ریشه هل: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جز (Move page script صفحهٔ ریشه هل‌ را به ریشه هل منتقل کرد)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::هل‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
=== قاموس قرآن ===
حرف استفهام است مثل [توبه:127]. بيشتر وقوع آن در قرآن مجيد براى تقرير است. خواه براى تنبيه باشد يا نفى يا تكبيت چنانكه راغب گفته است. مثلا در آيات زير تنبيه بر نفى است. [مريم:98]. آيا كسى از آنها را مى‏يابى؟ يعنى نمى‏يابى [مريم:65]. [ملك:3]. در اين آيات تقرير براى نفى است. *** در بسيارى از آيات بعد از حرف هل لفظ «اِلّا» آمده است مثل [رحمن:60]. اعراف:53]. [انعام:158]. در اين آيات ظاهرا مراد از «هل» نفى است گويى در مقام «ماء» نافيه است چنانكه در بعضى از آيات به جاى هل «ما» آمده است مثل [يس:49]. [ص:14]. على هذا هل در اينگونه موارد براى تقرير نفى است. ابن هشام در مغنى گويد: معناى نهم هل آن است كه از آن نفى اراده مى‏شود لذا در آيه «هَلْ جَزاءُ الْاِحْسانِ الّا الْاِحْسانُ» حرف «الا» به خبر وارد شده است در اقرب الموارد اين معنى را نقل و تصديق كرده است در مجمع آن را در آيه فوق «ليس» و در جلالين «ما» معنى نموده و در آيه «هَلْ يَنْظُرُونَ اِلّا أَنْ تَأَتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ» مجمع و بيضاوى و جلالين آن را «مايَنْظِرُون َ» گفته‏اند. *** [انسان:1]. ابن هشام در مغنى گويد: معناى دهم هل آن است كه به معنى «قد» آيد عده‏اى از قبيل ابن عباس، كسائى و فراء آنرا در آيه «قد» معنى كرده‏اند... زمخشرى مبالغه كرده و گفته هل پيوسته به معنى «قد» است و استفهام از همزه مقدر با «قد» فهميده مى‏شود و تقدير «هَلْ‏أَتى» «أَهَلْ أَتى» است (تمام شد). طبرسى ،زمخشرى، بيضاوى، جلالين و غيرهم آن را در آيه فوق به معنى «قد» گفته‏اند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ف:100, ل:93, من:92, قول:73, کم:70, ه:54, الا:53, هم:49, ب:44, ما:43, ان:39, نا:39, على:38, ک:37, اله:35, اتى:35, نظر:33, کون:31, وله:31, الله:30, ذکر:30, سوى:28, فى:27, الذين:26, انتم:26, علم:26, انن:26, لا:25, الى:25, جزى:25, امن:25, رئى:23, عذب:22, کفر:22, قوم:21, بصر:20, ربب:20, ظلم:20, دلل:20, اذ:20, ى:19, مثل:19, او:18, يوم:18, نبء:18, عمل:18, ثم:18, هو:18, قد:18, ا:18, حدث:18, رسل:17, تبع:17, شرک:17, کذب:17, رحم:17, فعل:17, حقق:17, ايى:17, قبل:17, عن:16, هلک:16, ضرر:16, حسن:16, سمع:16, نزل:16, قرء:16, جعل:16, عمى:16, وحد:16, ذلک:16, رود:16, سلم:16, يا:16, نور:15, انس:15, اهل:15, هل:15, ها:15, موسى:15, عبد:15, هدى:15, ملک:15, حمد:15, ام:15, طوع:14, رجل:14, حکم:14, قرآن:14, نذر:14, اذا:14, اول:14, فسق:14, جهنم:14, سوع:14, امر:14, کتب:14, خرج:14, شفع:14, جهر:14, خلق:14, عسى:14, هن:14, بين:14, بغت:14, خلد:14, سبل:14, فرعون:14, جنن:14, ملء:14, وجه:14, سمو:14, غنى:13, يسر:13, زيد:13, خير:13, غير:13, ن:13, احد:13, طلع:13, رجع:13, عزز:13, جىء:13, بعض:13, وسم:13, سرر:13, وجد:13, بئس:13, شىء:13, ولى:13, وقى:13, بلغ:13, نصر:13, حيى:13, وعد:13, زلف:13, ذوق:13, نفس:13, کيف:12, بشر:12, ثوب:12, سوء:12, ثمود:12, ائى:12, نجو:12, نفع:12, عند:12, ارض:12, نحن:12, فسد:12, الم:12, شطن:12, ذا:12, بل:12, خطب:12, نطق:12, سهر:12, ربص:12, کثر:12, اخر:12, سرى:12, اخو:12, صدف:12, سنن:12, کشف:12, فصل:12, عکف:12, حسس:12, قرن:12, نقم:12, ارک:12, مريم:12, ذهب:12, آدم:12, خوى:12, کلل:12, ذلکم