الجمعة ٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link310 | آيات ۹ - ۱۱، سوره جمعه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link310 | آيات ۹ - ۱۱، سوره جمعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link311 | مربوط به نماز جمعه ، امر به شتاب بدان و رها كردن هر كارى بازدارنده از آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link311 | مربوط به نماز جمعه ، امر به شتاب بدان و رها كردن هر كارى بازدارنده از آن]] | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۶#link315 | چند روايت درباره پراكنده شدن مردم از نزد پيامبر(ص ) در حالى كه خطبه جمعه مىخواند، و نزول آيه : اذا راءوا تجارة او لهوا انفضوا اليها...))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۶#link315 | چند روايت درباره پراكنده شدن مردم از نزد پيامبر(ص ) در حالى كه خطبه جمعه مىخواند، و نزول آيه : اذا راءوا تجارة او لهوا انفضوا اليها...))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link58 | آيه ۹-۱۱]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link58 | آيه ۹-۱۱]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link59 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link59 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۹: | خط ۵۲: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link65 | ۴ - آداب نماز جمعه و محتواى خطبه ها]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link65 | ۴ - آداب نماز جمعه و محتواى خطبه ها]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link66 | ۵ - شرائط وجوب نماز جمعه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۶#link66 | ۵ - شرائط وجوب نماز جمعه]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9» | |||
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آنگاه كه براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى ياد خدا (نماز) شتاب كنيد و داد و ستد را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است، اگر بدانيد. | |||
===نکته ها=== | |||
رسول گرامى اسلام در معراج مشاهده فرمود كه فرشتگان براى كسانىكه روز جمعه به نماز جمعه حاضر شوند و غسل جمعه كنند، طلب مغفرت مىنمايند و مىگويند: «اللهم اغفر للذين يحضرون صلاة الجمعة اللهم اغفر للذين يغتسئلون يوم الجمعة» «1» | |||
جايگاه روز جمعه | |||
در اسلام، در ميان روزها، روز جمعه از اهميّت خاصى برخوردار است و روايات در اين باره بسيار است كه به برخى از آنها اشاره مىشود: | |||
* پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: جمعه، سرور روزهاى هفته و داراى بزرگترين مرتبه در نزد | |||
---- | |||
«1». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 91. | |||
جلد 10 - صفحه 38 | |||
خداوند متعال است. «1» | |||
* جمعه، روز كمك به محرومان و فقراست. در حديث مىخوانيم كه پرداخت صدقه و انفاق خود را در روز جمعه پرداخت كنيد. «2» | |||
* جمعه، عيد مسلمانان است. «3» | |||
* جمعه روز ظهور امام زمان عليه السلام و پايان غيبت آن حضرت است: «يخرج قائمنا يوم الجمعة» «4» | |||
* در روز جمعه درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان باز مىشود. «5» | |||
* پيامبر مىفرمايد: در روز جمعه خداوند كارهاى نيك را چند برابر و كارهاى زشت را محو مىكند، به درجات مؤمنان مىافزايد، دعاها را اجابت مىكند، بلاها را دور و حاجات مؤمنان را برآورده مىسازد. «6» | |||
هركس روز جمعه به زيارت قبر پدر و مادر يا يكى از آنها برود، گناهانش بخشيده و نام او در زمره نيكان نوشته مىشود. «7» | |||
در روز جمعه، غسل جمعه را ترك نكنيد كه سنّت پيامبر اسلام است و از بوى خوش بهرهگيريد و لباس نيكو در بر كنيد. «8» | |||
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا به شما خبر دهم چه كسى اهل بهشت است؟ كسى كه گرما و سرماى شديد او را از اعمال روز جمعه باز ندارد. «9» | |||
در روز جمعه تا آنجا كه توان داريد، كارهاى خير انجام دهيد. «و ليفعل الخير ما استطاع» «10» | |||
براى كسىكه در روز جمعه به نظافت پردازد و ناخن و موى سر و صورت خود را كوتاه كند و مسواك زند ... و به سوى نماز جمعه برود، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه كنند و براى او استغفار و شفاعت نمايند. «11» | |||
---- | |||
«1». وسائل الشيعه، ج 5، ص 17. | |||
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 67. | |||
«3». وسائل الشيعه، ج 5، ص 66. | |||
«4». كمال الدين، ص 164. | |||
«5». وسائل الشيعه، ج 5، ص 325. | |||
«6». وسائل الشيعه، ج 5، ص 63. | |||
«7». صلاة الجمعه، ص 245. | |||
«8». كافى، ج 3، ص 417. | |||
«9». كنزالعمال، حديث 21085. | |||
«10». وسائل الشيعه، ج 5، ص 78. | |||
«11». مستدرك، ج 6، ص 46. | |||
جلد 10 - صفحه 39 | |||
جايگاه نماز جمعه | |||
اولين اقدام پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پس از هجرت به مدينه، اقامه نماز جمعه بود. | |||
نمازى كه دعوت به آن با جمله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» شروع شده است. | |||
نمازى كه با جمله «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» مردم به اقامه آن ترغيب شدهاند. | |||
نمازى كه فرمان ترك داد و ستد را به همراه دارد. | |||
نمازى كه در روايات، هم وزن حج شمرده شده است. «عليك بالجمعة فانها حج المساكين» «1» | |||
نمازى كه بعد از خطبهاش دعا مستجاب مىشود. «2» | |||
نمازى كه با تكيه امام جمعه به اسلحه اقامه مىشود. | |||
نمازى كه سبك شمردن و استخفاف آن، نشانهى نفاق شمرده شده است. | |||
نمازى كه در آن امام جمعه بايد مردم را به تقوا سفارش كند. | |||
نمازى كه در آن مردم از مسايل جهان آگاه مىشوند. | |||
نمازى كه بايد به جماعت برگزار شود ونمىتوان آن را فردى خواند. | |||
نمازى كه سفارش شده تسهيلات لازم براى حضور زندانيان مالى در آن فراهم شود. «3» | |||
نمازى كه سزاوار است سفر به خاطر حضور در آن به تأخير افتد. حضرت على عليه السلام در نامهاى به حارث همدانى مىفرمايد: روز جمعه مسافرت مكن تا در نماز حاضر شوى مگر سفرى كه در راه خدا باشد و يا كارى كه به انجام آن معذورى. «4» | |||
نمازى كه سفارش شده از روز قبل، خود را براى حضور در آن آماده كنيد. حضرت على عليه السلام از اينكه روز پنج شنبه دارويى مصرف كنند كه سبب ضعف (و عدم شركت در نماز) در روز جمعه شود، مردم را نهى مىفرمودند «5» و امام باقر عليه السلام در وصف ياران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله | |||
---- | |||
«1». تهذيب، ج 3، ص 237. | |||
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 46. | |||
«3». وسائل الشيعه، ج 5، ص 36. | |||
«4». نهج البلاغه، نامه 69. | |||
«5». بحارالانوار، ج 89، ص 197. | |||
جلد 10 - صفحه 40 | |||
فرمودند: آنان از روز پنج شنبه خود را براى نماز جمعه آماده مىكردند. «1» | |||
نمازى كه ثواب شركت در آن براى مسافر، بيش از ثواب افرادى است كه مقيم همان شهرند. «2» | |||
نمازى كه يك شب مانده به انجام آن، به تلاوت آيات آن سفارش شده است. در روايات سفارش شده كه در نماز مغرب شب جمعه، سوره جمعه تلاوت شود كه به نوعى تذكر و يادآورى و آماده شدن براى نماز جمعه است. | |||
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر قدمى كه مؤمن به سوى نماز جمعه بر مىدارد، خداوند هول و هراس روز قيامت را از او كم مىكند. «3» | |||
نماز جمعه كفّاره گناهانى است كه انسان در طول هفته انجام مىدهد، البته مادامى كه گناهان كبيره را رها كند. «4» | |||
كسىكه كارگرى را اجير كرده او را از رفتن به نماز جمعه باز ندارد كه گناه مىكند. «5» | |||
هركس سه جمعه پى در پى بدون عذر موجّه نماز جمعه را ترك نمايد، نام او به عنوان منافق ثبت مىشود. «من ترك الجمعة ثلاثة متتابعة لغير علة كتب منافقا» «6» | |||
و در روايت ديگرى مىخوانيم هر كس به غير از بيمارى و عذر موجه ديگرى سه جمعه در نماز جمعه حضور نيابد، خداوند بر قلب او مُهر مىزند. «7» | |||
هر كس نتوانست در نماز جمعه شركت كند، پس مبلغى را صدقه دهد (تا كفّارهى عدم حضور او در نماز جمعه باشد). «8» | |||
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس در زمان حيات و يا پس از مرگ من، نماز جمعه را از روى انكار يا استخفاف و سبك شمردن ترك كند، خداوند كارش را جمع نمىكند، در امورش بركت قرار نمىدهد و حج و صدقه او قبول نيست، مگر آن كه توبه كند. «9» | |||
---- | |||
«1». وسائل الشيعه، ج 5، ص 46. | |||
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 36. | |||
«3». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 42. | |||
«4». بحار الانوار، ج 89، ص 256. | |||
«5». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 7. | |||
«6». مستدرك الوسائل، ج 8، ص 407. | |||
«7». كنز العمّال، حديث 21147. | |||
«8». كنز العمّال، حديث 21139. | |||
«9». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 10. | |||
جلد 10 - صفحه 41 | |||
