الحج ١١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و از مردم است آنکه میپرستد خدا را بر نوکی (یا کناری) پس اگر رسدش خوشی برآساید بدان و اگر رسدش آزمایشی بازگردد بر روی خویش زیانمند است در دنیا و آخرت این است آن زیان آشکار | |-|معزی=و از مردم است آنکه میپرستد خدا را بر نوکی (یا کناری) پس اگر رسدش خوشی برآساید بدان و اگر رسدش آزمایشی بازگردد بر روی خویش زیانمند است در دنیا و آخرت این است آن زیان آشکار | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::11|١١]] | قبلی = الحج ١٠ | بعدی = الحج ١٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«حَرْفٍ»: لبه. کناره. «یَعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ»: مراد متزلزل و مذبذب بودن در پذیرش فرمان یزدان و ایمان به اسلام است. انگار چنین فردی بر لبه چیزی قرار گرفته است و با تکان مختصری از مسیر خارج میشود، و یا این که در جنگی که درگرفته است خویشتن را به کناری میکشد و در اطراف و جوانب میدان میجنگد، تا اگر پیروزی نصیب لشکریان شد، با ایشان بماند، و اگر ترس شکست و احتمال بلائی در میان بود، فرار بکند. «إِطْمأَنَّ بِهِ»: ثابت و استوار میماند بر باور و عقیدهای که ظاهراً پذیرفته است. ماندگار میماند به سبب آن. «فِتْنَةٌ»: بلا و مصیبت. امتحان و آزمایش. «إِنقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ»: بازگشت میکند. از ایمان برمیگردد و به کفر میگراید (نگا: بقره / آلعمران / . | «حَرْفٍ»: لبه. کناره. «یَعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ»: مراد متزلزل و مذبذب بودن در پذیرش فرمان یزدان و ایمان به اسلام است. انگار چنین فردی بر لبه چیزی قرار گرفته است و با تکان مختصری از مسیر خارج میشود، و یا این که در جنگی که درگرفته است خویشتن را به کناری میکشد و در اطراف و جوانب میدان میجنگد، تا اگر پیروزی نصیب لشکریان شد، با ایشان بماند، و اگر ترس شکست و احتمال بلائی در میان بود، فرار بکند. «إِطْمأَنَّ بِهِ»: ثابت و استوار میماند بر باور و عقیدهای که ظاهراً پذیرفته است. ماندگار میماند به سبب آن. «فِتْنَةٌ»: بلا و مصیبت. امتحان و آزمایش. «إِنقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ»: بازگشت میکند. از ایمان برمیگردد و به کفر میگراید (نگا: بقره / آلعمران / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۶
ترجمه
الحج ١٠ | آیه ١١ | الحج ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَرْفٍ»: لبه. کناره. «یَعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ»: مراد متزلزل و مذبذب بودن در پذیرش فرمان یزدان و ایمان به اسلام است. انگار چنین فردی بر لبه چیزی قرار گرفته است و با تکان مختصری از مسیر خارج میشود، و یا این که در جنگی که درگرفته است خویشتن را به کناری میکشد و در اطراف و جوانب میدان میجنگد، تا اگر پیروزی نصیب لشکریان شد، با ایشان بماند، و اگر ترس شکست و احتمال بلائی در میان بود، فرار بکند. «إِطْمأَنَّ بِهِ»: ثابت و استوار میماند بر باور و عقیدهای که ظاهراً پذیرفته است. ماندگار میماند به سبب آن. «فِتْنَةٌ»: بلا و مصیبت. امتحان و آزمایش. «إِنقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ»: بازگشت میکند. از ایمان برمیگردد و به کفر میگراید (نگا: بقره / آلعمران / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳ - ۱۶ سوره حج
- وصف الحال سه صنف از مردم : اصرار كنندگان برباطل ، متزلزلان در راه حق و مؤ منان
- مراد از اينكه درباره رهبرى پيروى از شيطان فرمود:((كتب عليه انه من تولاه فانهيضله ...((
- رفع ريب و ترديد در بعث و نشور، با بيان چگونگى خلقت انسان و نبات
- نسبت زمين به گياه مانند نسبت رحم به جنين است
- تفصيلى در مورد استنتاج پنج نتيجه از بيان كيفيت خلقت انسان و نبات
- مقصود از ((علم (( و ((هدى (( در آيه : ((و من الناس منيجادل فى الله بغير علم و لاهدى ...((
- وصف صنفى ديگر كه دين را براى دنيايشان مى خواهند (و من الناس من يعبد الله علىحرف ...)
