گمنام

الحج ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و اشتران فربه (قربانی) گردانیدیم آنها را برای شما از شعارهای خدا شما را است در آنها خوبیی پس ببرید نام خدا را بر آنها صف‌آرندگان تا گاهی که بیفتد پهلوهای آنها بخورید از آنها و بخورانید بینوا و دریوزه را بدینسان رام گردانیدیمشان برای شما شاید شما سپاسگزارید
|-|معزی=و اشتران فربه (قربانی) گردانیدیم آنها را برای شما از شعارهای خدا شما را است در آنها خوبیی پس ببرید نام خدا را بر آنها صف‌آرندگان تا گاهی که بیفتد پهلوهای آنها بخورید از آنها و بخورانید بینوا و دریوزه را بدینسان رام گردانیدیمشان برای شما شاید شما سپاسگزارید
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = الحج ٣٥ | بعدی = الحج ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = الحج ٣٥ | بعدی = الحج ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«الْبُدْنَ»: جمع بَدَنَة، شتران چاق و فربه و تنومند. مفعول فعل مقدّری است که فعل مذکور بعد از آن، یعنی (جَعَلْناها) بیانگر آن است. «صَوَآفَّ»: جمع صَآفَّة، برپا ایستاده و صف کشیده، دستها و پاها را جفت کرده و دراز کشیده. از لحاظ نحوی حال است و از نظر صرفی غیر منصرف. «وَجَبَتْ»: فرو افتاد. نقش زمین گردید. «جُنُوب»: جمع جنب، پهلوها. «الْقَانِعَ»: مستمندی که عفیف‌النفس است و دست تکدّی دراز نمی‌کند، و یا این که بدانچه بدو دهند راضی می‌گردد و الحاح و اصرار نمی‌کند. «الْمُعْتَرَّ»: فقیری که آشکارا دست تکدّی دراز و با الحاح و اصرار از طرف درخواست می‌کند. «کَذلِکَ»: این گونه. مثل چنین. نعت مصدر محذوفی است و در اصل چنین است: سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ تَسْخیراً کَذلِکَ.
«الْبُدْنَ»: جمع بَدَنَة، شتران چاق و فربه و تنومند. مفعول فعل مقدّری است که فعل مذکور بعد از آن، یعنی (جَعَلْناها) بیانگر آن است. «صَوَآفَّ»: جمع صَآفَّة، برپا ایستاده و صف کشیده، دستها و پاها را جفت کرده و دراز کشیده. از لحاظ نحوی حال است و از نظر صرفی غیر منصرف. «وَجَبَتْ»: فرو افتاد. نقش زمین گردید. «جُنُوب»: جمع جنب، پهلوها. «الْقَانِعَ»: مستمندی که عفیف‌النفس است و دست تکدّی دراز نمی‌کند، و یا این که بدانچه بدو دهند راضی می‌گردد و الحاح و اصرار نمی‌کند. «الْمُعْتَرَّ»: فقیری که آشکارا دست تکدّی دراز و با الحاح و اصرار از طرف درخواست می‌کند. «کَذلِکَ»: این گونه. مثل چنین. نعت مصدر محذوفی است و در اصل چنین است: سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ تَسْخیراً کَذلِکَ.
کاربر ناشناس