:12, کما:12, کفل:12, افک:12, الو:12, صدق:12, بلد:12, بنو:12, نهى:12, وتر:12, ضحک:12, دين:12, قتل:12, شعر:12, الک:12, ردد:12, جمع:12, لعل:12, نخل:12, سحر:12, حفظ:12, دخل:12, نن:12, حيص:12, صلو:12, لم:12, شکر:12, مسک:12, جهل:12, سور:12, طغى:12, ليل:12, وکل:12, سليمان:12, سجد:11, طغو:11, شيع:11, فطر:11, عاد:11, نقب:11, کيد:11, نهر:11, عجز:11, مجد:11, لما:11, ذنب:11, قسم:11, عشر:11, عنق:11, هذا:11, سبح:11, عيسى:11, صمم:11, عود:11, حبط:11, ظنن:11, قلب:11, قطع:11, نعم:11, لئک:11, شجر:11, فوت:11, زجر:11, خصم:11, شرر:11, صبر:11, حين:11, خسر:11, ضيف:11, عرش:11, موت:11, وحى:11, ذى:11, روح:11, رزق:11, صرط:11, دعو:11, عقل:11, جند:11, لوط:11, تجر:11, غشو:11, اوى:11, دون:11, شکس:11, بدء:11, صرف:11, عتد:11, نصب:11, بطش:11, رجو:11, ماجوج:11, نفق:11, يوسف:11, بعد:11, منع:11, ندو:11, کبکب:11, غشى:11, کبب:11, رضع:11, حواريون:11, حتى:11, وقت:11, عصف:11, ظلل:11, بيت:11, ذو:11, مشى:11, اخذ:11, بقى:11, شدد:11, هى:11, ابراهيم:11, زکو:11, کان:11, غلل:11, لقى:11, فرق:11, دهر:11, ندى:11, اذن:11, حجر:11, ترک:11, کرر:11, خلو:11, کسب:11, کره:11, دنو:11, لدن:11, ضلل:11, حسب:11, عرف:11, عرض:11, کرم:11, عظم:11, جرى:11, صنم:11, قلل:11, لن:11, ياجوج:11, لدد:11, عدل:11, غيظ:11, کبر:11, بعث:10, لهو:10, سدر:10, وسوس:10, قرى:10, يمن:10, لعب:10, کيل:10, فکر:10, حصن:10, عجل:10, ويل:10, ضرب:10, مکر:10, لبث:10, سعى:10, زبر:10, ثنى:10, لو:10, حرب:10, حذر:10, عين:10, زين:10, ترب:10, اين:10, قرنين:10, مزق:10, حرم:10, ميد:10, بلو:10, هما:10, حيق:10, سبب:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۷

تکرار در قرآن: ۹۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

حرف استفهام است مثل [توبه:127]. بيشتر وقوع آن در قرآن مجيد براى تقرير است. خواه براى تنبيه باشد يا نفى يا تكبيت چنانكه راغب گفته است. مثلا در آيات زير تنبيه بر نفى است. [مريم:98]. آيا كسى از آنها را مى‏يابى؟ يعنى نمى‏يابى [مريم:65]. [ملك:3]. در اين آيات تقرير براى نفى است. *** در بسيارى از آيات بعد از حرف هل لفظ «اِلّا» آمده است مثل [رحمن:60]. اعراف:53]. [انعام:158]. در اين آيات ظاهرا مراد از «هل» نفى است گويى در مقام «ماء» نافيه است چنانكه در بعضى از آيات به جاى هل «ما» آمده است مثل [يس:49]. [ص:14]. على هذا هل در اينگونه موارد براى تقرير نفى است. ابن هشام در مغنى گويد: معناى نهم هل آن است كه از آن نفى اراده مى‏شود لذا در آيه «هَلْ جَزاءُ الْاِحْسانِ الّا الْاِحْسانُ» حرف «الا» به خبر وارد شده است در اقرب الموارد اين معنى را نقل و تصديق كرده است در مجمع آن را در آيه فوق «ليس» و در جلالين «ما» معنى نموده و در آيه «هَلْ يَنْظُرُونَ اِلّا أَنْ تَأَتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ» مجمع و بيضاوى و جلالين آن را «مايَنْظِرُون َ» گفته‏اند. *** [انسان:1]. ابن هشام در مغنى گويد: معناى دهم هل آن است كه به معنى «قد» آيد عده‏اى از قبيل ابن عباس، كسائى و فراء آنرا در آيه «قد» معنى كرده‏اند... زمخشرى مبالغه كرده و گفته هل پيوسته به معنى «قد» است و استفهام از همزه مقدر با «قد» فهميده مى‏شود و تقدير «هَلْ‏أَتى» «أَهَلْ أَتى» است (تمام شد). طبرسى ،زمخشرى، بيضاوى، جلالين و غيرهم آن را در آيه فوق به معنى «قد» گفته‏اند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
هَلْ‌ ۶۹
فَهَلْ‌ ۲۳
هَلِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط