المزمل ١٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link62 | آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link62 | آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link63 | مفاد خطاب ((يا اءيّها المزّمّل ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۷#link63 | مفاد خطاب ((يا اءيّها المزّمّل ))]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link76 | مراد از تبتّل به سوى خدا(و تبتّل اليه تبتيلا)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۹#link76 | مراد از تبتّل به سوى خدا(و تبتّل اليه تبتيلا)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۹#link86 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۹#link86 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا «19» | |||
پس اگر كفر ورزيد، چگونه خود را از (عذاب) روزى كه كودكان را پير مىكند مصون مىداريد؟ آسمان به سبب (هول) آن روز مىشكافد، آرى وعده خداوند انجام شدنى است. همانا اين آيات مايه تذّكر است، پس هركس مىخواهد، راهى به سوى پروردگارش برگيرد. | |||
===نکته ها=== | |||
«ولدان» جمع «وليد»، به معناى كودكى است كه تازه متولد شده و «شيب» جمع «اشيب»، به معناى شخص پير و سفيد مو است. آيه 17 را دو گونه مىتوان معنا كرد: | |||
الف. سختى روز قيامت به اندازهاى است كه كودك تازه متولد شده را پير مىكند. | |||
ب. آن روز به اندازهاى طولانى است كه كودك به پيرى مىرسد. | |||
جلد 10 - صفحه 274 | |||
كلمه «هذِهِ» در إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ ... مىتواند به نافله شب كه در اول سوره آمده است اشاره داشته باشد، همان گونه كه در آيه 29 سوره دهر، پس از دستور به سجده و تسبيح طولانى شبانه مىفرمايد: «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا» يعنى عبادت در دل شب راه خداوند است، هركس مىخواهد آن را بپيمايد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- در قيامت، راه گريزى از دوزخ براى كفّار وجود ندارد. «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ» | |||
2- صاحبان قدرت در دنيا، گرفتار عذاب سخت الهى شدند و نتوانستند از خود دفاع كنند، چه رسد به عذاب آخرت! «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ» | |||
3- غم و اندوه، تلخىها، ناكامىها و سختىها، عامل پيرى زودرس و سفيدشدن موى سر و صورت مىگردد. «يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً» | |||
4- خطرات قيامت هم در انسان تأثير مىگذارد: «يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً»، هم در آسمانها. «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ» | |||
5- انسان، آزاد آفريده شده است. فَمَنْ شاءَ ... | |||
6- آگاهى يافتن از خطرات قيامت سبب تذكّر است. «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ» | |||
7- ربوبيّت خداوند اقتضا مىكند كه راه او را انتخاب كنيم. «اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18» | |||
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ: آسمان شكافته شود به سبب شدت و هيبت آن روز. | |||
هرگاه آسمان با وجود عظم و احكام و اتقان، شكافته گردد، پس ساير مخلوق چه حالى دارند. كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا: و هست وعده خدا به حدوث اين وقوع، و وقوع اين حوادث بجا آورده شده، يعنى لا محاله واقع خواهد شد. | |||
جلد 13 - صفحه 366 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً «11» إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً «12» وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً «13» يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً «14» إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولاً «15» | |||
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً «16» فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلاً «19» | |||
ترجمه | |||
و واگذار مرا با تكذيب كنندگان كه صاحبان نعمتند و مهلت ده آنها را اندكى | |||
همانا نزد ما است غلهاى گران و آتش سوزان | |||
و خوراك گلوگير و عذابى دردناك | |||
روزى كه بلرزه در آيد زمين و كوهها و بگردد كوهها تلهاى ريگ پراكنده | |||
همانا ما فرستاديم بسوى شما پيغمبرى را گواه بر شما همچنان كه فرستاديم بسوى فرعون پيغمبرى | |||
پس نافرمانى كرد فرعون آن پيغمبر را پس گرفتيم او را گرفتنى سخت | |||
