البقرة ٢١٢
کپی متن آیه |
---|
زُيِّنَ لِلَّذِينَ کَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ |
ترجمه
البقرة ٢١١ | آیه ٢١٢ | البقرة ٢١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زُیِّنَ»: آراسته گردیده است. «یَسْخَرُونَ مِنْ ....»: مَسخره میکنند. مورد استهزاء قرار میدهند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
از ابن عباس روايت كنند: كه اين آيه درباره ابوجهل بن هشام و مشركين عرب آمده كه مسلمين را به خاطر ثروت و مالى كه خود داشتند مسخره مى كردند و مى گفتند: اگر محمد بر حق بود، مى بايد اشراف و بزرگان از او پيروى ميكردند نه يك مشت فقير و بىچيز و ضعيف مانند عبدالله بن مسعود و عمار و صهيب و سالم و بلال و خباب، و نيز از مقاتل روايت كنند كه گفت: درباره عبدالله بن ابى نازل گرديده كه ضعفاى مؤمنين را مسخره ميكرد و از عطا نقل نمايند كه درباره رؤساى يهود از بنىقريظه و بنیالنضير نازل شده كه فقراء مهاجرين را به باد استهزاء و مسخره گرفته بودند.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«212» زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
زندگى دنيا، در چشم كافران جلوه يافته است و (به همين دليل) افراد با ايمان را مسخره مىكنند. در حالى كه مؤمنان و پرهيزكاران در قيامت از آنها برترند. وخداوند هركس را بخواهد، روزى بىشمار مرحمت مىكند.
نکته ها
اين آيه، هم هشدار به كفّار است كه به زرق و برق دنيا، سرگرم ومست نشويد و مؤمنان را مسخره نكنيد. زيرا قيامتى هست كه صحنهها عوض مىشوند. و هم موجب تسلّاى خاطر مؤمنان مىباشد كه با تمسخر كافران، سست نشوند و به آينده اميدوار باشند.
پیام ها
1- كفر، دنيا را در نظر انسان جلوه مىدهد. «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا»
آرى، دنيا براى كسانى جلوه مىكند كه به الطاف و نعمتهاى بىحساب قيامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنيا كجا و بهشت كجا.
2- دنياگرايى عامل تحقير واستهزاى ديگران مىشود. «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ... يَسْخَرُونَ»
3- مسخره كردن تهيدستان، شيوه دائمى اهل دنياست. «يسخرون» «1»
4- برترى در قيامت، مخصوص مؤمنانى است كه زخم زبان كفّار، رشته تقواى آنها را پاره نكرده باشد. «وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ»
«1». فعل مضارع نشانهى استمرار و دوام است.
جلد 1 - صفحه 328
5- رزق بىحساب، نشانهى لطف اوست، نه آنكه خداوند حساب آنرا ندارد و يا حكيمانه تقسيم نمىكند. «يَرْزُقُ ... بِغَيْرِ حِسابٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212)
شأن نزول: ابن عباس روايت كرده كه اغنياى قريش مانند ابو جهل و هشام و ساير مشركان بر اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مانند عمار و صهيب و بلال و امثال ايشان به كثرت مال و خدم و حشم خود افتخار مىنمودند و آنها را سخريه مىكردند و مىگفتند: با اين گدايان مىخواهد كار دنيا را منظم سازد، اگر حق بودى بايد اشراف عرب تابع او شدى؛ آيه شريفه نازل شد «1»:
