القمر ٤٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - ۴۲ سوره قمر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link75 | بيان چگونگى وفور آب بر سراسر زمين، پس از نفرين نوح «ع»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link75 | بيان چگونگى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link76 | توضيحى درباره ویژگی كشتى نوح «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link76 | توضيحى درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link77 | معناى آسان کردن قرآن براى ذكر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link77 | معناى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link78 | بيان كيفيت عذاب قوم عاد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link78 | بيان كيفيت عذاب قوم عاد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link79 | ۱ سعادت و نحوست | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link79 | ۱ سعادت و نحوست ايام، از نظر عقل، قرآن و سنّت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link80 | سعادت و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link80 | سعادت و نحوست، در آيات قرآن كريم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link81 | سعادت و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link81 | سعادت و نحوست، در روايات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link82 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link82 | برخی از احاديث ائمّه «ع» كه بر عدم نحوست ذاتى زمان دلالت مى كند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link83 | رواج عقيده به سعادت و نحوست | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link83 | رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام، در بين اهل سنّت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link84 | ۲ سعادت و نحوست كواكب | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link84 | ۲ سعادت و نحوست كواكب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link85 | اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link85 | اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link86 | اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۹#link86 | اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link87 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link87 | بررسی روايات وارده در بارۀ سعد و نحس بودن بعضى كواكب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link88 | ۳ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link88 | ۳ تفأل خوب و بد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link91 | امورى كه در نظر عامۀ مردم، شوم و نحس است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link92 | مقصود از تكذيب قوم ثمود به «نُذُر»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link91 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link92 | مقصود از تكذيب قوم ثمود به | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link93 | ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link93 | ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link94 | سرگذشت قوم لوط عذابى كه دامنگيرشان شد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link94 | سرگذشت قوم لوط و عذابى كه دامنگيرشان شد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | بحث روایتی: (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته)]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۷
کپی متن آیه |
---|
کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ |
ترجمه
القمر ٤١ | آیه ٤٢ | القمر ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آیَاتِ»: آیههای کتاب آسمانی و معجزات پیغمبران.
تفسیر
- آيات ۹ - ۴۲ سوره قمر
- بيان چگونگى وفور آب بر سراسر زمين، پس از نفرين نوح «ع»
- توضيحى درباره ویژگی كشتى نوح «ع»
- معناى آسان کردن قرآن براى ذكر
- بيان كيفيت عذاب قوم عاد
- ۱ سعادت و نحوست ايام، از نظر عقل، قرآن و سنّت
- سعادت و نحوست، در آيات قرآن كريم
- سعادت و نحوست، در روايات
- برخی از احاديث ائمّه «ع» كه بر عدم نحوست ذاتى زمان دلالت مى كند
- رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام، در بين اهل سنّت
- ۲ سعادت و نحوست كواكب
- اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى
- اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند
- بررسی روايات وارده در بارۀ سعد و نحس بودن بعضى كواكب
- ۳ تفأل خوب و بد
- امورى كه در نظر عامۀ مردم، شوم و نحس است
- مقصود از تكذيب قوم ثمود به «نُذُر»
- ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود
- سرگذشت قوم لوط و عذابى كه دامنگيرشان شد
- بحث روایتی: (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ «41» كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ «42»
و همانا هشدار دهندگان به سراغ فرعونيان آمدند. (امّا آنان) همهى معجزات ما را تكذيب كردند، پس ما آنان را همچون گرفتن مقتدرى نفوذناپذير (به قهر) گرفتيم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها: تكذيب كردند به آيات ما تماما، يعنى همه معجزات را تكذيب نمودند و بدان ايمان نياوردند، فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ: پس گرفتيم ايشان را به عذاب كه غرق در دريا باشد گرفتن كسى كه غالب باشد و هرگز مغلوب نباشد در گرفتن به قهر و عذاب نمودن توانا بر هلاك مشركان كه
جلد 12 - صفحه 388
هيچ چيز او را عاجز نتواند ساخت.
غرق فرعونيان: پس از اتمام حجت بر آنان و ايمان نياوردن آنها، امر شد حضرت موسى عليه السّلام بنى اسرائيل را بيرون برد. چون خارج شدند، فرعون مطلع و به تعاقب آنها برآمد تا به كنار دريا رسيدند. حضرت عصا به دريا زد دريا شكافته و دوازده راه به عدد اسباط بنى اسرائيل هويدا و باد صبا به امر الهى وزيد راهها خشك شد همه داخل شدند. فرعون و قوم او به كنار دريا رسيدند، چون آخر بنى اسرائيل از دريا خارج شدند اول فرعونيان خواستند بيرون روند، دريا بهم آمد همه فرعونيان به دريا غرق شدند و بنى اسرائيل نجات يافتند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (32) كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ (34) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ (35) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (36)
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38) فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (40) وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)
ترجمه
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرندهاى هست
تكذيب كردند قوم لوط بيم دهندگان را
همانا ما فرستاديم بر آنها باد ريزنده سنگريزه را مگر كسان لوط كه نجات داديمشان سحرگاه
براى نعمت دادن از قبل خودمان اين چنين پاداش ميدهيم كسى را كه شكرگزارى نمود
و بتحقيق ترساند آنها را از گرفتن ما آنانرا بعذاب پس تشكيك و ترديد نمودند در بيمدهندگان
و بتحقيق خواستند از او كام گرفتن از ميهمانانش را پس محو كرديم چشمهاشان را پس بچشيد عذاب من و بيم دادن مرا
و بتحقيق وارد شد بر آنها در اول روز عذابى برقرار
پس بچشيد عذاب و بيم دادن مرا
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند پس آيا پندگيرندهاى هست
و بتحقيق آمدند آل فرعون را بيمدهندگان
تكذيب كردند نشانههاى قدرت ما را بتمامى پس گرفتيمشان مانند گرفتن توانائى با اقتدار.
تفسير
نكته تكرار آيه اولى در آيات سابقه گذشت و قوم لوط پيغمبر هم تكذيب نمودند بنوبه خود پيغمبران خدا را كه منذرين مردم از عذاب اويند بتقريبى كه ذكر شد قبلا يا انذار الهى را اگر نذر مصدر باشد و اينجا آن معنى آكد است چون حضرت لوط ظاهرا از طرف حضرت ابراهيم عليه السّلام هم مبعوث بوده و تكذيب او تكذيب آنحضرت هم محسوب ميشود و تكذيب آن حضرت چون پايه گذار توحيد در عالم بوده مسلّما تكذيب تمام اتباع و مروّجين آن مسلك است و خداوند علاوه بر آنكه قراء آنها را زير و زبر فرمود بباديكه سنگريزه بر سر
جلد 5 صفحه 106
آنها ميزد معذّب نمود و حضرت لوط و دو دختر او را نجات داد از آن عذاب در سحرگاه براى انعام بايشان و پاداش شكر نعمتى كه بجا آورده بودند و اين اختصاص بآنها ندارد خداوند هر شاكر نعمتى را جزاى خير ميدهد و آن حضرت قبلا آنها را از مؤاخذه و انتقام الهى و عذاب ناگهانى او ترسانده بود ولى آنها تشكيك و ترديد نموده يا مجادله بباطل با آن حضرت كرده بودند و اخيرا بىشرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكهئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل كه يكى از آنها بود باشاره يا مشتى سنگريزه همه را كور كرد و شرح اين قصه در سوره هود گذشت و خداوند باقتضاء حال يا لسان ملائكه بآنها فرمود پس بچشيد عذاب مرا در نتيجه انذارات من و بتحقيق نازل شد صبح بر آنها اوّل وقت عذابى كه باقى و برقرار بود تا همه مردند و بجهنّم رفتند و فيض ره در اينمقام فرموده تكرار اين آيات بعد از هر قصهاى براى اشعار بآنست كه تكذيب هر پيغمبرى مقتضى نزول عذاب و استماع هر قصهاى مستدعى تذكّر و اتّعاظ است و براى اعاده آگاه نمودن و بيدار كردن است تا غلبه ننمايد بر آنها سهو و غفلت و همچنين است تكرار قول خداوند فبأى آلاء ربّكما تكذّبان و ويل للمكذّبين و مانند آن دو و خداوند فرعون و فرعونيان را بانذار يا انذاراتى تهديد فرمود بتوسط حضرت موسى و آنها آيات الهى و معجزات متعدّد آنحضرت را كه مكرّر بيان شده بكلّى منكر شدند و تكذيب نمودند تمامى را و خداوند گرفت آنها را بكيفر اعمالشان مانند گرفتن شخص تواناى غالب قادر مقتدرى كه كسى از دست او رهائى ندارد و او هر چه بخواهد ميكند و تفصيل اين واقعه در سوره بقره و غيرها گذشته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذناهُم أَخذَ عَزِيزٍ مُقتَدِرٍ (42)
تكذيب كردند بآيات ما کل آيات را پس گرفتيم آنها را گرفتن قاهر قادر.
جلد 16 - صفحه 364
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها آيات تسع که در سوره نمل بيان شده در سوره بني اسرائيل در ذيل آيه شريفه وَ لَقَد آتَينا مُوسي تِسعَ آياتٍ بَيِّناتٍ آيه 103 اختلاف مفسرين در اينکه نه آيه و بيان اخبار را مفصلا بيان كرديم احتياج بتكرار ندارد.
فَأَخَذناهُم ببلاهاي شديد مثل جراد و قمل و ضفادع و قحطي و عاقبت بغرق.
أَخذَ عَزِيزٍ قاهر و غالب مُقتَدِرٍ قادر متعال.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 42)- این آیه از واکنش «آل فرعون» در برابر دو پیامبر بزرگ الهی (موسی و هارون) و انذارهای آنها پرده برداشته، میگوید: «آنها تمام آیات ما را تکذیب کردند» (کَذَّبُوا بِآیاتِنا کُلِّها).
آری! این مغروران خود خواه، و این جباران خود کامه و بیدادگر، همه آیات الهی را بدون استثنا انکار کردند، همه را دروغ یا سحر یا حوادث اتفاقی شمردند!
ج5، ص40
انسان اگر حقیقتجو باشد دیدن یکی از این معجزات با اخطار قبلی و سپس برطرف شدن بلا به وسیله دعای پیامبر خدا برای او کافی است، ولی هنگامی که انسان بر سر دنده لجاجت قرار میگیرد اگر تمام آسمان و زمین آیت خدا شود مؤثر نیست تنها عذاب الهی باید فرا رسد و مغزهائی را که پر از باد غرور است درهم بکوبد.
چنانکه در پایان آیه میخوانیم: «و ما آنها را گرفتیم و مجازات کردیم، گرفتن شخصی (که هرگز مغلوب نمیشود) قدرتمند و توانا» (فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ).
تعبیری که در ذیل این داستان آمده، در سرگذشتهای دیگر نظیر ندارد این به خاطر آن است که فرعونیان بیش از همه به قدرت و عزت خود میبالیدند، و همه جا سخن از نیروی حکومت آنها بود، اما خداوند میگوید: ما آنها را گرفتیم، گرفتن عزیز مقتدر تا معلوم شود، این قدرت و عزت پوشالی در مقابل عزت و قدرت خدا هیچ و پوچ است، و عجب این که همان رود عظیم نیل که سر چشمه تمام ثروت و قدرت و آبادی و تمدن آنها بود مأمور نابودی آنها شد، و عجیبتر این که قبل از آن موجودات کوچکی همچون ملخ، قورباغه، قمل (یک نوع حشره) بر آنها مسلط گشت و آنان را به ستوه آورد و بیچاره کرد.
نکات آیه
۱ - فرعونیان، تمامى آیات و معجزات الهى را تکذیب کردند. (کذّبوا بایتنا کلّها)
۲ - معجزات الهى براى انذار و بیدارى فرعونیان، متعدد و گوناگون بود. (کذّبوا بایتنا کلّها)
۳ - تمام شدن حجت الهى بر فرعونیان، نیازمند ارائه معجزات متعدد به ایشان * (کذّبوا بایتنا کلّها) در آیات پیشین نسبت به اقوام گذشته سخن از ارائه معجزات و آیات متعدد نبود; اما در مورد فرعونیان سخن از معجزات متعدد به میان آمده است.
۴ - مجازات فرعونیان از سوى خداوند، از موضع عزت و اقتدار کامل بود. (فأخذنهم أخذ عزیز مقتدر)
۵ - مجازات سریع فرعونیان از سوى خداوند، پس از تمام شدن حجت بر ایشان (کذّبوا بایتنا کلّها فأخذنهم أخذ عزیز مقتدر) عطف «فأخذناهم» بر «کذّبوا»، نشانگر آن است که خداوند، پس از این که فرعونیان تمام معجزات را تکذیب کردند، به آنان مهلت نداد; بلکه بلافاصله اقدام به نابودى آنها نمود.
۶ - فرعونیان، داراى اقتدار و توان بالا (فأخذنهم أخذ عزیز مقتدر) آورده شدن اوصاف «عزیز» و «مقتدر» براى خداوند در این آیه، تعریض به قدرت ظاهرى فرعونیان دارد.
۷ - اقتدار و توان مادى فرعونیان، مقهور در برابر اقتدار و شکست ناپذیرى خداوند (فأخذنهم أخذ عزیز مقتدر)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: مکذبان آیات خدا ۱
- اتمام حجت: اتمام حجت با معجزه ۳
- انذار: ابزار انذار ۲; انذار با معجزه ۲
- خدا: اتمام حجت خدا ۳، ۵; اقتدار خدا ۴; عزت خدا ۴، ۷; قانونمندى کیفرهاى خدا ۵; قدرت خدا ۷
- فرعونیان: اتمام حجت بر فرعونیان ۳، ۵; انذار فرعونیان ۲; بى تأثیرى امکانات مادى فرعونیان ۷; تکذیبگرى فرعونیان ۱; شکست فرعونیان ۷; صفات فرعونیان ۶; قدرت فرعونیان ۶; کیفر فرعونیان ۴، ۵
- معجزه: مکذبان معجزه ۱; نقش معجزه ۲، ۳
منابع