هنگامىكه امام جمعه براى خواندن خطبه مىايستد، بر مردم لازم است كه سكوت كنند «1» و نماز نخوانند «2» و با ادب بنشينند. «3» | |||
وظيفه امام جمعه | |||
1. خطبههاى نماز، طولانى نباشد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: بعد از شما اقوامى مىآيند كه خطبهها را طولانى و نماز را كوتاه مىخوانند: «سيأتى بعدكم اقوام يطيلون الخطب و يقصرون الصلاة» اما شما نماز را طولانى بخوانيد و خطبهها را كوتاه كنيد: «اطيلوا الصلاة و اقصروا الخطبة» «4» | |||
2. خداوند، در نماز جمعه دو خطبه را قرار داد تا يكى از آنها به حمد و ثناى الهى و تقديس خداوند، و ديگرى به حوائج مردم و هشدار و آموزش آنان و نيايش اختصاص يابد. «5» | |||
3. در حال قيام، به ايراد خطبه بپردازد. «ما رأيت رسول الله خطب الا و هو قائم» «6» | |||
4. خطيب، اسلحه دست گيرد ولى آن را به كار نبرد بلكه به موعظه و ارشاد بپردازد. (يعنى قدرت داريم ولى در عين حال، دلسوز و مهربانيم) چنانكه پيامبر به كمان يا عصا تكيه مىدادند و خطبه مىخواندند. «يتوكأ على قوس او عصا» «7» | |||
5. هنگامى كه امام جمعه از منبر بالا مىرود و رو به مردم مىايستد به مردم سلام كند. «من السنة اذا صعد الامام المنبر ان يسلم اذا استقبل الناس» «8» | |||
6. خواندن سوره جمعه و منافقون در نماز جمعه. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نماز جمعه سوره جمعه و سوره منافقون را قرائت مىفرمودند؛ سوره جمعه را براى بشارت دادن به مؤمنان و برحذر داشتن آنان از دنيا و سوره منافقون را براى مأيوس كردن و توبيخ منافقان. «9» | |||
7. آگاه نمودن مردم را به مسائل روز. امام رضا عليه السلام فرمود: نماز جمعه يك گردهمايى عمومى | |||
---- | |||
«1». بحارالانوار، ج 89، ص 256. | |||
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 39. | |||
«3». كنز العمّال، ج 7، ص 746. | |||
«4». كنز العمّال، ج 7، ص 748. | |||
«5». وسائل الشيعه، ج 5، ص 40. | |||
«6». بحارالانوار، ج 89، ص 131. | |||
«7». وسائل الشيعه، ج 5، ص 38. | |||
«8». وسائل الشيعه، ج 5، ص 43. | |||
«9». كنز العمّال، ج 8، ص 378. | |||
جلد 10 - صفحه 42 | |||
است تا امام جمعه مردم را به عبادت و اطاعت ترغيب كند و از گناه و معصيت پرهيز دهد و آنان را از آنچه در اطراف آنها روى مىدهد و از آنچه برايشان مفيد و يا مضّر است، آگاه كند. | |||
«و يخبرهم بما ورد عليهم من الآفاق و من الاهوال التى لهم فيها المضرة و المنفعة» «1» | |||
8. امام جمعه، مردم را از آنچه خداوند به آن امر كرده و آنچه از آن نهى فرموده و آنچه مايهى صلاح و فساد آنان است، آگاه سازد و آنان را تعليم دهد. «ان يعلمهم من امره و نهيه ما فيه الصلاح و الفساد» «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- براى دعوت مردم به عبادت بايد بسترسازى كرد. (در ابتداى سوره قبل از دستور به شركت در نماز جمعه، سخن از تسبيح موجودات است.) يُسَبِّحُ لِلَّهِ ... فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ | |||
2- براى دعوت مردم، آنان را با احترام و نام نيك ياد كنيم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» | |||
3- حضور در نماز جمعه، نشانه ايمان است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ ... | |||
4- نماز، مايهى ذكر خدا است. إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ ... فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ | |||
5- براى حضور در نماز جمعه، شتاب كنيد. «لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا» | |||
6- براى حضور در نماز جمعه، بايد موانع موجود را برطرف كرد. «وَ ذَرُوا الْبَيْعَ» (رها كردن كسب و كار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه كارها را بايد در هنگام نماز، رها كرد و در نماز جمعه حضور يافت.) | |||
7- خداوند كه فرمان ترك تجارت مىدهد، آن را با وعدههاى حق جبران مىكند. | |||
«ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» | |||
8- نشانه علم واقعى، انتخاب بهترينها در هر زمان است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» | |||
---- | |||
«1». بحارالانوار، ج 89، ص 201. | |||
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 40. | |||
جلد 10 - صفحه 43 | |||
9- در تربيت دينى، هم تشويق لازم است، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» | |||
هم فرمان لازم است، «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» | |||
هم نهى لازم است، «ذَرُوا الْبَيْعَ» | |||
هم استدلال لازم است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9» | |||
بعد از ذكر احوال اهل كتاب و بيان عناد و طغيان آنان، امر فرمايد اهل ايمان را به طاعت و عبادت كه سرمايه وصول است به نعم اخرويه، و نهى ايشان مىنمايد از اشتغال به ارباح دنيويه فانيه: | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و رسول، | |||
جلد 13 - صفحه 169 | |||
إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ: زمانى كه ندا كرده شود، يعنى وقتى كه مؤذن بانگ نماز گويد براى نماز، مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ: از روز جمعه، يعنى روز جمعه كه مؤذن بانگ نماز گويد، فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ: پس بشتابيد به سوى ياد كردن خدا كه نماز است، يا خطبه كه متضمن حمد و موعظه است، وَ ذَرُوا الْبَيْعَ: و واگذاريد خريد و فروش را، ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ: اين سعى و ترك بيع، بهتر است مر شما را از معامله، زيرا اين سعى منتج منافع باقيه است، و بيع مثمر فايده فانيه، إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد كه مىدانيد منافع امور و مضار آن را، و مصالح نفسهاى خود و مفاسد آن را. | |||
تبصره: در اين آيه چند مطلب است: | |||
1- تأسيس نماز جمعه- چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قصد هجرت به مدينه نمود، در موضع قبا فرود آمد روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول، و آنجا براى بنى عمرو بن عوف مسجدى بنا نمود. و تا روز پنجشنبه توقف، و صبح روز جمعه متوجه مدينه شد. چون به وادى بنى سالم بن عوف رسيد، وقت نماز جمعه شد، بفرمود تا صورت مسجدى ساختند و آنجا خطبه بخواند و نماز جمعه گزارد؛ به جهت اين، خطبه شرط نماز جمعه شد. و در زمان پيغمبر و حضور امام عليه السّلام، نماز جمعه واجب است، و در غيبت امام عصر، ما بين علما اختلاف است: وجوب، حرام، جواز (احكام و بيان و شرايط آن رجوع به مسائل عمليه مجتهد حى اعلم است). | |||
مطلب 2- فضيلت روز جمعه- 1- كتاب ابى محمد جعفر بن احمد بن على قمى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمايد از روز جمعه، پس حضرت گريستند بعد فرمودند: سؤال نمودى از روز جمعه، ناميدهاند آن را ملائكه در آسمان يوم المزيد؛ روز جمعه روزى است كه: 1- خلق فرمود در آن آدم عليه السّلام را. | |||
2- روزى است كه نفخ روح در آدم شد. | |||
3- روزى است [كه] ساكن فرمود خدا آدم را در بهشت. | |||
جلد 13 - صفحه 170 | |||
4- روزى است كه سجده نمودند ملائكه، آدم عليه السّلام را. | |||
5- روزى است كه جمع فرمود خدا آدم و حوا را با هم. | |||
6- روزى است كه آتش را خدا بر حضرت ابراهيم عليه السّلام سرد و سلامت نمود. | |||
7- روزى است كه دعاى يعقوب عليه السّلام را مستجاب فرمود. | |||
8- روزى است كه كشف فرمود خدا بلا را از ايوب عليه السّلام. | |||
9- روزى است كه فدا شد اسماعيل عليه السّلام به ذبح عظيم. | |||
10- روزى است كه خلق فرمود خدا آسمان و زمين و آنچه ميان آنهاست. | |||
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بدرستى كه خدا اختيار فرمود جمعه را، پس قرار داد روز آن را عيد، و اختيار فرمود شب آن را و قرار داد آن را عيد؛ و از فضل جمعه اينست كه سؤال نشود خدا روز جمعه، مگر آنكه اجابت فرمايد. و اگر مستحق شوند قومى عذاب الهى را، پس مصادف روز يا شب جمعه شود، بازگرداند خدا عذاب را از ايشان. شب جمعه، افضل شبها، و روز آن افضل روزها، مزيد طاعت و معصيت در جمعه: | |||
مطلب 3- قال الصادق عليه السّلام: اجتنبوا المعاصى ليلة الجمعة فانّ السّيّئة و الحسنة مضاعفه و من ترك معصية اللّه ليلة الجمعة غفر اللّه كلّما سلف فيه، و قيل له استأنف العمل، و من بارز اللّه ليلة الجمعة بمعصيته اخذه اللّه بكلّ ما عمل فى عمره و ضاعف عليه العذاب بهذه المعصية فاذا كان ليلة الجمعة رفعت حيتان البحر رءوسها و دوابّ البرارى ثمّ نادت بصوت زلق: ربّنا لا تعذّبنا بذنب الآدميّين. | |||
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: اجتناب كنيد گناهان را شب جمعه، پس بدرستى كه عمل بد و نيك در آن هنگام دو برابر است، و هر كه ترك كند معصيت خدا را شب جمعه، مىآمرزد خدا آنچه كرده، و گفته شود به او: عمل را از سر گير؛ و هر كه مبارزه كند خدا را شب جمعه به معصيت او، مؤاخذه | |||
جلد 13 - صفحه 171 | |||
فرمايد او را به تمام آنچه بجا آورده در عمرش، و مضاعف كند بر او عذاب را به اين معصيت. پس زمانى كه شب جمعه شود، بردارند ماهيان دريا و جنبندههاى صحرا، سر خود را و ندا كنند به صداى لغزاننده: پروردگارا عذاب نفرما ما را به گناه آدميان. | |||
