البقرة ٢١٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=بودند مردم یک امت پس برانگیخت خدا پیمبران را بشارتدهندگان و ترسانندگان و فرستاد با ایشان کتاب را به حقّ تا حکم کند میان مردم در آنچه اختلاف کردند در آن و اختلاف نکردند در آن مگر آنان که داده شدندش پس از رسیدن نشانیها بدیشان به ستمی میان خویش پس هدایت کرد خدا مؤمنان را بدانچه اختلاف کردند در آن از حقّ به اذن خود و خدا هدایت کند هر که را خواهد به راه راست | |-|معزی=بودند مردم یک امت پس برانگیخت خدا پیمبران را بشارتدهندگان و ترسانندگان و فرستاد با ایشان کتاب را به حقّ تا حکم کند میان مردم در آنچه اختلاف کردند در آن و اختلاف نکردند در آن مگر آنان که داده شدندش پس از رسیدن نشانیها بدیشان به ستمی میان خویش پس هدایت کرد خدا مؤمنان را بدانچه اختلاف کردند در آن از حقّ به اذن خود و خدا هدایت کند هر که را خواهد به راه راست | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::213|٢١٣]] | قبلی = البقرة ٢١٢ | بعدی = البقرة ٢١٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::53|٥٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«اُمَّةً»: ملّت. دسته. «بَعَثَ»: برانگیخت. فرستاد. «وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ»: و حال آن که درباره آن کتاب، یا درباره آن حق اختلاف پیدا نکردند، مگر ... «بَغْیاً»: از روی ستم. از حسادت. مفعولٌله است. «بِإِذْنِهِ»: به فرمان او. به توفیق و مرحمت او. معنی دیگر آیه: مردمان جملگی بر سرشت واحدی بودند، و این سرشت، استعداد هدایت و ضلالت را داشت. بر برخی از آنان، اسباب هدایت چیره گشت، و بر برخی دیگر ضلالت غالب آمد. به همین علّت انسانها اختلاف پیدا کردند و خداوند آنان را دریافت و پیغمبرانی را به عنوان هادی و مژدهرسان و بیمدهنده ایشان به سویشان روانه کرد، و به همراهشان کتابهای مشتمل بر حق فرستاد، تا این کتابها میان مردمان حَکَم و داور گردند و کشمکش با رجوع بدانها از میان برخیزد. ولیکن تنها آنان که از هدایت پیغمبران سود بردند ایمان آوردند، آن کسانی که خداوند به هنگام اختلاف، به سوی حق رهنمودشان کرد. و این خدا است که طرفداران حق را - اگر مخلص باشند - موفّق میگرداند (نگا: تفسیرالمنتخب). | «اُمَّةً»: ملّت. دسته. «بَعَثَ»: برانگیخت. فرستاد. «وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ»: و حال آن که درباره آن کتاب، یا درباره آن حق اختلاف پیدا نکردند، مگر ... «بَغْیاً»: از روی ستم. از حسادت. مفعولٌله است. «بِإِذْنِهِ»: به فرمان او. به توفیق و مرحمت او. معنی دیگر آیه: مردمان جملگی بر سرشت واحدی بودند، و این سرشت، استعداد هدایت و ضلالت را داشت. بر برخی از آنان، اسباب هدایت چیره گشت، و بر برخی دیگر ضلالت غالب آمد. به همین علّت انسانها اختلاف پیدا کردند و خداوند آنان را دریافت و پیغمبرانی را به عنوان هادی و مژدهرسان و بیمدهنده ایشان به سویشان روانه کرد، و به همراهشان کتابهای مشتمل بر حق فرستاد، تا این کتابها میان مردمان حَکَم و داور گردند و کشمکش با رجوع بدانها از میان برخیزد. ولیکن تنها آنان که از هدایت پیغمبران سود بردند ایمان آوردند، آن کسانی که خداوند به هنگام اختلاف، به سوی حق رهنمودشان کرد. و این خدا است که طرفداران حق را - اگر مخلص باشند - موفّق میگرداند (نگا: تفسیرالمنتخب). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۱
