القصص ٢٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=گفت این میان من و تو است که هر یک از دو سرآمد را به پایان آوردم نباشد ستمی بر من و خدا است بر آنچه گوئیم وکیل‌
|-|معزی=گفت این میان من و تو است که هر یک از دو سرآمد را به پایان آوردم نباشد ستمی بر من و خدا است بر آنچه گوئیم وکیل‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::28|٢٨]] | قبلی = القصص ٢٧ | بعدی = القصص ٢٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::28|٢٨]] | قبلی = القصص ٢٧ | بعدی = القصص ٢٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«الأجَلَیْنِ»: دو مدّت. دو سرانجام. «لا عُدْوَانَ عَلَیَّ»: نباید به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد. گناهی بر من نیست، چرا که زمان کار خود را به پایان برده‌ام. «وَکِیلٌ»: شاهد و گواه. کسی که کار بدو واگذار می‌شود و حافظ مردمان و مسؤول کار آنان است.
«الأجَلَیْنِ»: دو مدّت. دو سرانجام. «لا عُدْوَانَ عَلَیَّ»: نباید به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد. گناهی بر من نیست، چرا که زمان کار خود را به پایان برده‌ام. «وَکِیلٌ»: شاهد و گواه. کسی که کار بدو واگذار می‌شود و حافظ مردمان و مسؤول کار آنان است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱


ترجمه

(موسی) گفت: «(مانعی ندارد،) این قراردادی میان من و تو باشد؛ البته هر کدام از این دو مدّت را انجام دهم ستمی بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم)! و خدا بر آنچه ما می‌گوییم گواه است!»

|[موسى پذيرفت و] گفت: اين [قرارداد] ميان من و تو باشد كه هر يك از دو مدّت را به انجام رسانيدم بر من تعدى و تحميلى نباشد و خدا بر آنچه مى‌گوييم و كيل است
[موسى‌] گفت: «اين [قرار داد] ميان من و تو باشد كه هر يك از دو مدت را به انجام رسانيدم، بر من تعدى [روا] نباشد، و خدا بر آنچه مى‌گوييم وكيل است.»
موسی گفت: این عهد میان من و توست هر کدام از دو مدت را (در خدمت) به انجام رسانم بر من ستمی نباشد (و نباید باز خواست شوم) و خدا بر این قول (و عهد) ما وکیل است.
[موسی] گفت: این قرارداد میان من و تو باشد، هر یک از این دو مدت را به پایان برم هیچ تعدّی و ستمی بر من نیست، و خدا بر آنچه می گوییم، نگهبان و وکیل است.
گفت: اين است پيمان ميان من و تو. هر يك از دو مدت را كه سپرى سازم بر من ستمى نخواهد رفت و خدا بر آنچه مى‌گوييم وكيل است.
[موسی‌] گفت این بین من و بین شما باشد که هر کدام از دو مدت را به سر بردم، از من زیاده‌خواهی نشود، و خداوند بر آنچه می‌گوییم ضامن [و شاهد] ماست‌
گفت: اين [عهد] ميان من و توست، هر يك از دو مدت را كه به پايان برم، تعدى و ستمى بر من نباشد- بازخواست نشوم-، و خدا بر آنچه مى‌گوييم گواه و نگاهبان است.
(موسی پذیرفت و) گفت: این قراردادی میان من و تو است. البتّه هر کدام از این دو مدّت را برآوردم (به عهد خود وفا کرده‌ام، و از من خواسته نمی‌شود که بیش از آن کار کنم) و بر من ستم نمی‌گردد. خدا هم بر آنچه ما می‌گوئیم شاهد و گواه است.
(موسی) گفت: «این (قرار داد) میان من و تو است، (که) هر یک از دو مدّت را به انجام رسانیدم، پس بر من هرگز تجاوزی نیست و خدا بر آنچه می‌گوییم وکیل است.»
گفت این میان من و تو است که هر یک از دو سرآمد را به پایان آوردم نباشد ستمی بر من و خدا است بر آنچه گوئیم وکیل‌