مطلب 4- سنن روز جمعه- حضرت رضا عليه السّلام فرمايد: بر شما باد به سنن روز جمعه، و آن هفت چيز است: 1- اتيان نساء. 2 و 3- شستن سر و محاسن به خطمى- 4- گرفتن شارب. 5- چيدن ناخن. 6- تغيير لباس. 7- مس طيب. | |||
و غسل روز جمعه از مستحبات اكيده است. و ادعيه بسيار در شب و روز جمعه وارد شده از جمله: دعاى كميل در شب جمعه، و دعاى ندبه و سمات روز جمعه و غير آن. | |||
تتمه: روز جمعه، سيّد الايّام، و عيد مسلمانان، و خيلى عظمت دارد در پيشگاه الهى، و در تعظيم آن امر شده به ذكر و دعا و صلوات. | |||
از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه سلمان رضوان اللّه عليه مرور كرد به مقابر روز جمعه. پس ايستاد و گفت: السّلام عليكم يا اهل الديار فنعم دار قوم مؤمنين. اى اهل جمع، آيا دانستيد اينكه امروز روز جمعه است. | |||
برگشت. پس چون به رختخواب رفت، شخصى در خوابش آمد، گفت: يا ابا عبد اللّه بدرستى كه آمدى ما را و سلام نمودى بر ما، پس رد سلام نموديم. و گفتى به ما اى اهل ديار آيا دانستيد امروز جمعه است، ما مىدانيم آنچه طيور در روز جمعه تسبيح كنند، مىگويند: سبّوح قدّوس ربّ الملئكة و الرّوح. سبقت دارد. رحمت تو بر غضب تو، نشناخت عظمت تو را هر كه سوگند خورد به نام تو دروغ. «1» | |||
---- | |||
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 286. | |||
جلد 13 - صفحه 172 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «6» وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ «7» قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9» فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «10» | |||
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ «11» | |||
ترجمه | |||
بگو اى كسانيكه يهودى شديد اگر گمان ميكنيد كه شما دوستان | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 203 | |||
خدائيد بدون ساير مردم پس آرزو كنيد مرگ را اگر هستيد راستگويان | |||
و آرزو نميكنند آنرا هرگز بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان و خدا دانا است به ستمكاران | |||
بگو همانا مرگى كه ميگريزيد از آن پس همانا آن ملاقات كننده شما است پس بازگردانيده ميشويد بسوى داناى پنهان و آشكار پس خبر ميدهد شما را بآنچه بوديد كه عمل ميكرديد | |||
اى كسانيكه ايمان آورديد چون ندا شود براى نماز در روز جمعه پس بشتابيد بسوى ذكر خدا و واگذاريد خريد و فروش را اين بهتر است براى شما اگر هستيد كه ميدانيد | |||
پس چون بجا آورده شود نماز پس پراكنده شويد در زمين و طلب كنيد از فضل خدا و ياد كنيد خدا را بسيار شايد كه شما رستگار شويد | |||
و چون بهبينند مال التّجاره يا ساز و نوائى را پراكنده شوند و بروند بسوى آن و واگذارند تو را ايستاده بگو آنچه نزد خدا است بهتر است از ساز و نوا و از مال التجاره و خدا بهترين روزى دهندگان است. | |||
تفسير | |||
گفتهاند يهود مدّعى بودند كه ما اولياء خدا و دوستان اوئيم نه غير ما و خداوند بمناسبت ذكر آنها بمثل در آيات سابقه به پيغمبر خود خطاب فرموده كه بآنها بفرمايد اگر راست ميگوئيد اولياء خدا منحصر بشما است آرزو و طلب مرگ كنيد چون دوست طالب ملاقات دوست است و لابد حال شما بعد از مرگ بهتر از زمان زندگى است ولى آنها بهيچ وجه چنين طلبى نخواهند نمود چون خودشان ميدانند چه اعمال ناشايستهاى داشتهاند و مستحق عقابند و خدا هم ميداند كه آنها ستم نمودند بر خود بمعصيت و بر پيغمبر خاتم بانكار حق او با آنكه ديده و شنيده بودند اوصاف او را در تورية و غيرها و خدا از ستمكاران نميگذرد و بجزاى اعمالشان خواهد رسانيد ولى تحقيق حقّ و منقول از امام عليه السّلام همانستكه در سوره بقره ذيل آيه قل ان كانت لكم الدّار الآخرة گذشت و تكرار نميشود و چون معلوم شد تنفّر آنها از مرگ بترك طلب و تمنّا پيغمبر اكرم بايد بآنها تذكّر دهد كه همان مرگى كه از آن فرار ميكنيد و ميترسيد كه از خدا طلب كنيد مبادا بشما برسد البتّه بملاقات شما خواهد آمد در وقت مقدّر و بعد از آن در پيشگاه كسيكه عالم است به اعمال نهانى و آشكار شما حاضر كرده ميشويد پس | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 204 | |||
او يادآورى ميكند شما را و پاداش آنرا از خير و شرّ خواهد داد و خداوند بعد از ملامت يهود بر عقائد و اعمال ناشايسته اهل ايمان را مخاطب قرار داده و مأمور فرموده به بهترين اعمال كه نماز است خصوصا نماز جمعه كه افضل افراد آنست باين تقريب كه چون نداى مؤذن براى نماز كه آن نماز در روز جمعه است بلند شود سعى نمائيد كه زودتر خود را بآن برسانيد كه ياد خدا و توجّه باو اعظم عبادات بنده است و البته هيچ امريرا از بيع و شرى و كارهاى ديگر نبايد مانع آن قرار داد چون حضور در نماز جمعه بهتر است براى شما از كارهاى ديگر و اگر شما بدانيد مصالح و مفاسد امور را ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه و رسائل عمليّه است و چون از نماز فراغت پيدا شود نهى از بيع و شرى و اقدام بامور ديگر برداشته ميشود و لذا خداوند تجويز فرموده بصيغه امر متفرّق شدن اهل ايمان را در هر جا باشند براى طلب روزى و ساير اعمال و البته اشتغال بأعمال عبادى و ذكر خدا در چنين روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در يكى از روزهاى جمعه وقتى كه اذان نماز گفته شده بود و مردم براى اداء فريضه در مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مجتمع شده بودند و آنحضرت ايستاده در منبر مشغول خطبه خواندن بود چون در نماز جمعه دو خطبه قبل از نماز كه دو ركعت است واجب ميباشد كاروانى كه حامل مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه منصرف شده براى تماشا يا معامله بيرون رفتند و بروايت جابر بن عبد اللّه دوازده نفر بيشتر باقى نماندند و حضرت از اين پيش آمد متأثر گرديد و اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر ملامت آنها براى اقبالشان بتجارت و صوت لهوى و اعراضشان از نفع اخروى و حفظ احترام كلام خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنكه ثواب الهى بمراتب برتر و بهتر بود براى آنها و هر كس | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 205 | |||
از استماع صوت لهوى و انتفاع از متاع دنيوى و ظاهرا عمده اقبال آنها بمال- التجاره بوده چون بضيق معاش مبتلا بودند لذا از اقبال آنها به آندو كه در خارج متّحد و يك واقعه بوده به انفضّوا اليها كه مشتمل بر ضمير مفرد مؤنّث و مناسب با تجارت است تعبير شده و در ذيل آيه فرموده خدا بهترين روزى دهندگان است پس بايد باو توكّل نمود و روزى را از او خواست نه آنكه مرتكب چنين بىادبى شد براى تحصيل روزى يا طلب ازدياد آن و در بعضى از روايات است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قسم ياد فرمود كه اگر همه رفته بودند همانجا بآتش غضب الهى ميسوختند و نكته تقديم تجارت بر لهو اولا و تأخير آن ثانيا شايد اشاره به اتّحاد واقعه باشد و شايد ملاحظه ترقّى در تقبيح عمل آنها و در خيريّت ثواب الهى شده باشد و اللّه اعلم در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه واجب است بر هر مؤمنى كه از ما پيروى مينمايد آنكه بخواند در شب جمعه سوره جمعه و سبّح اسم ربّك الاعلى را در نماز خود و در نماز ظهر سوره جمعه و منافقين را و چون چنين كند پس گويا عمل نموده بعمل پيغمبر خدا و ثواب و جزاى او بر خدا بهشت است وفقنا اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 206 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا إِلي ذِكرِ اللّهِ وَ ذَرُوا البَيعَ ذلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمُونَ «9» | |||
اي كساني که ايمان آوردهايد زماني که ندا داده شد از براي نماز از روز جمعه پس سعي كنيد يعني تعجيل كنيد بسوي ذكر خدا يعني به سرعت برويد که درك نماز جمعه را بكنيد و خود را مهيا كنيد براي نماز جمعه و خريد و فروش را واگذاريد اينکه براي شما بهتر است اگر بوده باشيد که بدانيد. | |||
(مسألة): نماز جمعه يكي از واجبات مهمه شرع که در روز جمعه بدل از نماز ظهر واجب است نماز جمعه لكن وجوب آن مشروط بشرائط است بلكه جواز آن مثل اينكه بر نساء و مسافر و مرضي و أعمي و أعرج واجب نيست بلكه بر بعض آنها جايز نيست و مكان معيني دارد که بايد سعي كرد بآن مكان، و بايد يك فرسخ فاصله باشد بين دو اقامه جماعت، و در باب اينكه اقامه آن مشروط است بحضور امام و بسط يد امام و بايد اقامه آن را امام كند يا كسي که منصوب از قبل امام باشد، يا مشروط نيست و در دوره غيبت امام واجب است يا جايز ميان علماء شيعه اختلاف بزرگي است بعضي قائل بوجوب عيني شدند که اگر مجتهد جامع الشرائط اقامه كرد واجب است بدل از ظهر صلوة جمعة، بعضي قائلند بوجوب تخييري بين جمعه و ظهر آنهم مستحبّ است اختيار جمعه، بعضي تخيير مطلق قائل هستند، بعضي جمع بين ظهر و جمعه گفتند، بعضي قائل بعدم جواز آن در دوره غيبت گفتند، و حق در نظر ما وفقا لجماعة من المحققين قول اخير است و اينکه صلوة جمعه از مختصات امام و من نصبه است و شواهد بسياري بر اينکه دعوي داريم. اما آيه شريفه که ميفرمايد: | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ دلالت ندارد زيرا ميفرمايد: | |||