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا: زينت داده شد براى كسانى كه كافر شدند، يعنى شيطان زينت داد و آراسته نمود براى آنانكه ستر نمودند دين حق را به كفر و ناسپاسى كردند، الْحَياةُ الدُّنْيا: زندگانى دنيا را و محبت آن را رسوخ داد در قلب آنها تا مغرور شدند و فريب شيطان را خوردند به گمراهى و خلاف حق و اسلام. وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا: و سخريه مىكنند آنانكه ايمان آوردهاند به خدا و پيغمبر و اسلام و استهزاء نمايند ايشان را به فقر و مسكنت و ضعف. وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا: و حال آنكه كسانى كه پرهيزكار شدند از شرك و معاصى، فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ: برتر و بالاترند به تمام جهات از كفار در روز قيامت، زيرا مؤمنان در درجات اعلاى بهشت و كفار در دركات اسفل
«1» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 305.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 377
جهنم باشند. و نيز مؤمنان متنعمند به اقسام نعمت، و كفار معذبند به انواع نقمت. و نيز مؤمنان مشمول الطاف الهيه و ثواب باشند، لكن كفار مورد غضب سبحانيه و عقاب باشند. وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ: و خدا روزى دهد در دنيا و آخرت هر كه را بخواهد و حكمت و مصلحت الهى تعلق يابد، بِغَيْرِ حِسابٍ: در حالى كه آن روزى بىشماره و بدون حساب باشد، پس توسعه رزق در دنيا امتحان است نسبت به مؤمن، و استدراج نسبت به كافر، و رد آخرت تفضل و آن خاصه مؤمن باشد.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه قدر و منزلت در پيشگاه حضرت سبحانى به ايمان و پرهيزكارى است نه جاه و جلال دنيوى، منتها مرتبه مؤمن در دنيا مجهول و در آخرت آشكارا گردد، كه تا چه اندازه برترى و فضيلت و مقام دارد، و لذا احترام مؤمن واجب و توهين و اهانت و استهزا و سخريه نسبت به او حرام و مستوجب غضب الهى خواهد بود.
عقاب الاعمال- ابن بابويه (رحمه اللّه) از حضرت صادق عليه السّلام روايت نمود: قال: لا تحقّروا مؤمنا فقيرا فانّه من حقّر مؤمنا فقيرا او استخفّ به حقّره اللّه و لم يزل ماقتا له حتّى يرجع عن حقرته او يتوب، و قال من استذلّ مؤمنا او حقّره لقلّة ذات يده و لفقره شهّره اللّه يوم القيمة على رؤوس الخلايق «1».
فرمود: كوچك نشماريد مؤمن فقير را بدرستى كه هر كه حقير شمارد مؤمن را يا استخفاف كند به او، حقير نمايد او را خدا و هميشه مبغوض الهى است تا آنكه برگردد از تحقيرش، يا توبه كند، و فرمود: هر كه خوار كند مؤمن را يا كوچك شمارد او را به سبب فقرش، مشهور سازد او را خدا روز قيامت در منظر تمام خلايق.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212)
ترجمه
زينت داده شد براى آنانكه كافر شدند زندگانى دنيا و سخريه مىكنند بانانكه ايمان آوردند و كسانيكه پرهيزكار شدند فوق آنها هستند روز قيامت و خدا روزى ميدهد هر كس را بخواهد بيرون از شمار..
تفسير
چنان دنياى دنى در نظر بيخبران از عالم آخرت جلوهگر است كه گويا عروسى است با تمام آرايش و پيرايش مخصوص بآنها و مىخواهند خود را در راه عشق او فنا نمايند غافل از نقشههاى گوناگون و حيلههاى رنگارنگ اين عجوزه مكاره غداره كه تمام اعضا و جوارحش بانواع مضرات مشحون است و مدام سم قاتل را بكالبد عشاق خود تزريق مينمايد و سر آمد همه غفلتها آنكه در عين حال استهزا مينمايند آنانرا كه از دنيا بهره ندارند ولى بزيور ايمان و تقوى آراستهاند با آنكه آنها روز قيامت در بهشت و دار كرامتند و اينها در جهنم و وادى ندامت و خداوند روزى ميدهد در دنيا بمقتضاى رحمت رحمانيه براى امتحان و زيادى كفر و طغيان و ساير حكم و مصالح بهر كس بخواهد از مؤمن و كافر و در آخرت بمقتضاى رحمت رحيميه كه مخصوص باهل ايمان است بانواع نعمتها كه از حد وصف و احصاء و شمار بيرون است اهل تقوى را.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الحَياةُ الدُّنيا وَ يَسخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوا فَوقَهُم يَومَ القِيامَةِ وَ اللّهُ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ (212)
(زندگي دنيا براي كساني که كافرند آراسته شده و اينان نسبت بكساني که ايمان آوردهاند مسخره ميكنند و اهل تقوي در روز قيامت زبر كافرانند، و خداوند هر که را بخواهد بدون حساب و اندازه روزي ميدهد) (مقدّمه) دنيا در آيات قرآن و اخبار و كلمات بزرگان و دانشمندان بامور گوناگوني تشبيه شده، گاهي بگياهي که از زمين ميرويد و سپس زرد و خشك ميشود و گاهي بدرياي عميق هلاك كننده، و گاهي بمار گزنده و بمردار گنديده و امثال اينها و بسا دنيا و آخرت را بمغرب و مشرق مثال زدند که هر چه از آن دور شوي باين نزديك ميگردي و هر چه بآن نزديك گردي از اينکه دور ميشوي، و يا بدو ضرّة (هوو) که محبت با هر يك موجب خشم ديگري ميشود و از اينکه جهت گفتند «
حلاوة الدنيا مرارة الاخرة و مرارة الدنيا حلاوة الاخرة
» و گفتند «
الجنّة حفّت بالمكاره
» و البته اينکه مذمتها نسبت بدنيا و تضاد آن با آخرت در صورتي است که انسان براي دنيا اصالت قائل شود و تنها توجّه او بدنيا و زخارف او باشد و تمام
جلد 2 - صفحه 393
هم او مصروف دنيا و تحصيل مال و منال و جاه و مقام و ساير خصوصيات دنيوي بوده و نظري بآخرت نداشته باشد.
ولي اگر تحصيل دنيا را مقدمه و وسيله تحصيل آخرت قرار دهد و از مال و منال و جاه و مقام و رياست دنيا رضاي خدا و سعادت دنيا و آخرت خود را تأمين نمايد نه تنها مذمّتي ندارد بلكه مورد مدح و ستايش هم هست و علاوه بر اينكه تضادي با آخرت ندارد محل كشت آخرت و سعادت سراي ديگر است که فرمودند «
الدنيا مزرعة الاخرة
» بنا بر اينکه كساني که بآخرت و نعم ابدي آن معتقدند زخارف و زينتهاي دنيوي آنان را از آخرت منصرف نمينمايد ولي كساني که معتقد بآخرت نيستند تنها دنيا در نظر آنها آراسته شده و همه چيز را براي دنيا ميخواهند و از هر طريقي که ممكن شود از پي تحصيل مال و منال و جاه و مقام و رياست دنيوي ميروند و از اينجهت ميفرمايد:
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الحَياةُ الدُّنيا و فاعل «زين» يعني زينت دهنده و آراينده دنيا براي كفار يا شيطان است که اعلي عدوّ انسان است يا هواي نفس است که آدمي را بطرف تمايلات و دواعي خود ميكشاند و يا جلوات و رنگ- آميزيهاي خود دنياست که هر روز خود را برنگي در ميآورد و بصورتي جلوه ميدهد تا خواستگاران خود را بفريبد و يا اينكه همه اينها ميباشند زيرا چنان که گفتهاند انسان سه دشمن دارد: شيطان و نفس و دنيا و اينکه سه در هلاكت انسان متفقند و در آيه ديگر شمه از چيزهايي که در دنيا زينت داده شده ذكر ميفرمايد زُيِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ البَنِينَ وَ القَناطِيرِ المُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ وَ الخَيلِ المُسَوَّمَةِ وَ الأَنعامِ وَ الحَرثِ ذلِكَ مَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا وَ اللّهُ عِندَهُ حُسنُ المَآبِ«1»
1- سوره آل عمران آيه 12
جلد 2 - صفحه 394
وَ يَسخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يعني اينکه كافران که جز زر و زيور دنيا غايتي ندارند كساني را که بخدا ايمان آورده و به بندگي او مشغولند و از مال حرام و استفادههاي نامشروع و لذائذ خدا ناپسند پرهيز ميكنند، مسخره نموده و آنان را سفيه و بي شعور و باصطلاح امروز «امّل» مينامند.
