الأنعام ٩٨: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُو|هُوَ]] [[شامل این ریشه::هو| ]][[شامل این کلمه::الّذِي|الَّذِي]] [[شامل این ریشه::الذى| ]][[شامل این کلمه::أَنْشَأَکُم|أَنْشَأَکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::أَنْشَأَکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::نشء| ]][[ریشه غیر ربط::نشء| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::نَفْس|نَفْسٍ]] [[کلمه غیر ربط::نَفْس| ]] [[شامل این ریشه::نفس| ]][[ریشه غیر ربط::نفس| ]][[شامل این کلمه::وَاحِدَة|وَاحِدَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::وَاحِدَة| ]] [[شامل این ریشه::وحد| ]][[ریشه غیر ربط::وحد| ]][[شامل این کلمه::فَمُسْتَقَرّ|فَمُسْتَقَرٌّ]] [[کلمه غیر ربط::فَمُسْتَقَرّ| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::قرر| ]][[ریشه غیر ربط::قرر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مُسْتَوْدَع|مُسْتَوْدَعٌ]] [[کلمه غیر ربط::مُسْتَوْدَع| ]] [[شامل این ریشه::ودع| ]][[ریشه غیر ربط::ودع| ]][[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::فَصّلْنَا|فَصَّلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَصّلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::فصل| ]][[ریشه غیر ربط::فصل| ]][[شامل این کلمه::الْآيَات|الْآيَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::الْآيَات| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این کلمه::لِقَوْم|لِقَوْمٍ]] [[کلمه غیر ربط::لِقَوْم| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::يَفْقَهُون|يَفْقَهُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَفْقَهُون| ]] [[شامل این ریشه::فقه| ]][[ریشه غیر ربط::فقه| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُو|هُوَ]] [[شامل این ریشه::هو| ]][[شامل این کلمه::الّذِي|الَّذِي]] [[شامل این ریشه::الذى| ]][[شامل این کلمه::أَنْشَأَکُم|أَنْشَأَکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::أَنْشَأَکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::نشء| ]][[ریشه غیر ربط::نشء| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::نَفْس|نَفْسٍ]] [[کلمه غیر ربط::نَفْس| ]] [[شامل این ریشه::نفس| ]][[ریشه غیر ربط::نفس| ]][[شامل این کلمه::وَاحِدَة|وَاحِدَةٍ]] [[کلمه غیر ربط::وَاحِدَة| ]] [[شامل این ریشه::وحد| ]][[ریشه غیر ربط::وحد| ]][[شامل این کلمه::فَمُسْتَقَرّ|فَمُسْتَقَرٌّ]] [[کلمه غیر ربط::فَمُسْتَقَرّ| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::قرر| ]][[ریشه غیر ربط::قرر| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مُسْتَوْدَع|مُسْتَوْدَعٌ]] [[کلمه غیر ربط::مُسْتَوْدَع| ]] [[شامل این ریشه::ودع| ]][[ریشه غیر ربط::ودع| ]][[شامل این کلمه::قَد|قَدْ]] [[شامل این ریشه::قد| ]][[شامل این کلمه::فَصّلْنَا|فَصَّلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَصّلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::فصل| ]][[ریشه غیر ربط::فصل| ]][[شامل این کلمه::الْآيَات|الْآيَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::الْآيَات| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این کلمه::لِقَوْم|لِقَوْمٍ]] [[کلمه غیر ربط::لِقَوْم| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::يَفْقَهُون|يَفْقَهُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَفْقَهُون| ]] [[شامل این ریشه::فقه| ]][[ریشه غیر ربط::فقه| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و او کسی است که شما را (در آغاز) از یک تن پدیدآورد، پس (برای شما) قرارگاه و جایگاه امانتی (مقرر کرد). بیتردید، ما آیات (خود) را برای مردمی که با بررسی درست میفهمند (به روشنی بیان و) جداسازی کردیم. | |-|صادقی تهرانی=و او کسی است که شما را (در آغاز) از یک تن پدیدآورد، پس (برای شما) قرارگاه و جایگاه امانتی (مقرر کرد). بیتردید، ما آیات (خود) را برای مردمی که با بررسی درست میفهمند (به روشنی بیان و) جداسازی کردیم. | ||
