الإسراء ٩٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بازنداشت مردم را از آنکه ایمان آرند گاهی که بیامدشان رهبری جز آنکه گفتند آیا برانگیخته است خدا بشری را پیمبر | |-|معزی=و بازنداشت مردم را از آنکه ایمان آرند گاهی که بیامدشان رهبری جز آنکه گفتند آیا برانگیخته است خدا بشری را پیمبر | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::94|٩٤]] | قبلی = الإسراء ٩٣ | بعدی = الإسراء ٩٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ ...»: تنها مانع ایمان مردمان همین بهانهجوئی بوده است. این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است. «أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً»: مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد (نگا: أنعام / ، هود / ). | «وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ ...»: تنها مانع ایمان مردمان همین بهانهجوئی بوده است. این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است. «أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً»: مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد (نگا: أنعام / ، هود / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ترجمه
الإسراء ٩٣ | آیه ٩٤ | الإسراء ٩٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ ...»: تنها مانع ایمان مردمان همین بهانهجوئی بوده است. این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است. «أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً»: مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد (نگا: أنعام / ، هود / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ... (۱) لَقَدْ مَنَ اللَّهُ عَلَى... (۳) لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ... (۳) أَ کَانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ... (۴) قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ... (۳) فَقَالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ... (۳) ذٰلِکَ بِأَنَّهُ کَانَتْ... (۴) قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ... (۲)
وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَ قَدْرِهِ... (۷) کَمَا أَرْسَلْنَا فِيکُمْ رَسُولاً... (۱) فَاذْکُرُونِي أَذْکُرْکُمْ وَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى
- وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .
- توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد
- حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.
- بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى
- بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)
- تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .
- تقسيم كلى امور به پنج قسم
- سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى
- معناى ((كليعمل على شاكلته ((
- صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست
- بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد
- انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف
- بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((
- سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن
- بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )
- وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن
- معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است
- موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد
- اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((
- تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )
- مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !
- تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست
- گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن
- تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن
- توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است
- توجهى به سياق آيه ودلات آن
- چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار
- معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((
- بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او
- بحث روايتى
- رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((
- چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح
نکات آیه
۱- مشرکان مکه، برگزیده شدن نوع بشر براى پیامبرى را منکر بودند و آن را امرى امکان ناپذیر و ناشدنى تلقى مى کردند. (و ما منع الناس ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً) «ال» در «الناس» عهد است و با توجه به آیات سابق مراد از آن، مشرکان مکه هستند.
۲- بشر بودن رسولان الهى، تنها دستاویز عمده براى بهانه جوییهاى مخالفان کافر و مشرک جهت ایمان نیاوردن به آنان (و قالوا لن نؤمن لک حتى ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)
۳- تنها دستاویز مشرکان مکه براى ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام(ص)، بشر بودن آن حضرت بود. (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)
۴- مشرکان و کافران عصر بعثت داراى ملاکهاى غلط براى شناخت رسولان الهى (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)
۵- پیش داوریهاى مبتنى بر ملاکهاى غلط، مانع برخورد صحیح با تعالیم انبیاست. (و ما منع الناس ... إذ جاءهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا)
۶- پیام رسولان الهى، سراسر هدایت و راهنمایى است. (و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جاءهم الهدى ... بشرًا رسولاً)
۷- مشرکان معتقد به برتر بودن مقام رسالت از شأن بشر (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)
۸- همسان بودن انبیا با سایر مردم، مانع شناخت ارزشها و تواناییهاى ویژه آنان (و ما منع الناس ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً) از اینکه مشرکان نبوت بشر را امرى ناشدنى مى دانستند، مى تواند از این جهت باشد که آنان، پیامبران را افرادى چون خود تلقى مى کردند و آنان را همچون خود، ضعیف و ناتوان مى شمردند.
۹- اصل وجود خدا و نیاز به رسالت، امرى پذیرفته شده حتى در بینش مشرکان (أبعث الله بشرًا رسولاً) از اینکه مشرکان به جاى انکار اصل رسالت به استبعاد نبوت بشر پرداختند، مى توان استفاده کرد که اصل رسالت و نبوت براى آنان، امرى محرز بود.
روایات و احادیث
۱۰- «عن أبى عبدالله(ع): «قالوا أبعث الله بشراً رسولاً» قالوا: إن الجن کانوا فى الأرض قبلنا، فبعث الله إلیهم ملکاً، فلو أراد الله أن یبعث إلینا لبعث الله ملکاً من الملائکة، و هو قول الله «و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جائهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشراً رسولاً»;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: «قالوا أبعث الله بشراً رسولاً» آن ان (منکرین رسالت محمد(ص)) گفتند: همانا جنیان قبل از ما در زمین بودند. پس خداوند فرشته اى را به سوى آنان مبعوث کرد. پس اگر خداوند کسى را اراده کرده است به سوى ما بفرستد، پس باید فرشته اى از فرشتگان را مى فرستاد و این سخن خداوند است که مى فرماید: و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جائهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشراً رسولاً».
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: آثار ارزیابى غلط ۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- انبیا: آثار بشر بودن انبیا ۸; استعدادهاى انبیا ۸; انبیاى جن ۱۰; برخورد با انبیا ۵; بشر بودن انبیا ۲، ۷، ۱۰; بهانه جویى مخالفان انبیا ۲; جنس انبیا ۱۰; دلایل کفر مخالفان انبیا ۲; فضایل انبیا ۸; موانع شناخت انبیا ۸; ویژگیهاى تعالیم انبیا ۶; هدایتگرى انبیا ۶
- پیشداورى: آثار پیشداورى ۵
- دین: آسیب شناسى دینى ۵
- کافران: بهانه جویى کافران ۲; پیامبرشناسى کافران صدراسلام ۴; ملاکهاى غلط کافران صدراسلام ۴
- محمد(ص): بشر بودن محمد(ص) ۳
- مشرکان: بهانه جویى مشرکان ۲; بینش مشرکان ۹; پیامبرشناسى مشرکان صدراسلام ۴; خداشناسى مشرکان ۹; عقیده مشرکان ۷; مشرکان و نبوت ۹; ملاکهاى غلط مشرکان صدراسلام ۴
- مشرکان مکه: بهانه جویى مشرکان مکه ۳; بینش مشرکان مکه ۱; دلایل کفر مشرکان مکه ۳
- نبوت: ارزش مقام نبوت ۷; مکذبان نبوت بشر ۱
- نیازها: نیاز به انبیا ۹
منابع
- ↑ تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۳۱۷، ح ۱۶۷; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۲۷، ح ۴۴۹.