ترجمه
البقرة ٢١٢ | آیه ٢١٣ | البقرة ٢١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«اُمَّةً»: ملّت. دسته. «بَعَثَ»: برانگیخت. فرستاد. «وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ»: و حال آن که درباره آن کتاب، یا درباره آن حق اختلاف پیدا نکردند، مگر ... «بَغْیاً»: از روی ستم. از حسادت. مفعولٌله است. «بِإِذْنِهِ»: به فرمان او. به توفیق و مرحمت او. معنی دیگر آیه: مردمان جملگی بر سرشت واحدی بودند، و این سرشت، استعداد هدایت و ضلالت را داشت. بر برخی از آنان، اسباب هدایت چیره گشت، و بر برخی دیگر ضلالت غالب آمد. به همین علّت انسانها اختلاف پیدا کردند و خداوند آنان را دریافت و پیغمبرانی را به عنوان هادی و مژدهرسان و بیمدهنده ایشان به سویشان روانه کرد، و به همراهشان کتابهای مشتمل بر حق فرستاد، تا این کتابها میان مردمان حَکَم و داور گردند و کشمکش با رجوع بدانها از میان برخیزد. ولیکن تنها آنان که از هدایت پیغمبران سود بردند ایمان آوردند، آن کسانی که خداوند به هنگام اختلاف، به سوی حق رهنمودشان کرد. و این خدا است که طرفداران حق را - اگر مخلص باشند - موفّق میگرداند (نگا: تفسیرالمنتخب).
تفسیر
- آيه ۲۱۳ ، سوره بقره
- بيان آيه شريفه و اشاره به علت تشريع دين
- آغاز خلقت انسان
- فرضيه هاى علماى طبيعى امروز در باره تكامل بشر هيچ دليل علمى و يقينى ندارد
- انسان مركب از روح و بدن است
- شعور حقيقى انسان و ارتباطش با اشيا
- دانشهاى علمى انسان
- گوناگونى علوم و ادراكات انسان
- هدايت خداوند كه مربوط به تمامى موجودات مى شود ، و هدايت او كه مختص انسان است
- انسان هر چيزى را جهت انتفاع استخدام مى كند
- انسان به مقتضاى طبيعتش مدنى است
- پديد آمدن اختلاف ميان افراد انسان و لزوم تشريع قوانين در جوامع بشرى
- راه هاى اعمال قانون در جامعه
- بيان يك مثل براى درك بهتر مطالب فوق
- تنها راه صحيح رفع اختلاف راه دين است
- اعتقاد به معاد و نقش آن در زندگى انسان
- بطلان سخن كسانى كه اساس دين را بر جهل و تقليد مى دانند
- اختلاف در خود دين
- انسان بعد از دنيا
- كلمه :امت ، ريشه و موارد استعمال آن
- مراد از امت واحده بودن انسان و اشاره به پيدايش دو اختلاف در ميان آنها
- بررسى مسئله اختلاف از قديم ترين عهد زندگى بشر
- تفسيرهاى ديگرى بر (كان الناس امة واحدة ) و نقد ورد آنها
- تفسير بعضى كه مفاد آيه را مدنى بالطبع بودن انسان در همه ادوار تاريخ پنداشته اند
- سه وجه در رد گفتار مفسرين فوق الذكر
- كتاب نوح عليه السلام نخستين كتاب آسمانى
- اختلاف در دين به وسيله علما و از طغيان و بغى پديد آمده است
- سه طائفه كه خداوند آنان را معذور مى داند
- فطرى بودن دين با غفلت و اشتباه منافاتى ندارد
- چند نكته
- عنايت خداى تعالى به رفع اختلافات انسانها و هدايت بشر بسوى كمال از راه بعث انبيا(ع )
- دليل و برهان براى نبوت عامه
- راه رفع اختلافات انسانها
- (نكته ششم ) دين اسلام كه خاتم اديان است براى آخرين مرحله كمال انسان تشريع شده است
- شبهه شريعت اسلام قابل انطباق با همه اعصار نيست و پاسخ بدان
- نكته هفتم عصمت انبيا على نبينا و آله و عليهم السلام گفتار
- عصمت انبيا (ع ) از خطا در تلقى و در تبليغ وحى
- عصمت انبيا (ع ) از معصيت . و ذكر آياتى كه بطور مطلق بر عصمت انبيا (ع ) دلالت دارند