|-|معزی=و او است آنکه آفرید شما را از یک تن پس پایدار و ناپایداری همانا تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که درمییابند | |-|معزی=و او است آنکه آفرید شما را از یک تن پس پایدار و ناپایداری همانا تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که درمییابند | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And it is He who produced you from a single person, then a repository, then a depository. We have detailed the revelations for people who understand.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/006098.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/006098.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::98|٩٨]] | قبلی = الأنعام ٩٧ | بعدی = الأنعام ٩٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::98|٩٨]] | قبلی = الأنعام ٩٧ | بعدی = الأنعام ٩٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۳۶: | ||
[[رده:نسل آدم]][[رده:ملاک ارزشها]][[رده:در زمین]][[رده:انسان هاى تولد نیافته]][[رده:انسان هاى تولد یافته]][[رده:تساوى انسان ها]][[رده:حیات انسان]][[رده:حیات موقت انسان]][[رده:خالق انسان]][[رده:منشأ . تفسیر عیاشى ج ص ح]][[رده:نورالثقلین ج ص ح . خلقت انسان ها]][[رده:نژادهاى انسان]][[رده:نیاکان انسان]][[رده:رد تبعیض نژادى]][[رده:آثار تعقل]][[رده:تعقل در خلقت انسان]][[رده:اهل تفقه]][[رده:فضایل اهل تفقه]][[رده:زمینه توحید]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:خالقیت خدا]][[رده:ثابت قدم]][[رده:مراد از مستودع]] | [[رده:نسل آدم]][[رده:ملاک ارزشها]][[رده:در زمین]][[رده:انسان هاى تولد نیافته]][[رده:انسان هاى تولد یافته]][[رده:تساوى انسان ها]][[رده:حیات انسان]][[رده:حیات موقت انسان]][[رده:خالق انسان]][[رده:منشأ . تفسیر عیاشى ج ص ح]][[رده:نورالثقلین ج ص ح . خلقت انسان ها]][[رده:نژادهاى انسان]][[رده:نیاکان انسان]][[رده:رد تبعیض نژادى]][[رده:آثار تعقل]][[رده:تعقل در خلقت انسان]][[رده:اهل تفقه]][[رده:فضایل اهل تفقه]][[رده:زمینه توحید]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:خالقیت خدا]][[رده:ثابت قدم]][[رده:مراد از مستودع]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 98 سوره أنعام | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 98 سوره أنعام,أنعام 98,وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ,نسل آدم,ملاک ارزشها,در زمین,انسان هاى تولد نیافته,انسان هاى تولد یافته,تساوى انسان ها,حیات انسان,حیات موقت انسان,خالق انسان,منشأ . تفسیر عیاشى ج ص ح,نورالثقلین ج ص ح . خلقت انسان ها,نژادهاى انسان,نیاکان انسان,رد تبعیض نژادى,آثار تعقل,تعقل در خلقت انسان,اهل تفقه,فضایل اهل تفقه,زمینه توحید,اختصاصات خدا,خالقیت خدا,ثابت قدم,مراد از مستودع,آیات قرآن سوره الأنعام | |||
|description=وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۴
کپی متن آیه |
---|
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ |
ترجمه
الأنعام ٩٧ | آیه ٩٨ | الأنعام ٩٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَفْسٍ وَاحِدَةٍ»: یک کس. مراد آدم (ع) است. «مُسْتَقَرٌ»: محلّ استقرار و زندگی آدمیان در روی زمین. «مُسْتَوْدَعٌ»: محلّ به امانت سپردن آدمیان پس از مرگ. مراد گور است که تا روز رستاخیز آرامگاه آدمیان است. «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»: مراد این که اصل انسانها که خاک است، محلّ حیات و ممات مردمان است. یا این که انسانها که از آدم پدیدار گشتهاند، گروهی از نطفهها در پشت آنان استقرار میپذیرد، و گروهی از نطفهها در رحم ایشان به ودیعت نهاده میشود. در این صورت مراد از (مستقرّ) مرد، و مراد از (مستودَع) زن خواهد بود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ «98»
و اوست كسى كه شما را از يك نفْس آفريد، پس برخى قرار يافته (و به دنيا آمدهاند) و برخى (در پشت پدرها و رحم مادرها) به امانت گذاشته شدهاند. ما آيات خويش را براى گروهى كه مىفهمند به تفصيل بيان كرديم.
