الأعراف ٧٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link136 | آيات ۶۵ - ۷۲، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link136 | آيات ۶۵ - ۷۲، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link137 | بيان آيات مربوط به محاجه هود عليه السلام با قوم خود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link137 | بيان آيات مربوط به محاجه هود عليه السلام با قوم خود]] | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link139 | احتجاج هود عليه السلام با قوم خود و رد مسلك بت پرستى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link139 | احتجاج هود عليه السلام با قوم خود و رد مسلك بت پرستى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link39 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link39 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «70» | |||
(قوم عاد به حضرت هود) گفتند: آيا به سوى ما آمدهاى تا فقط خدا را به بپرستيم و آنچه را پدران ما مىپرستيدند رها كنيم؟ اگر از راستگويانى، پس آنچه (از عذاب الهى) به ما وعده مىدهى بر ما بياور. | |||
===پیام ها=== | |||
1- تعصّب به جاى منطق، محكوم است و تقليد جاهل از جاهل و تبعيّت به دليل رابطهى خويشاوندى مردود است. «يَعْبُدُ آباؤُنا» | |||
2- حفظ رسوم و سنّتهاى نياكان، همه جا ارزشمند نيست. «يَعْبُدُ آباؤُنا» | |||
3- تعصّب و تقليد بىجا، مانع شناخت حقيقت است و انسان را به عناد مىكشد. | |||
«فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» | |||
4- گاهى عادت بر فطرت پيروز مىشود، مثل غلبهى عادت بتپرستى نياكان بر فطرت حقّطلبى نسل جديد. «نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا» | |||
5- انبيا، در برخورد با خرافات و انحرافات، سنّت شكن بودهاند. «وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (70) | |||
حضرت هود عليه السّلام قوم را مىترسانيد از عذاب الهى، و نهى مىفرمود از شرك و بت پرستى: | |||
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ: قوم در جواب گفتند: اى هود، آيا آمدى به ما تا عبادت كنيم خداى واحد را، وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا: و ترك كنيم و واگذاريم همه آن اله را كه اسلاف و آباء ما عبادت كردند، يعنى ما ترك نمىكنيم عبادت اصنام آباء را و خداى واحد تو را عبادت ننمائيم، فَأْتِنا بِما تَعِدُنا: پس بيار به ما عذابى را كه به ما ايعاد نمودى، إِنْ كُنْتَ مِنَ | |||
---- | |||
«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 217، حديث 3. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 112 | |||
الصَّادِقِينَ: اگر تو از راستگويانى و در ادعاى خود صادقى. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
سوره الأعراف «7»: آيات 69 تا 70 | |||
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (69) قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (70) | |||
ترجمه | |||
آيا تعجب نموديد كه آمد شما را تذكره از پروردگارتان بر مردى از شما تا بترساند شما را و ياد كنيد وقتى را كه گردانيد شما را جانشينان بعد از قوم نوح و افزود شما را در خلقت بسطى پس ياد كنيد نعمتهاى خدا را باشد كه شما رستگار شويد | |||
گفتند آيا آمدى ما را براى آنكه عبادت كنيم خدا را بتنهائى و واگذاريم آنچه را كه بودند عبادت ميكردند پدران ما پس بياور ما را آنچه را وعده ميدهى ما را اگر هستى از راستگويان. | |||
تفسير | |||
