البقرة ١٩٤

از الکتاب
کپی متن آیه
الشَّهْرُ الْحَرَامُ‌ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ‌ وَ الْحُرُمَاتُ‌ قِصَاصٌ‌ فَمَنِ‌ اعْتَدَى‌ عَلَيْکُمْ‌ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ‌ بِمِثْلِ‌ مَا اعْتَدَى‌ عَلَيْکُمْ‌ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَ‌ اللَّهَ‌ مَعَ‌ الْمُتَّقِينَ‌

ترجمه

ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ١٩٣ آیه ١٩٤ البقرة ١٩٥
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الشَّهْرُ الْحَرَامُ»: ماه حرام. ماههای حرام چهارتا و عبارتند از: ذوالقعده، ذوالحجّه، محرّم، رجب. علّت تسمیه آنها به واژه حرام، از این بابت است که خداوند جنگ در آنها را حرام فرموده است (نگا: توبه / ). «الْحُرُمَاتُ»: جمع حُرْمَت، چیزهائی که حفظ و صیانت آنها لازم است. از قبیل: ناموس و شخصیّت و دارائی. مقدّسات. «فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ ...»: در اینجا دفع تجاوز دیگران از باب مشاکله، تجاوز نامیده شده است (نگا: توبه / ، شوری / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: حسن بصرى گويد: مشركين به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفته بودند، آيا نبرد و جنگ با ما را در ماه‌هاى حرام نهى نموده اى؟ پيامبر فرمود: بلى، سپس مشركين در صدد برآمدند كه با مسلمين به نبرد پردازند و اين آيه نازل گرديد، مجاهد گويد: قريش افتخار مي‌كردند كه مانع از ورود رسول خدا صلى الله عليه و آله به مكه گرديدند ولى خداوند در ماه ذی القعده سال بعد رسول خدا را براى انجام عمره به مكه فرستاد چنان كه ضحاك و قتادة و ربيع و ابن زيد نقل نمايند و از امام باقر|امام محمدباقر عليه‌السلام و ابن عباس نيز چنين روايت گرديده است.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱ - حرمت جنگ در ماههاى حرام (الشهر الحرام بالشهر الحرام) ماههاى حرام از آن جهت به حرام بودن توصیف شده اند که برخى از امورى که در غیر آنها حلال است، در این ماهها حرام است; از جمله آن امور - به قرینه آیات گذشته - جنگ مى باشد. ماههاى حرام عبارت است از: رجب، ذى القعده، ذى الحجه و محرم.

۲ - جواز جنگ در ماههاى حرام در صورت تجاوز دشمنان در آن ماهها (الشهر الحرام بالشهر الحرام) «باء» در «بالشهر» باى مقابله یا عوض است و مقصود از این مقابله - به قرینه فرازهاى بعد و با توجّه به آیه هاى پیشین که درباره جنگ بود - این معناست: اگر دشمن با جنگ علیه شما حرمت ماههاى حرام را نقض کرد، شما نیز مى توانید حرمت این ماهها را نادیده گرفته و علیه آنان به مبارزه برخیزید.

۳ - کافران عصر بعثت نیز به حرمت و قداست ماههاى حرام و ممنوعیت جنگ در آنها معتقد بودند. (الشهر الحرام بالشهر الحرام)

۴ - ضرورت دفاع از کیان اسلام و مسلمانان، حکمى مهمتر از حفظ احترام ماههاى حرام و حرام بودن جنگ در آن ماهها (الشهر الحرام بالشهر الحرام)

۵ - جواز نقض قوانین پذیرفته شده بین المللى، در صورت نقض آن از سوى دشمن (الشهر الحرام بالشهر الحرام و الحرمت قصاص) «حرمة» (مفرد حرمات) به چیزهایى (قوانین، مقررات و ...) گفته مى شود که مراقبت آنها لازم و نقض آنها ممنوع است. قصاص، مجازاتى است که در مقابل جنایت اجرا مى شود. بنابراین «و الحرمات قصاص»; یعنى، آنچه از مقررات و قوانین - که باید مورد احترام باشد و نقض نگردد - اگر از سوى دشمن نقض شد و بدین وسیله بر شما ضربه وارد آمد شما نیز مى توانید آن را نادیده گرفته و جنایت دشمن را پاسخ دهید.

