الشورى ٤٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۶#link56 | آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۶#link56 | آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link57 | سنت الهى در روزى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link57 | سنت الهى در روزى دادن، بر طبق حال مردم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link58 | شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link58 | شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link59 | توضيحى راجع به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link59 | توضيحى راجع به «قدير» بودن خداى تعالى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link60 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link60 | فلسفه مصائب و ناملایماتی که جامعه را در بر می گیرد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link65 | بیان برخی از صفات نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و...]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link66 | مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link67 | چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link69 | مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۷#link65 | صفات نيك | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link70 | وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link66 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link71 | زیانکاران در قیامت، چه کسانی هستند؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link67 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link73 | توبيخ انسان متنعّم سرگرم به دنيا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link74 | بحث روايتی]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link69 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link75 | بيان سه اشكال در رابطه با آیه: «مَا أصَابَكُم من مصیبة...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link70 | وصف حال | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link71 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link73 | توبيخ انسان | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link74 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۸#link75 | بيان سه اشكال در رابطه با | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۹
کپی متن آیه |
---|
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّکُورَ |
ترجمه
الشورى ٤٨ | آیه ٤٩ | الشورى ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُلْکُ»: مالکیّت و حاکمیّت. کشور و مملکت. «إِنَاثاً»: جمع أُنثی، دختران (نگا: نساء / . «الذُّکُورَ»: جمع ذَکَر، پسران (نگا: انعام / ).
تفسیر
- آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى
- سنت الهى در روزى دادن، بر طبق حال مردم
- شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى
- توضيحى راجع به «قدير» بودن خداى تعالى
- فلسفه مصائب و ناملایماتی که جامعه را در بر می گیرد
- بیان برخی از صفات نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و...
- مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند
- چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟
- مظلوم، حق مقابله به مثل دارد، هرچند صبر و گذشت، فضيلتى برتر است
- وصف حال غيرمؤمنان، در روبرو شدن با عذاب الهى
- زیانکاران در قیامت، چه کسانی هستند؟
- توبيخ انسان متنعّم سرگرم به دنيا
- بحث روايتی
- بيان سه اشكال در رابطه با آیه: «مَا أصَابَكُم من مصیبة...»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ «49»
فرمان روايى آسمانها و زمين مخصوص خداست، هر چه بخواهد مىآفريند، به هر كه بخواهد دختران بخشد و به هر كه بخواهد پسران بخشد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ (49)
بعد از آن بيان قسمت نعم را فرمايد كه به اراده اوست:
لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: براى خداست خاصه پادشاهى آسمانها و زمينها، يَخْلُقُ ما يَشاءُ: مىآفريند آنچه مىخواهد، يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً:
مىبخشد هر كه را مىخواهد به حكمت دختران نه پسران، وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ: و مىبخشد هر كه را مىخواهد پسران نه دختران.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ (46) اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (47) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ (48) لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ (49) أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50)
ترجمه
و نباشد براى آنها دوستانى كه يارى كنند ايشانرا جز خدا و هر كه را گمراه كند خدا پس نباشد براى او هيچ راهى
اجابت كنيد پروردگارتان را پيش از آنكه بيايد روز كه نباشد باز گردانيدنى براى آن از خدا نيست براى شما هيچ پناهى در چنين روزى و نباشد براى شما هيچ انكارى
پس اگر روى گرداندند پس نفرستاديم ترا بر آنها نگهبان نيست بر تو جز رسانيدن و همانا ما چون بچشانيم انسانرا از خودمان رحمتى شاد ميشود بآن و اگر برسد آنها را بدى بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان پس همانا انسان سخت ناسپاس است
مر خدا را است پادشاهى آسمان و زمين مىآفريند آنچه را ميخواهد ميبخشد به هر كه بخواهد دختران و ميبخشد به هر كه بخواهد پسران
يا جمع ميكند براى آنها پسران و دختران را و ميگرداند هر كه را ميخواهد بىفرزند همانا او داناى توانا است.
تفسير
خداوند متعال متعرّض حال ستمكاران سابق الذكر شده كه آنها يارانى ندارند نه از جنس معبودهاى باطل و نه از سنخ رؤساء جاهل كه در دنيا عبادت و اطاعت آنها را مينمودند كه بتوانند با آنها يارى نمايند در آخرت و عذاب خدا را از آنها دفع كنند و كسيكه خدا با او يارى ننمايد و بحال ضلالت و گمراهى او را واگذار فرمايد راهى بسعادت و طريقى بجنّت براى او نيست و نخواهد بود و بعدا خطاب ببندگان فرموده آنها را امر باجابت دعوت پيغمبر باسلام مينمايد پيش از روز كه تقديم و تأخيرى در آنروز بحكم خدا روى نميدهد و تخلّف در آنروز از حكم خدا نميتوان نمود و رجوع و بازگرداندنى در آنروز بحكم خدا براى كسى بدنيا نيست كه آن روز قيامت است و مردم ملجأ و پناهى در مقابل اراده الهيه ندارند و نميتوانند اشكال و اعتراضى بحكم خدا
جلد 4 صفحه 589
كنند و تغيير و تبديلى در آن دهند يا انكار نمايند عمليّات خودشان را در دنيا چون در نامه اعمالشان ثبت است و جوارحشان بر آنها شهادت ميدهند و پس از اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده ميفرمايد پس اگر آنها اعراض نمودند و رو گردان شدند از اجابت دعوت و اطاعت احكام خدا مسئوليّتى براى تو نيست و نبايد از اين باب كدورتى در خاطرت راه يابد چون ما تو را حافظ و نگهبان و نگهدار آنها مانند چوپان كه نگهدار گوسفندان از تفرّق است قرار نداديم و باين منظور نفرستاديم بر آنها بر عهده تو نيست جز ابلاغ پيام ما بطورى كه بفهمند تكليف خودشان را براى اتمام حجّت و تكميل لطف و رحمت ولى انسان وقتى مشمول رحمت و نعمت الهى گشت مسرور و مغمور در آن ميگردد و از ياد خدا طبعا غافل ميشود و اگر بلا و محنت و ضرر و زحمت باو رسد با آنكه مستند بأعمال بد خود او است كفران نعمت و شكايت از مصيبت ميكند و چون رحمت و نعمت از خدا هميشگى و بلا و محنت اتفاقى است شرطيّه اولى مصدّر به اذا و ثانيه به ان شده است و چون تمام اختيارات و تصرفات در مملكت وجود با ذات اقدس واجب الوجود است كه مالك حقيقى و صاحب اختيار واقعى است نعمت و بلا را بموقع و محلّ قسمت ميكند و هر چه بخواهد خلق ميفرمايد و هر چه نخواهد نميفرمايد بهر كس بخواهد فقط دختر ميدهد و بهر كه بخواهد فقط پسر ميدهد و بهر كه بخواهد هم دختر ميدهد هم پسر و هر كه را بخواهد هيچ ندهد نميدهد و تمام اين امور بمقتضاى حكمت و مصلحت است چون خداوند عالم بضمائر بندگان و سرائر و خفاياى امور ايشان است و خير و صلاح آنها را ميداند و ميخواهد و ميتواند بآنها ايصال فرمايد و ميفرمايد و جاى چون و چرا در كار خداوند رحيم حكيم عليم قدير نيست و اينكه بدوا ذكر اناث مقدّم بر ذكور شده ظاهرا براى دلخوشى پدران و مادران دختردار است باين تقديم در مقام ذكر مواهب و نعم و رعايت سجع و تأخير اخير بمراعات واقع و تعديل در تعبير است و اينكه از جمع بين آن دو بتزويج تعبير شده ظاهرا براى آنستكه آنها دو صنفند كه هر جا جمع شوند جفت يكديگر ميباشند و اين قبيل تعبيرات در كلام عرب معمول است چنانچه در فارسى هم ميگويند خوب و بد را با هم جفت كرده ميفروشند.
جلد 4 صفحه 590
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِلّهِ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ يَخلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ الذُّكُورَ (49) أَو يُزَوِّجُهُم ذُكراناً وَ إِناثاً وَ يَجعَلُ مَن يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50)
اختصاص دارد بخداوند متعال ملك آسمانها و زمين خلق ميفرمايد هر چه مشيتش تعلق بگيرد ميبخشد از براي هر که بخواهد اناث که دختران باشند و ميبخشد از براي هر که بخواهد ذكور که پسران باشند يعني بنات و بنين او يزوجهم ذكرانا و اناثا، هم پسر ميدهد آنها را هم دختر و قرار ميدهد هر که را بخواهد عقيم نه پسر و نه دختر اولاد پيدا نميكند محققا او هم دانا است و هم قدرت دارد هر که را هر چه صلاح داند باو عطا ميكند.
لِلّهِ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ خالق جميع آنهاست که ميفرمايد:
قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- انعام آيه 14 و نيز ميفرمايد قالَت رُسُلُهُم أَ فِي اللّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- ابراهيم آيه 11- و بسياري از آيات ديگر و معناي فطر پيدايش بي سابقه است و اينکه آيات دلالت دارد بر مجعوليت حديثي که نقل ميكنند که خدا پيش از آدم آدم ديگري خلق كرده و هكذا الي غير النهاية.
يَخلُقُ ما يَشاءُ هر چه مشيتش تعلق بگيرد موافق حكمت و صلاح بمقتضاي عدل.
يَهَبُ لِمَن يَشاءُ إِناثاً بسياري از زنها فقط دختر زايش ميكنند بلكه اينکه در كليه حيوانات هم جاري است فقط ماده ميزايند.
جلد 15 - صفحه 511
وَ يَهَبُ لِمَن يَشاءُ الذُّكُورَ بسياري فقط پسر زايش ميكنند و هم چنين در حيوانات نر ميزايند.
أَو يُزَوِّجُهُم ذُكراناً وَ إِناثاً که اكثريت با اينکه دسته است که هم پسر هم دختر پيدا ميكنند چه در انسان و چه در حيوانات.