تتمه مقال حضرت هود است كه بدوا برويّه حضرت نوح در جواب قوم خود كه تفسيرش گذشت مشى فرموده و بعدا تذكّر داده است قوم خويش را بآنكه خدا وارث زمين فرمود شما را بعد از آنكه غرق فرمود قوم نوح را براى عصيانشان و علاوه بشما رشد جسمى و قوت بدنى عطا فرمود و در مجمع از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه قامت آنها بلند مانند نخل بود و قوتشان بقدرى بود كه سنگ را با دست از كوه ميكندند و در خاتمه نتيجه گرفته است كه پس شما رهين الطاف الهى هستيد و بايد نعم او را فراموش نكنيد و شكر آنرا بجا آوريد و عبادت غير او را ننمائيد و معصيت او را نكنيد و در كافى از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود اعظم نعم الهى بر خلق ولايت ما اهل بيت است و پس از ختم مقال آنحضرت قوم جواب دادند بنحو استبعاد كه تو آمدى كه ما دست از دين آباء و اجداد خود برداريم و فقط خداى ناديده را عبادت كنيم اين ممكن نيست اگر راست ميگوئى بوعده خود عمل كن و از خداى خود بخواه كه عذاب بر ما نازل نمايد و در آيه دلالت است بر آنكه عبادت آنها مخصوص بخدا نبوده نه آنكه مخصوص بغير خدا بوده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا أَ جِئتَنا لِنَعبُدَ اللّهَ وَحدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعبُدُ آباؤُنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ (70) | |||
گفتند قوم هود که آيا آمدهاي ما را که عبادت كنيم خدا را تنها و واگذاريم خداياني که پدران ما عبادت ميكردند آنها را اگر تو راستگو هستي پس بياور بر ما آن عذابي که بما وعده ميدادي. | |||
مدتي بود من متفكر بودم در اينكه طبقات مشركين براي چه اينکه اندازه پافشاري و جديت دارند در اينکه اصنام که خود بدست خود ميتراشيدند و فرمايشات انبياء را درباره توحيد قبول نميكردند تا برخورد كردم بعوام شيعه راجع باين علامات دستهجات و اينکه شمائل منسوبه بائمه عليهم السّلام با اينكه تمام علماء اعلام گوشزد آنها كردند که اينها هيچ مدرك و مبنايي ندارد اگر كسي بيك پر اينکه علامات بياعتنايي كند ميخواهند او را بقتل برسانند، اصنام مشركين هم از اينکه باب است كار که دست عوام بيفتد مثل عاداتي که زنها دارند در مجالس عقد و عروسي ممكن نيست دست بردارند از اينکه جهت قالُوا أَ جِئتَنا لِنَعبُدَ اللّهَ وَحدَهُ | |||
جلد 7 - صفحه 362 | |||
فقط يك خدا را عبادت كنيم و اينکه همه خداياني که داريم رها كنيم وَ نَذَرَ ما كانَ يَعبُدُ آباؤُنا با اينكه پدران و بزرگان و رؤساء ما آنها را ميپرستيدند هرگز ممكن نيست ما رها كنيم فَأتِنا بِما تَعِدُنا پس بياور براي ما آنچه بما وعده ميدادي از عذاب الهي که در صورت مخالفت ما دچار و گرفتار آن ميشويم إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ که از جانب خدا آمدهاي و دستور توحيد آوردهاي | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 70)- اما در مقابل این اندرزها و راهنماییهای منطقی و یادآوری نعمتهای الهی آنها که منافع مادی خود را در خطر میدیدند و قبول دعوت او را مانع هوسبازیهای خویش میدانستند، در مقام مخالفت برآمده و «گفتند: آیا به سراغ ما آمدهای که تنها خدای یگانه را بپرستیم، و آنچه را پدران ما میپرستیدند، رها کنیم»؟ نه هرگز چنین چیزی، ممکن نیست (قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا). | |||
و سر انجام برای این که امید «هود» را بکلی از خود قطع کنند و به اصطلاح حرف آخر را به او زده باشند گفتند: «اگر راست میگویی (و عذابها و مجازاتهایی را که به ما وعده میدهی حقیقت دارد) هر چه زودتر آنها را به سراغ ما بفرست و ما را محو و نابود کن»! (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ). | |||
یعنی ما کمترین واهمهای از تهدیدهای تو نداریم. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۸
ترجمه
الأعراف ٦٩ | آیه ٧٠ | الأعراف ٧١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَحْدَهُ»: تنها. یگانه. حال است. «نَذَرَ»: ترک کنیم. رها سازیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «70»
(قوم عاد به حضرت هود) گفتند: آيا به سوى ما آمدهاى تا فقط خدا را به بپرستيم و آنچه را پدران ما مىپرستيدند رها كنيم؟ اگر از راستگويانى، پس آنچه (از عذاب الهى) به ما وعده مىدهى بر ما بياور.
پیام ها
1- تعصّب به جاى منطق، محكوم است و تقليد جاهل از جاهل و تبعيّت به دليل رابطهى خويشاوندى مردود است. «يَعْبُدُ آباؤُنا»
2- حفظ رسوم و سنّتهاى نياكان، همه جا ارزشمند نيست. «يَعْبُدُ آباؤُنا»
3- تعصّب و تقليد بىجا، مانع شناخت حقيقت است و انسان را به عناد مىكشد.
«فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
4- گاهى عادت بر فطرت پيروز مىشود، مثل غلبهى عادت بتپرستى نياكان بر فطرت حقّطلبى نسل جديد. «نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا»
5- انبيا، در برخورد با خرافات و انحرافات، سنّت شكن بودهاند. «وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (70)
حضرت هود عليه السّلام قوم را مىترسانيد از عذاب الهى، و نهى مىفرمود از شرك و بت پرستى:
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ: قوم در جواب گفتند: اى هود، آيا آمدى به ما تا عبادت كنيم خداى واحد را، وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا: و ترك كنيم و واگذاريم همه آن اله را كه اسلاف و آباء ما عبادت كردند، يعنى ما ترك نمىكنيم عبادت اصنام آباء را و خداى واحد تو را عبادت ننمائيم، فَأْتِنا بِما تَعِدُنا: پس بيار به ما عذابى را كه به ما ايعاد نمودى، إِنْ كُنْتَ مِنَ
«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 217، حديث 3.
جلد 4 صفحه 112
الصَّادِقِينَ: اگر تو از راستگويانى و در ادعاى خود صادقى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 69 تا 70
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (69) قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (70)
ترجمه
آيا تعجب نموديد كه آمد شما را تذكره از پروردگارتان بر مردى از شما تا بترساند شما را و ياد كنيد وقتى را كه گردانيد شما را جانشينان بعد از قوم نوح و افزود شما را در خلقت بسطى پس ياد كنيد نعمتهاى خدا را باشد كه شما رستگار شويد
گفتند آيا آمدى ما را براى آنكه عبادت كنيم خدا را بتنهائى و واگذاريم آنچه را كه بودند عبادت ميكردند پدران ما پس بياور ما را آنچه را وعده ميدهى ما را اگر هستى از راستگويان.
تفسير
تتمه مقال حضرت هود است كه بدوا برويّه حضرت نوح در جواب قوم خود كه تفسيرش گذشت مشى فرموده و بعدا تذكّر داده است قوم خويش را بآنكه خدا وارث زمين فرمود شما را بعد از آنكه غرق فرمود قوم نوح را براى عصيانشان و علاوه بشما رشد جسمى و قوت بدنى عطا فرمود و در مجمع از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه قامت آنها بلند مانند نخل بود و قوتشان بقدرى بود كه سنگ را با دست از كوه ميكندند و در خاتمه نتيجه گرفته است كه پس شما رهين الطاف الهى هستيد و بايد نعم او را فراموش نكنيد و شكر آنرا بجا آوريد و عبادت غير او را ننمائيد و معصيت او را نكنيد و در كافى از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود اعظم نعم الهى بر خلق ولايت ما اهل بيت است و پس از ختم مقال آنحضرت قوم جواب دادند بنحو استبعاد كه تو آمدى كه ما دست از دين آباء و اجداد خود برداريم و فقط خداى ناديده را عبادت كنيم اين ممكن نيست اگر راست ميگوئى بوعده خود عمل كن و از خداى خود بخواه كه عذاب بر ما نازل نمايد و در آيه دلالت است بر آنكه عبادت آنها مخصوص بخدا نبوده نه آنكه مخصوص بغير خدا بوده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا أَ جِئتَنا لِنَعبُدَ اللّهَ وَحدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعبُدُ آباؤُنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ (70)
گفتند قوم هود که آيا آمدهاي ما را که عبادت كنيم خدا را تنها و واگذاريم خداياني که پدران ما عبادت ميكردند آنها را اگر تو راستگو هستي پس بياور بر ما آن عذابي که بما وعده ميدادي.
مدتي بود من متفكر بودم در اينكه طبقات مشركين براي چه اينکه اندازه پافشاري و جديت دارند در اينکه اصنام که خود بدست خود ميتراشيدند و فرمايشات انبياء را درباره توحيد قبول نميكردند تا برخورد كردم بعوام شيعه راجع باين علامات دستهجات و اينکه شمائل منسوبه بائمه عليهم السّلام با اينكه تمام علماء اعلام گوشزد آنها كردند که اينها هيچ مدرك و مبنايي ندارد اگر كسي بيك پر اينکه علامات بياعتنايي كند ميخواهند او را بقتل برسانند، اصنام مشركين هم از اينکه باب است كار که دست عوام بيفتد مثل عاداتي که زنها دارند در مجالس عقد و عروسي ممكن نيست دست بردارند از اينکه جهت قالُوا أَ جِئتَنا لِنَعبُدَ اللّهَ وَحدَهُ
جلد 7 - صفحه 362
فقط يك خدا را عبادت كنيم و اينکه همه خداياني که داريم رها كنيم وَ نَذَرَ ما كانَ يَعبُدُ آباؤُنا با اينكه پدران و بزرگان و رؤساء ما آنها را ميپرستيدند هرگز ممكن نيست ما رها كنيم فَأتِنا بِما تَعِدُنا پس بياور براي ما آنچه بما وعده ميدادي از عذاب الهي که در صورت مخالفت ما دچار و گرفتار آن ميشويم إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ که از جانب خدا آمدهاي و دستور توحيد آوردهاي
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 70)- اما در مقابل این اندرزها و راهنماییهای منطقی و یادآوری نعمتهای الهی آنها که منافع مادی خود را در خطر میدیدند و قبول دعوت او را مانع هوسبازیهای خویش میدانستند، در مقام مخالفت برآمده و «گفتند: آیا به سراغ ما آمدهای که تنها خدای یگانه را بپرستیم، و آنچه را پدران ما میپرستیدند، رها کنیم»؟ نه هرگز چنین چیزی، ممکن نیست (قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا).
و سر انجام برای این که امید «هود» را بکلی از خود قطع کنند و به اصطلاح حرف آخر را به او زده باشند گفتند: «اگر راست میگویی (و عذابها و مجازاتهایی را که به ما وعده میدهی حقیقت دارد) هر چه زودتر آنها را به سراغ ما بفرست و ما را محو و نابود کن»! (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ).
یعنی ما کمترین واهمهای از تهدیدهای تو نداریم.
نکات آیه
۱- هود با ابلاغ مأموریت خویش از جانب خداوند، مردمش را به توحید، عبادت خداوند و ترک پرستش معبودان دروغین فراخواند. (أجئتنا لنعبد اللّه وحده و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۲- قوم عاد، رسالت هود را از سوى خداوند، براى دعوت به توحید و مبارزه با شرک باور نداشتند. (أجئتنا لنعبد اللّه وحده) استفهام در جمله «أجئتنا ... » استفهام انکارى ابطالى است. یعنى دلالت مى کند که آنچه مورد استفهام واقع شده (مأموریت هود براى دعوت به یکتاپرستى)، بى اساس است و مدعى آن (حضرت هود) دروغگوست.
