المائدة ٨٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و گاهی که بشنوند آنچه را فرود آمده است بر پیمبر بینی دیدگانشان را اشک ریزد بدانچه شناختهاند از حقّ گویند پروردگارا همانا ایمان آوردیم پس بنویس ما را با گواهان | |-|معزی=و گاهی که بشنوند آنچه را فرود آمده است بر پیمبر بینی دیدگانشان را اشک ریزد بدانچه شناختهاند از حقّ گویند پروردگارا همانا ایمان آوردیم پس بنویس ما را با گواهان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::83|٨٣]] | قبلی = المائدة ٨٢ | بعدی = المائدة ٨٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَفِیضُ»: لبریز میگردد. «الدَّمْعِ»: اشک. «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»: ناشی از پیبردن به حق است (نگا: قصص / ). «الشَّاهِدِینَ»: گواهیدهندگان به پیغمبری محمّد و آسمانی بودن قرآن. امّت محمّد که گواهان بر مردم در روز رستاخیزند (نگا: بقره / . | «تَفِیضُ»: لبریز میگردد. «الدَّمْعِ»: اشک. «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»: ناشی از پیبردن به حق است (نگا: قصص / ). «الشَّاهِدِینَ»: گواهیدهندگان به پیغمبری محمّد و آسمانی بودن قرآن. امّت محمّد که گواهان بر مردم در روز رستاخیزند (نگا: بقره / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۲
ترجمه
المائدة ٨٢ | آیه ٨٣ | المائدة ٨٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَفِیضُ»: لبریز میگردد. «الدَّمْعِ»: اشک. «مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»: ناشی از پیبردن به حق است (نگا: قصص / ). «الشَّاهِدِینَ»: گواهیدهندگان به پیغمبری محمّد و آسمانی بودن قرآن. امّت محمّد که گواهان بر مردم در روز رستاخیزند (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِنَ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ... (۵) الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ... (۲)
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ... (۱) فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ... (۱)
تفسیر
- آيات ۸۶ - ۶۸، سوره مائده
- نكته درباره جمله : ((لستم على شى ء)) در آيه شريفه :((قل يا اهل الكتاب لستم على شى ء...))
- يهود و نصارا فاقد پايگاهى قابل اعتماد براى اقامه دين هستند
- اسم و لقب هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزا وعمل صالح مايه سعادت است
- چون يهود براى خود برترى مى پنداشتند كور و كر شدند (از دين حق و شنيدن پند عاجزگشتند)
- بطلان و نامعقول بودن سخن نصارا كه گفته اند: ((ان الله ثالث ثلثة ))
- چگونگى اعتقاد به تثليث در ميان عوام نصارا
- احتجاج بر نفى الوهيت مسيح (ع ) و نيز نفى الوهيت ما در مسيح (بنابر يكاحتمال در معناى آيه )
- استدلال بروجوب عبادت خداى سبحان و عبادت نكردن هر چه جز او
- نكاتى كه در استدلال و احتجاج فوق در آيه شريفه وجود دارد
- نكته اينكه در جمله : ((مالا يملك لكم ضرا ولا نفعا)) و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است
- معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود
- غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء و احبار و راهبان خود را تا مقامربوبيت بالا مى برده اند
- اعتقاد به پدرى و پسرى از اقوام بت پرست به مسيحيت راه يافته است
- علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند
- وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن آنها علت انس بيشترآنان با مسلمين بوده است
- چند روايت در مورد اقوامى كه به شكل خوك و ميمون مسخ شدند
- رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى
- رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن نصاراى حبشه و داستان نجاشى
- قرآن كريم وحدت عدديه را از پروردگار جل وعلا نفى مى كند
- چون خداى تعالى مالك تمامى كمالات و اصيل در هر كمالى است ، اتصاف او به وحدت وكثرت عدديه محال است
- نفى وحدت عددى در سوره توحيد
- وحدت خداوند سبحان در توحيدى كه نصارا معتقدند و حدت عددى است كه قرآن منكر آن است
- (شرح و تفسير سخنانى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد خداى سبحان ، نفى وحدتعددى و نفى حد از ذات اقدس الهى و...)
- شرح كلماتى از خطبه اميرالمؤ منين در نهج البلاغه درباره توحيد و صفات الهى
- خطبه ديگرى از كلام نورانى اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغه
- خطبه نورانى ديگرى از نهج البلاغه و شرح آن
- كلام گوهربار ديگرى از مولا اميرالمؤ منين (ع ) در توحيد و صفات خداوند
- خطبه ديگرى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد الهى از كتاب احتجاج طبرسى
- فرمايش رسول خدا (ص ) درباره معناى توحيد بروايت اميرالمؤ منين (ع )
- (درباره اعتقاد به ودت عددى خداوند و رد آن در سخنان امام على (ع ))
نکات آیه
۱- تأثر شدید و آشکار مسیحیان زمان پیامبر از شنیدن آیات قرآن (و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعینهم تفیض من الدمع) فیض به معناى جارى شدن است، «من» در «من الدمع» نشویه. و «دمع» مصدر و به معناى اشک ریختن است. و نسبت فیضان به چشم براى مبالغه در گریستن و متأثر شدن است یعنى آنقدر متأثر شدند که گویا چشمهاى آنان بر اثر گریستن، جارى شد.
۲- جوشیدن اشک شوق از دیدگان گروهى از مسیحیان عصر پیامبر (ص) با شنیدن آیات قرآن (و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعینهم تفیض من الدمع) کلمه «دمع» مى تواند به معناى اشک، باشد در این صورت تفیض یعنى لبریز مى شود. بنابراین جمله «تفیض من الدمع» به این معناست که چشمانشان از اشک لبریز شد.
