يس ٦٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و اگر می‌خواستیم هر آینه مسخ می‌کردیم ایشان را (پیکری دیگر می‌آوردیمشان) با فرمانروائیشان پس نتوانند رفتن را و نه بازگردند
|-|معزی=و اگر می‌خواستیم هر آینه مسخ می‌کردیم ایشان را (پیکری دیگر می‌آوردیمشان) با فرمانروائیشان پس نتوانند رفتن را و نه بازگردند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره يس | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::67|٦٧]] | قبلی = يس ٦٦ | بعدی = يس ٦٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يس | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::67|٦٧]] | قبلی = يس ٦٦ | بعدی = يس ٦٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لَمَسَخْنَاهُمْ»: ایشان را مسخ می‌کردیم. مراد از مسخ، دگرگون کردن و حال به حال نمودن است، یعنی به صورتهای بسیار زشت و پست و ناتوان و ناجور درآوردن. در اینجا بیشتر مراد تغییر و تبدیل انسان زیبا و توانا، به انسان نازیبا و درمانده و زار و نزار است. امّا مراد از مسخ می‌تواند تبدیل به حیوانات و مجسّمه‌های بی‌روح نیز باشد. «عَلی مَکَانَتِهِمْ»: بر جای خود. در محلّ توقّف خود. با وجود قوّت و قدرت و عظمت و منزلتی که ایشان دارند. (نگا: اضواء البیان، المنتخب). «مُضِیّاً»: رفتن. مصدر ثلاثی مجرّد (مَضی، یَمْضی) است (نگا: معجم الفاظ القرآن الکریم). با ضم و کسر میم آمده است، همچون (عُتِیّ و عِتِیّ) (نگا: روح‌المعانی).
«لَمَسَخْنَاهُمْ»: ایشان را مسخ می‌کردیم. مراد از مسخ، دگرگون کردن و حال به حال نمودن است، یعنی به صورتهای بسیار زشت و پست و ناتوان و ناجور درآوردن. در اینجا بیشتر مراد تغییر و تبدیل انسان زیبا و توانا، به انسان نازیبا و درمانده و زار و نزار است. امّا مراد از مسخ می‌تواند تبدیل به حیوانات و مجسّمه‌های بی‌روح نیز باشد. «عَلی مَکَانَتِهِمْ»: بر جای خود. در محلّ توقّف خود. با وجود قوّت و قدرت و عظمت و منزلتی که ایشان دارند. (نگا: اضواء البیان، المنتخب). «مُضِیّاً»: رفتن. مصدر ثلاثی مجرّد (مَضی، یَمْضی) است (نگا: معجم الفاظ القرآن الکریم). با ضم و کسر میم آمده است، همچون (عُتِیّ و عِتِیّ) (نگا: روح‌المعانی).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۷


ترجمه

و اگر بخواهیم آنها را در جای خود مسخ می‌کنیم (و به مجسمه‌هایی بی‌روح مبدّل می‌سازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند!

|و اگر مى‌خواستيم، قطعا آنان را بر جاى خود مسخ مى‌كرديم [و مى‌خشكانديم‌] كه نتوانند پيش بروند و نه به عقب برگردند
و اگر بخواهيم، هرآينه ايشان را در جاى خود مسخ مى‌كنيم [به گونه‌اى‌] كه نه بتوانند بروند و نه برگردند.
و اگر بخواهیم همان جا صورت آنها را مسخ کنیم (تا به شکل سگان و بوزینگان شوند) که نه (از آن صورت یا از آن جا) بتوانند گذشت و نه (به صورت اول) بازگشت.
و [نیز] اگر بخواهیم آنان را در جای خودشان مسخ می کنیم، [و به صورت جمادی خشک درمی آوریم] که نه بتوانند بروند و نه بازگردند،
و اگر بخواهيم، آنها را بر جايشان مسخ كنيم، كه نه توان آن داشته باشند كه به پيش قدم بردارند و نه بازپس گردند.
و اگر خواهیم آنان را در جایشان مسخ گردانیم، آنگاه نتوانند رفتاری کنند و نه بازگردند
و اگر خواهيم هر آينه آنها را بر جايشان مسخ كنيم- به شكل زشتى چون بوزينه و خوك درآوريم-، پس نه پيش‌رفتن [و گذشتن از آنجا] توانند و نه [به صورت اول‌] بازگردند.
و اگر ما بخواهیم، ایشان را با وجود مکانت و منزلتشان، در جای خود مسخ می‌نمائیم و (آنان را به شکل انسان افلیج یا زمینگیر در می‌آوریم.) به گونه‌ای که نه بتوانند به جلو حرکت کنند و نه به عقب برگردند.
و اگر بخواهیم، ایشان را بی‌گمان در عین توان و موقعیتشان مسخ می‌کنیم (به گونه‌ای) که نه بتوانند بروند و نه بر‌گردند.
و اگر می‌خواستیم هر آینه مسخ می‌کردیم ایشان را (پیکری دیگر می‌آوردیمشان) با فرمانروائیشان پس نتوانند رفتن را و نه بازگردند