پس چگونه پرهيز ميكنيد اگر كافر باشيد در روز كه ميگرداند كودكانر پيران | |||
آسمان شكافته شود در آن ميباشد وعده او انجام شده | |||
همانا اين پندى است پس هر كه بخواهد ميگيرد بسوى پروردگارش راهى. | |||
تفسير | |||
در آيه سابقه خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه از كفّار | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 295 | |||
دورى كند بخوبى و در اين آيات ميفرمايد آنها را كه تكذيب نمودند تو را و وصيّت را با آنكه صاحب مال و نعمت دنيوى هستند بمن واگذار نما تا بمجازات اعمالشان برسانم و چند روزى بآنها مهلت ده تا موعد جزاى آنها بفتوحات اسلامى در دنيا برسد و در آخرت براى آنها نزد ما غلهاى گران و امواج آتش سوزان جهنّم و خوراك گلو گير آن مانند زقّوم و ضريع كه در نهايت تلخى و عفونت و خشونت است و عذاب دردناك آن آماده و مهيّا است در روز كه زمين بلرزه در آيد يا خسف شود چنانچه قمّى ره فرموده و كوهها نيز متزلزل و از جا كنده و نرم و مبدّل شود بشن و ريگ فراوانى كه بريزش پائين از بالا سرازير گردد اكنون ما نزد شما پيغمبرى فرستاديم كه گواه بر اعمال شما باشد نزد خدا روز قيامت چنانچه فرستاديم نزد فرعون پادشاه مصر پيغمبرى را كه همه ميدانيد و ميشناسيد او را كه موسى بن عمران بوده و محتاج بذكر نيست پس فرعون اطاعت او امر او را ننمود و ما گرفتيم او را بگناهش گرفتن سخت ناگوارى كه در تواريخ ذكر شده و در قرآن مكرّر گوشزد گرديده است كه با عساكرش بنحو عجيبى غرق شدند و شما بايد از آن عبرت گيريد و بترسيد از آنكه خداوند شما را هم در دنيا مانند آنها بگناهتان بگيرد و مجازات فرمايد و اگر مؤاخذه دنيوى ما از اين قبيل باشد پس چگونه خود را حفظ ميكنيد و ميپرهيزيد شما در صورت بقاء بر كفر از عذاب و هول روز كه كودكان را پير ميكند وقتى كه ميشنوند صيحه آسمانيرا و در آنروز آسمان شكافته و منشق ميگردد و وعده خدا بانجاز ميرسد آنچه ذكر شد موعظه و نصيحت و موجب تذكّر بود براى شما فعلا اجبارى نيست هر كس خواسته باشد از اين عذابها مأمون باشد براى خودش راهى بسوى پروردگارش باز كند و هيچ راهى بهتر از راه قبول اسلام و ولايت مولاى متّقيان نيست بايد آنرا اخذ نمود و در دنيا و آخرت مأمون بود و ضمير بارز در منفطر به راجع است ظاهرا بيوم و باء بمعناى في يا براى سببيّت است و اخبار از سماء بمنفطر باعتبار جواز تذكير و تأنيث است در آن و ولدان جمع وليد بمعناى كودك و شيب بكسر شين ظاهرا جمع اشيب بمعنى سپيد مو و پير است. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 296 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
السَّماءُ مُنفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعدُهُ مَفعُولاً «18» | |||
آسمان پاشيده شده در آن روز هست وعده الهي بجا آورده ميشود و قابل | |||
جلد 17 - صفحه 257 | |||
تخلف نيست. | |||
السَّماءُ مُنفَطِرٌ بِهِ چنانچه ميفرمايد: إِذَا السَّماءُ انفَطَرَت وَ إِذَا الكَواكِبُ انتَثَرَت ... الآيات و ميفرمايد: إِذَا السَّماءُ انشَقَّت و ميفرمايد: وَ السَّماواتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِهِ زمر آيه 67، و ميفرمايد: يَومَ نَطوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ انبياء آيه 104، و غير از اينها از آيات. | |||
كانَ وَعدُهُ مَفعُولًا و لو گفتهايم که خلف وعده قبيح است از خدا صادر نميشود و لكن خلف وعيد قبح ندارد و ممكن است تخلف لكن آن وعيدهايي که بنحو اخبار است قابل تخلف نيست چون كذب لازم ميآيد و اشاره باين است که ميفرمايد: كانَ وَعدُهُ مَفعُولًا. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 18)- در این آیه توصیف بیشتری در باره آن روز وحشتناک بیان کرده، میافزاید: در آن روز «آسمان از هم شکافته میشود، و وعده او شدنی و حتمی است» (السماء منفطر به کان وعده مفعولا). | |||
وقتی آسمان و کرات آسمانی با آن همه عظمت نتوانند در برابر حوادث عظیم آن روز مقاومت کنند از این انسان ضعیف و ناتوان و آسیب پذیر چه کاری ساخته است؟ | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۱۵
ترجمه
المزمل ١٧ | آیه ١٨ | المزمل ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُنفَطِرٌ»: شکافته. «وَعْدُهُ»: مراد حوادث روز قیامت است که خدا از آنها خبر داده است. «مَفْعُولاً»: انجام پذیرفته (نگا: نساء / ، انفال / و ، اسراء / و احزاب / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل
- مفاد خطاب ((يا اءيّها المزّمّل ))
- چند وحه در معناى آيه : ((قم اللّيل الّا قليلا...))
