۱۷٬۱۷۴
ویرایش
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
<span id='link129'><span> | <span id='link129'><span> | ||
== | ==پاسخ امام على «ع»، به سؤالات جاثليق در مورد «عرش» و... == | ||
شيخ | شيخ صدوق، در كتاب توحيد، به سند خود، از سلمان فارسى نقل مى كند كه گفت: امير المؤمنين على «عليه السلام»، در ضمن جواب هايى كه به جاثليق داد، يكى اين بود كه فرمود: ملائكه، عرش خداى را حمل مى كنند، و عرش خدا آن طور كه تو مى پندارى، مانند تخت نيست، بلكه چيزى است محدود و مخلوق و مدبر به تدبير خدا، و خداوند مالك او است، نه اين كه روى آن بنشيند... | ||
و در كافى، از برقى با رفع سند، روايت كرده كه جاثليق، از امام اميرالمؤمنين «عليه السلام» پرسيد: مرا خبر ده از اين كه آيا خداى عزوجل، «عرش» را حمل مى كند، يا «عرش»، خدا را؟ | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۰۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۰۲ </center> | ||
حضرت فرمود: خداى | حضرت فرمود: خداى عزوجل، عرش و آسمان ها و زمين و آنچه را كه در آن ها و در ميان آن ها است، حمل مى كند، همچنان كه در قرآنش فرموده: «إن الله يمسك السماوات و الارض أن تزولا و لئن زالتا إن أمسكهما من أحد من بعده إنه كان حليما غفورا». | ||
جاثليق پرسيد: پس مرا خبر ده از معناى آيه «و يحمل عرش ربك فوقهم يومئذ ثمانية»، و با اين كه فرمودى خداى تعالى، عرش و آسمان ها و زمين را حمل مى كند، چطور در اين آيه مى فرمايد: «آن روز، عرش پروردگارت را هشت نفر حمل مى كنند»؟ | |||
حضرت فرمود: خداى تعالى، عرش را از چهار نور آفريده. يكى: نور سرخ كه از آن نور، هر رنگ سرخى، سرخ شده است. دوم: نور سبز، كه از آن هر رنگ سبزى، سبز شده است. سوم: نور زرد، كه هر رنگ زردى از آن نور زرد شده است. چهارم: نور سفيد، كه هر سفيدى از آن سفيد شده. | |||
منظور از «عرش»، آن علمى است كه خداوند به حاملان عرش داده، و آن نورى است از نور عظمتش. پس به عظمت و نورش، دل هاى مؤمنان را بينا كرده، و به عظمت و نورش، نادان ها دشمنش مى دارند، و به عظمت و نورش، همه موجودات در آسمان و زمين، در صدد جستجوى راهى به سوى او هستند، و براى يافتن آن راه، به كارهاى مختلف دست زده و اديان گوناگونى را به وجود مى آورند. سپس همه موجودات، محمول هايى هستند كه خداوند آن ها را به نور و عظمت و قدرتش حمل مى كند، و خود آن ها قادر بر تحصيل ضرر و نفع و مرگ و زندگى و بعث خود نيستند. | |||
آرى، هر چيزى محمول خدا است، و خداوند تبارك و تعالى است كه آسمان ها و زمين را از زائل شدن نگه داشته و به آن دو احاطه دارد. او است حيات و نور هر چيزى: «سبحانه و تعالى عما يقولون علوا كبيرا». | |||
جاثليق گفت : پس مرا خبر ده از | جاثليق گفت: پس مرا خبر ده از اين كه خداى تعالى كجا است؟ امير المؤمنين فرمود: او، اين جا و آن جا و در پايين و در بالا و محيط به ما و با ما هست، همچنان كه خود فرموده: «ما يكون من نجوى ثلاثة إلا هو رابعهم و لا خمسة إلا هو سادسهم و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلا هو معهم أينما كانوا»، و نيز فرموده: «و إن تجهر بالقول فإنه يعلم السرّ و أخفى». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۰۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۰۳ </center> | ||
و نيز فرموده : | و نيز فرموده: «وسع كرسيه السماوات و الأرض و لا يؤده حفظهما و هو العلى العظيم». | ||
پس كرسى خداى، محيط است به همه آسمان ها و زمين و به آنچه در زير زمين است. و روى اين حساب، حاملان عرش خداى تعالى، علمايى هستند كه خداوند از علم خود به آنان داده و هيچ موجودى كه خداى تعالى در ملكوت خود آفريده، از تحت اين چهار نور خارج نيست و اين، همان ملكوتى است كه خداوند آن را به اصفياى خود نشان داده، و درباره نشان دادن آن به ابراهيم خليل فرموده: «و كذلك نرى إبراهيم ملكوت السماوات و الأرض و ليكون من الموقنين». چطور حاملان عرش مى توانند خدا را حمل كنند و حال آن كه به حيات خداوندى، دل هايشان زنده است و به نور خود او، به سوى او راه يافته اند... | |||
ویرایش