وقتي که اقامه شد اما كي اقامه كند ساكت است. | |||
جلد 17 - صفحه 13 | |||
و اما اخبار دارد: | |||
«ان کان مع الامام فركعتان و الا فاربع ركعات» | |||
که ظهر باشد. | |||
و اما بسياري از علماء از اول زمان غيبت الي زمان حاضر در دوره عمر خود يك نماز جمعه نكردند و اگر واجب عيني بود يا افضل از ظهر حاضر ميشدند بر اقامه جمعه و نيز در ميان مسلمين عامه و خاصه اينکه منصب را خاص خليفه ميدانند چنانچه سلاطين عامه تعيين ميكردند و نصب مينمودند براي صلوة جمعه و اينکه در سلاطين شيعه هم جريان داشته که بايد امام جمعه از قبل آنها باشد، و نيز اگر واجب عيني يا افضل از ظهر بود بايد تمام افراد از علماء و مسلمين حاضر شوند براي اقامه جمعه فقط آنچه مشاهده ميشود و مرسوم بود عده معدودي به جماعت حاضر ميشوند و ميشدند، و اما تخيير آيه شريفه نص در خلاف آن است، و معلوم در شريعت که يا نماز جمعه است فقط يا ظهر، و اما جمع بين هر دو از باب احتياط و بي فتوايي است و حقير رسالهاي در اينکه باب نوشتهام. بنا بر اينکه لزوم ندارد مسائل نماز جمعه را بيان كرد با اينكه مسأله فقهي است مربوط به تفسير نيست ما بايد شرح آيه شريفه را بيان كنيم. | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خطاب به مؤمنين است و لو در احكام اسلام تمام مكلفين سر تا سر دنيا مشترك هستند لكن چون شرط صحت كليه عبادات ايمان است لذا خطاب به اهل ايمان فرموده. | |||
إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ بعضي گفتند: اذان است، بعضي گفتند: اعلام باين که نماز جمعه اقامه ميشود. | |||
فَاسعَوا إِلي ذِكرِ اللّهِ ذكر الهي همان نماز جمعه است اشاره باين که سرعت كنيد که درك كنيد خطبه صلوة جمعه را، و سرعت به سوي امر خير را سعي ميگويند و بسوي امر شر را عجله مينامند، و بعضي گفتند: مراد از سعي تحصيل مقدمات است از تقليم اظفار و اخذ شارب و غسل جمعه و تطهير و استعمال طيب و لبس لباس فاخر و امثال اينها لكن معني اول اظهر است زيرا تحصيل اينکه مقدمات بايد قبل از نداء صلاة جمعه باشد و مراد اينكه پس از نداء سعي كنيد يعني ديگر بخود نپردازيد تا نداء آمد حركت كنيد، و معني اينکه نيست که عدو كنيد که منافي با سكينه و وقار است. | |||
جلد 17 - صفحه 14 | |||
وَ ذَرُوا البَيعَ ذكر بيع از باب مصداق است بلكه مراد اشتغال بامور دنيوي و منافع شخصي و معاملات و خريد و فروش و امثال اينها نداشته باشيد آنها را رها كنيد که از فيض صلوة محروم نشويد. | |||
ذلِكُم خَيرٌ لَكُم البته درك امر واجب بالاخص نماز آنهم نماز جمعه که وقتش مضيق است و از دست ميرود چه نسبت دارد باشتغالات به منافع و امور دنيوي. | |||
إِن كُنتُم تَعلَمُونَ امروز منافع شخصيه و لذائذ دنيويه در نظر جامعه اهم از تمام واجبات شرعيه است از تحصيل علم بمعارف الهيه و مسائل شرعيه و احكام دينيه و واجبات اسلاميه و فوائد اخرويه و تمام اينها از روي جهالت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
اشاره | |||
(آیه 9) | |||
شأن نزول: | |||
در شأن نزول این آیه و سه آیه بعد یا خصوص آخرین آیه این سوره روایات مختلفی نقل شده و همه آنها از این معنی خبر میدهد که در یکی از سالها که مردم مدینه گرفتار خشکسالی و گرسنگی و افزایش نرخ اجناس شده بودند «دحیه» با کاروانی از شام فرا رسید و با خود مواد غذائی آورده بود، در حالی که روز جمعه بود و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مشغول خطبه نماز جمعه بود. | |||
طبق معمول برای اعلام ورود کاروان طبل زدند و حتی بعضی دیگر آلات موسیقی را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار رساندند، در این هنگام مسلمانانی که در مسجد برای نماز اجتماع کرده بودند خطبه را رها کرده و برای تأمین نیازهای خود به سوی بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند- آیه نازل شد و آنها را سخت مذمّت کرد. | |||
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «اگر این گروه اندک هم میرفتند از آسمان سنگ بر آنها میبارید.» | |||
تفسیر: | |||
بزرگترین اجتماع عبادی- سیاسی هفته در آیات گذشته بحثهای فشردهای پیرامون توحید و نبوت و معاد، و نیز مذمت یهود دنیا پرست آمده بود در اینجا به گفتگو پیرامون یکی از مهمترین وظائف اسلامی که در تقویت پایههای ایمان تأثیر فوق العاده دارد، و از یک نظر | |||
ج5، ص183 | |||
هدف اصلی سوره را تشکیل میدهد، یعنی نماز جمعه و بعضی از احکام آن میپردازد. | |||
نخست همه مسلمانان را مخاطب قرار داده، میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته میشود به سوی ذکر خدا (خطبه و نماز) بشتابید و خرید و فروش را رها کنید، این برای شما بهتر است اگر میدانستید» (یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون). | |||
به این ترتیب هنگامی که صدای اذان نماز جمعه بلند میشود مردم موظفند کسب و کار را رها کرده به سوی نماز که مهمترین یاد خداست بشتابند. | |||
البته ترک خرید و فروش مفهوم وسیعی دارد که هر کار مزاحمی را شامل میشود. | |||
منظور از «ذکر اللّه» در درجه اول «نماز» است، ولی میدانیم خطبههای نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خداست، در حقیقت بخشی از نماز جمعه است، بنابر این باید برای شرکت در آن نیز تسریع کرد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۲
ترجمه
الجمعة ٨ | آیه ٩ | الجمعة ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُودِیَ»: مجهول (نادی) از مصدر نِداء است. «مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ»: در روز جمعه. حرف (مِنْ) به معنی (فِی) است. مثل: أَرُونِی مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأرْضِ فَاطِرَ / (نگا: روحالمعانی). «ذِکْرِاللهِ»: اطاعت از خدا. مراد خطبه و نماز جمعه است (نگا: المصحف المیسر). «الْبَیْعَ»: معامله و تجارت. مراد هر نوع کسب و کار و پیشه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
رِجَالٌ لاَ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ... (۴)
وَ إِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي... (۱) وَ مَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى... (۳) فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۹ - ۱۱، سوره جمعه
- مربوط به نماز جمعه ، امر به شتاب بدان و رها كردن هر كارى بازدارنده از آن
- معناى اينكه فرمود: ((بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است ...))
- (رواياتى درباره شتاب به سوى نماز جمعه وتعطيل كارها، انتشار در زمين بعد از نماز و طلب رزق ، و...)
- سه طائفه اى كه دعايشان مستجاب نمى شود
- چند روايت درباره پراكنده شدن مردم از نزد پيامبر(ص ) در حالى كه خطبه جمعه مىخواند، و نزول آيه : اذا راءوا تجارة او لهوا انفضوا اليها...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آنگاه كه براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى ياد خدا (نماز) شتاب كنيد و داد و ستد را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است، اگر بدانيد.
نکته ها
رسول گرامى اسلام در معراج مشاهده فرمود كه فرشتگان براى كسانىكه روز جمعه به نماز جمعه حاضر شوند و غسل جمعه كنند، طلب مغفرت مىنمايند و مىگويند: «اللهم اغفر للذين يحضرون صلاة الجمعة اللهم اغفر للذين يغتسئلون يوم الجمعة» «1»
جايگاه روز جمعه
در اسلام، در ميان روزها، روز جمعه از اهميّت خاصى برخوردار است و روايات در اين باره بسيار است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: جمعه، سرور روزهاى هفته و داراى بزرگترين مرتبه در نزد
«1». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 91.
جلد 10 - صفحه 38
خداوند متعال است. «1»
- جمعه، روز كمك به محرومان و فقراست. در حديث مىخوانيم كه پرداخت صدقه و انفاق خود را در روز جمعه پرداخت كنيد. «2»
- جمعه، عيد مسلمانان است. «3»
- جمعه روز ظهور امام زمان عليه السلام و پايان غيبت آن حضرت است: «يخرج قائمنا يوم الجمعة» «4»
- در روز جمعه درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان باز مىشود. «5»
- پيامبر مىفرمايد: در روز جمعه خداوند كارهاى نيك را چند برابر و كارهاى زشت را محو مىكند، به درجات مؤمنان مىافزايد، دعاها را اجابت مىكند، بلاها را دور و حاجات مؤمنان را برآورده مىسازد. «6»
هركس روز جمعه به زيارت قبر پدر و مادر يا يكى از آنها برود، گناهانش بخشيده و نام او در زمره نيكان نوشته مىشود. «7»
در روز جمعه، غسل جمعه را ترك نكنيد كه سنّت پيامبر اسلام است و از بوى خوش بهرهگيريد و لباس نيكو در بر كنيد. «8»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا به شما خبر دهم چه كسى اهل بهشت است؟ كسى كه گرما و سرماى شديد او را از اعمال روز جمعه باز ندارد. «9»
در روز جمعه تا آنجا كه توان داريد، كارهاى خير انجام دهيد. «و ليفعل الخير ما استطاع» «10»
براى كسىكه در روز جمعه به نظافت پردازد و ناخن و موى سر و صورت خود را كوتاه كند و مسواك زند ... و به سوى نماز جمعه برود، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه كنند و براى او استغفار و شفاعت نمايند. «11»
«1». وسائل الشيعه، ج 5، ص 17.