۳- یکتاپرستى و گرایش توحیدى، در پندار قوم عاد، سفاهت و نابخردى بود. (إنا لنریک فى سفاهة ... أجئتنا لنعبد اللّه وحده) جمله «أجئتنا ... » بیانگر ریشه سفیه پنداشتن هود از سوى قوم عاد است.
۴- دودمان و پیشینیان قوم هود، مردمى مشرک و پرستش کننده معبودانى دروغین (و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۵- قوم هود پذیراى معبودان نیاکان و نسلهاى گذشته خویش (و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۶- قوم عاد در عین اعتقاد به معبودانى دروغین و ضرورت پرستش آنها، معتقد به خداوند و پرستشگر او بودند. (أجئتنا لنعبد اللّه وحده و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۷- تقلید از نیاکان و حفظ سنتهاى پیشینیان، از انگیزه هاى قوم عاد براى پرستش معبودان دروغین و رویارویى با دعوت هود (قالوا ... و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۸- مخالفت با سنن قومى، در پندار قوم عاد، سفاهت و نابخردى بود. (إنا لنریک فى سفاهة ... و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا)
۹- هود(ع) مردمش را در صورت مقامت بر شرک و پرستش نکردن خداى یگانه به عذاب الهى تهدید کرد. (فأتنا بما تعدنا إن کنت من الصدقین)
۱۰- قوم عاد ناباور به صداقت و راستگویى حضرت هود(ع) (فأتنا ... إن کنت من الصدقین)
۱۱- قوم عاد با ناباورى به صداقت و راستگویى هود، از وى خواستند تا تهدیدهاى خویش را تحقق بخشد. (فأتنا بما تعدنا إن کنت من الصدقین)
۱۲- قوم عاد، مردمى مغرور، متعصب و لجوج در برابر دعوت توحیدى هود(ع) (فأتنا بما تعدنا إن کنت من الصدقین)
موضوعات مرتبط
- امور: نامعقول ۳، ۸
- انگیزش: عوامل انگیزش ۷
- توحید: دعوت به توحید ۱، ۲، ۱۲ ; کیفر اعراض از توحید عبادى ۹
- رسوم قومى: مخالفت با رسوم قومى ۸
- رشد: موانع رشد ۷
- سنتگرایى: مبارزه با سنتگرایى ۸
- شرک: آثار شرک ۹ ; مبارزه با شرک ۲
- عبادت: دعوت به عبادت ۱
- عذاب: تهدید به عذاب ۹
- قوم عاد: انگیزه شرک قوم عاد ۷ ; تاریخ قوم عاد ۴، ۶، ۷، ۱۲ ; تعصب قوم عاد ۱۲ ; تکبر قوم عاد ۱۲ ; خواسته هاى قوم عاد ۱۱ ; سنتگرایى قوم عاد ۷ ; شرک قوم عاد ۶ ; شرک نیاکان قوم عاد ۴ ; صفات قوم عاد ۱۲ ; عبادت قوم عاد ۶ ; عقیده قوم عاد ۳، ۵، ۶، ۸، ۱۰، ۱۱ ; قوم عاد و توحید عبادى ۳ ; قوم عاد و سفاهت ۳، ۸ ; قوم عاد و نبوت هود(ع) ۲ ; قوم عاد و هود (ع) ۱۰، ۱۱ ; لجاجت قوم عاد ۱۲ ; معبودان قوم عاد ۴، ۵، ۶، ۷ ; نیاکان قوم عاد ۵ ; هشدار به قوم عاد ۹
- مشرکان:۴
- معبودان باطل: اجتناب از معبودان باطل ۱
- نیاکان: تقلید از نیاکان ۵، ۷
- هود(ع): تعالیم هود(ع) ۱ ; دعوت هود(ع) ۱، ۱۲ ; رسالت هود(ع) ۱ ; صداقت هود(ع) ۱۰، ۱۱ ; قصه هود(ع) ۱، ۷، ۱۱ ; مبارزه با هود(ع) ۷ ; منکران نبوت هود(ع) ۲ ; هشدار هود(ع) ۹