- آياتى كه بطور مطلق بر عصمت دلالت مى كنند
- استدلال از طريق عقلى بر عصمت انبياء
- استدلال به آيه (و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله ) بر عصمت انبياء
- اشكال به آيات استدلال شده بر عصمت انبياء و پاسخ به آن
- سبب و منشاء عصمت انبيا (ع ) نيرو و ملكه نفسانى آنها است نه عامل و سبب خارج از وجود ايشان
- گفتارى در نبوت
- معناى ((رسول )) و ((نبى )) و فرق آن دو
- انبيائى كه در قرآن از آنان ياد شده است
- تعداد انبيا و انبياى اولوالعزم
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيه ((كان الناس ...))و پيرامون نبوت و مسائل آن )
- روايتى از امام صادق (ع ) در اثبات نبوت و وجود انبياء الهى
- روايتى مشهور در باره عدد انبياء و رسل و كتب مرسله
- روايتى درباره مراد از ((رسول )) و ((نبى )) و اشاره به نسبت بين آن دو
- رواياتى درباره انبياى الواالعزم (ع )
- معناى اولواالعزم و اقوال متعدد درباره انبياى اولوالعزم
- روايتى از امام صادق (ع ) دال براينكه شريعت محمدى (ص ) كامل ترين شرايع است
- (درباره نبوت عامه از جهت اثر آن در كمال يابى انسان )
- عقل عملى و احساسات فطرى انسان بدون دعوت انبياء (ع ) كفايت نمى كند
- (درباره نبوت و پاسخ به شبهات و اشكالات )
- رابطه هدايت الهيه و دعوت نبويه به هدايت تكوينيه
- آثار تكوينى هدايت دينى در اصلاح جوامع بشرى و تاءثير متقابل عمل و نفس در يكديگر
- اشاره به اقسام اجتماعات بشرى و اينكه تنها مى توان از تربيت دينى اميد خير و سعادت داشت
- رابطه دعوت انبياء (ع ) با فطرت انسانها
- بطلان گفتار كسى كه در صدد توجيه
نکات آیه
۱ - وحدت و یگانگى انسانها در جامعه ابتدایى (کان الناس امة واحدة)
۲ - زندگى انسانها به صورت اجتماعى، از آغاز آفرینش (کان الناس امة واحدة) «امّة» به معناى جماعتى است که داراى هدفى مشترک باشد و لازمه آن اجتماعى زندگى کردن است.
۳ - همگونى اعتقادات و گرایشهاى انسانهاى نخستین* (کان الناس امّة واحدة) لازمه امّت واحده بودن این است که از لحاظ فکرى، افرادى همگون و داراى گرایشهاى یکسان باشند.
۴ - عدم تضاد منافع جوامع ابتدایى* (کان الناس امة واحدة) با توجّه به اینکه اختلافات انسانها غالباً از برخورد منافع آنان با یکدیگر برمى خیزد، از وحدت جوامع نخستین استفاده مى گردد که آنان تضادى از نظر منافع نداشته اند.
۵ - عدم بلوغ فکرى و پایین بودن سطح اندیشه و آگاهى انسانهاى نخستین* (کان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبیّن) از اینکه خداوند از همان آغاز تشکیل جوامع انسانى پیامبرى به سوى آنان نفرستاد، استفاده مى گردد که احتمالا جوامع ابتدایى بلوغ فکرى و قابلیّت ارسال پیامبر را نداشتند.
۶ - عدم بعثت پیامبر به سوى جوامع نخستین تا زمان پیدایش اختلاف بین آنها (کان الناس امّة واحدة فبعث اللّه النبیّن ... لیحکم ... فیما اختلفوا) جمله «لیحکم بین الناس فیما اختلفوا»، بیانگر این معناست که قبل از بروز اختلاف در بین جوامع نخستین، پیامبرى مبعوث نشده بود.
۷ - بعثت پیامبران از سوى خداوند، به دنبال بروز اختلاف در جامعه نخستین (کان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبیّن ... لیحکم ... فیما اختلفوا فیه) جمله «لیحکم ... » بیان مى کند که انبیا به هنگام بروز اختلاف در جوامع ابتدایى مبعوث شدند; نه قبل از آن. بنابراین جمله «فاختلفوا» پس از «کان الناس ... » مقدّر است.