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 67.
«3». وسائل الشيعه، ج 5، ص 66.
«4». كمال الدين، ص 164.
«5». وسائل الشيعه، ج 5، ص 325.
«6». وسائل الشيعه، ج 5، ص 63.
«7». صلاة الجمعه، ص 245.
«8». كافى، ج 3، ص 417.
«9». كنزالعمال، حديث 21085.
«10». وسائل الشيعه، ج 5، ص 78.
«11». مستدرك، ج 6، ص 46.
جلد 10 - صفحه 39
جايگاه نماز جمعه
اولين اقدام پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پس از هجرت به مدينه، اقامه نماز جمعه بود.
نمازى كه دعوت به آن با جمله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» شروع شده است.
نمازى كه با جمله «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» مردم به اقامه آن ترغيب شدهاند.
نمازى كه فرمان ترك داد و ستد را به همراه دارد.
نمازى كه در روايات، هم وزن حج شمرده شده است. «عليك بالجمعة فانها حج المساكين» «1»
نمازى كه بعد از خطبهاش دعا مستجاب مىشود. «2»
نمازى كه با تكيه امام جمعه به اسلحه اقامه مىشود.
نمازى كه سبك شمردن و استخفاف آن، نشانهى نفاق شمرده شده است.
نمازى كه در آن امام جمعه بايد مردم را به تقوا سفارش كند.
نمازى كه در آن مردم از مسايل جهان آگاه مىشوند.
نمازى كه بايد به جماعت برگزار شود ونمىتوان آن را فردى خواند.
نمازى كه سفارش شده تسهيلات لازم براى حضور زندانيان مالى در آن فراهم شود. «3»
نمازى كه سزاوار است سفر به خاطر حضور در آن به تأخير افتد. حضرت على عليه السلام در نامهاى به حارث همدانى مىفرمايد: روز جمعه مسافرت مكن تا در نماز حاضر شوى مگر سفرى كه در راه خدا باشد و يا كارى كه به انجام آن معذورى. «4»
نمازى كه سفارش شده از روز قبل، خود را براى حضور در آن آماده كنيد. حضرت على عليه السلام از اينكه روز پنج شنبه دارويى مصرف كنند كه سبب ضعف (و عدم شركت در نماز) در روز جمعه شود، مردم را نهى مىفرمودند «5» و امام باقر عليه السلام در وصف ياران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
«1». تهذيب، ج 3، ص 237.
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 46.
«3». وسائل الشيعه، ج 5، ص 36.
«4». نهج البلاغه، نامه 69.
«5». بحارالانوار، ج 89، ص 197.
جلد 10 - صفحه 40
فرمودند: آنان از روز پنج شنبه خود را براى نماز جمعه آماده مىكردند. «1»
نمازى كه ثواب شركت در آن براى مسافر، بيش از ثواب افرادى است كه مقيم همان شهرند. «2»
نمازى كه يك شب مانده به انجام آن، به تلاوت آيات آن سفارش شده است. در روايات سفارش شده كه در نماز مغرب شب جمعه، سوره جمعه تلاوت شود كه به نوعى تذكر و يادآورى و آماده شدن براى نماز جمعه است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر قدمى كه مؤمن به سوى نماز جمعه بر مىدارد، خداوند هول و هراس روز قيامت را از او كم مىكند. «3»
نماز جمعه كفّاره گناهانى است كه انسان در طول هفته انجام مىدهد، البته مادامى كه گناهان كبيره را رها كند. «4»
كسىكه كارگرى را اجير كرده او را از رفتن به نماز جمعه باز ندارد كه گناه مىكند. «5»
هركس سه جمعه پى در پى بدون عذر موجّه نماز جمعه را ترك نمايد، نام او به عنوان منافق ثبت مىشود. «من ترك الجمعة ثلاثة متتابعة لغير علة كتب منافقا» «6»
و در روايت ديگرى مىخوانيم هر كس به غير از بيمارى و عذر موجه ديگرى سه جمعه در نماز جمعه حضور نيابد، خداوند بر قلب او مُهر مىزند. «7»
هر كس نتوانست در نماز جمعه شركت كند، پس مبلغى را صدقه دهد (تا كفّارهى عدم حضور او در نماز جمعه باشد). «8»
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس در زمان حيات و يا پس از مرگ من، نماز جمعه را از روى انكار يا استخفاف و سبك شمردن ترك كند، خداوند كارش را جمع نمىكند، در امورش بركت قرار نمىدهد و حج و صدقه او قبول نيست، مگر آن كه توبه كند. «9»
«1». وسائل الشيعه، ج 5، ص 46.
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 36.
«3». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 42.
«4». بحار الانوار، ج 89، ص 256.
«5». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 7.
«6». مستدرك الوسائل، ج 8، ص 407.
«7». كنز العمّال، حديث 21147.
«8». كنز العمّال، حديث 21139.
«9». مستدرك الوسائل، ج 6، ص 10.
جلد 10 - صفحه 41
هنگامىكه امام جمعه براى خواندن خطبه مىايستد، بر مردم لازم است كه سكوت كنند «1» و نماز نخوانند «2» و با ادب بنشينند. «3»
وظيفه امام جمعه
1. خطبههاى نماز، طولانى نباشد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: بعد از شما اقوامى مىآيند كه خطبهها را طولانى و نماز را كوتاه مىخوانند: «سيأتى بعدكم اقوام يطيلون الخطب و يقصرون الصلاة» اما شما نماز را طولانى بخوانيد و خطبهها را كوتاه كنيد: «اطيلوا الصلاة و اقصروا الخطبة» «4»
2. خداوند، در نماز جمعه دو خطبه را قرار داد تا يكى از آنها به حمد و ثناى الهى و تقديس خداوند، و ديگرى به حوائج مردم و هشدار و آموزش آنان و نيايش اختصاص يابد. «5»
3. در حال قيام، به ايراد خطبه بپردازد. «ما رأيت رسول الله خطب الا و هو قائم» «6»
4. خطيب، اسلحه دست گيرد ولى آن را به كار نبرد بلكه به موعظه و ارشاد بپردازد. (يعنى قدرت داريم ولى در عين حال، دلسوز و مهربانيم) چنانكه پيامبر به كمان يا عصا تكيه مىدادند و خطبه مىخواندند. «يتوكأ على قوس او عصا» «7»
5. هنگامى كه امام جمعه از منبر بالا مىرود و رو به مردم مىايستد به مردم سلام كند. «من السنة اذا صعد الامام المنبر ان يسلم اذا استقبل الناس» «8»
6. خواندن سوره جمعه و منافقون در نماز جمعه. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نماز جمعه سوره جمعه و سوره منافقون را قرائت مىفرمودند؛ سوره جمعه را براى بشارت دادن به مؤمنان و برحذر داشتن آنان از دنيا و سوره منافقون را براى مأيوس كردن و توبيخ منافقان. «9»
7. آگاه نمودن مردم را به مسائل روز. امام رضا عليه السلام فرمود: نماز جمعه يك گردهمايى عمومى
«1». بحارالانوار، ج 89، ص 256.
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 39.
«3». كنز العمّال، ج 7، ص 746.
«4». كنز العمّال، ج 7، ص 748.
«5». وسائل الشيعه، ج 5، ص 40.
«6». بحارالانوار، ج 89، ص 131.
«7». وسائل الشيعه، ج 5، ص 38.
«8». وسائل الشيعه، ج 5، ص 43.
«9». كنز العمّال، ج 8، ص 378.
جلد 10 - صفحه 42
است تا امام جمعه مردم را به عبادت و اطاعت ترغيب كند و از گناه و معصيت پرهيز دهد و آنان را از آنچه در اطراف آنها روى مىدهد و از آنچه برايشان مفيد و يا مضّر است، آگاه كند.
«و يخبرهم بما ورد عليهم من الآفاق و من الاهوال التى لهم فيها المضرة و المنفعة» «1»
8. امام جمعه، مردم را از آنچه خداوند به آن امر كرده و آنچه از آن نهى فرموده و آنچه مايهى صلاح و فساد آنان است، آگاه سازد و آنان را تعليم دهد. «ان يعلمهم من امره و نهيه ما فيه الصلاح و الفساد» «2»
پیام ها
1- براى دعوت مردم به عبادت بايد بسترسازى كرد. (در ابتداى سوره قبل از دستور به شركت در نماز جمعه، سخن از تسبيح موجودات است.) يُسَبِّحُ لِلَّهِ ... فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ
2- براى دعوت مردم، آنان را با احترام و نام نيك ياد كنيم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»
3- حضور در نماز جمعه، نشانه ايمان است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ ...
4- نماز، مايهى ذكر خدا است. إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ ... فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ
5- براى حضور در نماز جمعه، شتاب كنيد. «لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا»
6- براى حضور در نماز جمعه، بايد موانع موجود را برطرف كرد. «وَ ذَرُوا الْبَيْعَ» (رها كردن كسب و كار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه كارها را بايد در هنگام نماز، رها كرد و در نماز جمعه حضور يافت.)
7- خداوند كه فرمان ترك تجارت مىدهد، آن را با وعدههاى حق جبران مىكند.
«ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
8- نشانه علم واقعى، انتخاب بهترينها در هر زمان است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
«1». بحارالانوار، ج 89، ص 201.
