التوبة ٥٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
جابر بن عبدالله گوید: منافقین که از رفتن به جنگ به بهانه هائى امتناع و تخلف مى ورزیدند در مدینه شایعات دروغى را اشاعه میدادند و خبرهاى بدى را در میان مردم مى گفتند. مثلاً مى گفتند: محمد و یارانش در جنگ با وجود کوششهاى زیادى که نمودند نابود و هلاک شدند وقتى که خبر پیروزى مسلمین در جنگ و سلامت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به آنها رسید بدحال شدند و از دروغ بافتن خویش شرمنده گشتند و این آیه نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابىٰ حاتم.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۴#link221 | آيات ۶۳ - ۴۹ سوره توبه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۴#link221 | آيات ۶۳ - ۴۹ سوره توبه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۴#link222 | منافقين كه به گمان خود از ناملايمات فتنه احتمالى جنگ دورى مى گزينند در واقع از نفاق و ضلالتشان در فتنه سقوط كرده اند و خود غافلند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۴#link222 | منافقين كه به گمان خود از ناملايمات فتنه احتمالى جنگ دورى مى گزينند در واقع از نفاق و ضلالتشان در فتنه سقوط كرده اند و خود غافلند]] | ||
خط ۴۵: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۶#link238 | چند روايت در ذيل آيه (( يقولون هو اذن قل اذن خير لكم ... )) ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۳۶#link238 | چند روايت در ذيل آيه (( يقولون هو اذن قل اذن خير لكم ... )) ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link233 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link233 | آيه و ترجمه]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link234 | تفسير :]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link234 | تفسير :]] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۹: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link237 | ۲ - در قاموس مؤ منان شكست وجود ندارد]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link237 | ۲ - در قاموس مؤ منان شكست وجود ندارد]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link238 | ۳ - صفات هميشگى منافقان]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۹#link238 | ۳ - صفات هميشگى منافقان]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ «50» | |||
اگر به تو نيكى رسد (و پيروز شوى،) منافقان را ناراحت مىكند، ولى اگر به تو مصيبتى وشكستى برسد، مىگويند: ما چارهىخويش را از قبل انديشيدهايم (واين را پيشبينى مىكرديم) و بر مىگردند، در حالى كه خوشحالند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- پيامبر ورهبر، سيماى نظام اسلامى وامّت است. «تُصِبْكَ» به جاى «تُصِبْكُمْ» | |||
2- دوستان و دشمنان خود را هنگام سختىها و حوادث تلخ و شيرين بشناسيم. | |||
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ... | |||
3- در جنگهاى پيامبر، هم پيروزى وجود داشت وهم شكست. حَسَنَةٌ ... مُصِيبَةٌ | |||
4- منافقان فرصتطلب، از ناگوارىهاى مسلمانان به نفع مقاصد خود، سوء | |||
---- | |||
«1». «احَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون». عنكبوت، 2. | |||
«2». در جاى ديگر مىخوانيم: «مَن كَسب سيّئةً واحاطتبه خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار» بقره، 81. | |||
جلد 3 - صفحه 435 | |||
استفاده و از تيزهوشى و آيندهنگرى خود تبليغ مىكنند. «أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50) | |||
بعد از آن نوع ديگر از خبث باطن منافقين را فرمايد: | |||
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ: اگر برسد تو را خيرى و نعمتى و نصرتى و غنيمتى، بد آيد ايشان را و دلتنگ غمناك شوند به سبب خيرى كه به شما رسيده. وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ: و اگر مصيبتى تو را رسد از قتلى و هزيمتى و آفتى در نفس و مال، يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ: مىگويند بتحقيق | |||
ج5، ص 115 | |||
فرا گرفتيم حذر و احتراز خود را و دورى جستيم پيش از اين مصيبت به سبب آنكه حاضر نشديم و به خانه نشستيم. يا اخذ نموديم امر خود را در مواضع هلكه، پس سالم مانديم از وقوع در ورطه. وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ: و برگردند به خانههاى خود و حال آن كه خوشحالى و شادى كنند به آنچه رسيده است به مؤمنين از شدت و بلا. از ابن عباس نقل شده كه مراد از حسنه، روز «بدر» و مراد از مصيبت، روز «احد» است. فخر رازى گويد: اين قول اگر به خبرى، ثابت شود مقبول، و الا واجب است حمل بر هر حسنه و بر هر مصيبتى، زيرا حال منافقين معلوم باشد كه به رسيدن هر حسنه و هر مصيبتى، چنين وصفى را دارا بودند. در تفسير برهان على بن ابراهيم از ابى الجارود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده در اين آيه شريفه: اما حسنه، پس غنيمت و عافيت، و اما مصيبت، بلاء و شدت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (49) إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50) قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (51) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ (52) | |||
ترجمه | |||
و بعضى از آنها كسى است كه ميگويد اذن ده بمن و در فتنه مينداز مرا اگاه باش در فتنه افتادند و همانا دوزخ هر آينه احاطه دارد بكافران | |||
اگر برسد تو را خيرى بد آيد آنها را و اگر برسد تو را بلائى ميگويند بتحقيق گرفتيم صلاح كار خودمان را از پيش و برگردند با آنكه آنها شادانند | |||
بگو نميرسد ما را مگر آنچه نوشت خدا براى ما او است اختياردار ما و بر خدا پس بايد توكّل كنند گروندگان | |||
بگو آيا انتظار ميبريد بما مگر يكى از دو خوبى را و ما انتظار ميبريم بشما آنرا كه برساند شما را خدا بعذابى از نزد خود يا بدستهاى ما پس انتظار بريد كه ما با شما منتظرانيم. | |||
تفسير | |||
قمى ره فرموده نازل شد در باره جدّ بن قيس وقتى پيغمبر (ص) باو فرمود با ما نمىآئى در اين سفر بجهاد شايد از زنان سفيد رومى بهرهمند شوى او عرض كرد بخدا همه اقوام من ميدانند كه هيچكس بيشتر از من زن دوست نيست ميترسم اگر با شما بيايم وقتى زنان سفيد روم را به بينم نتوانم صبر كنم پس مرا بفتنه مينداز و اذن بده در وطن بمانم و بپاره از قوم خود دستور داد كه هوا گرم است حركت نكنيد پس پسرش گفت به پيغمبر آن جواب را ميدهى و بقومت اين دستور را منتظر باش كه آيه در شأن تو نازل شود كه مردم تا روز قيامت بخوانند و چنان شد و جد بن قيس گفت محمد خيال ميكند جنگ با روم هم مثل ساير جنگها است يكنفر از اين جماعت بوطن بر نخواهند گشت و | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 589 | |||
بعضى گفتهاند مراد آنستكه رخصت ده مرا در اقامت چون متمكن از سفر نيستم و اگر اجازه ندهى ناچار مخالفت ميكنم و در معصيت مىافتم و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه در اين سفر جز بلا و محنت چيزى نيست اذن بده بمانم تا در بلا نينداخته باشى مرا در هر حال كفرى است كه از گويندهاش صادر شده و خداوند از آن جواب داده است كه آنها در فتنه افتادند بمخالفت امر پيغمبر و ظهور نفاق و عذر غير موجّه دروغ و علامت وقوع آنها در وسط بلا و معصيت و خذلان آنستكه اثرى از خير و بركت و سعادت در اطراف وجود آنها پيدا نمىشود و گناه بر آنها احاطه نموده لذا جهنم هم در قيامت بر آنها احاطه خواهد نمود و اين جماعت علاوه بر آنكه مساعد نيستند معاندند چون از حالشان ظاهر ميشود كه اگر در جنگ مسلمانان غالب شوند بدشان مىآيد و اگر مغلوب شوند خوشحال ميشوند و مىگويند ما از اول تكليف خودمان را فهميديم كه بايد از اين جنگ كناره كرد لذا تخلف نموديم و با مسرّت از مسلمانان كناره كرده بمنازل خود ميروند و قمى ره از امام باقر (ع) نقل نموده كه مراد از حسنه غنيمت و عافيت است و مراد از مصيبت بلاء و شدّت است و ظاهرا بيان فرد واضح شده است و الّا حسنه شامل است هر پيش آمد خيرى را و مصيبت شامل است هر پيش آمد شرّى را كه موجب كدورت و ملالت شود و در جواب آنها بايد گفت و معتقد شد كه ما تمام امور را از خير و شر بتقدير الهى ميدانيم ناصر و معين و اختياردار و نگهدار ما خدا است حق مؤمن آنستكه اميد و توكل او فقط بخدا باشد و جز رضاى او نخواهد و نه پسندد علاوه بر آنكه ما اگر مغلوب شويم شهيد ميشويم و زنده ميمانيم با نام نيك و نعمت ابدى و اگر غالب شويم فائز ميشويم بغنيمت و عزت پس در هر حال يكى از دو خير و