روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۰۹: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۲۰۰۹ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۰۹ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله عن ابايه ع قال قال رسول الله ص :
الکافی جلد ۲ ش ۲۰۰۸ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۰۱۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۸۷
از امام صادق (ع) از پدرانش (ع) از رسول خدا (ص) فرمود: كه فرموده است: أيا مردم، شماها اكنون در خانه صلح و سازش هستيد و شما در سرِ راهيد و بشتاب شما را مىبرند، شما مىنگريد كه شب و روز و شب و ماه و مهر تازهها را كهنه كنند و هر آينده دورى را نزديك سازند و هر وعدهاى را بسر آرند، شما هم آماده حركت باشيد كه گذرگاه شما دور است. مقداد بن اسود از جا برخاست و گفت: يا رسول اللَّه خانه صلح و سازش چيست؟ فرمود: خانهاى است كه بدان رسند و از آن كوچند (يعنى موقّتى است و كوتاه مدت و سزاوار جدّ و كوشش و جنگ و نزاع بر سر آن نيست) هر گاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن بچسبيد زيرا شفيعى است كه شفاعتش پذيرفته است و گزارش بدىها را مىدهد و گفته او تصديق مىشود، هر كه قرآن را رهبر خود سازد او را به بهشت كشاند و هر كه آن را پشت سر خود نهد او را به دوزخ راند، همان قرآن رهنما است كه به بهترين راهى رهنمايد و آن كتابى است كه در آن است تفصيل و بيان و تحصيل مقاصد، آن است جداكننده حق و باطل و رافع هر گونه اختلاف، شوخى و سرسرى نيست، ظاهرى دارد و باطنى دارد، ظاهرش حكم و دستور است و باطنش علم و دانش، ظاهرش خرّم و زيبا است و باطنش ژرف و نارسا، اخترانى دارد و اخترانش هم اخترانى دارند (قسمتهائى دارد و هر قسمتش هم قسمتهائى دارد خ ل) شگفتىهايش شماره نشوند و تازههايش كهنه نگردند، در آن است چراغهاى هدايت و فروزانگاه حكمت و دليل بر معرفت، براى كسى كه راهِ آن را بداند بايد هر پيگردى ديدههاى خود را به همه سوى آن بچرخاند و نظر تأمّل را تا درك صفت آن برساند، نجات بخشد هر كه در معرض هلاك است و رها سازد هر كه دچار چنگال است، پس به راستى انديشه است كه زنده مىكند دل بينا را چونان كه روشنى جو در تاريكىها به وسيله نور راه مىرود بر شما باد كه خوش برآئيد و كم بپائيد و كم انتظار بريد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۹۸
حضرت صادق عليه السلام از پدرانش عليهم السلام از رسول خدا (ص) حديث فرمايد كه آن حضرت (ص) فرمود: اى مردم شما اكنون در دنيا و خانه سازش و صلح هستيد و شما در سر راه سفر هستيد و بشتاب شما را خواهند برد، و شما مىنگريد كه شب و روز و خورشيد و ماه هر تازهاى را كهنه كنند و هر دورى را نزديك سازند و هر وعدهاى را بسر رسانند، پس اسباب و وسائل زيادى فراهم كنيد براى اينكه گذرگاه درازى در پيش است. فرمود: پس مقداد بن اسود برخاست و عرضكرد: اى رسول خدا خانه سازش يعنى چه؟ فرمود: خانهاى كه رساننده است (انسانى را بگور رساند، يا در آن خانه كردار نيك ذخيره شود براى رسيدن بمنزلهاى آخرت) و جداكننده (يعنى انسان را از علائق دنيا جدا كند) پس هر گاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت بقرآن رو آوريد (و بدان چنگ زنيد) زيرا آن است شفيعى كه شفاعتش پذيرفته است (در باره كسى كه بدان عمل كند) و گزارش دهنده است از بديها كه گفتهاش (در باره آن كس كه بدان عمل نكرده) تصديق شده است، هر كه آن را پيشواى خود كرد ببهشتش رهبرى كند و هر كه (از آن پيش افتد) و آن را پشت سر خود قرار دهد بدوزخش كشاند، و قرآن راهنمائى است كه ببهترين راهها راهنمائى كند، و كتابى است كه در آنست تفصيل و بيان و تحصيل (بدست آوردن حقائق) و آنست جداكننده (ميان حق