«2». وسائل الشيعه، ج 5، ص 40.
جلد 10 - صفحه 43
9- در تربيت دينى، هم تشويق لازم است، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»
هم فرمان لازم است، «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ»
هم نهى لازم است، «ذَرُوا الْبَيْعَ»
هم استدلال لازم است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9»
بعد از ذكر احوال اهل كتاب و بيان عناد و طغيان آنان، امر فرمايد اهل ايمان را به طاعت و عبادت كه سرمايه وصول است به نعم اخرويه، و نهى ايشان مىنمايد از اشتغال به ارباح دنيويه فانيه:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و رسول،
جلد 13 - صفحه 169
إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ: زمانى كه ندا كرده شود، يعنى وقتى كه مؤذن بانگ نماز گويد براى نماز، مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ: از روز جمعه، يعنى روز جمعه كه مؤذن بانگ نماز گويد، فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ: پس بشتابيد به سوى ياد كردن خدا كه نماز است، يا خطبه كه متضمن حمد و موعظه است، وَ ذَرُوا الْبَيْعَ: و واگذاريد خريد و فروش را، ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ: اين سعى و ترك بيع، بهتر است مر شما را از معامله، زيرا اين سعى منتج منافع باقيه است، و بيع مثمر فايده فانيه، إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد كه مىدانيد منافع امور و مضار آن را، و مصالح نفسهاى خود و مفاسد آن را.
تبصره: در اين آيه چند مطلب است:
1- تأسيس نماز جمعه- چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قصد هجرت به مدينه نمود، در موضع قبا فرود آمد روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول، و آنجا براى بنى عمرو بن عوف مسجدى بنا نمود. و تا روز پنجشنبه توقف، و صبح روز جمعه متوجه مدينه شد. چون به وادى بنى سالم بن عوف رسيد، وقت نماز جمعه شد، بفرمود تا صورت مسجدى ساختند و آنجا خطبه بخواند و نماز جمعه گزارد؛ به جهت اين، خطبه شرط نماز جمعه شد. و در زمان پيغمبر و حضور امام عليه السّلام، نماز جمعه واجب است، و در غيبت امام عصر، ما بين علما اختلاف است: وجوب، حرام، جواز (احكام و بيان و شرايط آن رجوع به مسائل عمليه مجتهد حى اعلم است).
مطلب 2- فضيلت روز جمعه- 1- كتاب ابى محمد جعفر بن احمد بن على قمى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمايد از روز جمعه، پس حضرت گريستند بعد فرمودند: سؤال نمودى از روز جمعه، ناميدهاند آن را ملائكه در آسمان يوم المزيد؛ روز جمعه روزى است كه: 1- خلق فرمود در آن آدم عليه السّلام را.
2- روزى است كه نفخ روح در آدم شد.
3- روزى است [كه] ساكن فرمود خدا آدم را در بهشت.
جلد 13 - صفحه 170
4- روزى است كه سجده نمودند ملائكه، آدم عليه السّلام را.
5- روزى است كه جمع فرمود خدا آدم و حوا را با هم.
6- روزى است كه آتش را خدا بر حضرت ابراهيم عليه السّلام سرد و سلامت نمود.
7- روزى است كه دعاى يعقوب عليه السّلام را مستجاب فرمود.
8- روزى است كه كشف فرمود خدا بلا را از ايوب عليه السّلام.
9- روزى است كه فدا شد اسماعيل عليه السّلام به ذبح عظيم.
10- روزى است كه خلق فرمود خدا آسمان و زمين و آنچه ميان آنهاست.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بدرستى كه خدا اختيار فرمود جمعه را، پس قرار داد روز آن را عيد، و اختيار فرمود شب آن را و قرار داد آن را عيد؛ و از فضل جمعه اينست كه سؤال نشود خدا روز جمعه، مگر آنكه اجابت فرمايد. و اگر مستحق شوند قومى عذاب الهى را، پس مصادف روز يا شب جمعه شود، بازگرداند خدا عذاب را از ايشان. شب جمعه، افضل شبها، و روز آن افضل روزها، مزيد طاعت و معصيت در جمعه:
مطلب 3- قال الصادق عليه السّلام: اجتنبوا المعاصى ليلة الجمعة فانّ السّيّئة و الحسنة مضاعفه و من ترك معصية اللّه ليلة الجمعة غفر اللّه كلّما سلف فيه، و قيل له استأنف العمل، و من بارز اللّه ليلة الجمعة بمعصيته اخذه اللّه بكلّ ما عمل فى عمره و ضاعف عليه العذاب بهذه المعصية فاذا كان ليلة الجمعة رفعت حيتان البحر رءوسها و دوابّ البرارى ثمّ نادت بصوت زلق: ربّنا لا تعذّبنا بذنب الآدميّين.
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: اجتناب كنيد گناهان را شب جمعه، پس بدرستى كه عمل بد و نيك در آن هنگام دو برابر است، و هر كه ترك كند معصيت خدا را شب جمعه، مىآمرزد خدا آنچه كرده، و گفته شود به او: عمل را از سر گير؛ و هر كه مبارزه كند خدا را شب جمعه به معصيت او، مؤاخذه
جلد 13 - صفحه 171
فرمايد او را به تمام آنچه بجا آورده در عمرش، و مضاعف كند بر او عذاب را به اين معصيت. پس زمانى كه شب جمعه شود، بردارند ماهيان دريا و جنبندههاى صحرا، سر خود را و ندا كنند به صداى لغزاننده: پروردگارا عذاب نفرما ما را به گناه آدميان.
مطلب 4- سنن روز جمعه- حضرت رضا عليه السّلام فرمايد: بر شما باد به سنن روز جمعه، و آن هفت چيز است: 1- اتيان نساء. 2 و 3- شستن سر و محاسن به خطمى- 4- گرفتن شارب. 5- چيدن ناخن. 6- تغيير لباس. 7- مس طيب.
و غسل روز جمعه از مستحبات اكيده است. و ادعيه بسيار در شب و روز جمعه وارد شده از جمله: دعاى كميل در شب جمعه، و دعاى ندبه و سمات روز جمعه و غير آن.
تتمه: روز جمعه، سيّد الايّام، و عيد مسلمانان، و خيلى عظمت دارد در پيشگاه الهى، و در تعظيم آن امر شده به ذكر و دعا و صلوات.
از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه سلمان رضوان اللّه عليه مرور كرد به مقابر روز جمعه. پس ايستاد و گفت: السّلام عليكم يا اهل الديار فنعم دار قوم مؤمنين. اى اهل جمع، آيا دانستيد اينكه امروز روز جمعه است.
برگشت. پس چون به رختخواب رفت، شخصى در خوابش آمد، گفت: يا ابا عبد اللّه بدرستى كه آمدى ما را و سلام نمودى بر ما، پس رد سلام نموديم. و گفتى به ما اى اهل ديار آيا دانستيد امروز جمعه است، ما مىدانيم آنچه طيور در روز جمعه تسبيح كنند، مىگويند: سبّوح قدّوس ربّ الملئكة و الرّوح. سبقت دارد. رحمت تو بر غضب تو، نشناخت عظمت تو را هر كه سوگند خورد به نام تو دروغ. «1»
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 286.
جلد 13 - صفحه 172
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «6» وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ «7» قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «9» فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «10»
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ «11»
ترجمه
بگو اى كسانيكه يهودى شديد اگر گمان ميكنيد كه شما دوستان
جلد 5 صفحه 203
خدائيد بدون ساير مردم پس آرزو كنيد مرگ را اگر هستيد راستگويان
و آرزو نميكنند آنرا هرگز بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان و خدا دانا است به ستمكاران
بگو همانا مرگى كه ميگريزيد از آن پس همانا آن ملاقات كننده شما است پس بازگردانيده ميشويد بسوى داناى پنهان و آشكار پس خبر ميدهد شما را بآنچه بوديد كه عمل ميكرديد
اى كسانيكه ايمان آورديد چون ندا شود براى نماز در روز جمعه پس بشتابيد بسوى ذكر خدا و واگذاريد خريد و فروش را اين بهتر است براى شما اگر هستيد كه ميدانيد
پس چون بجا آورده شود نماز پس پراكنده شويد در زمين و طلب كنيد از فضل خدا و ياد كنيد خدا را بسيار شايد كه شما رستگار شويد
و چون بهبينند مال التّجاره يا ساز و نوائى را پراكنده شوند و بروند بسوى آن و واگذارند تو را ايستاده بگو آنچه نزد خدا است بهتر است از ساز و نوا و از مال التجاره و خدا بهترين روزى دهندگان است.