خوبى بما واصل خواهد شد و شما بايد منتظر يكى از آندو باشيد براى ما و ما منتظريم براى شما يكى از دو پيش آمد بد را و آن يا عذاب الهى است در دنيا مانند صاعقه و خسف و غرق بيد قدرت او يا قتل و اسارت و ذلّت است بدست ما به امر أو پس شما منتظر عاقبت امر ما باشيد چنانچه ما هم منتظر عاقبت كار شمائيم در نهج البلاغه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه مرد مسلمان برى از خيانت آنستكه منتظر يكى از دو خوبى باشد كه يا داعى الهى را اجابت نمايد و آنچه نزد خدا است خير است براى او و يا روزى خدا باو برسد و با اهل و عيال خود زندگانى كند و دين خود را حفظ نمايد و اين كافى است براى او و در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن دو خوبى يا | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 590 | |||
مرگ است در طاعت خدا يا ادراك ظهور امام زمان رزقنا اللّه تعالى انشاء. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِن تُصِبكَ حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ إِن تُصِبكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا مِن قَبلُ وَ يَتَوَلَّوا وَ هُم فَرِحُونَ (50) | |||
خطاب بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که اگر بشما اصابه حسنه از فتح و فيروزي و غلبه بر دشمن شد اينکه منافقين قاعدين را بد آيد و اگر خداي نخواسته اصابه مصيبتي از قتل و ذهاب مال شد ميگويند خوب شد که ما فكر كار خود را كرديم قبلا و خارج نشديم تا گرفتار اينکه مصائب شويم. | |||
إِن تُصِبكَ حَسَنَةٌ حسنه هر نعمتي که از جانب خداوند تفضلا افاضه شود دنيوي يا اخروي حسنه نامند و البته فتح و فيروزي و غلبه بر خصم و غنيمت و دفع شرّ كفار و امثال اينها حسنه است و تفضل الهي است تَسُؤهُم چون منافقين از ترس جان و مال خود اظهار ايمان كردند و الّا باطنا اعدا عدوّ مؤمنين هستند | |||
جلد 8 - صفحه 236 | |||
و انتظار اينکه دارند که اينکه اساس ضعف پيدا كند تا آنها از ترس و خوف نجات يابند هر چه عظمت اسلام بيشتر شود آنها را بد آيد و بالعكس وَ إِن تُصِبكَ مُصِيبَةٌ تعبير بسيّئه نفرمود هر مصيبتي که بمجاهدين في سبيل اللّه بلكه بمؤمنين اصابه كند آنهم حسنه است و اجر كامل دارد چنانچه ميفرمايد در دو آيه بعد قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا إِلّا إِحدَي الحُسنَيَينِ که نصرت و شهادت باشد لذا تعبير بمصيبت فرمود که چشم زخمي بشما وارد شود اينکه منافقين را خوش آيد و يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا يعني كاري که طالب بوديم که خارج نشويم و توقف كنيم و گرفتار اينکه مصائب نشويم گرفتيم و جان و مال خود را حفظ كرديم من قبل پيش از خروج وَ يَتَوَلَّوا تولّي برگشتن است و پشت كردن است يعني يكسان خود توجه كردند وَ هُم فَرِحُونَ بسيار خورسند و خوش حال بودند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 50)- در این آیه به یکی دیگر از صفات منافقان و نشانههای آنها اشاره شده است و بحثی را که در آیات گذشته و آینده پیرامون نشانههای منافقان میباشد تکمیل میکند. | |||
نخست میگوید: «اگر نیکی به تو رسد آنها را ناراحت میکند» (إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ). | |||
و این ناراحتی دلیل عداوت باطنی و فقدان ایمان آنهاست «ولی در مقابل اگر مصیبتی به تو برسد و گرفتار مشکلی شوی با خوشحالی میگویند: ما از قبل (پیش بینی چنین مسائلی را میکردیم، و) تصمیم لازم را گرفتیم» و خود را از این پرتگاه رهایی بخشیدیم! (وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ). | |||
ج2، ص214 | |||
و به خانههای خود «باز میگردند در حالی که (از شکست یا مصیبت یا ناراحتی شما) خوشحالند» (وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ). | |||
این منافقان کوردل از هر فرصتی به نفع خود استفاده و لاف عقل و درایت میزنند که این عقل و تدبیر ما بود که موجب شد در فلان میدان شرکت نکنیم، این سخن را چنان میگویند که گویی از خوشحالی در پوست نمیگنجند! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۸
ترجمه
التوبة ٤٩ | آیه ٥٠ | التوبة ٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَخَذْنَا أَمْرَنَا»: تصمیم خود را گرفته بودیم. خود را از خطر رهانده و محفوظ و مصون داشتهایم.
