مريم ٧٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس میرهانیم آنان را که پرهیزکاری کردند و بگذرایم ستمگران را در آن به زانو درآیندگان | |-|معزی=پس میرهانیم آنان را که پرهیزکاری کردند و بگذرایم ستمگران را در آن به زانو درآیندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = | {{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::72|٧٢]] | قبلی = مريم ٧١ | بعدی = مريم ٧٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نَذَرُ»: رها میسازیم. «جِثِیّاً»: (نگا: مریم / ). | «نَذَرُ»: رها میسازیم. «جِثِیّاً»: (نگا: مریم / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۳
ترجمه
مريم ٧١ | آیه ٧٢ | مريم ٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَذَرُ»: رها میسازیم. «جِثِیّاً»: (نگا: مریم / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۷۲ سوره مريم
- حكايت كلام انسان در انكار بعثت و استبعاد معاد
- پاسخ به اشكال عدم كفايت استدلال براى اثبات معاد به وقوع مثل آن
- حضور دسته هاى متراكم و انبوه مردم در صحنه قيامت
- از بين متمردين ائمه ضلالت كه به آتش سزاوارترند بيرون كشيده مى شوند
- تفصيلى در مورد مدلول آيه : ((و ان منكم الا واردها...(( و بيان اينكه ((ورود(( در آيه به معناى حضور و اشراف عموم مردم بر آتش است
- اشاره به گفتار مفسرينى كه ورود در آيه را بمعنىدخول گرفته اند
- رد گفتار مفسرين فوق الذكر
- متقين نجات داده شده و ظالمين در آتش باقى خواهند ماند
- بحث روايتى (رواياتى در بيان مراد از: ((انا خلقنا منقبل و لم يك شيئا(( و ((ان منكم الاواردها(()
- گفتارى در معناى وجوب و جواز و عدم جواز فعلى بر خدا و بيان اينكه حكم عقل به حسن و قبح منتزع از فعل خدا و منتهى به اراده او است
- سه نكته و مطلب حاصل از اين بحث
نکات آیه
۱- خداوند، درپى ورود همگان به دوزخ، تقواپیشگان را از آن نجات مى دهد. (و إن منکم إلاّ واردها ... ثمّ ننجّى الذین اتقوا)
۲- تقوا، مایه نجات یافتن آدمى، از دوزخ (ثمّ ننجّى الذین اتقوا)
۳- خداوند، ستم پیشگان را در جهنم، به صورت زانو بر زمین زده، رها خواهد ساخت. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) «جثىّ»; یعنى، بر زانونشستگان، این گونه نشستن، نمودى از دلهره و حقارت و ناتوانى است.
۴- ستم کاران در حضیض ذلت و زبونى، گرفتار دوزخ خواهند شد. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) کاربرد فعل «نذر» در مواردى است که چیزى را به جهت بى اهمیتى و فرومایگى آن رها کنند. این مفهوم و نیز حالت نیم خیزبودن ظالمان، جملگى حکایت از ذلت، زبونى و سرگردانى آنان در دوزخ دارد.
۵- ترک تقوا، ظلم است و ظلم نشانه بى تقوایى. (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین) در این آیه، مردم به دودسته تقسم شده اند: متقى یا ظالم. براین اساس شخص بى تقوا از ظالمان است و ظلم نیز نشانه بى تقوایى خواهد بود.
۶- استکبار و گردن فرازى در برابر حقایق و معارف الهى، ظلم است. (على الرحمن عتیًّا ... و نذر الظلمین فیها) در آیات پیشین سخن از احضار مستکبران و تعیین اولویت هاى آنان براى ورود به جهنم بود. مقتضاى ارتباط این آیه با آیات گذشته، آن است که از جمله ظالمان مطرح شده در این آیه، مستکبران و عصیان گران هستند که آیات قبل در باره آنان سخن گفته بود.
