الواقعة ١٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]] | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link84 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link84 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ «10» أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ «11» فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ «14» | |||
(گروه سوم) پيشگامانى (در خيرات هستند كه در گرفتن پاداش نيز)، پيشگامند. | |||
آنان مقرّبان درگاه خداوند هستند. در باغهاى پرنعمت خواهند بود. (آنان) گروه زيادى از پيشينيان (و امّتهاى قبل) خواهند بود و گروه كمى از متاخّرين. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» | |||
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ: گروهى بسيارند از پيشينيان، يعنى از امم انبياى گذشته از آدم عليه السّلام تا حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «1» لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ «2» خافِضَةٌ رافِعَةٌ «3» إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا «4» | |||
وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا «5» فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا «6» وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ «8» وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ «9» | |||
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ «10» أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ «11» فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ «14» | |||
عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ «15» مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ «16» | |||
ترجمه | |||
وقتى واقع شود واقعه قيامت | |||
كه نيست در وقوعش هيچ دروغ و خلافى | |||
آن پست گرداننده است و بلند گرداننده | |||
وقتى كه حركت داده شود زمين حركت دادنى سخت | |||
و خورد و نرم كرده شوند كوهها نرم شدنى | |||
پس بگردند غبارى پراكنده | |||
و باشيد شما دستههاى سهگانه | |||
پس ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست | |||
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ | |||
و پيشى گرفتگان بايمان كه پيشىگيرندگان ببهشتند | |||
آن گروه مقرّبان درگاه خدا | |||
در باغهاى پر نعمتند | |||
گروهى از پيشينيان | |||
و كمى از امّت آخر الزّمان | |||
قرار دارند بر تختهائى زربفت مكلّل بجواهر | |||
تكيهزنندگانند بر آنها روى بروى يكديگر. | |||
تفسير | |||
يكى از اسماء قيامت واقعه است و بآن ناميده شده براى تحقّق وقوع آن و شدّت اهوالش و آن صدق و حق و واقع است نيست راجع بوقوعش و براى آمدنش در خارج دروغ و خلاف واقعى چون هر كه از آن خبر داده پيغمبر يا امام يا يكى از نوّاب ايشان يا مردم عادى همه راست گفتهاند و در صافى كاذبه را بنفس كاذبه تفسير فرموده و بعضى از مفسّرين هم گفتهاند مراد آنستكه وقتى قيامت ظاهر شود ديگر كسى منكر آن نميشود و تكذيب نميكند اخبار از آنرا چنانچه فعلا بعضى ميكنند ولى ظاهرا كاذبه مانند عاقبة و عافية مصدر است و بمعناى مكذّب نيآمده مگر آنكه گفته شود آنروز ديگر دروغ گوئى نيست كه تكذيب كند قيامت را و | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 126 | |||
اين خالى از تكلّف نيست و بهتر همانست كه قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنست كه قيامت حق است يعنى دروغ نيست و در هر حال آنروز دشمنان خدا ذليل و بجهنم ميروند و دوستان خدا عزيز و ببهشت ميروند چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در خصال از امام سجاد عليه السّلام بآن تصريح و تسجيل شده و حاصل كلام آنستكه وقتى قيامت برپا شود كه مسلّما خواهد شد بعضى از مقام خود تنزّل و بعضى ترقى مينمايند و آن وقتى است كه زمين حركت داده شود حركت شديدى و قمّى ره نقل فرموده كه كوفته شود بعضى از آن بر بعضى و ريز ريز و نرم شود كوهها مانند آرد نرم و نيز نقل فرموده كنده شود كوهها كنده شدنى پس غبارى شود پراكنده در آسمان و هباء ذراتى است كه ديده ميشود وقتى از روزنه داخل ميشود با شعاع آفتاب خلاصه آنكه در آن روز اوضاع زمين دگرگون و اجزاء آن متفرّق و نابود خواهد شد و مردم در محشر حاضر ميگردند و آنها منقسم بسه قسم ميشوند يكدسته اصحاب يمين خوانده شده و ظاهرا آنها مردم پاك طينتى هستند كه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحهاند و خير آنها بر شرّشان غالب است و مشمول رحمت و مغفرت الهى ميگردند و نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و يكدسته اصحاب شمالند و آنها مردم بد فطرتى هستند كه شرشان بر خيرشان غالب است اعمّ از كافر و منافق و مجرم كه بايد بجهنّم بروند و نامه اعمالشان بدست چپشان داده ميشود و يكدسته كسانى هستند كه سبقت گرفتند از سايرين بعلم و عمل و بايد سبقت گيرند از غير خودشان ببهشت و اينها اگر چه در واقع جزء دسته اوّلند كه سعداء هستند ولى براى رفعت مقام علم و سبقت در عمل پيشرو قافله جنّتند و اينجا خداوند آنها را از عوام اهل ايمان و عمل صالح مجزّى فرموده و بعنوان مقرّبون معرّفى و معنون نموده است و غير سعدا اشقيا ميباشند و لذا در سوره هود مردم منقسم بدو قسم شدهاند سعيد و شقى و ظاهرا ميمنه بمعناى يمن و سعادت و مشئمه بمعناى شومى و شقاوت است ولى چون عرب بدست راست فال نيك ميزند و بدست چپ فال بد ميمنه و مشئمه بمعناى دست راست و چپ استعمال شده و ميشود و اينجا محتمل است هر دو معنى مراد باشد و سؤال بكلمه ما براى اظهار تعجّب از خوبى و بدى حال آن دو دسته است و البته معلوم است | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 127 | |||
كه در سابقين هم اسبق وجود دارد و لذا در روايات معتبره سابقون بانبيا و ائمه و امير المؤمنين و شيعيان او و اصحاب يمين باهل ايمان و از آنها بآنان كه گناهى دارند و در موقف حساب حاضر ميشوند باختلاف اخبار و آثار تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون است و سابق امّت عيسى كه حبيب نجّار است و سابق امّت محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه على بن ابى طالب است و ظاهرا در اين روايات بيان افراد جليّه و خفيّه شده و مفسرين هم باختلاف در اين مقام اظهار نظر نمودهاند و تحقيق همانست كه بيان شد و البتّه مقرّبان درگاه الهى در اعلى درجات بهشتهاى پرنعمت جاى دارند و چون قسمت مهمّ ايندسته را انبياء عظام و اوصياء كرام آنها تشكيل ميدهند خداوند فرموده گروهى از پيشينيان و كمى از امّت پيغمبر آخر- الزمان و ايشان بر تختهائى كه با طلا تافته و بافته و بجواهر ترصيع يافته قرار و آرام دارند چنانچه مفسرين فرمودهاند و بنظر حقير محتمل است موضونه بمعناى مرتّبه باشد يعنى بنظم و ترتيب معيّنى چيده شده بر حسب مراتب و مقامات صاحبان آنها و مؤيّد اين معنى آنست كه فرموده تكيهزنندگانند بر آنها رو برويهم كه يكديگر را ببينند و از ملاقات و صحبت و انس با هم بهرهمند گردند چون معلوم ميشود كه طورى چيده شده كه رو بروى هم باشند نه پشت بهم- | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ كُنتُم أَزواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصحابُ المَيمَنَةِ ما أَصحابُ المَيمَنَةِ «8» وَ أَصحابُ المَشئَمَةِ ما أَصحابُ المَشئَمَةِ «9» وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ «10» أُولئِكَ المُقَرَّبُونَ «11» | |||
فِي جَنّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الآخِرِينَ «14» | |||
خطاب به تمام افراد انسان است که اينها سه دسته ميشوند امّا ملائكه يك دسته بيش نيستند و امّا طائفه جنّ دو دسته هستند مؤمن و كافر و امّا انسان سه دسته اصحاب ميمنه اصحاب يمين و اصحاب مشئمه اصحاب شمال و السابقون. | |||
پس يك دسته اصحاب ميمنه هستند و اصحاب ميمنه در سعادت و مقام و يك دسته اصحاب مشئمه هستند چه اصحاب مشئمه در شدّت و عذاب و يك دسته سابقون هستند سپس خداوند شرح حال هر سه را بيان ميفرمايد امّا سابقون ميفرمايد. | |||
جلد 16 - صفحه 395 | |||
سابقون معصومين هستند که هيچگونه آلودگي پيدا نكردند انبياء و رسل و اوصياء انبياء و بر طبق اينکه دعوي اخباري داريم بسيار مفصل و مبسوط و اما مفسرين بعضي گفتند سبقت به متابعت انبياء، بعضي گفتند سبقت به اطاعت الهي، بعضي گفتند سبقت به مثوبات الهي و تكرار كلمه و السابقون السابقون ممكن است دومي خبر اوّلي باشد يعني معصومين سبقت به مثوبات الهي و درجات عاليه دارند و ممكن است تأكيد باشد. | |||