- معنى و مفاد آيه : ((من كان يظن ان لن ينصره الله ...(( و وجوهى كه درباره آن گفته اند
- دو روايت در ذيل ( و من الناس من يجادل ...)
- رواياتى درباره مراد از ((مخلقة و غيرمخلقة (( و جمله : ((نقر فى الارحام ما نشاء الىاجل مسمى ((
- چند روايت در ذيل آيه : ((و من الناس من يعبد الله على حرف (( كه درباره طالبان دين براى دنيا است
نکات آیه
۱ - وجود برخى از عناصر مذبذب و هرهرى مذهب در جمع مسلمانان صدراسلام (و من الناس من یعبد اللّه على حرف فإن أصابه خیر اطمأنّ به و إن أصابته فتنة انقلب على وجهه خسر الدنیا و الأخرة ) «حرف» به معناى طرف و کنار است. «على حرف» متعلق به عامل مقدر و حال از ضمیر مستتر در «یعبد» است.;یعنى، «و من الناس من یعبد اللّه حال کونه على طرف من الدین». آیه فوق، خبر از عناصرى از اهل شرک مى دهد که همراه با اضطراب، تشویش، دودلى و تردید وارد جبهه توحید و یکتاپرستى (اسلام) مى شدند. آنان مانند کسى هستند که در کنار معرکه چشم به راه مى نشیند; اگر دید جنگجویان دارند پیروز مى شوند، وارد معرکه مى شود; اما اگر احساس کرد که آنها شکست مى خورند، فرار مى کند. عناصر فوق نیز اگر به مال و منالى دست مى یافتند، شادمان مى شدند و پا بر جا مى ماندند; اما اگر اتفاقاً مواجه با ناملایمات و سختى ها مى شدند، از جبهه توحیدى روى بر مى تافتند و به آیین سابقشان (شرک) باز مى گشتند.
۲ - پایبندى بر بندگى خدا در حال غنا، تنگدستى، کامیابى و ناکامى، نشانه قوت، ثبات و استحکام ایمان است. (و من الناس من یعبد اللّه على حرف ... انقلب على وجهه )
۳ - عبادت خدا با انگیزه برخوردارى از رفاه و آسایش دنیوى، عبادتى بى ارزش و مردود است. (و من الناس من یعبد اللّه على حرف فإن أصابه خیر اطمأنّ) «خیر» به هرچیزى که در آن براى انسان منفعت و سود باشد و نیز مایه صلاح و بهبود حال و وضع وى گردد گفته مى شود. بنابراین کلمه «فتنة» که در آیه فوق در مقابل «خیر» قرار داده شده به معناى هر چیزى است که براى انسان زیان آور و یا مایه بدى حال و روز وى باشد.
۴ - اموال و دارایى ها در بینش قرآنى، خیر و ارزشمند است. (فإن أصابه خیر اطمأنّ به)
۵ - فقر و ناملایمات، ابزار آزمون الهى (و إن أصابته فتنة انقلب على وجهه) «فتنة» از «فَتْن» مشتق است و «فتن» به معناى ذوب کردن طلا و نقره به منظور سنجش ایار آن است. «فتنة» نیز به هر چیزى که ابزارى براى آزمون باشد، گفته مى شود. بنابراین تسمیه ناملایمات، فقر و تنگدستى به «فتنة»، مى تواند بیاگر مطلب فوق باشد.