۸ - بعثت پیامبران، نقطه عطفى در تاریخ زندگى انسانهاى نخستین (کان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبیّن مبشّرین)
۹ - بشارت و انذار، از مسؤولیّتهاى مهمّ پیامبران (فبعث اللّه النبیّن مبشّرین و منذرین)
۱۰ - نقش برجسته پیامبران در تحوّلات تاریخ (فبعث اللّه النبیّن ... و ما اختلف فیه الا ... من بعد ما جاءتهم البیّنات) جمله «و ما اختلف فیه»، دلالت بر تحوّل جوامع دارد که سَبب آن جهت گیرى برخى از انسانها در برابر انبیاست.
۱۱ - جامعه بشرى، نیازمند بعثت پیامبران براى حل اختلافات (هدایت جامعه) (فبعث اللّه النبیّن ... لیحکم بین الناس فیما اخلتفوا فیه)
۱۲ - بشارت و انذار، از روشهاى کاربردى پیامبران براى تبلیغ و هدایت انسانها (فبعث اللّه النبیّن مبشّرین و منذرین)
۱۳ - حکومت، داورى و حل اختلافات مردم، از اهداف بعثت پیامبران و نزول کتابهاى آسمانى (و اَنزل مَعهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس)
۱۴ - داورى پیامبران در محدوده قوانین الهى (و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس) بنابراینکه ضمیر «لیحکم» به «الکتاب» برگردد.
۱۵ - حقانیّت محتواى کتابهاى آسمانى (و انزل معهم الکتاب بالحقّ) بنابراینکه «بالحق»، متعلّق به عامل مقدر و حال از «الکتاب» باشد ; یعنى کتابى که مصاحب حق است.
۱۶ - کتابهاى آسمانى، معیار شناخت حق از باطل و قضاوت صحیح (و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس)
۱۷ - سلامت کتابهاى آسمانى در سیر نزول، از نفوذ تحریف و باطل (و انزل معهم الکتاب بالحق) بنابراینکه «بالحق»، متعلّق به «انزل» باشد.
۱۸ - اتّحاد و تشکّل جوامع بشرى، از اهداف پیامبران و ادیان الهى (فبعث اللّه ... و انزل ... لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه)
۱۹ - کلیه انبیا، مُروّج حق و داراى برنامه و هدفى واحد (فبعث اللّه النبیّن مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق)
۲۰ - خداوند، نخستین قانونگذار براى مردم (فبعث اللّه ... و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس) فاء در «فبعث اللّه» مى رساند که آنگاه که میان جوامع بشرى اختلاف شد و در نتیجه نیاز به قانون پیدا کردند، خداوند کتاب (دربردارنده قانون) و پیامبر (اجراکننده قانون) را فرستاد.
۲۱ - میسّر بودن داورى به حق میان مردم، با قوانین الهى (و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس)
۲۲ - پیامبران، مبلّغان و مجریان قوانین الهى (فبعث اللّه النبیّن مبشرین ... لیحکم بین الناس) با توجّه به اینکه فاعل «لیحکم»، خداوند باشد که در حقیقت حکومت از آنِ او، و پیامبران تنها مجرى قوانین هستند.
۲۳ - ضرورت قانون و حکومت، براى جامعه انسانى و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس
۲۴ - بروز اختلاف در زندگى اجتماعى انسانها، امرى طبیعى (لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه)
۲۵ - ارتباط نزدیک میان محتواى تعالیم انبیا و مشکلات مردم (و انزل معهم الکتاب لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه)
۲۶ - اختلافات دینى در بین جوامع از طرف علماى دین، پس از ارسال پیامبران (و ما اختلف فیه الا الّذین اوتوه من بعد ما جاءتهم) مراد از «الذین اوتوه» (یعنى کسانى که به آنها کتاب داده شد)، عالمان دین هستند.
۲۷ - پیدایش اختلافات جدید (اختلافات دینى) در جوامع، پس از بعثت انبیا و حل اختلافات اوّلیه (لیحکم ... و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه)
۲۸ - سرکشى و ظلم (بَغى) عالمان دین، مانع تحقق اهداف انبیا (اتحاد مردم بر اساس دین حقّ) (و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البیّنات بغیاً بینهم)
۲۹ - نکوهش شدید خداوند از کسانى که پس از روشن شدن حق، از سر تجاوزگرى و حسادت، در آن اختلاف مى کنند. (و ما اختلف فیه الاّ الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البیّنات بغیاً بینهم) «بغى» در لغت به معناى تجاوز و نیز حسد آمده است.
۳۰ - دلایل روشن الهى، تمام کننده عذر و اتمام حجّت بر عالمان به آن (و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البینات)
۳۱ - عالمان آگاه به کتابهاى آسمانى، تنها اختلاف کنندگان در آن (و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البیّنات)
۳۲ - حَسَد و خودخواهى (بَغىِ) عالمان ناشایسته، ریشه اختلافات دینى (و ما اختلف ... بغیاً بینهم)
۳۳ - کتابهاى آسمانى، دلایل روشن الهى است. (و انزل معهم الکتاب ... من بعد ما جاءتهم البیّنات) ظاهراً مراد از «بیّنات» (دلایل روشن) همان کتابهاى آسمانى است.
۳۴ - مسؤولیّت خطیر علما و نقش مؤثّر آنان در هدایت و گمراهى جامعه (و ما اختلف فیه الاّ الذین اوتوه ... بغیاً بینهم)
۳۵ - هدایتِ مؤمنان توسّط خداوند، در عرصه اختلافات دینى (فهدى اللّه الذین امنوا)
۳۶ - هدایت مؤمنان به درک صحیح دین و شناخت حق، از سوى خداوند (فهدى اللّه الذین امنوا لما اختلفوا فیه من الحق) «من الحق»، بیان «ما» در «لما اختلفوا» است ; یعنى خداوند، مؤمنان را به «حق» - که مورد اختلاف واقع شده بود - هدایت کرد.
۳۷ - خداوند، سرچشمه هدایت (فهدى اللّه الذین امنوا ... و اللّه یهدى من یشاء)
۳۸ - حَسَد و سرکشى (بَغى) مانع پذیرش بیّنات و هدایت الهى (و ما اختلف فیه الاّ الذین اوتوه بغیاً) «بغیاً» (حَسَد و سرکشى)، مفعول لأجله براى «ما اختلف» است ; یعنى حسد و سرکشى، مانع پذیرش هدایت و حق است.
۳۹ - انسان، همواره نیازمند به هدایت الهى است. (و اللّه یهدى من یشاء) هدایت مؤمنان از سوى خداوند - با وجود اینکه آنان هدایت یافته اند - حاکى از نیاز دائمى انسان به هدایت الهى است.
۴۰ - کتابهاى الهى، ارائه دهنده راه حل صحیح اختلافات جوامع انسانى (و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه)
۴۱ - ایمان زمینه برخوردارى از هدایت خاص الهى (فهدى اللّه الذین امنوا) چون ایمان، خود، هدایت است ; بنابراین هدایت نسبت به مؤمنان، هدایتى خاص خواهد بود.
۴۲ - هدف از بعثت انبیا و ارسال کتابهاى آسمانى، راهنمایى انسانها به صراط مستقیم است. (فبعث اللّه ... و اللّه یهدى من یشاء الى صراط مستقیم)
۴۳ - خداوند هر که را بخواهد، به صراط مستقیم هدایت مى کند. (و اللّه یهدى من یشاء الى صراط مستقیم)
۴۴ - هدایت خاص الهى نسبت به مؤمنان، به هنگام بروز اختلافات دینى (و ما اختلف فیه الا الذین ... و اللّه یهدى من یشاء الى صراط مستقیم)
روایات و احادیث
۴۵ - مردم، قبل از حضرت نوح، امت واحده اى بودند که بر فطرت (بدون هدایت انبیا) مى زیستند. (کان الناس امة واحدة) امام باقر (ع): کانوا قبل نوح امة واحدة على فطرة اللّه لا مهتدین و لا ضلّالا «فبعث اللّه النبیّن»[۱].