- بيان جهات مختلف سنگين بودن قرآن (انّا سنلقى عليك قولا ثقيلا) و چند وجه در اين باره
- اقوال ديگر مفسرين در بيان سنگينى قرآن
- چند قول در معناى دو آيه : ((ان ناشئة الليل اشد وطاء واقوم قيلا ان لك فى النهارسبحا طويلا
- مقصود از ((ذكر)) در خطاب : ((و اذكر اسم ربك ))
- معناى اينكه فرمود: خدا را وكيل بگير
- تهديد تكذيب كنندگان صاحب نعمت
- هشدار به كفّار بااشاره به هلاكت فرعون بر اثر نافرمانى از فرستاده خدا
- اشاره هايى به شدت عذاب روز قيامت
- رواياتى درباره نزول آيات : ((يا ايّها المزّمّل قماللّيل الّا قليلا...))
- چند روايت درباره مراد از ترتيل قرآن و آداب تلاوت قرآن
- رواياتى راجع به كيفيّت نزول وحى بر رسول اللّه (صلى الله عليه و آله )
- مراد از تبتّل به سوى خدا(و تبتّل اليه تبتيلا)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا «19»
پس اگر كفر ورزيد، چگونه خود را از (عذاب) روزى كه كودكان را پير مىكند مصون مىداريد؟ آسمان به سبب (هول) آن روز مىشكافد، آرى وعده خداوند انجام شدنى است. همانا اين آيات مايه تذّكر است، پس هركس مىخواهد، راهى به سوى پروردگارش برگيرد.
نکته ها
«ولدان» جمع «وليد»، به معناى كودكى است كه تازه متولد شده و «شيب» جمع «اشيب»، به معناى شخص پير و سفيد مو است. آيه 17 را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف. سختى روز قيامت به اندازهاى است كه كودك تازه متولد شده را پير مىكند.
ب. آن روز به اندازهاى طولانى است كه كودك به پيرى مىرسد.
جلد 10 - صفحه 274
كلمه «هذِهِ» در إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ ... مىتواند به نافله شب كه در اول سوره آمده است اشاره داشته باشد، همان گونه كه در آيه 29 سوره دهر، پس از دستور به سجده و تسبيح طولانى شبانه مىفرمايد: «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا» يعنى عبادت در دل شب راه خداوند است، هركس مىخواهد آن را بپيمايد.
پیام ها
1- در قيامت، راه گريزى از دوزخ براى كفّار وجود ندارد. «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ»
2- صاحبان قدرت در دنيا، گرفتار عذاب سخت الهى شدند و نتوانستند از خود دفاع كنند، چه رسد به عذاب آخرت! «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ»
3- غم و اندوه، تلخىها، ناكامىها و سختىها، عامل پيرى زودرس و سفيدشدن موى سر و صورت مىگردد. «يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً»
4- خطرات قيامت هم در انسان تأثير مىگذارد: «يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً»، هم در آسمانها. «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ»
5- انسان، آزاد آفريده شده است. فَمَنْ شاءَ ...
