ریشه اثر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added root proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اثر | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اثر | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::اثر]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


«اثر» در اصل، به معناى جاى پاست، ولى، به هر علامتى که از چیزى باقى مى ماند «اثر» گفته مى شود.
«اثر» در اصل، به معناى جاى پاست، ولى، به هر علامتى که از چیزى باقى مى ماند «اثر» گفته مى شود.


=== قاموس قرآن ===
نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مى‏شود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدم‏هايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مى‏دارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مى‏كند [طه:84] قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مى‏آيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيب‏تر است در مجسمه‏اى كه از طلا ساخته شده چطور مو مى‏رويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.
نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مى‏شود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدم‏هايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مى‏دارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مى‏كند [طه:84] قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مى‏آيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيب‏تر است در مجسمه‏اى كه از طلا ساخته شده چطور مو مى‏رويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.


__TOC__
 
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, على:64, من:61, ف:57, نا:37, ک:35, ان:35, ه:32, ما:32, ب:30, فى:29, قول:29, ل:26, کون:24, حيى:24, وله:24, هذا:23, اله:23, ذا:23, الله:22, ذلک:22, رسل:21, قبل:21, قفو:21, شدد:20, ارض:19, قوى:19, ضلل:18, قد:18, الى:18, دنو:18, نفس:18, قبض:17, امم:17, بقى:17, الا:17, انن:17, اول:16, وجد:16, کثر:16, لو:16, ابو:15, جىء:15, ربب:15, هدى:15, ى:15, طغى:15, کتب:15, مثل:15, عيسى:15, عبد:15, او:14, رحم:14, سجد:14, قدم:14, هما:14, طغو:14, صدق:14, لم:14, لن:14, اتى:14, بل:14, سحر:14, صلو:14, اخر:14, بنو:14, ظلم:14, کلل:14, وجه:14, علم:14, قدو:14, قصص:14, هرع:14, عجل:14, نظر:14, ا:13, شىء:13, اخذ:13, عذب:13, موت:13, ردد:13, خير:13, اولاء:13, فسق:13, ثم:13, رضو:13, نبذ:13, جحم:13, اما:13, حوج:13, رئى:13, ها:13, ت:13, امن:13, بخع:13, بين:13, حصى:13, بغى:13, مريم:13, بلس:13, موسى:12, لعل:12, هى:12, غنى:12, وسم:12, کيف:12, ايى:12, بشر:12, سمو:12, عن:12, اوى:12, صدر:12, سوم:12, کم:12, نحن:12, لفو:12, توراة:12, يا:12, حسن:11, نن:11, ذکر:11, حدث:11, سال:11, کذب:11, بصر:11, بعد:11, خصص:11, الذى:11, اسف:11, لا:10, فطر:10, خطء:10
</qcloud>
 
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱

تکرار در قرآن: ۲۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


«اثر» در اصل، به معناى جاى پاست، ولى، به هر علامتى که از چیزى باقى مى ماند «اثر» گفته مى شود.

قاموس قرآن

نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مى‏شود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدم‏هايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مى‏دارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مى‏كند [طه:84] قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مى‏آيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيب‏تر است در مجسمه‏اى كه از طلا ساخته شده چطور مو مى‏رويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.


ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
آثَارِهِمْ‌ ۶
آثَرَکَ‌ ۱
آثَارِهِمَا ۱
نُؤْثِرَکَ‌ ۱
أَثَرِي‌ ۱
أَثَرِ ۲
آثَارِ ۱
آثَارَهُمْ‌ ۱
آثَاراً ۲
أَثَارَةٍ ۱
يُؤْثِرُونَ‌ ۱
يُؤْثَرُ ۱
آثَرَ ۱
تُؤْثِرُونَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط

  • «آثَرَکَ» از مادّه «ایثار» در اصل، به معناى جستجوى اثر چیزى است، و از آنجا که به فضل و نیکى اثر گفته مى شود، این کلمه به معناى برترى دادن و فضیلت بخشیدن آمده است. بنابراین «آثرک اللّه علینا» مفهومش این مى شود: خداوند تو را بر ما فضیلت بخشیده (البته به خاطر کارهاى نیک تو و اعمال بد ما).
  • ریشه_ايى‌