نکته ها
در تعبير «أنشأ» دو نكته نهفته است: 1- ابتكار 2- تربيت مستمر.
در آفرينش انسان هم نوآورى و ابتكار است، هم تربيت مستمر. آرى، آفريدن تقليدى يا آفريدن و رها كردن، چندان ارزشى ندارد.
در بارهى تعبير مستقر و مستودع، معانى ديگرى هم گفته شده است، از جمله: شما داراى روح پايدار و جسم ناپايداريد، شما داراى ايمان پايدار و يا ناپايداريد، شما از نطفهى زن كه در رحم پايدار است و نطفهى مرد كه ناپايدار است پديد آمدهايد، مستقر در زمين و وديعهى در قبر تا روز قيامت هستيد، نعمتها گاهى پايدار است و گاهى ناپايدار.
در دعايى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پس از نماز عيد غدير، از خدا خواسته شود نعمتهايش را براى ما مستدام بدارد، چون خود فرموده است: فمستقر و مستودع. «1»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 518
پیام ها
1- اصل و ريشهى همهى شما يكى است، پس اين همه اختلاف و برترىطلبى و تبعيض چرا؟ «مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»
2- اين همه تنوّع و نوآورى در خلقت انسانها تنها از يك نفْس، نشانهى عظمت خداوند است. «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»
3- همهى دادهها پايدار نيست. تا نعمت و امكانات هست، بهترين استفاده و بهره را ببريم. «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»
4- انسان تا اهل «فهم» نباشد، از معارف بهره نمىبرد. «قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (98)
و نيز به جهت اظهار قدرت و كمال نعمت خود مىفرمايد:
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ: و ذات ذو الجلال الهى است كه ايجاد نمود شما را از يك نفر كه آدم عليه السّلام است. پس نظر در اصل خود كنيد و بدانيد كه اصل شما يك چيز است، بدين جهت به الفت و محبت و انس اقدام نمائيد فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ: پس مر شما راست قرارگاهى كه رحم مادر و جاى و امانيتى كه صلب پدر باشد. هر جا آدمى قرار ندارد مستودع است مانند صلب و رحم، و دنيا و قبر، و محل قرار او مستقر است كه بهشت يا جهنم باشد. و لذا آخرت را دار القرار نامند. عياشى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود به ابى بصير: وقتى كه سؤال نمود از اين آيه چه مىگويند اهل بلد تو.
عرض كرد: مىگويند مستقر در رحم و مستودع در صلب. پس حضرت فرمود:
دروغ گفتند، مستقر كسى است كه ثابت باشد ايمانش در قلب، و منتزع نشود از او ابدا، و مستودع آنكه وديعت است ايمان او زمانى، پس سلب مىشود از او و زبير از مستودعين بود. و از حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام مروى است فرمود: هر كه مىباشد ايمان او مستقر پس ثابت است تا قيامت، و هر كه مستودع
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 340
باشد سلب فرمايد قبل از ممات «1» قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ: بتحقيق تفصيل داديم آيات و علامات بالغه خود را براى گروهى كه فهم و تفقه نمايند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (98)
ترجمه
و او است آنكه آفريد شما را از يك نفس پس جاى قرارى است و جاى امانتى است بتحقيق تفصيل داديم آيات را براى قوميكه مىفهمند.