6- آگاهى يافتن از خطرات قيامت سبب تذكّر است. «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ»
7- ربوبيّت خداوند اقتضا مىكند كه راه او را انتخاب كنيم. «اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18»
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ: آسمان شكافته شود به سبب شدت و هيبت آن روز.
هرگاه آسمان با وجود عظم و احكام و اتقان، شكافته گردد، پس ساير مخلوق چه حالى دارند. كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا: و هست وعده خدا به حدوث اين وقوع، و وقوع اين حوادث بجا آورده شده، يعنى لا محاله واقع خواهد شد.
جلد 13 - صفحه 366
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً «11» إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً «12» وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً «13» يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً «14» إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولاً «15»
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً «16» فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلاً «19»
ترجمه
و واگذار مرا با تكذيب كنندگان كه صاحبان نعمتند و مهلت ده آنها را اندكى
همانا نزد ما است غلهاى گران و آتش سوزان
و خوراك گلوگير و عذابى دردناك
روزى كه بلرزه در آيد زمين و كوهها و بگردد كوهها تلهاى ريگ پراكنده
همانا ما فرستاديم بسوى شما پيغمبرى را گواه بر شما همچنان كه فرستاديم بسوى فرعون پيغمبرى
پس نافرمانى كرد فرعون آن پيغمبر را پس گرفتيم او را گرفتنى سخت
پس چگونه پرهيز ميكنيد اگر كافر باشيد در روز كه ميگرداند كودكانر پيران
آسمان شكافته شود در آن ميباشد وعده او انجام شده
همانا اين پندى است پس هر كه بخواهد ميگيرد بسوى پروردگارش راهى.
تفسير
در آيه سابقه خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه از كفّار
جلد 5 صفحه 295
دورى كند بخوبى و در اين آيات ميفرمايد آنها را كه تكذيب نمودند تو را و وصيّت را با آنكه صاحب مال و نعمت دنيوى هستند بمن واگذار نما تا بمجازات اعمالشان برسانم و چند روزى بآنها مهلت ده تا موعد جزاى آنها بفتوحات اسلامى در دنيا برسد و در آخرت براى آنها نزد ما غلهاى گران و امواج آتش سوزان جهنّم و خوراك گلو گير آن مانند زقّوم و ضريع كه در نهايت تلخى و عفونت و خشونت است و عذاب دردناك آن آماده و مهيّا است در روز كه زمين بلرزه در آيد يا خسف شود چنانچه قمّى ره فرموده و كوهها نيز متزلزل و از جا كنده و نرم و مبدّل شود بشن و ريگ فراوانى كه بريزش پائين از بالا سرازير گردد اكنون ما نزد شما پيغمبرى فرستاديم كه گواه بر اعمال شما باشد نزد خدا روز قيامت چنانچه فرستاديم نزد فرعون پادشاه مصر پيغمبرى را كه همه ميدانيد و ميشناسيد او را كه موسى بن عمران بوده و محتاج بذكر نيست پس فرعون اطاعت او امر او را ننمود و ما گرفتيم او را بگناهش گرفتن سخت ناگوارى كه در تواريخ ذكر شده و در قرآن مكرّر گوشزد گرديده است كه با عساكرش بنحو عجيبى غرق شدند و شما بايد از آن عبرت گيريد و بترسيد از آنكه خداوند شما را هم در دنيا مانند آنها بگناهتان بگيرد و مجازات فرمايد و اگر مؤاخذه دنيوى ما از اين قبيل باشد پس چگونه خود را حفظ ميكنيد و ميپرهيزيد شما در صورت بقاء بر كفر از عذاب و هول روز كه كودكان را پير ميكند وقتى كه ميشنوند صيحه آسمانيرا و در آنروز آسمان شكافته و منشق ميگردد و وعده خدا بانجاز ميرسد آنچه ذكر شد موعظه و نصيحت و موجب تذكّر بود براى شما فعلا اجبارى نيست هر كس خواسته باشد از اين عذابها مأمون باشد براى خودش راهى بسوى پروردگارش باز كند و هيچ راهى بهتر از راه قبول اسلام و ولايت مولاى متّقيان نيست بايد آنرا اخذ نمود و در دنيا و آخرت مأمون بود و ضمير بارز در منفطر به راجع است ظاهرا بيوم و باء بمعناى في يا براى سببيّت است و اخبار از سماء بمنفطر باعتبار جواز تذكير و تأنيث است در آن و ولدان جمع وليد بمعناى كودك و شيب بكسر شين ظاهرا جمع اشيب بمعنى سپيد مو و پير است.
