الشورى ٤٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و کیفر بد بدیی است مانندش و آنکه درگذرد و اصلاح کند پس پاداش او بر خدا است همانا او دوست ندارد ستمگران را
|-|معزی=و کیفر بد بدیی است مانندش و آنکه درگذرد و اصلاح کند پس پاداش او بر خدا است همانا او دوست ندارد ستمگران را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الشورى | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = الشورى ٣٩ | بعدی = الشورى ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الشورى | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::40|٤٠]] | قبلی = الشورى ٣٩ | بعدی = الشورى ٤١  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: این نکته قابل ذکر است که تسلیم شونده ظلم، و دفاع‌کننده از ظلم، و کننده ظلم، و کمک‌کننده ظلم، همه محکوم و بزهکارند.
«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: این نکته قابل ذکر است که تسلیم شونده ظلم، و دفاع‌کننده از ظلم، و کننده ظلم، و کمک‌کننده ظلم، همه محکوم و بزهکارند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۱


ترجمه

کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!

|و سزاى بدى، بدى همانند آن است. پس هر كه در گذرد و اصلاح كند، پاداش او بر خداست. همانا ظالمان را دوست نمى‌دارد
و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده‌] خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمى‌دارد.
و انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمی‌دارد.
پاداش بدی [چون قتل و زخم زدن و اتلاف مال] مانند همان بدی است؛ ولی هر که بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید. پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمکاران را دوست ندارد.
جزاى هر بدى بديى است همانند آن. پس كسى كه عفو كند و آشتى ورزد مزدش با خداست، زيرا او ستمكاران را دوست ندارد.
و جزای هر بدی، بدیی همانند آن است، پس هر که عفو و نیکوکاری پیشه کند، پاداش او بر خداوند است، که ستمکاران را دوست ندارد
و كيفر بدى بديى باشد مانند آن- نه بيشتر-، پس هر كه درگذرد و اصلاح كند- ميان خود و ستمكار خود- پاداش او بر خداست. همانا او ستمكاران را دوست ندارد.
(ولی از آنجا که یاری کردن نباید از مسیر مساوات و عدالت خارج شود و به انتقامجوئی و کینه‌توزی و تجاوز از حدّ منتهی گردد، باید توجّه داشته باشند که) کیفر هر بدی، کیفری همسان آن است. اگر کسی (به هنگام قدرت، برای هدایت گمراهان و استحکام پیوندهای اجتماعی از بدکار) گذشت کند (و میان خود و میان او) صلح و صفا به راه اندازد، پاداش چنین کسی با خدا است. خداوند قطعاً ظالمان را دوست نمی‌دارد.
و جزای بدی، بدی‌ای همانند آن است. پس هر کس درگذرد و نیکوکاری کند، پاداش او بر خداست. بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد.
و کیفر بد بدیی است مانندش و آنکه درگذرد و اصلاح کند پس پاداش او بر خدا است همانا او دوست ندارد ستمگران را


الشورى ٣٩ آیه ٤٠ الشورى ٤١
سوره : سوره الشورى
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ»: این نکته قابل ذکر است که تسلیم شونده ظلم، و دفاع‌کننده از ظلم، و کننده ظلم، و کمک‌کننده ظلم، همه محکوم و بزهکارند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - جزاى بدى و کیفر خطاها در حد مقابله به مثل، مجاز و مشروع است. (و الذین إذا أصابهم البغى ... و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها)

۲ - انسان، در مسیر یارى مؤمنان و مظلومان، نباید از جاده عدالت و اعتدال خارج شود. (و الذین إذا أصابهم البغى هم ینتصرون . و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها)

۳ - انتقام جویى، کینه توزى و تجاوز از حد در مسیر مجازات ستمگر، ممنوع و نامشروع است. (و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها)

۴ - لزوم رعایت عدالت، حتى در انتقام گرفتن از متجاوزان ستمگر (إذا أصابهم البغى هم ینتصرون . و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها)

۵ - قصاص و مجازات بدى و خطا، باید مطابق و مماثل با خطا باشد; نه متفاوت با آن (و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها)

۶ - عفو و اغماض از خطاى دیگران و اصلاح بدى آنان با نیکى و گذشت، موجب اجر و پاداش ویژه خداوند است. (و جزؤا سیّئة سیّئة مثلها فمن عفا و أصلح فأجره على اللّه)

۷ - در مقابله با بدى، تنها عفو و گذشت کارساز نیست; بلکه باید درصدد هدایت خطاکار برآمد.* (فمن عفا و أصلح) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «أصلح» توضیح و نتیجه «عفى» نباشد بلکه حامل پیام مستقل باشد.

۸ - تلاش در راه رفع کدورت هاى پیشین، به دنبال عفو و گذشت از خطاى دیگران، داراى ارزشى والا و پاداش فراوان الهى است. (فمن عفا و أصلح فأجره على اللّه) ذکر «أصلح» پس از عفو، نشان مى دهد که صرف عفو و اغماض در دستیابى به پاداش والاى الهى کفایت نمى کند، بلکه مى بایست پس از گذشت، در راه رفع اختلافات گام برداشت و طرح صمیمیت و آشتى افکند.

۹ - قوانین جزایى اسلام، برخوردار از روح عدالت و تعادل (و جزؤا سیّئة ... و أصلح فأجره على اللّه) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که از یک سو به حقِّ مظلوم توجه گشته و به او اجازه مقابله به مثل داده شده است. از سوى دیگر براى اصلاح خطاکار اصل عفو و اغماض مورد تمجید قرار گرفته است.

۱۰ - ظالمان و متجاوزان، محروم از محبت الهى (إنّه لایحبّ الظلمین)

۱۱ - مجریان احکام الهى، در صورت زیاده روى از حد عدالت و مقابله به مثل، خود ستمگر و محروم از محبت خدا خواهند بود. (جزؤا سیّئة سیّئة مثلها ... إنّه لایحبّ الظلمین) ممکن است «إنّه لایحبّ الظالمین» ناظر به قانون مقابله به مثل باشد.

۱۲ - ستمدیده اى که در گرفتن انتقام افراط کند، خود ستمگر است. (جزؤا سیّئة ... إنّه لایحبّ الظلمین)

۱۳ - انسان، در معرض افراط و زیاده روى، به هنگام انتقام گرفتن و دستیابى به قدرت (جزؤا سیّئة سیّئة مثلها ... إنّه لایحبّ الظلمین) هشدار الهى، مى تواند ناظر به این نکته باشد که انسان هاى ستمدیده، در معرض خطر افراط در انتقام گیرى اند.

۱۴ - تشویق به عفو و گذشت، در جهت تحکیم همبستگى اجتماعى است; نه حمایت از متجاوزان (فمن عفا و أصلح ... إنّه لایحبّ الظلمین) جمله «إنّه لایحبّ الظالمین» ممکن است براى دفع این توهم باشد که ارزش نهادن به عفو و اغماض، به معناى حمایت خدا از ظالمان نیست; بلکه صرفاً براى رفع اختلافات و استحکام پیوندهاى اجتماعى است.

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: عوامل اتحاد ۱۴
  • احکام: ۱، ۳
  • اسلام: عدالتخواهى اسلام ۹
  • اصلاح: پاداش اصلاح ۶
  • افراط: آثار افراط ۱۱
  • انتقام: اهمیت عدالت در انتقام ۴; زمینه افراط در انتقام ۱۳; ظلم افراط در انتقام ۱۲
  • انتقام جویى: ممنوعیت انتقام جویى ۳
  • بدى: عفو از بدى ۷; کیفر بدى ۱
  • پاداش: موجبات پاداش ۶، ۸
  • خدا: محرومان از محبت خدا ۱۰، ۱۱
  • خطاکاران: هدایت خطاکاران ۷
  • خوبى: خوبى در مقابل بدى ۶
  • ظالمان: ۱۲ تجاوز به ظالمان ۳; روش کیفر ظالمان ۳; عدالت با ظالمان ۴; محرومیت ظالمان ۱۰، ۱۱
  • عدالت: اهمیت عدالت ۲
  • عفو: آثار عفو ۷; ارزش عفو ۸; پاداش عفو ۶، ۸; فلسفه تشویق به عفو ۱۴
  • قصاص: مماثلت در قصاص ۵
  • کارگزاران: مسؤولیت کارگزاران ۱۱
  • کیفر: عدالت در کیفر ۵
  • کینه: ارزش رفع کینه ۸; پاداش رفع کینه ۸
  • مؤمنان: امداد به مؤمنان ۲
  • متجاوزان: عدالت با متجاوزان ۴; محرومیت متجاوزان ۱۰
  • محرمات: ۳
  • مظلومان: امداد به مظلومان ۲
  • مقابله به مثل: ۵ جواز مقابله به مثل ۱
  • نظام جزایى: ۹
  • نظام کیفرى: ۳، ۵
  • نیکى: پاداش نیکى ۶

منابع