نزول
جابر بن عبدالله گوید: منافقین که از رفتن به جنگ به بهانه هائى امتناع و تخلف مى ورزیدند در مدینه شایعات دروغى را اشاعه میدادند و خبرهاى بدى را در میان مردم مى گفتند. مثلاً مى گفتند: محمد و یارانش در جنگ با وجود کوششهاى زیادى که نمودند نابود و هلاک شدند وقتى که خبر پیروزى مسلمین در جنگ و سلامت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به آنها رسید بدحال شدند و از دروغ بافتن خویش شرمنده گشتند و این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۴۹ سوره توبه
- منافقين كه به گمان خود از ناملايمات فتنه احتمالى جنگ دورى مى گزينند در واقع از نفاق و ضلالتشان در فتنه سقوط كرده اند و خود غافلند
- خوشحالى منافقين از شكست مسلمين و بدحالى آنها از پيروزى مسلمين و جواب اول به آنان
- فقط اراده و مشيت خداوند جارى است و توكل و واگذارى امور به او جايى براى سرور يا غم نمى گذارد.
- جواب دوم به منافقين : (( قل تربصون بنا الا احدى الحسينين ))
- انفاق منافقين مقبول نيست
- شيفته اموال و اولاد بسيار منافقين مشو كه اموال و اولاد آنان مايه عذاب آنها است
- مواد مصرف صدقات واجبه (زكوات )
- وجوهى كه در توجيه ترتيب ذكر موارد هشتگانه مصرف زكات گفته شده
- معناى جمله : (( قل اذن خير لكم ))
- توضيح مراد از جمله : يؤ من بالله و يؤ من للمؤ منين ))
- عدم منافات بين اينكه پيامبر اسلام (ص ) رحمة للعالمين است و اينكه فقط براى مؤ منين رحمت است
- روايتى در مورد كسانى كه در مورد تقسيم صدقات بين فقراء به پيامبر (ص ) اعتراض كردند
- (( منهم من يلمزك فى الصدقات ... ))
- رواياتى درباره تقسيم صدقات واجب و مستحقين آن
- كسانى كه در شمار (( مؤ لفة قلوبهم )) بودند و رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از زكات به آنان پرداخت كرد
- مواردى از پرداخت صدقه واجب در فرمايش امام صادق (ع )
- چند روايت در ذيل آيه (( يقولون هو اذن قل اذن خير لكم ... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ «50»
اگر به تو نيكى رسد (و پيروز شوى،) منافقان را ناراحت مىكند، ولى اگر به تو مصيبتى وشكستى برسد، مىگويند: ما چارهىخويش را از قبل انديشيدهايم (واين را پيشبينى مىكرديم) و بر مىگردند، در حالى كه خوشحالند.
پیام ها
1- پيامبر ورهبر، سيماى نظام اسلامى وامّت است. «تُصِبْكَ» به جاى «تُصِبْكُمْ»
2- دوستان و دشمنان خود را هنگام سختىها و حوادث تلخ و شيرين بشناسيم.
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ...
3- در جنگهاى پيامبر، هم پيروزى وجود داشت وهم شكست. حَسَنَةٌ ... مُصِيبَةٌ
4- منافقان فرصتطلب، از ناگوارىهاى مسلمانان به نفع مقاصد خود، سوء
«1». «احَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون». عنكبوت، 2.
«2». در جاى ديگر مىخوانيم: «مَن كَسب سيّئةً واحاطتبه خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار» بقره، 81.
جلد 3 - صفحه 435
استفاده و از تيزهوشى و آيندهنگرى خود تبليغ مىكنند. «أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50)
بعد از آن نوع ديگر از خبث باطن منافقين را فرمايد:
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ: اگر برسد تو را خيرى و نعمتى و نصرتى و غنيمتى، بد آيد ايشان را و دلتنگ غمناك شوند به سبب خيرى كه به شما رسيده. وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ: و اگر مصيبتى تو را رسد از قتلى و هزيمتى و آفتى در نفس و مال، يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ: مىگويند بتحقيق
ج5، ص 115
فرا گرفتيم حذر و احتراز خود را و دورى جستيم پيش از اين مصيبت به سبب آنكه حاضر نشديم و به خانه نشستيم. يا اخذ نموديم امر خود را در مواضع هلكه، پس سالم مانديم از وقوع در ورطه. وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ: و برگردند به خانههاى خود و حال آن كه خوشحالى و شادى كنند به آنچه رسيده است به مؤمنين از شدت و بلا. از ابن عباس نقل شده كه مراد از حسنه، روز «بدر» و مراد از مصيبت، روز «احد» است. فخر رازى گويد: اين قول اگر به خبرى، ثابت شود مقبول، و الا واجب است حمل بر هر حسنه و بر هر مصيبتى، زيرا حال منافقين معلوم باشد كه به رسيدن هر حسنه و هر مصيبتى، چنين وصفى را دارا بودند. در تفسير برهان على بن ابراهيم از ابى الجارود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده در اين آيه شريفه: اما حسنه، پس غنيمت و عافيت، و اما مصيبت، بلاء و شدت است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (49) إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50) قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (51) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ (52)
ترجمه
و بعضى از آنها كسى است كه ميگويد اذن ده بمن و در فتنه مينداز مرا اگاه باش در فتنه افتادند و همانا دوزخ هر آينه احاطه دارد بكافران
اگر برسد تو را خيرى بد آيد آنها را و اگر برسد تو را بلائى ميگويند بتحقيق گرفتيم صلاح كار خودمان را از پيش و برگردند با آنكه آنها شادانند
بگو نميرسد ما را مگر آنچه نوشت خدا براى ما او است اختياردار ما و بر خدا پس بايد توكّل كنند گروندگان
بگو آيا انتظار ميبريد بما مگر يكى از دو خوبى را و ما انتظار ميبريم بشما آنرا كه برساند شما را خدا بعذابى از نزد خود يا بدستهاى ما پس انتظار بريد كه ما با شما منتظرانيم.
تفسير
قمى ره فرموده نازل شد در باره جدّ بن قيس وقتى پيغمبر (ص) باو فرمود با ما نمىآئى در اين سفر بجهاد شايد از زنان سفيد رومى بهرهمند شوى او عرض كرد بخدا همه اقوام من ميدانند كه هيچكس بيشتر از من زن دوست نيست ميترسم اگر با شما بيايم وقتى زنان سفيد روم را به بينم نتوانم صبر كنم پس مرا بفتنه مينداز و اذن بده در وطن بمانم و بپاره از قوم خود دستور داد كه هوا گرم است حركت نكنيد پس پسرش گفت به پيغمبر آن جواب را ميدهى و بقومت اين دستور را منتظر باش كه آيه در شأن تو نازل شود كه مردم تا روز قيامت بخوانند و چنان شد و جد بن قيس گفت محمد خيال ميكند جنگ با روم هم مثل ساير جنگها است يكنفر از اين جماعت بوطن بر نخواهند گشت و
جلد 2 صفحه 589
بعضى گفتهاند مراد آنستكه رخصت ده مرا در اقامت چون متمكن از سفر نيستم و اگر اجازه ندهى ناچار مخالفت ميكنم و در معصيت مىافتم و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه در اين سفر جز بلا و محنت چيزى نيست اذن بده بمانم تا در بلا نينداخته باشى مرا در هر حال كفرى است كه از گويندهاش صادر شده و خداوند از آن جواب داده است كه آنها در فتنه افتادند بمخالفت امر پيغمبر و ظهور نفاق و عذر غير موجّه دروغ و علامت وقوع آنها در وسط بلا و معصيت و خذلان آنستكه اثرى از خير و بركت و سعادت در اطراف وجود آنها پيدا نمىشود و گناه بر آنها احاطه نموده لذا جهنم هم در قيامت بر آنها احاطه خواهد نمود و