الأعراف ١٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link12 | آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link13 | معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))]] | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۷#link58 | بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۸#link19 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۸#link19 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19» | |||
و اى آدم! تو و همسرت در آن باغ (بهشت گونه) ساكن شو و از (هرگونه و هرچه و) هرجا خواستيد بخوريد، و (لى) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمكاران (بر خويش) خواهيد شد. | |||
===نکته ها=== | |||
مشابه اين آيه، در سورهى بقره آيهى 35 نيز گذشت. | |||
امام رضا عليه السلام در مورد اينكه درختى كه مورد نهى قرار گرفت آيا گندم است يا انگور و يا چيز ديگرى است، مىفرمايد: «چون درختان بهشتى ميوههاى متنوّعى مىدهد، تمام اقوال را شامل مىشود». «1» | |||
خداوند اراده كرده بود كه انسان به عنوان خليفهى او در روى زمين زندگى كند، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» «2» و براى نشان دادن اين شايستگى به ديگران، حقايقى را به انسان تعليم داد، آنگاه دستور سجده بر او را داد و در بهشت قرارش داد و سپس اوّلين تكليف را به او فرمان مىدهد و موضوع تعهّد و مسئوليّت و اختيار شروع مىشود و پس از آن مجازات تخلّف از تكليف و ورود به زمين و تلاش براى تكامل صورت مىگيرد و همهى اين مراحل بر پايهى علم الهى صورت گرفت، چنانكه حضرت على عليه السلام پس از بيان اين مراحل واستقرار انسان در روى زمين مىفرمايد: علم خداوند در مورد او به وقوع پيوست. «3» | |||
در اين كه مراد از «جنّة» و بهشتى كه آدم در آن ساكن بود، چيست؟ اقوال مختلفى بيان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مىدانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ كسانى مىدانند كه به واسطهى عمل و جزا داخل آن شدهاند، و در مورد غير آن چنين نيست، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت؛ امّا امام صادق عليه السلام فرمود: | |||
---- | |||
«1». عيونالاخبار، ج 1، ص 306. | |||
«2». بقره، 30. | |||
«3». نهجالبلاغه، خطبه 91. | |||
جلد 3 - صفحه 35 | |||
«بهشت آدم، يكى از باغهاى دنيا بوده است». «1» زيرا در بهشت موعود، امر و نهى و تكليف وجود ندارد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- ابتدا موارد مجاز و راههاى صحيح را باز كنيد، سپس موارد ممنوع را گوشزد كنيد. فَكُلا ... لا تَقْرَبا | |||
2- نزديك شدن به حرام و مناطق ممنوعهى احكام الهى، آلودگى به گناه را به دنبال دارد. لا تَقْرَبا ... فَتَكُونا ... | |||
3- با بودن راه مجاز «فَكُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19» | |||
پس از طرد ابليس خطاب به آدم و حوا فرمود: | |||
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ: و گفتيم ما اى آدم مسكن نما تو و زوجهات حوا در بهشت. نزد بعضى خلد بوده، زيرا معرف به «الف» و «ل» عهد جز آن بهشت معهود نيست. و جمعى گفتهاند: بهشت خلد نبوده، چه مقتضاى آن دوام باشد. ديگران جواب داده كه از بهشت خلد آنكس بيرون نيايد كه بر سبيل ثواب و جزا داخل شود. اما آنكه بر سبيل مصلحت مدتى در آنجا و مكلف هم باشد، منافات ندارد خروجش. و نيز در ليلة الاسرى حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داخل و خارج، و جبرئيل نيز مكرر در آن داخل شده. علامه مجلسى رحمه اللّه فرمايد: بهشت دنيا بوده كه ارواح مؤمنين در عالم برزخ در آنجا متنعمند. | |||
تبصره: محدث كلينى و ابن بابويه و على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليهم از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه: بهشت آدم عليه السّلام از | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 29 | |||
بوستانهاى دنيا بوده كه آفتاب و ماه در آن طلوع مىكند. و اگر بهشت خلد بود هر آينه خارج نمىشد از آن. | |||
فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما: پس بخوريد اى آدم و حوا از هر چيز و هر جا و هر وقت به هر نحو كه خواهيد. اجازه و رخصت و اباحه عام است به شما در تصرف و انتفاع، چه اين مقام و همه اشياء آن از كل و جزء، خاصه و براى انتفاع شما آفريده شده و جميع اقسام نعم از مأكولات و مشروبات و ملبوسات آنچه مشتهيات نفسيه و تلذ ذات عينيه كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه خطور در قلب بشرى نموده، موجود است در آن. وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ: و نزديك مشويد اى آدم و حوا اين درخت را، وداعى و دامنگير تناول آن نگرديد. | |||
اين نهى تنزيهى است نه تحريمى، چه در بهشت شيئى حرام و نجس نيست تا نهى تحريمى عرضى به آن تعلق يابد. و نهى تنزيهى آنست كه مرتكب آن ناقص از ثواب و نفع مىشود. | |||
سيّد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: شيوع استعمال نهى در تنزيه مانع است از حمل بر معنى حقيقى بدون قرينه. بنابراين مخالفت اين نهى ترك اولى باشد نه معصيت، زيرا مخالفت نهى تحريمى، منافى عصمت است. | |||
فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ: پس اگر خورديد آن منهى را، از ستم كنندگان باشيد به نقصان ثواب؛ يعنى به خوردن آن، ثواب و عطائى كه به نخوردن مقرر است از شما نقص و كم گردد. و ظلم به نسبت به انبياء معصومين نقصان حصول ثواب كلى باشد. و در لغت و قرآن، ظلم به معنى نقصان آمده چنانچه آيه: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً به لم تنقص شيئا تفسير شده. | |||
تنبيه: مفسرين را در شجره منهيه اقوالى است: 1- گندم. 2- انگور. 3- كافور. 4- عناب. 5- زنجبيل. 6- شجره علم. | |||
تفسير برهان- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد آن شجره چيست، مردم اختلاف كردهاند در گندم و انگور و غيره. حضرت فرمود: تمام حق است، زيرا درخت بهشت انواع ميوهها را دارا است. «1» | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 83، حديث 13. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 30 | |||
و امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود: اين شجره علم محمد و آل محمد عليهم السلام است. بدرستى كه منحصر ساخت ايشان را به آن علم از ساير مخلوقات، پس فرمود: نزديك مشويد اى آدم و حوا اين شجره علم را، بدرستى كه آن خاصه محمد و آل محمد عليهم السلام است و تناول نكند از آن شجره به امر خدا مگر ايشان. و از آن شجره بود آنچه تناول نمودند حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه و حسنين عليهم السلام بعد از اطعام ايشان مسكين و يتيم و اسير را تا آنكه بعد، احساس ننمودند گرسنگى، و نه تشنگى، و نه زحمت و مشقت را؛ و آن شجرى است كه مميز شده ما بين اشجار جنّت. «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19» | |||
ترجمه | |||
و اى آدم ساكن شو تو و جفتت در بهشت پس بخوريد از هر جا كه خواسته باشيد و نزديك مشويد ايندرخت را پس بشويد از ستمكاران. | |||
تفسير | |||
پس از ختم مكالمه با شيطان خداوند حضرت آدم را مخاطب فرمود پس تقدير كلام و قلنا يا آدم است يعنى و گفتيم اى آدم و بيان مراد و تفسير اين آيه در سوره بقره مفصّلا گذشت. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ «19» | |||
و اي آدم سكونت پيدا كن تو و جفت تو در بهشت پس بخوريد از هر چه ميخواهيد و نزديك نشويد اينکه شجره را پس ميباشيد از ظلم كنندگان. | |||
اينکه آيه شريفه با آيات بعد از آيات مشكله قرآن است و كلمات مفسرين | |||
جلد 7 - صفحه 289 | |||
و اخبار هم اختلاف شديد دارد و در سوره بقره آيه 33 و 34 در مجلد اول بيان شده و ما در اينجا بقدر فهم خود چند جمله متذكر ميشويم: | |||
جمله اولي- وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ اولا امر اسكن امر ترخيصي است نه وجوبي و نه استحبابي و مراد سكونت و منزل گرفتن است نه سكون مقابل حركت و ثانيا تعبير بزوج دون الزوجة براي اينست که زوج مرد غير از زن نميشود نظير حائض، حامل، مقرب و امثال آنها، و ثالثا ظاهرا بقرينه چند آيه بعد که اهبِطُوا باشد جنّة آخرت است که پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم شب معراج تشريف برد و مائده بر اهل بيت عليهم السّلام ميآمد نه جنة دنيا زيرا امروز تمام كره زمين مشهود است و همچه جنتي در او نيست حتي اگر بگويي زير آب رفته آنهم مكشوف ميشود چنانچه شهر جابلسا و جابلقا شيخ احمد احسائي هم از اينکه قبيل و خبر بريد خضري هم از اينکه باب است نبايد چيزي گفت که خلافش ظاهر و هويدا باشد فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما اينکه امر هم ترخيص و اباحه است يعني براي شما ضرري و خسارتي ندارد هر چه بخواهيد ميل كنيد و متمايل باشيد. | |||
وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ اينکه نهي ارشادي است نه تحريمي و نه تنزيهي لذا تعبير بترك اولي ميكنيم نه حرام و نه مكروه و سرّ آن اينست که اينکه شجره هر چه بوده گندم يا انگور يا چيز ديگر سفل دارد که بايد دفع شود از محل غايت و محل بول و بهشت جاي مدفوعات نيست لذا بايد از بهشت خارج شوند. | |||
فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ همين جمله دلالت دارد بر اينكه نهي ارشادي است زيرا مراد ظلم بنفس است که خود را از نعم بهشتي و سكونت آن محروم كردند و خود را دچار محنتها و بليات دنيا نمودند که امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمايد | |||
دار بالبلاء محفوفة. | |||
290 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 19)- وسوسههای شیطانی در لباسهای دلپذیر! از این به بعد فصل دیگری از سرگذشت آدم را بیان میکند، نخست خداوند به آدم و همسرش دستور میدهد که: «و ای آدم! تو و همسرت (حوّا) در بهشت سکونت اختیار کنید» (وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ). | |||
از این جمله چنین استفاده میشود که آدم و حوّا در بدو خلقت در بهشت نبودند سپس به سوی بهشت راهنمایی شدند. | |||
در این هنگام، نخستین تکلیف و امر و نهی پروردگار به این صورت، صادر شد: «شما از هر نقطهای و از هر درختی از درختان بهشت که میخواهید تناول کنید، اما به این درخت معین نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید بود» (فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۵
ترجمه
الأعراف ١٨ | آیه ١٩ | الأعراف ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَیْثُ»: هرجا. «الشَّجَرَةَ»: درخت. بوته گیاه (نگا: صافّات / . خداوند نوع درخت یا گیاه مورد نظر را مشخّص نفرموده است.
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف
- معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))
- سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .
- بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .
- ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .
- بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .
- تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .
- ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .
- وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست
- توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .
- كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .
- درخواست مهلت از خدا توسط ابليس
- محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !
- مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
- مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا
- اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او
- چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود
- ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .
- ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس
- بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !
- قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .
- نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان
- ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت
- بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند
- خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او
- بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )
- در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟
- تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!
- چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟
- تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟
- پاسخ به دو شبهه ديگر
- بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى
- اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا
- تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى
- فرق بين اين دو قسم از علوم
- جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است
- اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است
- جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى
- عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .
- عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى
- آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند
- بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)
- بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است
- رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.
- دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى
- ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس
- بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
و اى آدم! تو و همسرت در آن باغ (بهشت گونه) ساكن شو و از (هرگونه و هرچه و) هرجا خواستيد بخوريد، و (لى) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمكاران (بر خويش) خواهيد شد.
نکته ها
مشابه اين آيه، در سورهى بقره آيهى 35 نيز گذشت.
امام رضا عليه السلام در مورد اينكه درختى كه مورد نهى قرار گرفت آيا گندم است يا انگور و يا چيز ديگرى است، مىفرمايد: «چون درختان بهشتى ميوههاى متنوّعى مىدهد، تمام اقوال را شامل مىشود». «1»
خداوند اراده كرده بود كه انسان به عنوان خليفهى او در روى زمين زندگى كند، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» «2» و براى نشان دادن اين شايستگى به ديگران، حقايقى را به انسان تعليم داد، آنگاه دستور سجده بر او را داد و در بهشت قرارش داد و سپس اوّلين تكليف را به او فرمان مىدهد و موضوع تعهّد و مسئوليّت و اختيار شروع مىشود و پس از آن مجازات تخلّف از تكليف و ورود به زمين و تلاش براى تكامل صورت مىگيرد و همهى اين مراحل بر پايهى علم الهى صورت گرفت، چنانكه حضرت على عليه السلام پس از بيان اين مراحل واستقرار انسان در روى زمين مىفرمايد: علم خداوند در مورد او به وقوع پيوست. «3»
در اين كه مراد از «جنّة» و بهشتى كه آدم در آن ساكن بود، چيست؟ اقوال مختلفى بيان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مىدانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ كسانى مىدانند كه به واسطهى عمل و جزا داخل آن شدهاند، و در مورد غير آن چنين نيست، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت؛ امّا امام صادق عليه السلام فرمود:
«1». عيونالاخبار، ج 1، ص 306.
«2». بقره، 30.
«3». نهجالبلاغه، خطبه 91.
جلد 3 - صفحه 35
«بهشت آدم، يكى از باغهاى دنيا بوده است». «1» زيرا در بهشت موعود، امر و نهى و تكليف وجود ندارد.
پیام ها
1- ابتدا موارد مجاز و راههاى صحيح را باز كنيد، سپس موارد ممنوع را گوشزد كنيد. فَكُلا ... لا تَقْرَبا
2- نزديك شدن به حرام و مناطق ممنوعهى احكام الهى، آلودگى به گناه را به دنبال دارد. لا تَقْرَبا ... فَتَكُونا ...
3- با بودن راه مجاز «فَكُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
پس از طرد ابليس خطاب به آدم و حوا فرمود:
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ: و گفتيم ما اى آدم مسكن نما تو و زوجهات حوا در بهشت. نزد بعضى خلد بوده، زيرا معرف به «الف» و «ل» عهد جز آن بهشت معهود نيست. و جمعى گفتهاند: بهشت خلد نبوده، چه مقتضاى آن دوام باشد. ديگران جواب داده كه از بهشت خلد آنكس بيرون نيايد كه بر سبيل ثواب و جزا داخل شود. اما آنكه بر سبيل مصلحت مدتى در آنجا و مكلف هم باشد، منافات ندارد خروجش. و نيز در ليلة الاسرى حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داخل و خارج، و جبرئيل نيز مكرر در آن داخل شده. علامه مجلسى رحمه اللّه فرمايد: بهشت دنيا بوده كه ارواح مؤمنين در عالم برزخ در آنجا متنعمند.
تبصره: محدث كلينى و ابن بابويه و على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليهم از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه: بهشت آدم عليه السّلام از
جلد 4 صفحه 29
بوستانهاى دنيا بوده كه آفتاب و ماه در آن طلوع مىكند. و اگر بهشت خلد بود هر آينه خارج نمىشد از آن.
فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما: پس بخوريد اى آدم و حوا از هر چيز و هر جا و هر وقت به هر نحو كه خواهيد. اجازه و رخصت و اباحه عام است به شما در تصرف و انتفاع، چه اين مقام و همه اشياء آن از كل و جزء، خاصه و براى انتفاع شما آفريده شده و جميع اقسام نعم از مأكولات و مشروبات و ملبوسات آنچه مشتهيات نفسيه و تلذ ذات عينيه كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه خطور در قلب بشرى نموده، موجود است در آن. وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ: و نزديك مشويد اى آدم و حوا اين درخت را، وداعى و دامنگير تناول آن نگرديد.
اين نهى تنزيهى است نه تحريمى، چه در بهشت شيئى حرام و نجس نيست تا نهى تحريمى عرضى به آن تعلق يابد. و نهى تنزيهى آنست كه مرتكب آن ناقص از ثواب و نفع مىشود.
سيّد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: شيوع استعمال نهى در تنزيه مانع است از حمل بر معنى حقيقى بدون قرينه. بنابراين مخالفت اين نهى ترك اولى باشد نه معصيت، زيرا مخالفت نهى تحريمى، منافى عصمت است.
فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ: پس اگر خورديد آن منهى را، از ستم كنندگان باشيد به نقصان ثواب؛ يعنى به خوردن آن، ثواب و عطائى كه به نخوردن مقرر است از شما نقص و كم گردد. و ظلم به نسبت به انبياء معصومين نقصان حصول ثواب كلى باشد. و در لغت و قرآن، ظلم به معنى نقصان آمده چنانچه آيه: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً به لم تنقص شيئا تفسير شده.
تنبيه: مفسرين را در شجره منهيه اقوالى است: 1- گندم. 2- انگور. 3- كافور. 4- عناب. 5- زنجبيل. 6- شجره علم.
تفسير برهان- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد آن شجره چيست، مردم اختلاف كردهاند در گندم و انگور و غيره. حضرت فرمود: تمام حق است، زيرا درخت بهشت انواع ميوهها را دارا است. «1»
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 83، حديث 13.
جلد 4 صفحه 30
و امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود: اين شجره علم محمد و آل محمد عليهم السلام است. بدرستى كه منحصر ساخت ايشان را به آن علم از ساير مخلوقات، پس فرمود: نزديك مشويد اى آدم و حوا اين شجره علم را، بدرستى كه آن خاصه محمد و آل محمد عليهم السلام است و تناول نكند از آن شجره به امر خدا مگر ايشان. و از آن شجره بود آنچه تناول نمودند حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه و حسنين عليهم السلام بعد از اطعام ايشان مسكين و يتيم و اسير را تا آنكه بعد، احساس ننمودند گرسنگى، و نه تشنگى، و نه زحمت و مشقت را؛ و آن شجرى است كه مميز شده ما بين اشجار جنّت. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ «19»
ترجمه
و اى آدم ساكن شو تو و جفتت در بهشت پس بخوريد از هر جا كه خواسته باشيد و نزديك مشويد ايندرخت را پس بشويد از ستمكاران.
تفسير
پس از ختم مكالمه با شيطان خداوند حضرت آدم را مخاطب فرمود پس تقدير كلام و قلنا يا آدم است يعنى و گفتيم اى آدم و بيان مراد و تفسير اين آيه در سوره بقره مفصّلا گذشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ «19»
و اي آدم سكونت پيدا كن تو و جفت تو در بهشت پس بخوريد از هر چه ميخواهيد و نزديك نشويد اينکه شجره را پس ميباشيد از ظلم كنندگان.