تفسير
گفتهاند يهود مدّعى بودند كه ما اولياء خدا و دوستان اوئيم نه غير ما و خداوند بمناسبت ذكر آنها بمثل در آيات سابقه به پيغمبر خود خطاب فرموده كه بآنها بفرمايد اگر راست ميگوئيد اولياء خدا منحصر بشما است آرزو و طلب مرگ كنيد چون دوست طالب ملاقات دوست است و لابد حال شما بعد از مرگ بهتر از زمان زندگى است ولى آنها بهيچ وجه چنين طلبى نخواهند نمود چون خودشان ميدانند چه اعمال ناشايستهاى داشتهاند و مستحق عقابند و خدا هم ميداند كه آنها ستم نمودند بر خود بمعصيت و بر پيغمبر خاتم بانكار حق او با آنكه ديده و شنيده بودند اوصاف او را در تورية و غيرها و خدا از ستمكاران نميگذرد و بجزاى اعمالشان خواهد رسانيد ولى تحقيق حقّ و منقول از امام عليه السّلام همانستكه در سوره بقره ذيل آيه قل ان كانت لكم الدّار الآخرة گذشت و تكرار نميشود و چون معلوم شد تنفّر آنها از مرگ بترك طلب و تمنّا پيغمبر اكرم بايد بآنها تذكّر دهد كه همان مرگى كه از آن فرار ميكنيد و ميترسيد كه از خدا طلب كنيد مبادا بشما برسد البتّه بملاقات شما خواهد آمد در وقت مقدّر و بعد از آن در پيشگاه كسيكه عالم است به اعمال نهانى و آشكار شما حاضر كرده ميشويد پس
جلد 5 صفحه 204
او يادآورى ميكند شما را و پاداش آنرا از خير و شرّ خواهد داد و خداوند بعد از ملامت يهود بر عقائد و اعمال ناشايسته اهل ايمان را مخاطب قرار داده و مأمور فرموده به بهترين اعمال كه نماز است خصوصا نماز جمعه كه افضل افراد آنست باين تقريب كه چون نداى مؤذن براى نماز كه آن نماز در روز جمعه است بلند شود سعى نمائيد كه زودتر خود را بآن برسانيد كه ياد خدا و توجّه باو اعظم عبادات بنده است و البته هيچ امريرا از بيع و شرى و كارهاى ديگر نبايد مانع آن قرار داد چون حضور در نماز جمعه بهتر است براى شما از كارهاى ديگر و اگر شما بدانيد مصالح و مفاسد امور را ميدانيد كه آن بهتر است از هر كار و آداب و شرايط نماز جمعه و حكم آن از وجوب عينى يا تخييرى يا استحباب يا حرمت در زمان غيبت امام عليه السّلام موكول بكتب فقهيّه و رسائل عمليّه است و چون از نماز فراغت پيدا شود نهى از بيع و شرى و اقدام بامور ديگر برداشته ميشود و لذا خداوند تجويز فرموده بصيغه امر متفرّق شدن اهل ايمان را در هر جا باشند براى طلب روزى و ساير اعمال و البته اشتغال بأعمال عبادى و ذكر خدا در چنين روز شريفى كه ثواب اعمال بندگان بر حسب نقل از ائمه اطهار مضاعف است موجب رستگارى است و راجع بآيه اخيره آنچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود آنستكه در يكى از روزهاى جمعه وقتى كه اذان نماز گفته شده بود و مردم براى اداء فريضه در مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مجتمع شده بودند و آنحضرت ايستاده در منبر مشغول خطبه خواندن بود چون در نماز جمعه دو خطبه قبل از نماز كه دو ركعت است واجب ميباشد كاروانى كه حامل مال التجاره و ارزاق عمومى بود وارد مدينه شد و از مقابل مسجد گذشت با آنكه در جلو آن جمعى مشغول بساز زدن بودند يا ناى و نوائى داشتند لذا اصحاب از استماع خطبه منصرف شده براى تماشا يا معامله بيرون رفتند و بروايت جابر بن عبد اللّه دوازده نفر بيشتر باقى نماندند و حضرت از اين پيش آمد متأثر گرديد و اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر ملامت آنها براى اقبالشان بتجارت و صوت لهوى و اعراضشان از نفع اخروى و حفظ احترام كلام خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنكه ثواب الهى بمراتب برتر و بهتر بود براى آنها و هر كس
جلد 5 صفحه 205
از استماع صوت لهوى و انتفاع از متاع دنيوى و ظاهرا عمده اقبال آنها بمال- التجاره بوده چون بضيق معاش مبتلا بودند لذا از اقبال آنها به آندو كه در خارج متّحد و يك واقعه بوده به انفضّوا اليها كه مشتمل بر ضمير مفرد مؤنّث و مناسب با تجارت است تعبير شده و در ذيل آيه فرموده خدا بهترين روزى دهندگان است پس بايد باو توكّل نمود و روزى را از او خواست نه آنكه مرتكب چنين بىادبى شد براى تحصيل روزى يا طلب ازدياد آن و در بعضى از روايات است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قسم ياد فرمود كه اگر همه رفته بودند همانجا بآتش غضب الهى ميسوختند و نكته تقديم تجارت بر لهو اولا و تأخير آن ثانيا شايد اشاره به اتّحاد واقعه باشد و شايد ملاحظه ترقّى در تقبيح عمل آنها و در خيريّت ثواب الهى شده باشد و اللّه اعلم در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه واجب است بر هر مؤمنى كه از ما پيروى مينمايد آنكه بخواند در شب جمعه سوره جمعه و سبّح اسم ربّك الاعلى را در نماز خود و در نماز ظهر سوره جمعه و منافقين را و چون چنين كند پس گويا عمل نموده بعمل پيغمبر خدا و ثواب و جزاى او بر خدا بهشت است وفقنا اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 206
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا إِلي ذِكرِ اللّهِ وَ ذَرُوا البَيعَ ذلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمُونَ «9»
اي كساني که ايمان آوردهايد زماني که ندا داده شد از براي نماز از روز جمعه پس سعي كنيد يعني تعجيل كنيد بسوي ذكر خدا يعني به سرعت برويد که درك نماز جمعه را بكنيد و خود را مهيا كنيد براي نماز جمعه و خريد و فروش را واگذاريد اينکه براي شما بهتر است اگر بوده باشيد که بدانيد.
(مسألة): نماز جمعه يكي از واجبات مهمه شرع که در روز جمعه بدل از نماز ظهر واجب است نماز جمعه لكن وجوب آن مشروط بشرائط است بلكه جواز آن مثل اينكه بر نساء و مسافر و مرضي و أعمي و أعرج واجب نيست بلكه بر بعض آنها جايز نيست و مكان معيني دارد که بايد سعي كرد بآن مكان، و بايد يك فرسخ فاصله باشد بين دو اقامه جماعت، و در باب اينكه اقامه آن مشروط است بحضور امام و بسط يد امام و بايد اقامه آن را امام كند يا كسي که منصوب از قبل امام باشد، يا مشروط نيست و در دوره غيبت امام واجب است يا جايز ميان علماء شيعه اختلاف بزرگي است بعضي قائل بوجوب عيني شدند که اگر مجتهد جامع الشرائط اقامه كرد واجب است بدل از ظهر صلوة جمعة، بعضي قائلند بوجوب تخييري بين جمعه و ظهر آنهم مستحبّ است اختيار جمعه، بعضي تخيير مطلق قائل هستند، بعضي جمع بين ظهر و جمعه گفتند، بعضي قائل بعدم جواز آن در دوره غيبت گفتند، و حق در نظر ما وفقا لجماعة من المحققين قول اخير است و اينکه صلوة جمعه از مختصات امام و من نصبه است و شواهد بسياري بر اينکه دعوي داريم. اما آيه شريفه که ميفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ دلالت ندارد زيرا ميفرمايد:
وقتي که اقامه شد اما كي اقامه كند ساكت است.
جلد 17 - صفحه 13
و اما اخبار دارد:
«ان کان مع الامام فركعتان و الا فاربع ركعات»
که ظهر باشد.
و اما بسياري از علماء از اول زمان غيبت الي زمان حاضر در دوره عمر خود يك نماز جمعه نكردند و اگر واجب عيني بود يا افضل از ظهر حاضر ميشدند بر اقامه جمعه و نيز در ميان مسلمين عامه و خاصه اينکه منصب را خاص خليفه ميدانند چنانچه سلاطين عامه تعيين ميكردند و نصب مينمودند براي صلوة جمعه و اينکه در سلاطين شيعه هم جريان داشته که بايد امام جمعه از قبل آنها باشد، و نيز اگر واجب عيني يا افضل از ظهر بود بايد تمام افراد از علماء و مسلمين حاضر شوند براي اقامه جمعه فقط آنچه مشاهده ميشود و مرسوم بود عده معدودي به جماعت حاضر ميشوند و ميشدند، و اما تخيير آيه شريفه نص در خلاف آن است، و معلوم در شريعت که يا نماز جمعه است فقط يا ظهر، و اما جمع بين هر دو از باب احتياط و بي فتوايي است و حقير رسالهاي در اينکه باب نوشتهام. بنا بر اينکه لزوم ندارد مسائل نماز جمعه را بيان كرد با اينكه مسأله فقهي است مربوط به تفسير نيست ما بايد شرح آيه شريفه را بيان كنيم.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خطاب به مؤمنين است و لو در احكام اسلام تمام مكلفين سر تا سر دنيا مشترك هستند لكن چون شرط صحت كليه عبادات ايمان است لذا خطاب به اهل ايمان فرموده.
إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ بعضي گفتند: اذان است، بعضي گفتند: اعلام باين که نماز جمعه اقامه ميشود.
فَاسعَوا إِلي ذِكرِ اللّهِ ذكر الهي همان نماز جمعه است اشاره باين که سرعت كنيد که درك كنيد خطبه صلوة جمعه را، و سرعت به سوي امر خير را سعي ميگويند و بسوي امر شر را عجله مينامند، و بعضي گفتند: مراد از سعي تحصيل مقدمات است از تقليم اظفار و اخذ شارب و غسل جمعه و تطهير و استعمال طيب و لبس لباس فاخر و امثال اينها لكن معني اول اظهر است زيرا تحصيل اينکه مقدمات بايد قبل از نداء صلاة جمعه باشد و مراد اينكه پس از نداء سعي كنيد يعني ديگر بخود نپردازيد تا نداء آمد حركت كنيد، و معني اينکه نيست که عدو كنيد که منافي با سكينه و وقار است.
جلد 17 - صفحه 14
وَ ذَرُوا البَيعَ ذكر بيع از باب مصداق است بلكه مراد اشتغال بامور دنيوي و منافع شخصي و معاملات و خريد و فروش و امثال اينها نداشته باشيد آنها را رها كنيد که از فيض صلوة محروم نشويد.
ذلِكُم خَيرٌ لَكُم البته درك امر واجب بالاخص نماز آنهم نماز جمعه که وقتش مضيق است و از دست ميرود چه نسبت دارد باشتغالات به منافع و امور دنيوي.