وَ الَّذِينَ اتَّقَوا فَوقَهُم يَومَ القِيامَةِ ولي غافل از اينند که اهل تقوي در روز قيامت فوق اينان بوده و در مراتب عاليه بهشت متنعم و برخوردار از فيوضات الهي هستند و اينان در اسفل السافلين دوزخ معذب بعذاب الهي خواهند بود عموم مفسرين ضمير «فوقهم» را راجع به الّذين كفروا دانسته و در بيان مراد از اينكه اهل تقوي فوق كفارند وجوهي ذكر كردهاند مثل اينكه اهل تقوي در بهشت و كفار در دوزخند و بهشت در آسمانها و دوزخ در طبقات پائين زمين است و يا اينكه آنها در عليين و اينها در سجين ميباشند و يا نعم الهي فوق نعم دنيوي است و يا اينكه مؤمنين در قيامت بر كفار تفوق دارند و چنانچه كفار در دنيا آنان را مسخره مينمودند آنان نيز در قيامت كفار را مورد استهزاء قرار ميدهند چنانچه در آيه ديگر ميفرمايد فَاليَومَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الكُفّارِ يَضحَكُونَ«1» ولي ظاهر اينست که مراد آيه بيان تفوق و برتري و بلندي مقام و مرتبه متقين در روز قيامت باشد همان متقيني که اهل دنيا بنظر حقارت و پستي و استهزاء بآنان مينگريستند و ارزش و اهميتي براي آنان قائل نبودند.
و ممكن است ضمير فوقهم راجع به الَّذِينَ آمَنُوا باشد يعني اهل تقوي در روز قيامت فوق اهل ايمانند و ذكر اينکه جمله براي بيان برتري مقام تقوي بر ايمان از لحاظ رتبه و ارتفاع درجه است، لكن ارتباط اينکه جمله با جمله قبل بنا بر اينکه وجه از بين ميرود، و اللّه العالم بحقايق الامور
1- سورة المطففين آيه 34
جلد 2 - صفحه 395
وَ اللّهُ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ مضمون اينکه جمله يا عين آن در بسياري از آيات قرآن هست مانند وَ تَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ«1» و مانند:
وَ اللّهُ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ«2» و امثال اينها و رزق اختصاص بخوراك و نحو آن ندارد بلكه هر نعمتي که خداوند ببنده عنايت فرمايد چه در دنيا از نعمت عقل، ايمان، اخلاق فاضله، اعمال صالحه، مال، جاه، فرزند، طول عمر، صحت، امنيّت، توفيق سعادت و غير اينها از نعم دنيوي، و چه در آخرت از نعمت جسماني و روحاني که در جلد سيم كلم الطيب در بيان نعم بهشتي متذكر شدهايم و در ذيل آيه وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ نيز در اوائل همين سوره مختصري بيان نموديم و مراد از كلمه مَن يَشاءُ اينست که عنايات الهي مطابق مشيت و حكمت و مصلحة اوست و بهر كس آنچه مصلحت بداند ميدهد و شرط عمده آن قابليت محل است و گرنه در مبدء فياض بخل نيست و كلمه بِغَيرِ حِسابٍ اشاره باين است که نعم الهي از حد و حصر خارج است چنانچه در آيه ديگر ميفرمايد:
وَ إِن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللّهِ لا تُحصُوها«3» و بنا بر اينکه احتياجي به توجيهات مفسرين در بيان اينکه جمله نيست.
1- سوره آل عمران آيه 26
2- سوره نور آيه 28
3- سورة النحل آيه 18
396
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
آیه 212
شأن نزول:
ابن عباس مفسر معروف میگوید: این آیه در باره اقلیت اشرافی و رؤسای قریش نازل شد که زندگی بسیار مرفهی داشتند، و جمعی از مؤمنان ثابت قدم که از نظر زندگی مادی فقیر و تهیدست بودند را به باد استهزاء میگرفتند و میگفتند: اگر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شخصیتی داشت و از طرف خدا بود، اشراف بزرگان از او پیروی میکردند، آیه نازل شد و به سخنان بیاساس آنها پاسخ داد.
تفسیر:
شأن نزول این آیه مانع از آن نیست که یک قاعده کلی و عمومی از آن استفاده کرده یا آن را مکمل آیه پیشین در باره یهود بدانیم آیه میگوید: «زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است» (زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا).
لذا از باده غرور سرمست شده «و افراد با ایمان را که احیانا دستشان تهی است به باد مسخره میگیرند» (وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا).