۳- گریه گروهى از کشیشان و راهبان عصر پیامبر بر اثر شنیدن قرآن (منهم قسیسین و رهباناً ... ما أنزل إلى الرسول ترى اعینهم تفیض من الدمع) بنابر اینکه ضمیر در «سمعوا» به «قسیسین» و «رهبان» برگردانده شود.
۴- قرآن داراى اثرى شگرف در دلهاى آشنا با حقیقت (و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق)
۵- سابقه آشنایى مسیحیان عصر پیامبر (ص) به حقائق، زمینه تأثیرپذیرى آنان از قرآن (ترى اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق) بدان احتمال که مراد از «الحق» حقایقى غیر از قرآن و رسالت پیامبر (ص) باشد بر این مبنا: ما در «مما» مصدریه و «من» در «من الحق» تبعیضیه است نه بیانیه یعنى چون مسیحیان مؤمن، حقایقى از دین را مى شناختند، اعتراف به رسالت پیامبر (ص) کردند. ماضى بودن فعل «عرفوا» این احتمال را تأیید مى کند.
۶- گرایش مسیحیان عصر بعثت به اسلام، برخاسته از آگاهى آنان بر حقانیت قرآن (ترى اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «الحق» قرآن باشد.
۷- ایمان مسیحیان به پیامبر (ص) و تأثر شدید آنان به هنگام شنیدن قرآن، نشانه تواضع آنان در برابر حق (و انهم لایستکبرون. و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ... مما عرفوا من الحق) جمله «و اذا سمعوا ...» که حکایت از اعتراف آنان به حقانیت قرآن و پیامبر (ص) دارد مى تواند به عنوان دلیل و شاهدى بر جمله «انهم لایستکبرون» باشد.
۸- استکبار و سخت دلى یهودیان و مشرکان موجب تأثرناپذیرى آنان از قرآن (و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعینهم تفیض من الدمع) بیان واکنش خاضعانه مسیحیان در برابر قرآن پس از توصیف آنان به فروتنى در آیه پیش گویاى این است که دو گروه دیگر (یهودیان و مشرکان) به دلیل گردنفرازى و استکبار در برابر حق، از پذیرش قرآن سرباز زدند.
۹- استکبار موجب سخت دلى و مانع تأثیرپذیرى از قرآن (و انهم لایستکبرون. و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ... تفیض من الدمع)
۱۰- گروهى از مسیحیان، کشیشان و راهبان عصر بعثت، پذیراى اسلام در پى شنیدن قرآن. (و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ... یقولون ربنا ءامنا)
۱۱- مسیحیان عصر بعثت پس از پذیرش اسلام با نیایش به درگاه خداوند، خواهان پیوستن به صف شاهدان و گواهان حقانیت قرآن بودند. (ربنا ءامنا فاکتبنا مع الشهدین)
۱۲- مقام علم شهودى و گواهى بر حقانیت قرآن و رسالت پیامبر (ص) جایگاهى والاتر از ایمان (ربنا ءامنا فاکتبنا مع الشهدین)
۱۳- ایمان زمینه نیل به منزلت رفیع شاهدان (ءامنا فاکتبنا مع الشهدین) کلمه «فاء» در «فاکتبنا» رساننده برداشت فوق است.
۱۴- توجه به ربوبیت خداوند از آداب دعا و نیایش (ربنا ءامنا فاکتبنا)
موضوعات مرتبط
- استکبار: آثار استکبار ۸، ۹
- اسلام: گرایش به اسلام ۶
- ایمان: آثار ایمان ۱۳ ; ارزش ایمان ۱۲ ; ایمان به محمّد (ص) ۷
- حق پذیرى: زمینه حق پذیرى ۵ ; موانع حق پذیرى ۸، ۹
- دعا: آداب دعا ۱۴
- ذکر: ربوبیت خدا ۱۴
- علم: آثار علم ۶
- قرآن: آثار استماع قرآن ۲، ۳، ۷، ۱۰ ; حقّانیت قرآن ۶ ; نقش قرآن ۴
- قلب: آثار قساوت قلب ۸ ; زمینه قساوت قلب ۹
- کشیشان: صدر اسلام ۱۰ ; کشیشان و قرآن ۳، ۱۰ ; گریه کشیشان ۳
- گواهان: حقانیتت قرآن ۱۱ ; مقامات گواهان ۱۱، ۱۳
- گواهى: ارزش گواهى ۱۲ ; گواهى بر حقّانیت قرآن ۱۲ ; گواهى بر حقّانیت محمّد (ص) ۱۲
- مسیحیان: ایمان مسیحیان ۶، ۷، ۱۰، ۱۱ ; تواضع مسیحیان ۷ ; دعاى مسیحیان ۱۱ ; فضایل مسیحیان ۲ ; گریه مسیحیان ۲ ; مسیحیان صدر اسلام ۱، ۲، ۵، ۶، ۱۰، ۱۱ ; مسیحیان و قرآن ۱، ۲، ۵، ۶، ۷ ; مسیحیان و محمّد (ص) ۷
- مسیحیت: علماى مسیحیت و قرآن ۳، ۱۰ ; گریه علماى مسیحیت ۳
- مشرکان: استکبار مشرکان ۸ ; قساوت قلب مشرکان ۸ ; مشرکان و قرآن ۸
- یهود: استکبار یهود ۸ ; قساوت قلب یهود ۸ ; یهود و قرآن ۸