۶ - جواز مقابله به مثل در پاسخ به تجاوزگریهاى دشمن (فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم)

۷ - لزوم توجیه فکرى و روانى مجاهدان و برطرف ساختن شبهات آنان درباره مسائل شرعى و قانونى جنگ (الشهر الحرام بالشهر الحرام و الحرمت قصاص فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه) تفریع جمله «فمن اعتدى ...» به وسیله «فاء» بر دو جمله سابق، مى نمایاند که که مضمون آن دو جمله، مطرح شده تا با بیان یک قانون کلى و شامل، شبهه و توهمى که از لزوم جهاد در نواحى مسجد الحرام (فإن قاتلوکم) در ذهن مسلمانان پدید آمده و یا خواهد آمد، رفع گردد.

۸ - پاسخ به تجاوز دشمن در نقض مقررات پذیرفته شده، نباید بیش از آنچه دشمن مرتکب شده، تحقق یابد. (فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم) کلمه «مثل» گویاى برداشت فوق است.

۹ - مسلمانان، موظف به رعایت عدالت حتى در جنگ با دشمنان (فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم)

۱۰ - رعایت تقوا و پرهیز از گناه، براى دور ماندن از عذابهاى الهى ضرورى است. (و اتقوا اللّه)

۱۱ - اهل ایمان، موظف به رعایت تقوا حتى در پاسخگویى به تجاوزات دشمن (فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم و اتقوا اللّه)

۱۲ - بى عدالتى در مقابله به مثل، خلاف تقواپیشگى است. (فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم و اتقوا اللّه)

۱۳ - خداوند، پشتیبان تقواپیشگان است. (و اعلموا أن اللّه مع المتقین)

۱۴ - رعایت تقوا در جنگ و حفظ عدالت در مقابله به مثل، موجب جلب حمایت و امدادهاى الهى است. (و اتقوا اللّه و اعلموا أن اللّه مع المتقین)

۱۵ - انعطاف پذیرى احکام اولیه دین و تغییر پذیرى آن به هنگام ضرورتها * (الشهر الحرام بالشهر الحرام ... فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم)

۱۶ - خطر خروج از مرز عدالت و تقوا در جنگ و پاسخ به تعدیات دشمن (مقابله به مثل) (فاعتدوا علیه ... و اتقوا اللّه) تأکید به رعایت تقوا با جمله «واتقوا اللّه» و نیز «و اعلموا ...» پس از تجویز مقابله به مثل، مى رساند که: اجراى این قانون خطر عدم رعایت حد و مرز مقابله به مثل و خروج از عدالت را در پى دارد; لذا براى جلوگیرى از ابتلا به این امر ناروا، بر رعایت تقوا تأکید شده است.

روایات و احادیث

۱۷ - معاویة بن عمار مى گوید: «سألت أبا عبداللّه(ع) ... ما تقول فى رجل قتل فى الحرم أو سرق؟ قال یقام علیه الحد فى الحرم صاغراً، انه لم یر للحرم حرمة و قد قال اللّه تعالى: « فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم» فقال: هذا هو فى الحرم ... ;[۴] از امام صادق(ع) سؤال کردم ... اگر فردى در حرم (مکّه ) کسى را کشت یا دست به سرقت زد، حکم او چیست؟ امام فرمود: ذلیلانه بر او حد در حرم جارى مى شود; چون او احترام حرم را نگه نداشته و خداوند فرموده است: « فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم» امام فرمود: حکم (مقابله به مثل) در حرم همین است.