وَ يَجعَلُ مَن يَشاءُ عَقِيماً که اصلا اولادش نميشود اينهم بسا از طرف زوج است و بسا از ناحيه زوجه و تمام در تحت قدرت الهي است و غير از او احدي خبر ندارد مگر بوحي الهي که ميفرمايد از علوم مختصه بخود. وَ يَعلَمُ ما فِي الأَرحامِ- لقمان آيه 34- إِنَّهُ عَلِيمٌ ميداند صلاح هر بنده چيست.
قَدِيرٌ قدرت دارد بر آنچه بخواهد إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ و بكل شيء عليم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- فرزندان همه هدایای او هستند: در این آیه برای نشان دادن این واقعیت که هرگونه نعمت و رحمت در این عالم از سوی خداست، و کسی از خود چیزی ندارد، به یک مسأله کلی و یک مصداق روشن آن اشاره کرده، میفرماید:
«مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن خداست هر چه را بخواهد میآفریند» (لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ).
نمونه روشنی از این واقعیت که هیچ کس از خود چیزی ندارد، و هر چه هست از ناحیه اوست این که: «به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر» (یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ).
نکات آیه
۱ - تمامى جهان هستى، قلمرو مالکیت و حکومت خداوند است. (للّه ملک السموت و الأرض)
۲ - کفر و ناسپاسى انسان ها و روى گردانى آنان از پیام وحى، بى تأثیر براى یگانه مالک آسمان ها و زمین (فإنّ الإنسن کفور . للّه ملک السموت و الأرض)
۳ - جهان آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد (السموت)
۴ - خداوند، قادر و توانمند بر آفرینش هر آنچه بخواهد. (یخلق ما یشاء)
۵ - حاکمیت مطلق خداوند در جهان هستى، پشتوانه اجراى مشیت وى در آفرینش موجودات (للّه ملک السموت و الأرض یخلق ما یشاء)
۶ - دختر و یا پسر شدن فرزندان، متکى به مشیت خداوندى است. (یهب لمن یشاء إنثًا و یهب لمن یشاء الذکور)
۷ - دختر و پسر، هر دو هدیه الهى به انسان ها (یهب لمن یشاء إنثًا و یهب لمن یشاء الذکور)
۸ - ناخرسندى از داشتن فرزند دختر یا پسر، کفران نعمت الهى و ناخرسندى از مشیت و موهبت او است. (فإنّ الإنسن کفور ... یهب لمن یشاء إنثًا و یهب لمن یشاء الذکور)
۹ - تمایز میان دختر و پسر، مخالف اندیشه دینى است. (یهب لمن یشاء إنثًا و یهب لمن یشاء الذکور) تقدیم «إناثاً» بر «الذکور» علاوه بر رعایت فاصله و سجع، مى تواند به منظور نفى اندیشه جاهلیت در مورد دختران باشد (که پسران را بر دختران ترجیح مى دادند).
۱۰ - دختر یا پسر بودن جنین، تابع قوانین جارى خداوند در آفرینش است. (للّه ملک السموت ... یخلق ما یشاء یهب لمن یشاء إنثًا ... الذکور) ارتباط بین بخش هاى آیه شریفه («مالکیت یگانه خدا بر هستى»، «مشیت در آفرینش» و «مشیت در جنسیت جنین») مى فهماند که میان مالکیت خدا بر کل هستى و مشیت او در آفرینش، ارتباط است که واژه «قانون» مى تواند بیانگر آن باشد.
۱۱ - خداوند، همواره در حال آفرینش و فیض مداوم در پهنه هستى است. (یخلق ما یشاء یهب لمن یشاء إنثًا و یهب لمن یشاء الذکور) با توجه به افعال مضارع («یخلق»، «یهب» و «یشاء») که بیانگر تجدد و تکرار فعل است، مى توان برداشت بالا را استفاده نمود.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۳; مالک آسمان ها ۲
- آفرینش: حاکم آفرینش ۱، ۵; خالق آفرینش ۱۱; قانونمندى آفرینش ۱۰; مالک آفرینش ۱
- انسان: آثار کفران انسان ها ۲
- پسر: منشأ خلقت پسر ۶
- جنین: منشأ تعیین جنسیت جنین ۱۰
- خدا: آثار حاکمیت خدا ۵; آثار مشیت خدا ۶; افعال خدا ۱۱; تداوم خالقیت خدا ۱۱; تداوم فیض خدا ۱۱; حاکمیت خدا ۱; خالقیت خدا ۴، ۵; عطایاى خدا ۷; قدرت خدا ۴; مالکیت خدا ۱، ۲; مشیت خدا ۴، ۵; ناخشنودى از عطایاى خدا ۸; ناخشنودى از مشیت خدا ۸
- دختر: منشأ خلقت دختر ۶
- دین: آثار اعراض از دین ۲
- زمین: مالک زمین ۲
- زن: تساوى زن و مرد ۷، ۹
- فرزند: ممنوعیت تبعیض بین فرزندان ۹; ناخشنودى از فرزند پسر ۸; ناخشنودى از فرزند دختر ۸
- کفران: کفران نعمت ۸
- موجودات: خالق موجودات ۴; خلقت موجودات ۵
منابع