زَوْجُک
ریشه کلمه
قاموس قرآن
جفت - صنف. به هر دو قرين از مذكّر و مؤنث در حيوانات كه ازدواج يافتهاند گفته مىشود: زوج. به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق مىشود مثل يك زوج كفش (يك جفت) (مفردات) زوجه به معنى زن است جمع آن زوجات مىباشد راغب گويد لغت ردىء است. نگارنده گويد لذا زوجه و زوجات در قرآن نيامده بلكه زوج و ازدواج به كار رفته است. زوج هم به زن اطلاق شده مثل [نساء:20] و مثل [بقره:35]. و هم به مرد نحو [بقره:230] و ايضاً [مجادله:1]. ازدواج نيز هم در زنان به كار رفته مثل [بقره:240] و هم در مردان نحو [بقره:232]. ظاهراً استعمال شدن ازدواج در مردان فقط اين آيه است. زوج و ازدواج در گياهان نيز به كار رفته مثل [حج:5]، [يس:36]. درباره حيوانات نيز آمده [هود:40]، [انعام:143]. در زبان عرب زوجين به معنى يك جفت است و لفظ «اثنين» براى بيان آن است. نرو مادگى در مادّه ذكر وعده كرديم درباره نر و مادگى كه قرآن آن را در بسيارى از آيات مطرح كرده سخن گوئيم. يكى از اسرار عجيب خلقت نر و مادگى موجودات است اگر در حيوان و گياه اين واقعيّت وجود نداشت هيچ يك چيز دو چيز نمىشد و جاى از بين رفتهها پر نمىگرديد و توليد و تكثير مطلقا نداشت ولى خداوند با اين مسيله نقص عالم را جبران و آن راپيوسته به سوى كمال مىراند. بشر با فكر ساده خود ابتداء آن را فقط در انسان و حيوان مىدانست و در اثر پيشرفت علم احساس كرد كه اين واقعيّت در عالم گياه نيز حكم فرماست و اگر نباتات به وسيله حشرات م بادها تلقيح نگردند ميوه بدست نخواهد آمد. از قديم به وجود نر و مادگى در بعضى درختان نثل خرما پى برده بودند ولى بعدها عموميّت آن روشن گرديد. قرآن كريم پا را از همه فراتر گذاشته و مسئله نر و مادگى را در تمام موجودات اعلان مىكند اعمّ از زنده و غير زنده. درباره حيوان و انسان كه روشن است و بعضى از آيات آن گذشت. درباره نباتات آمده [يس:36]. يعنى پاك و منزه است خدائيكه از روئيدنيهاى زمين و از شما مردمان جفتها (نرو مادهها) قرار داد و از چيزهائيكه نمىدانيد نيز جفتها قرار داد در گذشته كه اين واقعيت به ثبوت نرسيده بود بزرگان ازدواج را در آيه اصناف معنى مىكردند ولى علم نشان داد كه قرآن چه مسئله عجيبى را مطرح مىكند در آيه [رعد:3]. گرچه نسبت زوجيت به خود ثمره داده شده ولى ظاهراً منظور توليد شدن آنها در اثر زوجيت است بعضى از بزرگان آن را دو صنف گفته يكى مال زمستان و ديگرى مال تابستان مثل بعضى ميوهها ولى اين خيلى بعيد است و با كليّت آيه كه فرموده «مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» جور در نمىآيد كه همه آنها صيفى و شتئى ندارند. بالاتر از همه اين آيه است كه مىگويد [ذاريات:49]. اين آيه روشن مىكند كه قانون نرو مادگى در تمام موجودات بدون استثناء جارى است امروز بشر پس از فرو رفتن در درون اشياء و شكافتن ذرّات و رسيدن به اتم دانسته است كه اتمها از الكترون و پروتون تشكيل يافتهاند الكترونها بار منفى دارند و پروتونها بار مثبت آن دو نيز نر و مادهاند و موجودات همه از آن ذرات تشكيل يافتهاند «سُبْحانَ رَبِّكَ رَبَّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ». * [حج:5]. ظاهراً مراد از زوج در اين آيه و نظائر آن، نوع و صنف است يعنى زمين حركت كرد بالا آمد و هر صنف و هر جور روئيدنى نشاط آور را رويانيد. نوع و صنف يكى از معانى زوج است چنانكه راغب و اقرب و بيضاوى و ابن اثير و طبرسى گفته است همچنين است آيات 7 شعراء، 10 لقمان، 7 ق. و غيره. * [تكوير:7] ظاهراً مراد از آن جفت شدن انسانها با اعمالشان است درباره آن گفتهاند: مراد ملكههاى اعمال است كه شخص با آنهامزدوج مىگردد يا هر انسان به هم شكل خود از اهل آتش و بهشت قرين شود يا ارواح به اجساد برگردد يا هر فريفته به فريبنده ملحق شود يا مؤمنين با حور العين و كفّار با شياطين هم قرين گردند. قول اخير عبارت اخراى كلام ماست و بنابر تجسّم عمل مراد قرين شدن انسان با عمل خويش است . * [ص:57-58] حميم آب جوشان، غسّاق چنانكه مجمع گفته چرك بسيار بد بو، شكل، مشايه و نظير است ازدواج چنانكه گفتهاند به معنى انواع و اقسام است يعنى:اين آب جوشان و چرك بد بو است آن را بچشند. و ديگرى مثل حميم و غساق كه هم نوع اند آن را هم بچشند. * [زخرف:70]، [يس:56]. مىشود گفت مراد از اين ازدواج زنان دنيوى انسان هستند كه اهل بهشت شدهاند به قرينه آيهاى كه مىگويد [رعد:23]. و شايد مراد ازدواج بهشتى و حور العين باشند. همچنين آيه [صافات:22-23]. ممكن است مراد از زنان دنيائى باشد كه با شوهران شريك ظلم بودهاند و اين وضع بخصوصى است كه زن و شوهر در دنيا با هم ظالم باشند و در آخرت نيز از هم جدا نشوند چنانكه درباره ابولهب و زن او آمده [مسد:3-4]. و احتمال دارد ازواجى باشند كه از اعمال بد تجسّم يافتهاند و يا هم شكلانى در عذاب باشند كه خدا فرموده [زخرف:36-39]. در اين آيات شيطان با گناهكار قرين است و او را پيوسته گمراه مىكند و روز قيامت نيز او را قرين خود مىبيند و اعتذار سودى نمىدهد و هر دو مشتركاً وارد عذاب مىشوند آيا مراد از ازواج و هم شكلها اين شياطين اند كه فرموده «اُحْشُرُواالَّذينَ ظَلَمذوا وَ اَزْواجَهُمْ...»؟ واللّه العالم