يس ٦٦ آیه ٦٧ يس ٦٨
سوره : سوره يس
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَمَسَخْنَاهُمْ»: ایشان را مسخ می‌کردیم. مراد از مسخ، دگرگون کردن و حال به حال نمودن است، یعنی به صورتهای بسیار زشت و پست و ناتوان و ناجور درآوردن. در اینجا بیشتر مراد تغییر و تبدیل انسان زیبا و توانا، به انسان نازیبا و درمانده و زار و نزار است. امّا مراد از مسخ می‌تواند تبدیل به حیوانات و مجسّمه‌های بی‌روح نیز باشد. «عَلی مَکَانَتِهِمْ»: بر جای خود. در محلّ توقّف خود. با وجود قوّت و قدرت و عظمت و منزلتی که ایشان دارند. (نگا: اضواء البیان، المنتخب). «مُضِیّاً»: رفتن. مصدر ثلاثی مجرّد (مَضی، یَمْضی) است (نگا: معجم الفاظ القرآن الکریم). با ضم و کسر میم آمده است، همچون (عُتِیّ و عِتِیّ) (نگا: روح‌المعانی).


تفسیر

نکات آیه

۱ - توانایى خداوند بر مسخ کردن کافران، به گونه اى که آنان آن چنان زمین گیر شوند که از برخاستن از جاى خود و حرکت به پیش و عقب ناتوان شوند . (و لو نشاء لمسخنهم على مکانتهم فما استطعوا مضیًّا و لایرجعون)

۲ - عذاب کافران با مسخ و زمین گیر شدن شان، جزء مشیت و سنت خدا نیست. (و لو نشاء لمسخنهم على مکانتهم فما استطعوا مضیًّا و لایرجعون)

۳ - مشیت و سنت خداوند در هدایت انسان ها، بهره جستن آنان از ابزارهاى متعارف شناخت است; نه کمک گرفتن از اعجاز و ارائه کارهاى بیرون از توان بشر (همچون مسخ و زمین گیر کردن آدمى). (و لو نشاء لمسخنهم على مکانتهم ... و لایرجعون) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که اگر خداوند مردم کافر را مسخ و یا زمین گیر مى کرد، آنان به قدرت خدا پى برده و به او ایمان مى آوردند; ولى چنین نکرده، بلکه خواسته است که آنان از راه دیدن حقایق الهى و شنیدن آنها (راه متعارف راهنمایى بشر) هدایت گردند.

۴ - انسان ها در برابر مشیت خداوند ناتوان اند. (و لو نشاء لمسخنهم على مکانتهم ... و لایرجعون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: عجز انسان ها ۴
  • خدا: سنتهاى خدا ۲، ۳; قدرت خدا ۱; مشیت خدا ۲، ۳، ۴
  • شناخت: ابزار شناخت ۳
  • کافران: آثار مسخ کافران ۱; عجز کافران ۱; عذاب کافران ۲; مسخ کافران ۲
  • هدایت: کیفیت هدایت ۳

منابع