و باطل) شوخى و سرسرى نيست براى آن ظاهرى است و باطنى، پس ظاهرش حكم و دستور است و باطنش علم و دانش، ظاهرش جلوه و زيبائى دارد و باطنى ژرف و عميق است ستارگانى دارد و ستارگانش هم ستارگانى دارد (آنچه ترجمه شده بنا بر نسخهاى «نجوم» است و در برخى از نسخهها «تخوم» است و آن بمعناى پايان هر چيزى است) شگفتيهايش بشماره در نيايد و عجائبش كهنه نگردد، در آنست چراغهاى هدايت، و جايگاه نور حكمت و راهنماى معرفت است براى آن كس كه بشناسد صفات را (مجلسى (ره) گويد: يعنى صفاتى كه موجب مغفرت است يا صفت شناسائى و استنباط را) پس بايد شخص تيز بين دقت نظر كند و دقت نظر را تا بدرك صفت آن ادامه دهد كه نجات بخشد آن كس را كه بهلاكت افتاده، و رهائى بخشد آن را كه راه رهائى ندارد، زيرا انديشيدن است كه زندگانى دل بينا است، چنانچه آنكه جوياى روشنى است در تاريكيها بوسيله نور راه را پيمايد، بر شما باد كه نيكو برهيد و كم انتظار بريد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۶۰۵
على بن ابراهيم، از پدرش، از نوفلى، از سكونى، از امام جعفر صادق عليه السلام، از پدرانش عليهما السلام روايت كرده است كه فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: اى مردمان! به درستى كه شما در دار هدنه (يعنى خانه صلح و آشتى) قرار داريد، و شما بر جناح [/ بال] سفريد، و رفتن با شما شتاب مىكند و شما را زود مىبرد، و شب و روز را كه ديدهايد و آفتاب و ماه كه هر نويى را كهنه مىكنند، و هر دورى را نزديك مىسازند، و هر وعدهشده را مىآورند. پس جهاز و كار و كارسازى را آماه سازيد از براى دورى گذر و گذرگاه». حضرت فرمود كه: «پس مقداد بن اسود برخاست و عرض كرد كه: يا رسول اللَّه! دار هدنه چيست؟ فرمود: خانه بلاغ و انقطاع «۲». و چون فتنهها بر شما مشتبه شود مانند پارههاى شب تار، پس بر شما باد به قرآن؛ زيرا كه آن شفاعتكنندهاى است كه شفاعتش قبول مىشود، و غمّازى است كه تصديق كرده مىشود «۳»، هر كه آن را در پيش روى خود قرار دهد كه آن را پيروى كند، او را به سوى بهشت كشاند، و هر كه آن را در پشت سر خود قرار دهد، او را به سوى آتش دوزخ براند، و آن راهنمايى است كه بر بهترين راهها دلالت مىكند، و آن كتابى است كه تفصيل و بيان هر چيز در آن است، و آن سخنى است جداكننده ميان حق و باطل، و سخريّه و افسانه نيست، و آن را ظاهرى و باطنى هست. پس ظاهرش احكام الهى است، و باطنش علوم نامتناهى، ظاهرش انيق و خوشآينده، و باطنش عميق و گودىدارنده است. آن را نجوم و ستارگانى چندند كه بر احكام الهى دليلاند، و بر آن نجوم، نجوم ديگرند كه مردم را به آن احكام مىرسانند «۱»؛ عجائب آن احصا نمىشود، و غرائب آن كهنه نمىگردد، در آن چراغهاى هدايت است، و منار و چراغ خانههاى حكمت، و دليل است بر معرفت يا مغفرت «۲». هر كه صفت را شناخت (يعنى صفت تعرُّف و كيفيت استنباط) بايد كه ديده خود را به جولان درآورد، و بايد كه نظرش به صفت برسد، تا از هلاكت نجات يابد و از ورطههاى ضلالت خلاص گردد؛ زيرا كه تفكّر كردن موجب زندگى دل بينا است، چنان كه طالب نور در تاريكىها به روشنى مىرود. پس بر شما باد به نيكى تخلّص، كه خود را نيكو خلاص كنيد، و كمى تربّص، كه خود را در فتنهها نگذاريد و انتظار نكشيد». (۱). عنكبوت، ۴۵.
(۲). يعنى جايى كه اين كس را به جايى مىرساند و تمام مىشود و از آن تعبير مىشود به «خواجه بهدهرسان». (مترجم) (۳). يعنى هر كه آن را پيروى نمايد و عمل كند به آنچه در آن است، شفاعت او خواهد كرد، و آن شافعى استمقبول الشّفاعة، در باب عفو از لغزشها كه از او سر زده است، و هر كه عمل به آن را ترك كند، در باب بدىهاى او سخنچينى كند و به خدا عرض نمايد، و در آنچه از بدىهاى او كه به خدا عرض نمايد، خدا او را تصديق فرمايد. (مترجم)