تفسير
خداوند تمام بشر را از حضرت آدم (ع) بوجود آورده چون حضرت حوا هم از او بتفصيليكه در اول سوره نساء گذشت بوجود آمده است پس محل قرارى براى آنها مقرّر فرموده و محل امانتى كه بايد در آنجا چندى زيست كنند و توشه با خود بردارند و بدار قرار منتقل شوند و اين امر با آنكه واضح و آشكار است و مفصّلا بيان شده به بيانات مختلفه ولى جز اهل فهم و بصيرت پى بحكمت و سرّ آن نبردهاند پس گويا از براى غير آنها بيان نشده است و چون دلالت اين آيه بر مبدء و معاد بيش از آيه سابقه احتياج بفهم و ادراك داشت در آنجا به يعلمون و در اينجا به يفقهون تعبير فرموده و بعضى مستقر بكسر قاف قرائت نمودهاند و بنابر اين بايد كلمه منكم را تقدير نمود چنانچه بنابر قرائت نصب كلمه لكم مقدر است و در اينصورت مراد آنستكه بعضى از شما مستقر و ثابتيد در ارحام مادرها و در دنيا و بعضى امانت و وديعتيد در اصلاب آباء كه بايد منتقل شويد از صلبى بصلبى بلكه از حالى بحالى تا بصورت انسانيت مستقر شويد خلاصه آنكه بعضى بالفعل وجود داريد و بعضى بالقوه كه بايد بعد بوجود بيائيد و عياشى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه از آنحضرت پرسيدند از اين آيه فرمود مستقر در رحم است و مستودع در صلب و بعضى مستودع است ايمان آنها و گرفته ميشود از ايشان مانند زبير كه داراى نور ايمان بود از زمان رحلت پيغمبر (ص) تا زمان بيعت مردم با امير المؤمنين (ع) كه با شمشير راه ميرفت و مىگفت ما بيعت نمىكنيم مگر با على (ع) و بعدا از او گرفته شد و در روايتى مستقر بثابت و مستودع بعاريه تفسير شده است و از امام باقر و امام كاظم عليهما السلام انحصار مستقر را بايمان ثابت و مستودع را بايمان زائل پيش از مرگ در دو روايت عيّاشى ره نقل نموده است و در كافى از حضرت كاظم (ع) نقل نموده كه خداوند خلق فرمود انبياء را بوصف نبوّت پس نمىباشند مگر انبياء و خلق فرمود مؤمنين را بوصف ايمان پس نميباشند
جلد 2 صفحه 359
مگر مؤمنان و بعاريت داد ايمان را بقومى پس اگر بخواهد باقى ميگذارد براى آنها و اگر بخواهد از آنها ميگيرد و در باره آنها فرموده است فمستقر و مستودع چنانچه بعضى ايمانشان عاريتى بود و چون تكذيب نمودند ما را خدا ايمانشان را گرفت و اين روايات مؤيّد قرائت مستقر بكسر قاف است چون اگر بفتح باشد بايد اسم مكان باشد زيرا استقر فعل لازم است و اسم مفعول از آن بنا نمىشود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ فَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَعٌ قَد فَصَّلنَا الآياتِ لِقَومٍ يَفقَهُونَ (98)
و او است خداوندي که ايجاد و انشاء فرمود شما را از نفس واحده پس بعض
جلد 7 - صفحه 149
شما استقرار و ثبات داريد و بعضي بعنوان وديعه سپرده شدهايد بتحقيق تفصيل داديم آيات را براي قومي که بفهمند.