اينکه آيه شريفه با آيات بعد از آيات مشكله قرآن است و كلمات مفسرين
جلد 7 - صفحه 289
و اخبار هم اختلاف شديد دارد و در سوره بقره آيه 33 و 34 در مجلد اول بيان شده و ما در اينجا بقدر فهم خود چند جمله متذكر ميشويم:
جمله اولي- وَ يا آدَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ اولا امر اسكن امر ترخيصي است نه وجوبي و نه استحبابي و مراد سكونت و منزل گرفتن است نه سكون مقابل حركت و ثانيا تعبير بزوج دون الزوجة براي اينست که زوج مرد غير از زن نميشود نظير حائض، حامل، مقرب و امثال آنها، و ثالثا ظاهرا بقرينه چند آيه بعد که اهبِطُوا باشد جنّة آخرت است که پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم شب معراج تشريف برد و مائده بر اهل بيت عليهم السّلام ميآمد نه جنة دنيا زيرا امروز تمام كره زمين مشهود است و همچه جنتي در او نيست حتي اگر بگويي زير آب رفته آنهم مكشوف ميشود چنانچه شهر جابلسا و جابلقا شيخ احمد احسائي هم از اينکه قبيل و خبر بريد خضري هم از اينکه باب است نبايد چيزي گفت که خلافش ظاهر و هويدا باشد فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما اينکه امر هم ترخيص و اباحه است يعني براي شما ضرري و خسارتي ندارد هر چه بخواهيد ميل كنيد و متمايل باشيد.
وَ لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ اينکه نهي ارشادي است نه تحريمي و نه تنزيهي لذا تعبير بترك اولي ميكنيم نه حرام و نه مكروه و سرّ آن اينست که اينکه شجره هر چه بوده گندم يا انگور يا چيز ديگر سفل دارد که بايد دفع شود از محل غايت و محل بول و بهشت جاي مدفوعات نيست لذا بايد از بهشت خارج شوند.
فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ همين جمله دلالت دارد بر اينكه نهي ارشادي است زيرا مراد ظلم بنفس است که خود را از نعم بهشتي و سكونت آن محروم كردند و خود را دچار محنتها و بليات دنيا نمودند که امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمايد
دار بالبلاء محفوفة.
290
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 19)- وسوسههای شیطانی در لباسهای دلپذیر! از این به بعد فصل دیگری از سرگذشت آدم را بیان میکند، نخست خداوند به آدم و همسرش دستور میدهد که: «و ای آدم! تو و همسرت (حوّا) در بهشت سکونت اختیار کنید» (وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ).
از این جمله چنین استفاده میشود که آدم و حوّا در بدو خلقت در بهشت نبودند سپس به سوی بهشت راهنمایی شدند.
در این هنگام، نخستین تکلیف و امر و نهی پروردگار به این صورت، صادر شد: «شما از هر نقطهای و از هر درختی از درختان بهشت که میخواهید تناول کنید، اما به این درخت معین نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید بود» (فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ).
نکات آیه
۱- خداوند به آدم (ع) و همسرش فرمان داد تا در بهشت سکونت گزینند. (و یأدم أسکن أنت و زوجک الجنة)
۲- خداوند تمام خوردنیهاى بهشت را براى آدم و همسرش مباح کرد. (فکلا من حیث شئتما)
۳- خداوند، خوردن از درختى مخصوص را بر آدم و حوا تحریم کرد. (و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین) مراد از «لا تقربا ... » به قرینه فراز قبل (فکلا ... ) و نیز (فلما ذاقا ... ) در آیه ۲۲- ، نهى از خوردن بوده است نه مجرد نزدیک شدن.
۴- خداوند هر گونه استفاده از شجره نهى شده را بر آدم و حوا ممنوع کرد.* (و لا تقربا هذه الشجرة) نهى «لا تقربا» مى تواند کنایه از حرمت هر گونه استفاده باشد.
۵- هشدار خداوند به آدم و حوا که در صورت خوردن از شجره نهى شده از ستمکاران خواهند بود. (و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین)
۶- زن و مرد، هر دو، مکلف و مسؤول در پیشگاه خداوند هستند. (و لا تقربا هذه الشجرة)
۷- حضرت آدم داراى مقامى برتر در پیشگاه خداوند، نسبت به همسرش حوا (و یأدم أسکن أنت و زوجک الجنة) محور قرار گرفتن آدم در خطاب الهى، مى تواند نشان برترى وى نسبت به همسرش باشد.