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: ۳۳
- اتحاد: عوامل اتحاد ۱۱، ۱۳، ۱۸، ۲۸، ۴۰، ۴۴
- اتمام حجت: ۳۰
- احکام: تشریع احکام ۲۰
- اختلاف: آثار اختلاف ۷ ; اختلاف دینى ۲۶، ۲۷، ۳۱، ۳۵، ۴۴ ; اصلاح اختلاف ۱۱، ۱۳، ۴۰ ; عوامل اختلاف ۲۴، ۲۶، ۲۹، ۳۱، ۳۲
- ادیان: اهداف ادیان ۱۸ ; تاریخ ادیان ۳، ۶، ۷، ۴۵ ; هماهنگى ادیان ۱۹
- امت واحده: ۴۵
- انبیا: انبیا و اصلاح جامعه ۱۱، ۱۳، ۱۸، ۲۵، ۲۸ ; انذار انبیا ۹، ۱۲ ; اهداف انبیا ۷، ۱۳، ۱۸، ۱۹، ۲۲، ۲۸، ۴۲ ; بشارت انبیا ۹، ۱۲ ; بعثت انبیا ۷، ۸، ۱۱، ۲۷ ; تبلیغ انبیا ۱۲، ۲۲ ; تعالیم انبیا ۱۹، ۲۵ ; حکومت انبیا ۱۳ ; رسالت انبیا ۸، ۱۱، ۱۳، ۲۲ ; قضاوت انبیا ۱۳، ۱۴ ; قلمرو مسؤولیت انبیا ۱۴ ; مسؤولیت انبیا ۹ ; نقش انبیا ۱۰ ; هماهنگى انبیا ۱۹
- انسان: فطرت انسان ۴۵ ; نیازهاى انسان ۱۱، ۲۳، ۳۹
- ایمان: آثار ایمان ۴۱
- باطل: ملاک تشخیص باطل ۱۶
- بغى: آثار بغى ۳۸
- تاریخ: آغاز تاریخ ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ ; ادوار تاریخ ۱، ۲، ۵، ۶، ۴۵ ; تحولات تاریخ ۱۰
- تبلیغ: روش تبلیغ ۱۲
- تربیت: تهدید در تربیت ۱۲ ; روش در تربیت ۱۲
- جامعه: جامعه ابتدایى ۱، ۴، ۶، ۷ ; عوامل انحطاط جامعه ۲۸ ; عوامل رشد جامعه ۱۱، ۱۳
- حسد: آثار حسد ۲۹، ۳۲، ۳۸
- حق: ملاک تشخیص حق ۱۶
- حقپذیرى: موانع حقپذیرى ۳۸
- حکومت: اهمیّت حکومت ۱۳، ۲۳
- خدا: حدود خدا ۱۴، ۲۱ ; مشیّت خدا ۴۳ ; هدایت خدا ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۹، ۴۱، ۴۳، ۴۴
- روابط اجتماعى: ۲
- زمان تاریخى: ۸، ۱۰ صراط مستقیم: ۴۲، ۴۳
- ظلم: آثار ظلم ۲۸
- عجب: آثار عجب ۳۲
- علما: بغى علما ۲۸، ۲۹، ۳۲ ; حسد علما ۲۹، ۳۲ ; سرزنش علما ۲۹ ; ظلم علما ۲۸ ; عجب علما ۳۲ ; علما ى دین ۳۰ ; علما و اختلاف ۲۶، ۲۸، ۲۹، ۳۱ ; مسؤولیت علما ۳۴
- قانون: اهمیّت قانون ۲۳
- قانونگذارى: ۲۰
- قضاوت: ملاک قضاوت ۱۶، ۲۱
- کتب آسمانى: اهداف کتب آسمانى ۱۳، ۱۶، ۳۳، ۴۰، ۴۲ ; تحریف کتب آسمانى ۱۷ ; حقانیت کتب آسمانى ۱۵ ; نزول کتب آسمانى ۱۷
- گمراهى: عوامل گمراهى ۳۴
- مؤمنان: هدایت مؤمنان ۳۵، ۳۶، ۴۴
- نظام اجتماعى: ۱۸، ۲۳
- نظام قضایى: ۱۴
- هدایت: زمینه هدایت ۴۱ ; عوامل هدایت ۱۱، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۴۲ ; منشأ هدایت ۳۷ ; موانع هدایت ۳۸ ; هدایت خاص ۳۵، ۴۱، ۴۴
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۴۳ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۲۰۹، ح ۷۸۳ و ۷۸۴.