این در حالی است که «این افراد با ایمان و تقوا در قیامت برتر از آنها هستند» آنها در اعلی علیین بهشتند و اینها در درکات جهنم (وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
زیرا در آن جهان مقامات معنوی صورت عینی به خود میگیرد و مؤمنان در درجات بالایی قرار خواهند گرفت، آنها گویی بر فراز آسمانها سیر میکنند در حالی
ج1، ص191
که اینها در اعماق زمین میروند و این جای تعجب نیست «زیرا خداوند هر کس را بخواهد بیحساب روزی میدهد» (وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ).
اینها در حقیقت بشارت و آرامشی است برای مؤمنان فقیر و هشدار و تهدیدی است برای ثروتمندان مغرور و بیایمان.
بیحساب بودن روزی خداوند نسبت به افراد با ایمان اشاره به این است که هرگز پاداشها و مواهب الهی به اندازه اعمال ما نیست بلکه مطابق کرم و لطف او است و میدانیم لطف و کرمش حد و حدودی ندارد.
نکات آیه
۱ - آراستگى زندگانى دنیا، در دیدگاه کافران (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا)
۲ - زینت زندگانى دنیا در نظر کافران، واقعیّت آن را پوشانده است. (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا)
۳ - کفر، زمینه اصیل پنداشتن زندگى دنیا و ارزشهاى مادى (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا)
۴ - دلبستگى به جلوه هاى مادى دنیا، از عوامل تحریف آیات الهى و تبدیل نعمتهاى او (و من یبدل ... زین للذین کفروا) جلمه «زیّن ...»، بیان علّت براى «و من یبدّل ...» است.
۵ - نکوهش فریفتگى و دلبستگى به زندگى دنیا (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا)
۶ - تحریف آیات و تبدیل نعمتهاى الهى، کفر است. (و من یبدل نعمة اللّه ... زین للذین کفروا) جلمه «زیّن ...»، تعلیل براى جمله «و من یبدّل ...» است. بنابراین تبدیل کنندگان و تحریفگران، از مصادیق کافران (الذین کفروا) خواهند بود.
۷ - تمسخر مؤمنان، روش دنیاپرستان و کافران (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا و یسخرون من الذین امنوا) فعل مضارع «یسخرون»، دلالت بر استمرار دارد که از آن در برداشت فوق، به «روش» تعبیر شده است.
۸ - برخوردارى از امکانات دنیا، ملاک سنجش شخصیّت افراد از دیدگاه کافران (زین للذین ... و یسخرون من الذین امنوا) چون کافران فریفته دنیا هستند، لذا هر کسى که برخوردار از آن نباشد - که مؤمنان صدر اسلام غالباً تهیدست بودند -، به نظرشان حقیر مى آید.
۹ - نکوهش تمسخر مؤمنان (و یسخرون من الذین امنوا)
۱۰ - فقر مؤمنان صدر اسلام، و تمرکز ثروتها در جبهه کفر* (زین للذین کفروا ... و یسخرون ... و اللّه یرزق) تزیین دنیا نزد کافران، تمسخر مؤمنان توسّط آنان، وعده الهى به برترى مؤمنان در قیامت و برخوردارى آنان از نعمتهاى بى حساب، دلایل استناد این برداشت است.
۱۱ - ایمان، مانع فریفتگى و دلبستگى به دنیا و اصالت دادن به آن (زین للذین کفروا الحیوة الدنیا) مفهوم «زیِّن للّذین ...»، این است که زندگى دنیا نزد مؤمنان، زیبا و دلفریب نیست.
۱۲ - جایگاه بلند مؤمنان تقوا پیشه نسبت به کافران، در روز قیامت (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة)
۱۳ - قیامت، روز ظهور برترى تقواپیشگان بر کافران و روز ظهور ارزشهاى حقیقى (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة) چون برترى مؤمنان تقواپیشه در دنیا نیز حتمى است ; بنابراین «یوم القیمة»، ظرف ظهور این برترى خواهد بود.
