویژگى قیامت ۸
- کفر: اجتناب از کفر ۱۱ ; زمینه اجتناب از کفر ۱۲
- محمّد (ص): انذارهاى محمّد (ص) ۱ ; تبلیغ محمّد (ص) ۴ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱، ۴
- وحى: نقش وحى ۱، ۶، ۷