روایات و احادیث
۸- حسین بن میسرقال: سألت أبا عبدالله (ع) عن جنة آدم (ع) فقال: جنة من جنان الدنیا تطلع فیها الشمس و القمر و لو کانت من جنان الآخرة ما خرج منها أبدا.[۱] حسین بن میسر گوید از امام صادق (ع) درباره بهشت آدم سؤال کردم، فرمود: باغى از باغهاى دنیا بود که خورشید و ماه در آن طلوع مى کرد و اگر از باغهاى بهشتى بود، هرگز آدم (ع) از آن خارج نمى شد.
۹- عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «و لا تقربا هذه الشجرة» یعنى لاتأکلا منها.[۲] از امام باقر (ع) درباره آیه «و لا تقربا ... » روایت شده است: «به این درخت نزدیک نشوید»، یعنى از میوه آن نخورید.
۱۰- و اختلفوا فى الشجرة التى نهى الله آدم عنها ... و روى عن على (ع) أنه قال: شجرة الکافور.[۳] از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است: (درختى که آدم (ع) از نزدیک شدن به آن نهى شد)، درخت کافور بود.
۱۱- عبدالسلام بن صالح الهروى قال: قلت للرضا (ع): یابن رسول الله أخبرنى عن الشجرة التى اکل منها آدم و حوا ما کانت؟ فقد اختلف الناس فیها فمنهم من یروى انها الجنیة و منهم من یروى انها العنب و منهم من یروى انها شجرة الحسد، فقال (ع): کل ذلک حق. قلت: فما معنى هذه الوجوه على اختلافها؟ فقال: یا أباالصلت ان شجرة الجنة تحمل انواعا فکانت شجرة الحنطة و فیها عنب و لیست کشجرة الدنیا ... .[۴] عبدالسلام بن صالح هروى گوید: به امام رضا (ع) گفتم: یابن رسول الله (ص) مرا آگاه کنید، درختى که آدم و حوا از آن خوردند چه بوده؟ مردم درباره آن اختلاف دارند ; عده اى مى گویند: آن، درخت گندم بوده، عده اى گویند: درخت انگور بوده و بعضى دیگر مى گویند: آن، درخت حسد بوده، آن حضرت فرمود: تمامى اینها درست است. گفتم: این وجوه مختلفى که گفته شده چه معنایى دارد؟ فرمود: اى اباصلت، درخت بهشتى چند نوع ثمره دارد ; یعنى درخت گندم انگور هم مى دهد و مانند درختان دنیا نیست ... .
موضوعات مرتبط
- آدم (ع): در بهشت ۱، ۲ ; آدم (ع) و درخت ممنوعه ۳، ۴ ; ارزش مقام آدم (ع) ۷ ; صفات بهشت آدم (ع) ۸ ; قصه آدم (ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ; هشدار به آدم (ع) ۵
- بهشت: خوردنیهاى بهشت ۲ ; صفات درختان بهشت ۱۱
- حوا: ارزش مقام حوا ۷ ; حوا در بهشت ۱ ; حوا و درخت ممنوعه ۳، ۴ ; قصه حوا ۱، ۳، ۴، ۵ ; هشدار به حوا ۵
- خدا: اوامر خدا ۱ ; نواهى خدا ۳، ۴ ; هشدار خدا ۵
- درخت کافور:۱۰
- درخت ممنوعه: استفاده از درخت ممنوعه ۵ ; حقیقت درخت ممنوعه ۱۰، ۱۱ ; نهى از درخت ممنوعه ۳، ۴، ۹
- زن: مسؤولیت زن ۶
- ظالمان:۵
- مرد: مسؤولیت مرد ۶