أُولئِكَ المُقَرَّبُونَ قرب به جوار رحمت الهي و درجات فضيلت و مقامات عاليه دارند. | |||
فِي جَنّاتِ النَّعِيمِ در اعلي مراتب جنّات و متنعم به جميع نعم الهي که قرب و منزلت آنها بالاتر از جميع ما سوي اللّه از ملائكه حتي حمله عرش و جنّ و انس است. | |||
ثُلَّةٌ مِنَ الأَوَّلِينَ از آدم الي عيسي و اوصياء آنها تا زمان بعثت حضرت خاتم که گفتند صد و بيست و چهار هزار كم و بيش بودند. | |||
وَ قَلِيلٌ مِنَ الآخِرِينَ که منحصر به چهارده معصوم و بعض از اهل بيت و بستگان آنها که داراي مقام عصمت بودند سپس خداوند عناياتي که به اينکه سابقين عطا فرموده بيان ميفرمايد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 13)- این آیه به چگونگی تقسیم نفرات آنها در امم گذشته و این امت اشاره کرده، میگوید: «گروه زیادی (از آنها) از امتهای نخستینند» (ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۸
ترجمه
الواقعة ١٢ | آیه ١٣ | الواقعة ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ثُلَّةٌ»: جماعت زیاد. دسته فراوان. «الأَوَّلِینَ»: نخستین گروندگان به هر دینی از ادیان آسمانی، در روزها و سالهای اولیه دعوت هر پیغمبری، برای مثال: اصحاب و تابعین آئین اسلام (نگا: حدید / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ «10» أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ «11» فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ «14»
(گروه سوم) پيشگامانى (در خيرات هستند كه در گرفتن پاداش نيز)، پيشگامند.
آنان مقرّبان درگاه خداوند هستند. در باغهاى پرنعمت خواهند بود. (آنان) گروه زيادى از پيشينيان (و امّتهاى قبل) خواهند بود و گروه كمى از متاخّرين.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13»
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ: گروهى بسيارند از پيشينيان، يعنى از امم انبياى گذشته از آدم عليه السّلام تا حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «1» لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ «2» خافِضَةٌ رافِعَةٌ «3» إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا «4»
وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا «5» فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا «6» وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ «8» وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ «9»
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ «10» أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ «11» فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ «14»
عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ «15» مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ «16»
ترجمه
وقتى واقع شود واقعه قيامت
كه نيست در وقوعش هيچ دروغ و خلافى
آن پست گرداننده است و بلند گرداننده
وقتى كه حركت داده شود زمين حركت دادنى سخت
و خورد و نرم كرده شوند كوهها نرم شدنى
پس بگردند غبارى پراكنده
و باشيد شما دستههاى سهگانه
پس ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ
و پيشى گرفتگان بايمان كه پيشىگيرندگان ببهشتند
آن گروه مقرّبان درگاه خدا
در باغهاى پر نعمتند
گروهى از پيشينيان
و كمى از امّت آخر الزّمان
قرار دارند بر تختهائى زربفت مكلّل بجواهر
تكيهزنندگانند بر آنها روى بروى يكديگر.
تفسير
يكى از اسماء قيامت واقعه است و بآن ناميده شده براى تحقّق وقوع آن و شدّت اهوالش و آن صدق و حق و واقع است نيست راجع بوقوعش و براى آمدنش در خارج دروغ و خلاف واقعى چون هر كه از آن خبر داده پيغمبر يا امام يا يكى از نوّاب ايشان يا مردم عادى همه راست گفتهاند و در صافى كاذبه را بنفس كاذبه تفسير فرموده و بعضى از مفسّرين هم گفتهاند مراد آنستكه وقتى قيامت ظاهر شود ديگر كسى منكر آن نميشود و تكذيب نميكند اخبار از آنرا چنانچه فعلا بعضى ميكنند ولى ظاهرا كاذبه مانند عاقبة و عافية مصدر است و بمعناى مكذّب نيآمده مگر آنكه گفته شود آنروز ديگر دروغ گوئى نيست كه تكذيب كند قيامت را و
جلد 5 صفحه 126