إِن كُنتُم تَعلَمُونَ امروز منافع شخصيه و لذائذ دنيويه در نظر جامعه اهم از تمام واجبات شرعيه است از تحصيل علم بمعارف الهيه و مسائل شرعيه و احكام دينيه و واجبات اسلاميه و فوائد اخرويه و تمام اينها از روي جهالت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 9)
شأن نزول:
در شأن نزول این آیه و سه آیه بعد یا خصوص آخرین آیه این سوره روایات مختلفی نقل شده و همه آنها از این معنی خبر میدهد که در یکی از سالها که مردم مدینه گرفتار خشکسالی و گرسنگی و افزایش نرخ اجناس شده بودند «دحیه» با کاروانی از شام فرا رسید و با خود مواد غذائی آورده بود، در حالی که روز جمعه بود و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مشغول خطبه نماز جمعه بود.
طبق معمول برای اعلام ورود کاروان طبل زدند و حتی بعضی دیگر آلات موسیقی را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار رساندند، در این هنگام مسلمانانی که در مسجد برای نماز اجتماع کرده بودند خطبه را رها کرده و برای تأمین نیازهای خود به سوی بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند- آیه نازل شد و آنها را سخت مذمّت کرد.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «اگر این گروه اندک هم میرفتند از آسمان سنگ بر آنها میبارید.»
تفسیر:
بزرگترین اجتماع عبادی- سیاسی هفته در آیات گذشته بحثهای فشردهای پیرامون توحید و نبوت و معاد، و نیز مذمت یهود دنیا پرست آمده بود در اینجا به گفتگو پیرامون یکی از مهمترین وظائف اسلامی که در تقویت پایههای ایمان تأثیر فوق العاده دارد، و از یک نظر
ج5، ص183
هدف اصلی سوره را تشکیل میدهد، یعنی نماز جمعه و بعضی از احکام آن میپردازد.
نخست همه مسلمانان را مخاطب قرار داده، میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته میشود به سوی ذکر خدا (خطبه و نماز) بشتابید و خرید و فروش را رها کنید، این برای شما بهتر است اگر میدانستید» (یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون).
به این ترتیب هنگامی که صدای اذان نماز جمعه بلند میشود مردم موظفند کسب و کار را رها کرده به سوی نماز که مهمترین یاد خداست بشتابند.
البته ترک خرید و فروش مفهوم وسیعی دارد که هر کار مزاحمی را شامل میشود.
منظور از «ذکر اللّه» در درجه اول «نماز» است، ولی میدانیم خطبههای نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خداست، در حقیقت بخشی از نماز جمعه است، بنابر این باید برای شرکت در آن نیز تسریع کرد.
نکات آیه
۱ - شرکت در نماز جمعه، توصیه خداوند به مؤمنان (یأیّها الذین ءامنوا ... فاسعوا إلى ذکر اللّه)
۲ - اذان، از آداب برپایى نماز جمعه (إذا نودى للصلوة من یوم الجمعة) ندا براى نماز، همان اذان است.
۳ - نماز جمعه، «ذکر اللّه» است. (فاسعوا إلى ذکر اللّه) مفسران «ذکر اللّه» را به دو معنا تفسیر کرده اند: الف) مراد از «ذکر اللّه» نماز جمعه است ب) مراد از آن خطبه هاى نماز جمعه است. برداشت یاد شده بر پایه تفسیر اول است.
۴ - یاد خداوند، فلسفه و روح نماز جمعه است. (إذا نودى للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه) آمدن تعبیر «ذکر اللّه» درباره نماز جمعه، مى تواند اشاره به حقیقت یاد شده باشد.
۵ - مؤمنان، وظیفه دار جدیت و تلاش براى شرکت در نماز جمعه (فاسعوا إلى ذکر اللّه)
۶ - تلاش و جدیت براى درک خطبه هاى نماز جمعه و اهمیت دادن به آن، توصیه خداوند به مؤمنان (فاسعوا إلى ذکر اللّه) در صورتى که مراد از «ذکر اللّه» در آیه شریفه خطبه هاى نماز جمعه باشد; براشت بالا استفاده مى شود.
۷ - تعطیل کردن خرید و فروش و هر عملى که مانع شرکت در نماز جمعه مى شود، فرمان الهى به مؤمنان (یأیّها الذین ءامنوا ... و ذروا البیع) مراد از «ذروا البیع» - با توجه به دعوت مردم به شرکت در نماز جمعه - تنها رها کردن خرید و فروش نیست; بلکه ذکر خرید و فروش، از باب ذکر بارزترین مصداقى است که مانع شرکت در نماز جمعه مى شود. بر این اساس هر عملى که مانع شرکت در نماز جمعه شود، باید ترک گردد.
۸ - شرکت در نماز جمعه و پرداختن به ذکر خدا، بسى ارزشمندتر از کسب مال و سایر منافع دنیوى (فاسعوا إلى ذکر اللّه و ذروا البیع ذلکم خیر لکم)
۹ - فریضه نماز جمعه و رها کردن داد و ستد به هنگام اقامه آن، در جهت تأمین مصالح و منافع خود مؤمنان است. (إذا نودى للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه... ذلکم خیر لکم)
۱۰ - جهل و ناآگاهى، مایه دلخوش شدن انسان به مظاهر زندگى دنیایى و بى توجهى به ذکر خدا و عبادت او و مصالح نهفته در آن (ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۱ - کسب ارزش هاى واقعى، در پرتو دانش و آگاهى میسّر است. (ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۲ - تکالیف و توصیه هاى الهى، در جهت تأمین منافع و مصالح واقعى انسان ها است. (ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون)
۱۳ - خرید و فروش و کسب و کار، پیش از اعلام نماز جمعه جایز است. (إذا نودى للصلوة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه و ذروا البیع)
روایات و احادیث
۱۴ - «عن جابر بن یزید عن أبى جعفر(ع) قال: قلت له قول اللّه عزّوجلّ: «فاسعوا إلى ذکر اللّه» قال: اعملوا و عجلّوا فإنّه یوم مضیق على المسلمین فیه;[۱] جابربن یزید گوید: به امام باقر(ع) گفتم: مراد از (سخن) خداوند عزّوجلّ «فاسعوا إلى ذکراللّه» چیست؟ فرمود: اعمال جمعه را با عجله انجام دهید [تا به نماز جمعه برسید] زیرا روز جمعه، [وقت ]براى مسلمانان تنگ است [و اعمال مستحبّه زیاد است]».
۱۵ - «عن علىّ انّه سئل عن قول اللّه [تعالى ]«یا أیّها الذین آمنوا إذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه» قال: لیس السعى الإشتداد;[۲] از امام على(ع) درباره سخن خداوند تعالى «یا أیّها الذین آمنوا إذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه» سؤال شد، آن حضرت فرمود: مراد از «سعى» شدت در راه رفتن (دویدن) نیست».
۱۶ - «قال رسول اللّه(ص) حرمت التجارة یوم الجمعة ما بین الأذان الأوّل إلى الإقامة إلى انصراف الإمام لأنّ اللّه یقول: «یا أیّها الذین آمنوا إذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه و ذروا البیع;[۳] از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: ما بین اذان اول تا اقامه و انصراف امام از آن، تجارت حرام است; زیرا خداى تعالى مى فرماید: یا أیّها الذین آمنوا إذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر اللّه و ذروا البیع».
۱۷ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «یا أیّها الذین آمنوا ... فاسعوا إلى ذکر اللّه...» قال: اسعوا أى امضوا و یقال: اسعوا اعملوا لها و هو قصّ الشارب و نتف الإبط و تقلیم الأظفار و الغسل و لبس أفضل ثیابک و تطیب للجمعة فهو السعى;[۴] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند، «فاسعوا إلى ذکراللّه...» روایت شده که «اسعوا» به معناى «امضوا» است; یعنى، بروید و گفته مى شود «اسعوا اعملوا لها»; یعنى، بکوشید تا براى آنها اعمالى انجام دهید و آن اعمال کوتاه کردن موى شارب و ازاله مو از زیر بغل، گرفتن ناخن، غسل، پوشیدن بهترین پیراهن ها و خوشبو کردن براى نماز جمعه است. پس این اعمال سعى است».
موضوعات مرتبط
- احکام :۲، ۱۳ فلسفه احکام ۲، ۱۲ ۱۳
- ارزشها: ارزشهاى اخروى ۸; زمینه ارزشها ۱۱
- انسان: زمینه مصالح انسان ۱۲
- بیع: احکام بیع ۱۳; بیع حرام ۱۶
- جهل: آثار جهل ۱۰
- خدا: اوامر خدا ۷; توصیه هاى خدا ۱، ۶، ۱۲
- دنیاطلبى: زمینه دنیاطلبى ۱۰
- ذکر: ارزش ذکر خدا ۸; ذکر خدا ۳; زمینه ذکر خدا ۴
- عبادت: زمینه ترک عبادت ۱۰
- علم: آثار علم ۱۱
- غفلت: زمینه غفلت از خدا ۱۰
- کسب: ارزش کسب ۸
- مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۵; توصیه به مؤمنان ۱، ۶; مصالح مؤمنان ۹
- مصالح: مصالح عمومى ۹
- نماز جمعه: آداب نماز جمعه ۱۵، ۱۷; احکام نماز جمعه ۲، ۷، ۱۳; اذان نماز جمعه۲; ارزش نماز جمعه ۸; اهمیت استماع خطبه هاى نماز جمعه ۶; اهمیت تلاش براى نماز جمعه ۶; اهمیت نماز جمعه ۱، ۳، ۹; بیع هنگام نماز جمعه ۱۳، ۱۶; ترک بیع هنگام نماز جمعه ۷، ۹; تلاش براى نماز جمعه ۵، ۱۷; شرکت در نماز جمعه ۵; عجله براى نماز جمعه۱۴، ۱۵; فلسفه نماز جمعه ۴