المؤمنون ٩١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=برنگرفت خدا فرزندی و نبود با وی خدائی چه در آن هنگام میبرد هر خدائی آنچه را بیافریده است و برتری میجست برخی از ایشان بر برخی منزّه است خدا از آنچه میستایند | |-|معزی=برنگرفت خدا فرزندی و نبود با وی خدائی چه در آن هنگام میبرد هر خدائی آنچه را بیافریده است و برتری میجست برخی از ایشان بر برخی منزّه است خدا از آنچه میستایند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره المؤمنون | نزول = | {{آيه | سوره = سوره المؤمنون | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::91|٩١]] | قبلی = المؤمنون ٩٠ | بعدی = المؤمنون ٩٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِمَا خَلَقَ»: هر خدائی به اداره امور آفریدگان خاصّ خود میپرداخت و به دیگران محبّت و مرحمتی نمیکرد، و از آمیزش مخلوقات خویش با سایر آفریدهها جلوگیری مینمود، و نمیگذاشت خدایان دیگر برآفریدگانش چیره شوند و در کارهایشان دخالت ورزند. «لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ»: برخی بر برخی دیگر میخواست چیره شود. یکی بر دیگری برتری میجست، تا بر رقعه ملک خود بیفزاید و سایرین را مغلوب خویشتن نماید. | «لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِمَا خَلَقَ»: هر خدائی به اداره امور آفریدگان خاصّ خود میپرداخت و به دیگران محبّت و مرحمتی نمیکرد، و از آمیزش مخلوقات خویش با سایر آفریدهها جلوگیری مینمود، و نمیگذاشت خدایان دیگر برآفریدگانش چیره شوند و در کارهایشان دخالت ورزند. «لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ»: برخی بر برخی دیگر میخواست چیره شود. یکی بر دیگری برتری میجست، تا بر رقعه ملک خود بیفزاید و سایرین را مغلوب خویشتن نماید. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۷
ترجمه
المؤمنون ٩٠ | آیه ٩١ | المؤمنون ٩٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِمَا خَلَقَ»: هر خدائی به اداره امور آفریدگان خاصّ خود میپرداخت و به دیگران محبّت و مرحمتی نمیکرد، و از آمیزش مخلوقات خویش با سایر آفریدهها جلوگیری مینمود، و نمیگذاشت خدایان دیگر برآفریدگانش چیره شوند و در کارهایشان دخالت ورزند. «لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ»: برخی بر برخی دیگر میخواست چیره شود. یکی بر دیگری برتری میجست، تا بر رقعه ملک خود بیفزاید و سایرین را مغلوب خویشتن نماید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون
- يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان )
- استبعاد و سپس انكار بعث و معاد از جانب كافران
- ردّ سخنان كافران با اثبات امكان بعث و قيامت با بيان مالكيت حقيقه خداوند.
- بيان اينكه مالكيت اعم از ربوبيت است .
- اشاره به اختلاف عقائد بت پرستان درباره الله ، ارباب و آلهه .
- معناى آيه (قل من رب السموات السبع ...)
- معناى ((ملكوت )) و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است و اثبات امكان بعث و معاد ازاين طريق .
- منضور از اينكه فرمود: ((و هو يخبر و لا يجار عليه )).
- مراد از ((اتخاذ ولد)) كه به خداوند نسبت داده مى شد و در نفى آن فرموده است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)).
- تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق ))
- بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم على بعض )) متضمن آن است .
- اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
- معناى ((همزات الشياطين ))
نکات آیه
۱ - خدا، بى نیاز از گزینش فرزند (ما اتخذ اللّه من ولد)
۲ - خدا، مبرّا از شریک و همتا (و ما کان معه من إله)
۳ - الوهیت و خالقیت (خداوندگارى و آفریدگارى)، دو امر متلازم و انفکاک ناپذیر (إذًا لذهب کلّ إله بما خلق) قید «بما خلق» بیانگر این حقیقت است که خداوندگارى، فرع بر آفریدگارى است; یعنى، تا یک موجودى خالق نباشد، نمى توان او را اله خواند. بنابراین اگر علاوه بر خداى متعال، خدایان دیگرى نیز وجود داشت، باید هر خدایى آفرینشى جدا از آفرینش خدایان دیگرى مى داشت.
۴ - وجود خدایان متعدد، مستلزم وجود آفرینش هاى متعدد و جدا از هم (إذًا لذهب کلّ إله بما خلق)
۵ - جهان آفرینش، جهانى واحد و داراى خدایى واحد (إذًا لذهب کلّ إله بما خلق) استدلال فوق بر پایه نفى آفرینش استوار شده است بدین صورت که: الوهیت متفرع بر خالقیت است. بنابراین اگر چند اله در جهان باشد، باید چند خلق نیز وجود داشته باشد; در حالى که مجموعه هستى، یک خلق بیش نیست. بنابراین جهان هستى، تنها یک خالق و یک اله دارد.
۶ - تعدد خدایان، مستلزم پیدایش حرج و مرج و نابسامانى در نظام هستى و در نتیجه باعث فروپاشى آن است. (و لعلا بعضهم على بعض) «عُلُوّ» (مصدر «علا») به معناى غلبه یافتن و چیره شدن است; یعنى، «و لو کان معه من إله لغلب بعضهم على بعض; اگر علاوه بر خدا، خدایان دیگرى نیز بودند، در کار تدبیر جهان نقش داشتند[ و در نتیجه] بعضى بر برخى دیگر چیره مى شدند و کار جهان به فساد و تباهى کشیده مى شد». گفتنى است که استدلال فوق، بر این فرض استوار است که مجموعه از خدایان در کار خلق و تدبر جهان موجود، نقش مشترک داشته باشند.
۷ - نظام هماهنگ و سامان مند جهان، دلیل یگانه بودن خدا و بطلان پندار شرک (و لعلا بعضهم على بعض)
۸ - ساحت خداى یگانه هستى، مبرّا از نسبت هاى نارواى مشرکان (سبحن اللّه عمّا یصفون)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: زمینه تعدد آفرینش ۴; عوامل نابودى آفرینش ۶; نظم آفرینش ۷; وحدت آفرینش ۵; هماهنگى آفرینش ۷
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱، ۲، ۸
- الوهیت: الوهیت و خالقیت ۳; شرایط الوهیت ۳
- توحید: توحید ذاتى ۲، ۵; دلایل توحید ۷
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲، ۵
- خالقیت: شرایط خالقیت ۳
- خدا: بى نیازى خدا ۱; بى نظیرى خدا ۲; تنزیه خدا ۲، ۸; خدا و فرزند ۱
- شرک: دلایل بطلان شرک ۷
- مشرکان: تهمتهاى مشرکان ۸
- معبود: آثار تعدد معبود ۴، ۶