اين خالى از تكلّف نيست و بهتر همانست كه قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنست كه قيامت حق است يعنى دروغ نيست و در هر حال آنروز دشمنان خدا ذليل و بجهنم ميروند و دوستان خدا عزيز و ببهشت ميروند چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در خصال از امام سجاد عليه السّلام بآن تصريح و تسجيل شده و حاصل كلام آنستكه وقتى قيامت برپا شود كه مسلّما خواهد شد بعضى از مقام خود تنزّل و بعضى ترقى مينمايند و آن وقتى است كه زمين حركت داده شود حركت شديدى و قمّى ره نقل فرموده كه كوفته شود بعضى از آن بر بعضى و ريز ريز و نرم شود كوهها مانند آرد نرم و نيز نقل فرموده كنده شود كوهها كنده شدنى پس غبارى شود پراكنده در آسمان و هباء ذراتى است كه ديده ميشود وقتى از روزنه داخل ميشود با شعاع آفتاب خلاصه آنكه در آن روز اوضاع زمين دگرگون و اجزاء آن متفرّق و نابود خواهد شد و مردم در محشر حاضر ميگردند و آنها منقسم بسه قسم ميشوند يكدسته اصحاب يمين خوانده شده و ظاهرا آنها مردم پاك طينتى هستند كه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحهاند و خير آنها بر شرّشان غالب است و مشمول رحمت و مغفرت الهى ميگردند و نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و يكدسته اصحاب شمالند و آنها مردم بد فطرتى هستند كه شرشان بر خيرشان غالب است اعمّ از كافر و منافق و مجرم كه بايد بجهنّم بروند و نامه اعمالشان بدست چپشان داده ميشود و يكدسته كسانى هستند كه سبقت گرفتند از سايرين بعلم و عمل و بايد سبقت گيرند از غير خودشان ببهشت و اينها اگر چه در واقع جزء دسته اوّلند كه سعداء هستند ولى براى رفعت مقام علم و سبقت در عمل پيشرو قافله جنّتند و اينجا خداوند آنها را از عوام اهل ايمان و عمل صالح مجزّى فرموده و بعنوان مقرّبون معرّفى و معنون نموده است و غير سعدا اشقيا ميباشند و لذا در سوره هود مردم منقسم بدو قسم شدهاند سعيد و شقى و ظاهرا ميمنه بمعناى يمن و سعادت و مشئمه بمعناى شومى و شقاوت است ولى چون عرب بدست راست فال نيك ميزند و بدست چپ فال بد ميمنه و مشئمه بمعناى دست راست و چپ استعمال شده و ميشود و اينجا محتمل است هر دو معنى مراد باشد و سؤال بكلمه ما براى اظهار تعجّب از خوبى و بدى حال آن دو دسته است و البته معلوم است
جلد 5 صفحه 127
كه در سابقين هم اسبق وجود دارد و لذا در روايات معتبره سابقون بانبيا و ائمه و امير المؤمنين و شيعيان او و اصحاب يمين باهل ايمان و از آنها بآنان كه گناهى دارند و در موقف حساب حاضر ميشوند باختلاف اخبار و آثار تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون است و سابق امّت عيسى كه حبيب نجّار است و سابق امّت محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه على بن ابى طالب است و ظاهرا در اين روايات بيان افراد جليّه و خفيّه شده و مفسرين هم باختلاف در اين مقام اظهار نظر نمودهاند و تحقيق همانست كه بيان شد و البتّه مقرّبان درگاه الهى در اعلى درجات بهشتهاى پرنعمت جاى دارند و چون قسمت مهمّ ايندسته را انبياء عظام و اوصياء كرام آنها تشكيل ميدهند خداوند فرموده گروهى از پيشينيان و كمى از امّت پيغمبر آخر- الزمان و ايشان بر تختهائى كه با طلا تافته و بافته و بجواهر ترصيع يافته قرار و آرام دارند چنانچه مفسرين فرمودهاند و بنظر حقير محتمل است موضونه بمعناى مرتّبه باشد يعنى بنظم و ترتيب معيّنى چيده شده بر حسب مراتب و مقامات صاحبان آنها و مؤيّد اين معنى آنست كه فرموده تكيهزنندگانند بر آنها رو برويهم كه يكديگر را ببينند و از ملاقات و صحبت و انس با هم بهرهمند گردند چون معلوم ميشود كه طورى چيده شده كه رو بروى هم باشند نه پشت بهم-
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كُنتُم أَزواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصحابُ المَيمَنَةِ ما أَصحابُ المَيمَنَةِ «8» وَ أَصحابُ المَشئَمَةِ ما أَصحابُ المَشئَمَةِ «9» وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ «10» أُولئِكَ المُقَرَّبُونَ «11»
فِي جَنّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الآخِرِينَ «14»
خطاب به تمام افراد انسان است که اينها سه دسته ميشوند امّا ملائكه يك دسته بيش نيستند و امّا طائفه جنّ دو دسته هستند مؤمن و كافر و امّا انسان سه دسته اصحاب ميمنه اصحاب يمين و اصحاب مشئمه اصحاب شمال و السابقون.