اللهکهوَ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ مراد حضرت آدم عليه السّلام است، و اشكال به اينكه انشاء از دو نفس است آدم و حوّي مدفوع است که حوّي هم از فاضل طينت آدم خلق شده بالاخره مرجع يك نفس است.
اللهکهفَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَعٌ بعضي گفتند مستقر في الرحم تا زمان ولادت و مستودع في القبر تا قيام قيامت، و بعضي گفتند مستقر در بطون امّهات و مستودع في اصلاب آباء، و بعضي گفتند مستقر در روي زمين در دنيا و مستودع در قيامت، و بعضي گفتند مستقر در حيات دنيوي و مستودع بعد از موت، و بعضي گفتند مستقر در قبر و مستودع در دنيا و تمام اينها علاوه بر اينكه تفسير برأي است و خيالبافي است خلاف ظاهر بلكه صريح آيه است زيرا تمام اينکه مراحل از صلب پدر و رحم مادر و دنيا و قبر و قيامت براي تمام نفوس است و آيه نفوس را و افراد را دو قسمت كرده يك قسمت مستقر که مستودع نيست و قسم دوم بالعكس و لذا گفتند تفصيل قاطع شركت است و تقسيم قاطع وحدت است و در اخبار بسياري دارد مستقر در ايمان تا آخر عمر و ثابتقدم و مستودع در ايمان که يك زماني باشد و بعد زائل شود مثل زبير و اينکه معني هم در بادي نظر خالي از اشكال نيست زيرا اينکه معني از صفات ايمان است که ايمان مستقرّ داريم و ايمان مستودع نه از صفات اشخاص است که افراد بعضي مستقر هستند و بعضي مستودع لكن آنچه بنظر ميرسد که هم رفع اشكال از اخبار بشود و هم با ظاهر تقسيم و تفصيل سازش داشته باشد و اللّه العالم اينكه افراد بشر از زمان آدم تا قيامت دو دسته هستند:
مؤمن و كافر يعني غير مؤمن چنانچه ميفرمايد فَمِنهُم شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ هود آيه 107، امّا مؤمنين بمردن نميميرند و زنده هستند و متنعم بنعم الهي تا دخول در بهشت
جلد 7 - صفحه 150
چنانچه در حق شهداء ميفرمايد وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمواتاً بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ آل عمران آيه 163، و اينکه اختصاص بشهداء ندارد انبياء و اوصياء و اولياء و صالحين و اخيار و ابرار و مؤمنين تمام زندهاند و مستقر و ثابت و باقي هستند ببقاء اللّه، و اما غير مؤمن از كفار و معاندين و مخالفين و امثال آنها حيات و زندگاني و بهرهبرداري از نعم الهي منحصر باين چهار روز دنيا است و بعد گرفتار هلاكت و عذاب و سخط و غضب الهي مردهاند بلكه ميتوان گفت در همين دنيا هم مادامي که كافر هستند مردهاند چنانچه در وصف پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد إِذا دَعاكُم لِما يُحيِيكُم انفال آيه 24، معلوم است مرده را زنده ميكنند اينکه حيات عاريتي بنحو وديعه گرفته ميشود و منظور اخبار هم همين است زيرا استقرار و ثبات مؤمن براي ثبات ايمان او است و زوال و فناء كافر براي زوال ايمان است.