۶ - برخوردار شدن از رفاه و آسایش دنیوى، شرط و انگیزه برخى از انسان ها براى عبادت خداوند (و من الناس من یعبد اللّه على حرف)
۷ - ارتداد برخى از مسلمانان سست ایمان صدراسلام و بازگشت دوباره آنان به آیین شرک، به خاطر گرفتار شدن به بعضى از ناکامى هاى دنیوى (و من الناس من یعبد اللّه على حرف ... انقلب على وجهه)
۸ - ارتداد از دین، گناهى نابخشودنى و درپى دارنده عذاب جاودان اخروى است. (و من الناس من یعبد اللّه على حرف ... خسر الدنیا و الأخرة)
۹ - پایبندى به دین به خاطر سود مادى و رها کردن آن (ارتداد) به وقت دشوارى ها و محرومیت ها، مایه خسران و تباهى دنیا و آخرت (و إن أصابته فتنة انقلب على وجهه خسر الدنیا و الأخرة)
۱۰ - خسران اخروى همراه با تباهى دنیوى، از بارزترین انواع خسران ها (خسر الدنیا و الأخرة ذلک هو الخسران المبین)
روایات و احادیث
۱۱- «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ «و من الناس من یعبد اللّه على حرف فإن أصابه خیر إطمأنّ به و إن أصابته فتنة إنقلب على وجهه خسر الدنیا و الآخرة» قال زرارة: سألت عنها أبا جعفر(ع) فقال: هولاء قوم عبدوا اللّه و خلعوا عبادة من یعبد من دون اللّه و شکّوا فى محمد(ص) و ما جاء به فتکلّموا بالإسلام و شهدوا أن لا إله إلاّ اللّه و أنّ محمدآ رسول اللّه و أقرّوا بالقرآن و هم فى ذلک شاکّون فى محمد(ص) و ماجاء به ولیسوا شکّاکاً فى اللّه قال اللّه عزّوجلّ: «و من الناس من یعبد اللّه على حرف» یعنى على شکّ فى محمد(ص) و ما جاء به «فإن أصابه خیر» یعنى عافیة فى نفسه و ماله و ولده «إطمأنّ به» و رضى به «و إن أصابه فتنة» یعنى بلاء فى جسده أو ماله تطیّر و کره المقام على الإقرار بالنبى(ص) فرجع إلى الوقوف و الشکّ فنصب العداوة للّه و لرسوله و الجحود بالنبى و ما جاء به; از امام باقر(ع) روایت شده است که در پاسخ سؤال زراره از سخن خداوند: «و من الناس من یعبد اللّه على حرف...» فرمود: آنان قومى خداپرست بودند که غیر از خدا، معبودى را پرستش نکردند; ولى در باره حضرت محمد(ص) و آنچه او آورده، شک کردند. پس با زبان، اقرار به اسلام کردند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) دادند و به قرآن اعتراف کردند; ولى در عین حال آنان درباره محمد(ص) و آنچه او آورده بود، در حال شک بودند; با آن که در باره خداوند شکى نداشتند. خداوند عزّوجلّ فرمود: «و من الناس من یعبد اللّه على حرف»; یعنى، در باره محمد(ص) و آنچه او آورده بود، شک داشتند: «فإن أصابه خیر»; یعنى، عافیت در جان و مال و فرزند و «إطمأنّ به»[یعنى] به آن راضى مى شدند. «و إن أصابته فتنة»; یعنى، بلایى در جان یا مال آنان[ مى رسید، آن بلا را ]به فال بد مى گرفتند و اقرار به نبوت حضرت محمد(ص) را ناخوشایند مى داشتند. پس حالت توقف و شک پیدا کردند و راه دشمنى با خدا و رسول او و انکار نبوت حضرت پیامبر(ص) و آنچه را بر او نازل شده بود، در پیش گرفتند».[۱]
موضوعات مرتبط
- آسایش طلبان: انگیزه آسایش طلبان ۶; عبادت آسایش طلبان ۶
- ارتداد: آثار ارتداد ۹; ارتداد هنگام سختى ۹; کیفر ارتداد ۸; گناه ارتداد ۸
- ارزشها :۴
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۷
- امتحان: ابزار امتحان ۵; امتحان با سختى ۵; امتحان با فقر ۵
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- ایمان: نشانه هاى استحکام ایمان ۲
- خدا: امتحانهاى خدا ۵; دشمنان خدا ۱۱
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۹
- زیان: روشنترین زیان ۱۰; زیان اخروى ۱۰; زیان دنیوى ۱۰; عوامل زیان اخروى ۹; عوامل زیان دنیوى ۹
- سست ایمانان: سست ایمانان صدراسلام ۱
- عبادت: آسایش طلبى در عبادت ۳; انگیزه عبادت ۳، ۶; رفاه طلبى در عبادت ۳; عبادت بى ارزشى ۳; عبادت خدا ۳
- عبودیت: استقامت در عبودیت ۲; عبودیت در بى نیازى ۲; عبودیت در فقر ۲
- عذاب: موجبات جاودانگى در عذاب اخروى ۸
- گروههاى اجتماعى: گروههاى اجتماعى صدراسلام ۱
- گناه: گناه نابخشودنى ۸
- گناهان کبیره :۸
- مال: ارزش مال ۴; خیریت مال ۴
- محرومیت: آثار محرومیت دنیوى ۷
- محمد(ص): دشمنان محمد(ص) ۱۱; کافران به محمد(ص) ۱۱
- مسلمانان: عوامل ارتداد مسلمانان صدراسلام ۷
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۴۱۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۷۳- ، ح ۱۹.