اين جماعت علاوه بر آنكه مساعد نيستند معاندند چون از حالشان ظاهر ميشود كه اگر در جنگ مسلمانان غالب شوند بدشان مىآيد و اگر مغلوب شوند خوشحال ميشوند و مىگويند ما از اول تكليف خودمان را فهميديم كه بايد از اين جنگ كناره كرد لذا تخلف نموديم و با مسرّت از مسلمانان كناره كرده بمنازل خود ميروند و قمى ره از امام باقر (ع) نقل نموده كه مراد از حسنه غنيمت و عافيت است و مراد از مصيبت بلاء و شدّت است و ظاهرا بيان فرد واضح شده است و الّا حسنه شامل است هر پيش آمد خيرى را و مصيبت شامل است هر پيش آمد شرّى را كه موجب كدورت و ملالت شود و در جواب آنها بايد گفت و معتقد شد كه ما تمام امور را از خير و شر بتقدير الهى ميدانيم ناصر و معين و اختياردار و نگهدار ما خدا است حق مؤمن آنستكه اميد و توكل او فقط بخدا باشد و جز رضاى او نخواهد و نه پسندد علاوه بر آنكه ما اگر مغلوب شويم شهيد ميشويم و زنده ميمانيم با نام نيك و نعمت ابدى و اگر غالب شويم فائز ميشويم بغنيمت و عزت پس در هر حال يكى از دو خير و خوبى بما واصل خواهد شد و شما بايد منتظر يكى از آندو باشيد براى ما و ما منتظريم براى شما يكى از دو پيش آمد بد را و آن يا عذاب الهى است در دنيا مانند صاعقه و خسف و غرق بيد قدرت او يا قتل و اسارت و ذلّت است بدست ما به امر أو پس شما منتظر عاقبت امر ما باشيد چنانچه ما هم منتظر عاقبت كار شمائيم در نهج البلاغه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه مرد مسلمان برى از خيانت آنستكه منتظر يكى از دو خوبى باشد كه يا داعى الهى را اجابت نمايد و آنچه نزد خدا است خير است براى او و يا روزى خدا باو برسد و با اهل و عيال خود زندگانى كند و دين خود را حفظ نمايد و اين كافى است براى او و در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن دو خوبى يا
جلد 2 صفحه 590
مرگ است در طاعت خدا يا ادراك ظهور امام زمان رزقنا اللّه تعالى انشاء.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن تُصِبكَ حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ إِن تُصِبكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا مِن قَبلُ وَ يَتَوَلَّوا وَ هُم فَرِحُونَ (50)
خطاب بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که اگر بشما اصابه حسنه از فتح و فيروزي و غلبه بر دشمن شد اينکه منافقين قاعدين را بد آيد و اگر خداي نخواسته اصابه مصيبتي از قتل و ذهاب مال شد ميگويند خوب شد که ما فكر كار خود را كرديم قبلا و خارج نشديم تا گرفتار اينکه مصائب شويم.
إِن تُصِبكَ حَسَنَةٌ حسنه هر نعمتي که از جانب خداوند تفضلا افاضه شود دنيوي يا اخروي حسنه نامند و البته فتح و فيروزي و غلبه بر خصم و غنيمت و دفع شرّ كفار و امثال اينها حسنه است و تفضل الهي است تَسُؤهُم چون منافقين از ترس جان و مال خود اظهار ايمان كردند و الّا باطنا اعدا عدوّ مؤمنين هستند
جلد 8 - صفحه 236
و انتظار اينکه دارند که اينکه اساس ضعف پيدا كند تا آنها از ترس و خوف نجات يابند هر چه عظمت اسلام بيشتر شود آنها را بد آيد و بالعكس وَ إِن تُصِبكَ مُصِيبَةٌ تعبير بسيّئه نفرمود هر مصيبتي که بمجاهدين في سبيل اللّه بلكه بمؤمنين اصابه كند آنهم حسنه است و اجر كامل دارد چنانچه ميفرمايد در دو آيه بعد قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا إِلّا إِحدَي الحُسنَيَينِ که نصرت و شهادت باشد لذا تعبير بمصيبت فرمود که چشم زخمي بشما وارد شود اينکه منافقين را خوش آيد و يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا يعني كاري که طالب بوديم که خارج نشويم و توقف كنيم و گرفتار اينکه مصائب نشويم گرفتيم و جان و مال خود را حفظ كرديم من قبل پيش از خروج وَ يَتَوَلَّوا تولّي برگشتن است و پشت كردن است يعني يكسان خود توجه كردند وَ هُم فَرِحُونَ بسيار خورسند و خوش حال بودند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 50)- در این آیه به یکی دیگر از صفات منافقان و نشانههای آنها اشاره شده است و بحثی را که در آیات گذشته و آینده پیرامون نشانههای منافقان میباشد تکمیل میکند.