اللهکهقَد فَصَّلنَا الآياتِ لِقَومٍ يَفقَهُونَ فقه بمعني فهم است مرادف با درك، كساني که فهم آنها ناقص است و قوه درّاكه آنها كوتاه است مثل گوسفند و حمار اينها از آيات الهي بهرهبرداري نميكنند إِن هُم إِلّا كَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ سَبِيلًا فرقان آيه 44.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پدیدآورنده آدمیان، تنها خداوند است. (و هو الذى أنشأکم من نفس وحدة)
۲- خداوند تمامى آدمیان و نژادها و تیره هاى مختلف آن را از یک شخص (آدم) آفریده است. (و هو الذى أنشأکم من نفس وحدة)
۳- هیچ تفاوت ذاتى و بنیادى در بین تیره ها و نژادهاى مختلف بشر وجود ندارد. (هو الذى أنشأکم من نفس وحدة)
۴- برخى آدمیان در زمین استقرار یافته و برخى تولد نیافته اند و در اصلاب به ودیعت هستند. (أنشأکم من نفس وحدة فمستقر و مستودع) تقسیم بندى آدمیان به دو گروه «مستقر» و «مستودع» پس از ایجاد اولیه آنان، این معنى را که «مستقر» یعنى استقرار یافته در زمین و «مستودع» یعنى به ودیعت گذارده شده در اصلاب، تقویت مى نماید. لازم به ذکر است در این خصوص مفسران وجوه دیگرى نیز ذکر کرده اند.
۵- استقرار و استیداع، دو حالتى که بنى آدم در یکى از آن دو قرار دارند. (أنشأکم من نفس وحدة فمستقر و مستودع)
۶- آدمیان، در عین استقرار در زمین، ثبات نداشته و در آن به ودیعت هستند. (أنشأکم من نفس وحدة فمستقر و مستودع) توصیف انسانها به «مستقر» و «مستودع» ظهور در آن دارد که هر کدام از آحاد انسان داراى این وصف هستند و بنابراین هر کدام هم «مستقر» و هم «مستودع» مى باشند. برداشت فوق بر این مبناست.
۷- صاحبان درک از بیان آیات خداوند در زمینه کیفیت آفرینش انسان بهره مى برند. (هو الذى أنشأکم ... قد فصلنا الأیت لقوم یفقهون)
۸- دانایان و بهروران از نعمت درک در نزد خداوند ارزشمندند. (قد فصلنا الأیت لقوم یفقهون)
۹- تفکر در چگونگى آفرینش انسان، راهى براى رسیدن به توحید است. (و هو الذى أنشأکم ... قد فصلنا الأیت لقوم یفقهون)
۱۰- عن أبى بصیر عن أبى جعفر (ع) قال: قلت: «هو الذى أنشأکم من نفس واحدة فمستقر و مستودع» قال: ... المستقر ما استقر الإیمان فى قلبه فلا ینزع منه ابدا و المستودع الذى یستودع الإیمان زمانا ثم یسلبه ... .(۱) ابو بصیر مى گوید از امام باقر (ع) درباره «هو الذى أنشأکم ... »، سؤال کردم، فرمود: ... «مستقر» کسى است که ایمان در دل او استقرار یافته و هیچگاه از آن جدا نشود. و «مستودع» کسى است که مدتى ایمان نزد او به ودیعت نهاده شده و سپس از او گرفته شود ... .
موضوعات مرتبط
- آدم (ع): نسل آدم (ع) ۲
- ارزشها: ملاک ارزشها ۸
- انسان: در زمین ۶ ; انسان هاى تولد نیافته ۴، ۵ ; انسان هاى تولد یافته ۴، ۵ ; تساوى انسان ها ۳ ; حیات انسان ۵ ; حیات موقّت انسان ۶ ; خالق انسان ۱ ; منشأ ۱. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۶۹ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۵۰، ح ۲۰۵. خلقت انسان ها ۲ ; نژادهاى انسان ۲ ; نیاکان انسان ۲
- تبعیض نژادى: ردّ تبعیض نژادى ۳
- تعقل: آثار تعقل ۷، ۹ ; تعقل در خلقت انسان ۷، ۹
- تفقّه: اهل تفقّه ۷ ; فضایل اهل تفقّه ۸
- توحید: زمینه توحید ۹
- خدا: اختصاصات خدا ۱ ; خالقیت خدا ۱، ۲
- مؤمنان: ثابت قدم ۱۰
- مستودع: مراد از مستودع ۱۰
منابع