پس يك دسته اصحاب ميمنه هستند و اصحاب ميمنه در سعادت و مقام و يك دسته اصحاب مشئمه هستند چه اصحاب مشئمه در شدّت و عذاب و يك دسته سابقون هستند سپس خداوند شرح حال هر سه را بيان ميفرمايد امّا سابقون ميفرمايد.
جلد 16 - صفحه 395
سابقون معصومين هستند که هيچگونه آلودگي پيدا نكردند انبياء و رسل و اوصياء انبياء و بر طبق اينکه دعوي اخباري داريم بسيار مفصل و مبسوط و اما مفسرين بعضي گفتند سبقت به متابعت انبياء، بعضي گفتند سبقت به اطاعت الهي، بعضي گفتند سبقت به مثوبات الهي و تكرار كلمه و السابقون السابقون ممكن است دومي خبر اوّلي باشد يعني معصومين سبقت به مثوبات الهي و درجات عاليه دارند و ممكن است تأكيد باشد.
أُولئِكَ المُقَرَّبُونَ قرب به جوار رحمت الهي و درجات فضيلت و مقامات عاليه دارند.
فِي جَنّاتِ النَّعِيمِ در اعلي مراتب جنّات و متنعم به جميع نعم الهي که قرب و منزلت آنها بالاتر از جميع ما سوي اللّه از ملائكه حتي حمله عرش و جنّ و انس است.
ثُلَّةٌ مِنَ الأَوَّلِينَ از آدم الي عيسي و اوصياء آنها تا زمان بعثت حضرت خاتم که گفتند صد و بيست و چهار هزار كم و بيش بودند.
وَ قَلِيلٌ مِنَ الآخِرِينَ که منحصر به چهارده معصوم و بعض از اهل بيت و بستگان آنها که داراي مقام عصمت بودند سپس خداوند عناياتي که به اينکه سابقين عطا فرموده بيان ميفرمايد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 13)- این آیه به چگونگی تقسیم نفرات آنها در امم گذشته و این امت اشاره کرده، میگوید: «گروه زیادی (از آنها) از امتهای نخستینند» (ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ).
نکات آیه
۱ - وجود انسان هاى پیشتاز، در میان امت ها و جوامع پیشین (ثلّة من الأوّلین)
۲ - فراوانى پیشتازان (سابقون)، در امت ها و جوامع پیش از اسلام (ثلّة من الأوّلین) «ثلّة» در اصل به دسته اى از پشم گفته مى شود (مفردات راغب) و «ثلّة من الأوّلین» با توجه به آیه بعد (قلیل من الأخرین» به معناى دسته اى بزرگ از پیشینیان است.
۳ - پیشتاز شدن در راه خداوند، امرى سخت و دشوار است و در طول تاریخ تنها دسته اى اندک از عهده آن بر آمده اند. (و السبقون ... ثلّة من الأوّلین) پیشتازان امت هاى پیشین، گرچه در مقایسه با پیشتازان بعد داراى تعداد زیادترى هستند; لکن تعداد آنان نسبت به مردم دیگر اندک است و این مى رساند که رسیدن به مرتبه پیشتازى، بسى دشوار و سخت مى باشد.
روایات و احادیث
۴ - «عن جعفربن محمد(ع) فى قوله عزّوجلّ «ثلّة من الأوّلین»... قال: ...ابن آدم الذى قتله أخوه، و مؤمن آل فرعون و حبیب النجار...;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «ثلّة من الأوّلین»... روایت شده که آنان، فرزند مقتول آدم(ع) (هابیل) و مؤمن آل فرعون (حزقیل) و حبیب نجار... هستند».
موضوعات مرتبط
- آل فرعون: فضایل مؤمن آل فرعون ۴
- امتها: پیشگامان امتهاى پیشین ۱، ۴; کثرت پیشگامان امتهاى پیشین ۲
- پیشگامان: اقلیت پیشگامان ۳
- پیشگامى: سختى پیشگامى ۳
- حبیب نجار: فضایل حبیب نجار ۴
- هابیل: فضایل هابیل ۴
منابع
- ↑ تأویل الأیات الظاهرة، ص ۶۲۱; بحارالأنوار، ج ۳۵، ص ۳۳۳، ح ۷.