القصص ٢٧ آیه ٢٨ القصص ٢٩
سوره : سوره القصص
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأجَلَیْنِ»: دو مدّت. دو سرانجام. «لا عُدْوَانَ عَلَیَّ»: نباید به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد. گناهی بر من نیست، چرا که زمان کار خود را به پایان برده‌ام. «وَکِیلٌ»: شاهد و گواه. کسی که کار بدو واگذار می‌شود و حافظ مردمان و مسؤول کار آنان است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پذیرفته شدن پیشنهاد شعیب (هشت تا ده سال کار در قبال ازدواج) از سوى موسى(ع) (قال إنّى أُرید ... أیّما الأجلین قضیت فلاعدون علىّ)

۲ - موسى(ع) خواهان ملزم نشدن از سوى شعیب به ادامه کار، پس از اتمام مدت اول (هشت سال) در صورت عدم تمایل به ادامه کار و مجبور نشدن به ترک کار در صورت تمایل به اتمام مدت دوم (ده سال) (أیّما الأجلین قضیت فلاعدون علىّ) جمله «لاعدوان علىّ» انشا در قالب اخبار است. بنابراین مقصود این است که من هر یک از دو مدت را بخواهم پایان ببرم، نباید برخلاف خواسته ام مرا مجبور کنى.

۳ - خدا، گواه قراردادهاى میان مردم و شاهد گفت وگوهاى طرفین قرارداد (قال إنّى أُرید ... أیّما الأجلین قضیت ... و اللّه على ما نقول وکیل) «وکیل» به قرینه متعدى شدن با «على»، متضمن معناى «شهادت» است; یعنى، «و اللّه على ما نقول شاهد».

۴ - داورى قطعى خدا در قیامت، علیه طرف تخلف کننده از قرارداد (و اللّه على ما نقول وکیل)

۵ - ایمان راستین به خداوند، مقتضى ناظر دانستن او بر معاملات و عقد قراردادها (و اللّه على ما نقول وکیل)

۶ - نقش مؤثر ایمان به خدا و روز جزا در تضمین قراردادها و سلامت روابط اقتصادى و اجتماعى جامعه (و اللّه على ما نقول وکیل) مفسران بر این باورند که گواه گرفتن خداوند از سوى موسى(ع) در قرارداد خود با شعیب(ع) براى تأکید بیشتر بر این میثاق و تضمین عمل به آن بود.

۷ - موسى(ع) خدا را بر قرارداد میان خود و شعیب(ع) گواه گرفت. (قال ذلک بینى و بینک ... و اللّه على ما نقول وکیل)

۸ - اتکال موسى(ع) به خداوند در امور زندگى (و اللّه على ما نقول وکیل)

موضوعات مرتبط

  • اقتصاد: عوامل تضمین روابط اقتصادى ۶
  • ایمان: آثار ایمان به خدا ۵، ۶; آثار ایمان به قیامت ۶
  • خدا: حتمیت قضاوت خدا ۴; قضاوت اخروى خدا ۴; گواهى خدا ۳، ۷; نظارت خدا در عقد ۵; نظارت خدا در معاملات ۵
  • روابط اجتماعى: عوامل تضمین روابط اجتماعى ۶
  • شعیب(ع): قبول پیشنهاد شعیب(ع) ۱; قصه شعیب(ع) ۱، ۲، ۷; مهریه دختر شعیب(ع) ۱
  • عقد: گواهان عقد ۳
  • عهدشکنان: قضاوت علیه عهدشکنان ۴
  • معاملات: عوامل تضمین معاملات ۶
  • موسى(ع): اختیار موسى(ع) ۲; ازدواج موسى(ع) ۱; توکل موسى(ع) ۸; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۷; گواهان موسى(ع) ۷; گواه عهد موسى(ع) ۷

منابع