جلد 5 صفحه 296
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
السَّماءُ مُنفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعدُهُ مَفعُولاً «18»
آسمان پاشيده شده در آن روز هست وعده الهي بجا آورده ميشود و قابل
جلد 17 - صفحه 257
تخلف نيست.
السَّماءُ مُنفَطِرٌ بِهِ چنانچه ميفرمايد: إِذَا السَّماءُ انفَطَرَت وَ إِذَا الكَواكِبُ انتَثَرَت ... الآيات و ميفرمايد: إِذَا السَّماءُ انشَقَّت و ميفرمايد: وَ السَّماواتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِهِ زمر آيه 67، و ميفرمايد: يَومَ نَطوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ انبياء آيه 104، و غير از اينها از آيات.
كانَ وَعدُهُ مَفعُولًا و لو گفتهايم که خلف وعده قبيح است از خدا صادر نميشود و لكن خلف وعيد قبح ندارد و ممكن است تخلف لكن آن وعيدهايي که بنحو اخبار است قابل تخلف نيست چون كذب لازم ميآيد و اشاره باين است که ميفرمايد: كانَ وَعدُهُ مَفعُولًا.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- در این آیه توصیف بیشتری در باره آن روز وحشتناک بیان کرده، میافزاید: در آن روز «آسمان از هم شکافته میشود، و وعده او شدنی و حتمی است» (السماء منفطر به کان وعده مفعولا).
وقتی آسمان و کرات آسمانی با آن همه عظمت نتوانند در برابر حوادث عظیم آن روز مقاومت کنند از این انسان ضعیف و ناتوان و آسیب پذیر چه کاری ساخته است؟
نکات آیه
۱ - شکافته شدن و از هم گسستن آسمان، در آستانه برپایى قیامت (یومًا ... السماء منفطر به) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که «با» در «به» ظرفیه و به معناى «فى» باشد.
۲ - آسمان از شدت هراس و هولناکى روز محشر، شکافته و از هم گسسته خواهد شد. (یومًا ... السماء منفطر به) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که «با» در «به» سببیت باشد.
۳ - روز محشر، روزى است بس هولناک و وصف ناپذیر. (یومًا ... السماء منفطر به)
۴ - آسمان، مجموعه اى است به هم پیوسته و منسجم. (یومًا ... السماء منفطر به) گسستگى و از هم پاشیدگى آسمان در آستانه برپایى قیامت، دلیل پیوستگى و انسجام فعلى آنها است.
۵ - کفر به خدا، به اندازه اى ناروا است که آفرینش تاب تحمل آن را ندارد. (السماء منفطر به) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که ضمیر «به» به «کفر» بازگردد و جمله «السماء منفطر به» معترضه باشد. در این صورت مفاد آن مانند آیه ۹۰ از سوره «مریم» خواهد بود: «تکاد السماوات یتفطرن منه و تنشقّ الأرض و تخرّ الجبال هدًّا».
۶ - برپایى قیامت و زندگى دشوار و طاقت فرساى محشر، وعده اى است تخلف ناپذیر و تحقق یافتنى از سوى خداوند به کافران. (کان وعده مفعولاً) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که ضمیر «وعده» به «یوم» بازگردد.
۷ - وعده هاى خداوند، تخلف ناپذیر و تحقق یافتنى است. (کان وعده مفعولاً) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که ضمیر «وعده» به «اللّه» بازگردد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: انشقاق آسمان ۱; پیوستگى آسمان ۴; حقیقت آسمان ۴; عوامل انشقاق آسمان ۲
- خدا: حتمیت وعده هاى خدا ۶، ۷
- قیامت: آثار ترسناکى قیامت ۲; آسمان در قیامت ۱; ترسناکى قیامت۳; حتمیت قیامت ۶; سختى قیامت ۶; نشانه هاى قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۳
- کفر: ناپسندى کفر به خدا ۵