۷- منکران معاد، در زمره ستم کاراند. (و یقول الإنسن ... و نذر الظلمین فیها جثیًّا) موضوع اصلى بحث در این چند آیه، انکار معاد و پى امدهاى آن بود. در این آیه نیز، از منکران معاد به عنوان «ظالم» یاد شده است.
۸- ظلم، موجب استحقاق دوزخ است. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) تکیه بر عنوان «ظلم» براى باقى ماندگان در دوزخ، از نقش ظلم در استحقاق آن کیفر حکایت دارد.
۹- دوزخ، گذرگاهى براى تقواپیشگان و اقامت گاهى براى ستم کاران است. (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها)
۱۰- لزوم کسب تقوا و پرهیز از ظلم (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها)
۱۱- تقوا، موجب نجات از جهنم و پایدارى بر ظلم، موجب بقاى در آن (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها) «اتقوا» فعل و نشان دهنده حدوث است; ولى «ظالمین» اسم و دال کننده بر ثبوت است بنابرگفته برخى از مفسران، این تفاوت به جهت بیان رحمت گسترده الهى است که اگر کسى فعل تقوا به او منتسب گردد، نجات مى یابد; ولى تا کسى به وصف ظلم متصف نگردد و عنوان «ظالم» بر او صدق نکند، در دوزخ ماندگار نخواهد بود.
۱۲- باید از انکار معاد و سرکشى در برابر خداوند، پرهیز کرد. (أوَلا یذکر الإنسن ... أیّهم أشدّ على الرحمن عتیًّا ... ثمّ ننجّى الذین اتقوا) در این مجموعه آیات، آنچه مطرح است مسائل عقیدتى و فکرى، به خصوص در زمینه معاد است. احتمالاً مقصود از «تقوا» در «اتقوا» - به قرینه آیات قبل - همان باور به معاد و پرهیز از خیره سرى و گردن کشى در برابر خداوند باشد.
روایات و احادیث
۱۳- «عن رسول اللّه(ص) قال: یردّ الناس النار ثمّ یصدرون بأعمالهم فأولهم کلمع البرق، ثمّ کمرّ الریح، ثمّ کحضر الفرس، ثمّ کالراکب، ثمّ کشد الرجل، ثمّ کمشیة ; از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: مردم وارد آتش مى شوند، آن گاه به میزان اعمالشان از آن خارج مى گردند، پس اولین گروه به سرعت تابش برق و گروه بعدى به سرعت وزش باد و گروه بعد مانند دویدن اسب و گروه دیگر مانند سواره و گروهى مانند دویدن مرد و دسته اى مانند راه رفتن مرد [از آتش خارج مى شوند]».[۱]
موضوعات مرتبط
- استکبار: استکبار با دین ۶
- تقوا: آثار تقوا ۲، ۱۱; اهمیت تقوا ۱۰; ترک تقوا ۵; نشانه هاى بى تقوایى ۵
- جهنم: عوامل نجات از جهنم ۲، ۱۱; موجبات جهنم ۸، ۱۱; نجات از جهنم ۱، ۱۳; ورود به جهنم ۱۳
- جهنمیان ۴، ۹:
- خدا: نجات بخشى خدا ۱
- ظالمان ۷: اقامتگاه اخروى ظالمان ۷ ۹; ذلت اخروى ظالمان ۷ ۴; ظالمان ۷ در جهنم ۴; کیفیت ورود ظالمان ۷ به جهنم ۳
- ظلم: آثار استمرار بر ظلم ۱۱; آثار ظلم ۵، ۸; اهمیت اجتناب از ظلم ۱۰; موارد ظلم ۵، ۶
- عصیان: اهمیت اجتناب از عصیان ۱۲
- متقین: عبور متقین از جهنم ۹; نجات متقین ۱
- معاد: اجتناب از تکذیب معاد ۱۲; ظلم مکذبان معاد ۷
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۲; نورالثقلین، ج ۳- ، ص ۳۵۳، ح ۱۳۱.