۱۸ - از امام باقر(ع) در تفسیر «و الحرمات قصاص» روایت شده: «ان قریشاً فخرت بردها رسول اللّه عام الحدیبیة محرماً فى ذى القعدة عن البلد الحرام فادخله اللّه مکة فى العام المقبل فى ذى القعدة فقضى عمرته و اقصّه بما حیل بینه و بینه یوم الحدیبیة;[۵] قریش افتخار مى کرد که رسول خدا(ص) را در سال حدیبیه در ذى القعده در حال احرام از بلد حرام (مکّه ) منع کرد، پس خدا آن حضرت را سال آینده در ذى القعده وارد مکّه کرد و عمره خود را انجام داد [بدین گونه] خداوند محرومیت پیغمبر را - که در روز حدیبیه از رفتن به مکّه منع شده بود - قصاص و جبران کرد».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۲، ۶، ۸، ۱۷ احکام اضطرارى ۱۵; احکام اوّلى ۱۵; احکام ثانوى ۱۵; انعطاف پذیرى احکام ۱۵
  • اسلام: اهمیّت پاسدارى از اسلام ۴
  • اضطرار: آثار اضطرار ۱۵
  • تقوا: آثار تقوا ۱۴; اهمیّت تقوا ۱۰، ۱۱; موارد بى تقوایى ۱۲
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۳
  • جنگ: احکام جنگ ۱، ۲; بى تقوایى در جنگ ۱۶; بى عدالتى در جنگ ۱۶; تقوا در جنگ ۱۴; جنگ با دشمنان ۹; حرمت جنگ در ماههاى حرام ۱، ۳، ۴; شرایط جنگ در ماههاى حرام ۲; عدالت در جنگ ۹
  • حرم (اطراف مسجدالحرام): احکام حرم (اطراف مسجدالحرام) ۱۷; حرمت حرم (اطراف مسجدالحرام) ۱۷; دزدى در حرم (اطراف مسجدالحرام) ۱۷; قتل در حرم (اطراف مسجدالحرام) ۱۷
  • خدا: حمایتهاى خدا ۱۳; زمینه امدادهاى خدا ۱۴; عذابهاى خدا ۱۰
  • دفاع: دفاع در ماههاى حرام ۲، ۴; محدوده دفاع ۸
  • عدالت: آثار عدالت ۱۴; اهمیّت عدالت ۹
  • عذاب: عوامل مصونیت از عذاب ۱۰
  • قصاص: قصاص حریم شکنى ۱۸
  • قوانین بین المللى: آثار نقض قوانین بین المللى ۵; شرایط نقض قوانین بین المللى ۵
  • کافران: عقیده کافران صدر اسلام ۳
  • گناه: اجتناب از گناه ۱۰
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱۱
  • ماههاى حرام: حرمت ماههاى حرام ۳، ۴; ماههاى حرام در جاهلیت ۳
  • متقین: حمایت از متقین ۱۳
  • مجاهدان: اهمیّت توجیه مجاهدان ۷; رفع شبهات مجاهدان ۷
  • محرمات: ۱
  • مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۹
  • مقابله به مثل: بى عدالتى در مقابله به مثل ۱۲، ۱۶; تقوا در مقابله به مثل ۱۱; جواز مقابله به مثل ۶; عدالت در مقابله به مثل ۱۴; محدوده مقابله به مثل ۸

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۶۲.
  3. طبرى صاحب جامع البيان از قتادة نقل نمايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با اصحاب خود براى انجام عمره در ماه ذی القعده قصد مكه نمودند تا اين كه به حديبيه رسيدند مشركين، رسول خدا را از ورود به مكه مانع گرديدند. پيامبر اسلام با آن‌ها صلح نمود كه سال بعد به مكه بيايد. سال بعد پيامبر با اصحاب خود به مكه آمدند و براى انجام عمره در ماه ذى القعده سه شب در مكه اقامت نمودند. مشركين از اين عمل خويش خرسند بودند و افتخار مى كردند و اين آيه درباره ورود رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به مكه نازل گرديده است.
  4. کافى، ج ۴، ص ۲۲۸، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷۸- ، ح ۶۲۹.
  5. تبیان شیخ طوسى، ج ۲، ص ۱۵۰; مجمع البیان، ج ۲ ص ۵۱۴.