نخست میگوید: «اگر نیکی به تو رسد آنها را ناراحت میکند» (إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ).
و این ناراحتی دلیل عداوت باطنی و فقدان ایمان آنهاست «ولی در مقابل اگر مصیبتی به تو برسد و گرفتار مشکلی شوی با خوشحالی میگویند: ما از قبل (پیش بینی چنین مسائلی را میکردیم، و) تصمیم لازم را گرفتیم» و خود را از این پرتگاه رهایی بخشیدیم! (وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ).
ج2، ص214
و به خانههای خود «باز میگردند در حالی که (از شکست یا مصیبت یا ناراحتی شما) خوشحالند» (وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ).
این منافقان کوردل از هر فرصتی به نفع خود استفاده و لاف عقل و درایت میزنند که این عقل و تدبیر ما بود که موجب شد در فلان میدان شرکت نکنیم، این سخن را چنان میگویند که گویی از خوشحالی در پوست نمیگنجند!
نکات آیه
۱ - پیروزى و موفقیتهاى پیامبر (ص) و اسلام، براى متخلفان از جنگ (منافقان) اندوه بار بود. (إن تصبک حسنة تسؤهم)
۲ - بهانه جویان متخلف از جنگ، آرزومند عدم موفقیت سپاه اسلام و نگران از پیروزى آنان. (إن تصبک حسنة تسؤهم)
۳ - وجود فراز و نشیب و شکست و پیروزى در جنگهاى پیامبر (ص) و مسلمانان با جبهه کفر (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة)
۴ - مباهات و اظهار شادمانى منافقان به رأى صائب خویش مبنى بر ترک جهاد، در صورت مواجه شدن مسلمانان با شکست و مشکلات جنگ (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)
۵ - منافقان، گروهى فرصت طلبند. (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)
۶ - کنار کشیدن از مسؤولیت و مشکلات جامعه در بینش منافقان، تیزهوشى و کیاست است. (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)
۷ - داورى غلط منافقان در مورد شکست و پیروزى مسلمانان (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)
روایات و احادیث
۸ - «عن ابى جعفر(ع) فى قوله: «إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة»: اما الحسنة فالغنیمة و العافیة و اما المصیبة فالبلاء و الشدة;[۲] از امام باقر (ع) درباره قول خدا «ان تصبک حسنة ...» روایت شده است: «حسنة» غنیمت و سلامتى و «مصیبت» بلا و سختى است».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳
- جهاد: آرزوى متخلفان از جهاد ۲; بهانه جویى متخلفان از جهاد ۲; عوامل اندوه متخلفان از جهاد ۱; متخلفان از جهاد ۴; متخلفان از جهاد و اسلام ۲
- حسنه: مراد از حسنه ۸
- فرصت طلبان: ۵
- محمّد(ص): آثار پیروزى محمّد(ص) ۱; غزوات محمّد(ص) ۳
- مصیبت: مراد از مصیبت ۸
- منافقان: بینش منافقان ۶; تخلف منافقان از جهاد ۴; سرور منافقان ۴; صفات منافقان ۵; عوامل اندوه منافقان ۱; فرصت طلبى منافقان ۵; قضاوت منافقان ۷; منافقان و پیروزى مسلمانان ۷; منافقان و زیرکى ۶; منافقان و شکست مسلمانان ۴، ۷; منافقان و مشکلات ۶