۱۴ - تقوا، ملاک ارزش واقعى افراد (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة)
۱۵ - جایگاه پست دنیاپرستان و کافران در آخرت (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة)
۱۶ - تقوا، عامل دستیابى به مقام بلند در قیامت (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة)
۱۷ - وعده الهى به مؤمنان نسبت به برترى آنان در قیامت، عامل تسلّى و مقاومت آنان در برابر استهزاى کافران (و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة) به نظر مى رسد جمله «و الذین اتّقوا ...»، پس از عنوان کردن تمسخر تقواپیشگان از سوى کافران، به منظور تسلّى آنان باشد.
۱۸ - همراهى ایمان و تقوا، عامل برترى در قیامت (و یسخرون من الذین امنوا و الذین اتقوا فوقهم یوم القیمة) تبدیل «الذین امنوا» به «الذین اتقوا»، براى تفهیم این معناست که باید ایمان، همراه تقوا باشد.
۱۹ - بهره مندى مؤمنان باتقوا از رزق بى پایان خداوند در قیامت (و الذین اتقوا ... و اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب) کلمه «بغیر حساب»، مى تواند کنایه از فراوانى و بى پایانى باشد.
۲۰ - خداوند به هر کس که بخواهد، روزى بى حساب و فراوان خواهد داد. (و اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب)
۲۱ - در مقابل مشیّت خداوند در روزى دادن، هیچ اراده اى نافذ نیست. (و اللّه یرزق من یشاء)
۲۲ - خداوند به مؤمنان تقواپیشه از راههاى غیر قابل پیش بینى و متعارف، روزى خواهد داد. (و الذین اتقوا ... و اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب) کلمه «بغیر حساب»، مى تواند به معناى راههاى غیر قابل پیش بینى باشد; یعنى راههاى غیر متعارف که در محاسبات عادى نمى گنجد.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تحریف آیات خدا ۴، ۶
- ارزش: ملاک ارزش ۸، ۱۴
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۸
- استهزا: سرزنش استهزا ۹
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۰
- اطمینان: عوامل اطمینان ۱۷
- ایمان: آثار ایمان ۱۸ ; آثار فردى ایمان ۱۱ ; ایمان و عمل ۴، ۱۸
- تربیت: روش تربیت ۱۷
- تقوا: آثار تقوا ۱۶، ۱۸ ; اهمیّت تقوا ۱۴ ; پاداش تقوا ۱۹
- حیات: حیات دنیوى ۱، ۲، ۳
- خدا: نعمتهاى خدا ۴، ۶ ; روزى خدا ۲۰، ۲۱، ۲۲ ; مشیت خدا ۲۰، ۲۱ ; وعده خدا ۱۷
- دنیا: امکانات دنیوى ۸
- دنیاپرستى: آثار دنیاپرستى ۴، ۷ ; زمینه دنیاپرستى ۳ ; سرزنش دنیاپرستى ۵ ; موانع دنیاپرستى ۱۱
- رشد: عوامل رشد ۱۶، ۱۸
- زینت: زینت دنیوى ۱، ۲
- قیامت: ارزشها در قیامت ۱۳ ; دنیاپرستان در قیامت ۱۵ ; ظهور حقایق در قیامت ۱۳ ; کافران در قیامت ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۷ ; مؤمنان در قیامت ۱۲، ۱۷، ۱۸، ۱۹; متقین در قیامت ۱۲، ۱۳، ۱۶، ۱۸
- کافران: ارزشگذارى کافران ۸ ; ثروتمندى کافران ۱۰ ; دنیاپرستى کافران ۱، ۲ ; روش برخورد کافران ۷
- کفر: آثار کفر ۳ ; موارد کفر ۶
- گمراهى: عوامل گمراهى ۴ ; زمینه گمراهى ۲
- مؤمنان: استهزاى مؤمنان ۷، ۹، ۱۷ ; دلدارى مؤمنان ۱۷ ; روزى مؤمنان ۲۲ ; فضایل مؤمنان ۱۲ ; فقر مؤمنان ۱۰ ; مؤمنان صدر اسلام ۱۰ ; مؤمنان متقى ۲۲
- مادیات: ارزش مادیات ۳
- متقین: فضایل متقین ۱۲
- هدایت: موانع هدایت ۲
منابع