ریشه وسع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه وسع‌ را به ریشه وسع منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::وسع‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مى‏رود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمى‏كند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است.
سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مى‏رود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمى‏كند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
وله:100, اله:98, من:92, الله:91, ه:90, شىء:71, علم:68, ها:64, ل:56, لا:48, الا:47, ف:46, ب:42, ربب:42, کلل:40, ى:38, انن:37, ارض:34, نا:34, قول:33, على:33, ما:32, اتى:31, نفس:30, الذين:28, هم:28, کم:28, فى:28, رحم:27, اول:25, کلف:25, قدر:25, ان:24, کون:23, حکم:23, وسع:23, ذو:23, نفق:22, غفر:22, ک:21, فضل:20, ولد:19, هو:19, هن:19, امن:19, هجر:19, مول:18, س:17, کتب:16, سمو:16, لم:16, اخر:16, متع:15, وجد:15, فرش:15, خصص:15, اذا:15, فرض:15, عفف:15, اياى:15, کثر:15, کرس:15, لدى:15, رغم:14, ملک:14, خرج:14, ضرر:14, اخذ:14, ايى:14, عبد:14, قرب:14, کسب:14, صحب:14, ردد:14, رزق:13, ذلک:13, يى:13, حقق:13, بئس:13, سبل:13, ا:13, عدل:13, جنن:13, وفى:13, ايد:13, قتر:13, نطق:13, لمم:13, صبر:13, نبو:13, اوى:13, حسن:13, بيت:13, نعم:13, ولى:13, سکن:12, اجر:12, قصص:12, الو:12, الذى:12, سبق:12, مهد:12, عرف:12, لو:12, عن:12, نکح:12, قسط:12, قوم:12, فحش:12, صلح:12, بنى:12, اذ:12, دنو:12, حتى:11, اثم:11, هذه:11, اود:11, سمع:11, ضعف:11, الى:11, صوب:11, نزع:11, خلد:11, ذا:11, سبح:11, فسق:11, جرم:11, عمل:11, کذب:11, غنى:11, غير:11, کبر:11, نشء:11, فرق:11, صفو:11, وزن:11, يا:11, وعد:11, نحن:11, وجه:11, او:11, حفظ:10, کسو:10, جنب:10, شرک:10, توب:10, حسب:10, ظلم:10, وقى:10, عذب:10, ذکر:10, کيل:10, جهنم:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۵

تکرار در قرآن: ۳۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مى‏رود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمى‏كند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
وَاسِعٌ‌ ۷
وُسْعَهَا ۵
الْمُوسِعِ‌ ۱
سَعَةً ۲
وَسِعَ‌ ۴
وَاسِعَةً ۱
سَعَتِهِ‌ ۲
وَاسِعاً ۱
وَاسِعَةٍ ۱
وَسِعَتْ‌ ۱
السَّعَةِ ۱
وَاسِعَةٌ ۲
وَسِعْتَ‌ ۱
لَمُوسِعُونَ‌ ۱
وَاسِعُ‌ ۱
سَعَةٍ ۱

ریشه‌های مرتبط