ریشه نجم: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::نجم]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
اصل نجم به معنى طلوع و بروز است گويند: «نَجَمَ الْقَرْنُ وَ النَّباتُ» يعنى شاخ و علف روئيد و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گويند كه طلوع مىكند (مجمع) راغب اصل آن را كوكب طالع گفته و «نَجَمَ نُجُوماً نَجْماً» را طلوع و بروز گويد. در نهج البلاغه خطبه 59 درباره خوارج فرموده «كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ» هرگاه رئيسى از آنها ظاهر و طالع گرديد كشته مىشود. نجم هم مصدر آمده و هم اسم، ولى در قرآن مصدر به كار رفته است ايضاً نجوم هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولى در قرآن مجيد فقط جمع به كار رفته است. [نحل:16]. و با علاماتى و هم با ستارگان هدايت مىشوند و راه مىيابند. * [رحمن:6]. مراد از نجم در آيه نبات و علف است مقابل شجر، علت اين تسميه بروز و طلوع آن از زمين است پس نجم نبات بىساقه و شجر نبات با ساقه مىباشد كه با آمدن زمستان از بين نمىرود يعنى علفها و درختان خدا را سجده مىكنند و از اوامرش پيروى مىنمايند بعضى آن را در آيه ستاره دانستهاند ولى بعيد است. * [نجم:1-2]. هوى به معنى سقوط است «هَوَى الشَّىْءُ هُوِيّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍّ اِلى اَسْفَلِ» مراد از هوى نجم ظاهراً سقوط آن از سمت رأس به طرف غروب است و شايد «هَوى» به معنى صعود باشد رجوع شود به «هوى». يعنى: قسم به ستاره آنگاه كه فرود مىآيد، رفيق شما گمراه نشده و به خطا نرفته است. چون اوائل سوره درباره نزول وحى و معراج آن حضرت است به نظر مىآيد قسم به فرود آمدن يا بالا رفتن ستارهبا آن مطلب تناسبى دارد. گفتهاند مراد از «النجم» در آيه قرآن است كه نجوماً و تدريجاً نازل شده به قولى مراد از آن ثريا و به قولى شعرى و به قولى شهابها است ولى ظهور آيه با هيچ يك سازگار نيست. * [اعراف:54]. آفتاب و ماه و ستارگان همه به امر خدا رام و مسخرّند لفظ نجوم 9 بار در قرآن مجيد به كار رفته و آيات [مرسلات:8]. [تكوير:2]. كه در «طُمِس» و «كَدر» گذشت از تحول و تغيير آنها در قيامت حكايت دارند. ظاهراً مراد از نجم و نجوم در قرآن مجيد فقط ثوابت است و كواكب (سيارات) و مصابيح غير از آنهاست واللَّه اعلم، رجوع كنيد به «رجم - مصباح - شهاب». | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
اذا:100, ب:80, ف:79, ه:72, ل:66, شمس:63, قمر:58, ما:54, علم:49, کم:49, انن:47, فى:47, سمو:44, من:44, هدى:42, جبل:41, سخر:38, امر:33, وقع:33, شجر:33, ها:31, ک:31, طرق:31, نظر:30, نهر:30, قسم:30, ليل:28, حسب:23, کور:21, عظم:21, طمس:21, ثقب:21, ان:21, قول:21, کدر:21, دبر:21, کثر:21, هم:21, کلل:20, سجد:20, ا:20, هوى:20, ربب:20, ى:18, رفع:18, بين:18, ضلل:18, درى:18, حثث:18, خلق:18, جعل:18, لعل:18, ارض:18, سير:18, نفس:18, فرج:18, دبب:18, صحب:17, عشر:17, وعد:17, لا:17, الذى:17, على:17, لما:17, لو:17, سقم:17, سبح:17, هو:16, نسف:16, سبل:16, عطل:16, وضع:16, ولى:16, طلب:16, الا:16, ظلم:14, قوم:14, انس:14, عزز:14, وزن:14, حفظ:13, غوى:13, فکر:13, ذلک:13, قدر:13, حين:13, برر:13, اوى:11, بحر:11, حقق:11, غشى:11, ائى:10, غشو:10, قد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" | ||
خط ۹: | خط ۴۰: | ||
!style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | !style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | ||
|- | |- | ||
| | |النُّجُومَ || ۲ | ||
|- | |- | ||
| | |النُّجُومُ || ۴ | ||
|- | |- | ||
| | |بِالنَّجْمِ || ۱ | ||
|- | |- | ||
| | |النُّجُومِ || ۳ | ||
|- | |- | ||
| | |النَّجْمِ || ۱ | ||
|- | |- | ||
| | |النَّجْمُ || ۲ | ||
|} | |} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۴
تکرار در قرآن: ۱۳(بار)
قاموس قرآن
اصل نجم به معنى طلوع و بروز است گويند: «نَجَمَ الْقَرْنُ وَ النَّباتُ» يعنى شاخ و علف روئيد و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گويند كه طلوع مىكند (مجمع) راغب اصل آن را كوكب طالع گفته و «نَجَمَ نُجُوماً نَجْماً» را طلوع و بروز گويد. در نهج البلاغه خطبه 59 درباره خوارج فرموده «كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ» هرگاه رئيسى از آنها ظاهر و طالع گرديد كشته مىشود. نجم هم مصدر آمده و هم اسم، ولى در قرآن مصدر به كار رفته است ايضاً نجوم هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولى در قرآن مجيد فقط جمع به كار رفته است. [نحل:16]. و با علاماتى و هم با ستارگان هدايت مىشوند و راه مىيابند. * [رحمن:6]. مراد از نجم در آيه نبات و علف است مقابل شجر، علت اين تسميه بروز و طلوع آن از زمين است پس نجم نبات بىساقه و شجر نبات با ساقه مىباشد كه با آمدن زمستان از بين نمىرود يعنى علفها و درختان خدا را سجده مىكنند و از اوامرش پيروى مىنمايند بعضى آن را در آيه ستاره دانستهاند ولى بعيد است. * [نجم:1-2]. هوى به معنى سقوط است «هَوَى الشَّىْءُ هُوِيّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍّ اِلى اَسْفَلِ» مراد از هوى نجم ظاهراً سقوط آن از سمت رأس به طرف غروب است و شايد «هَوى» به معنى صعود باشد رجوع شود به «هوى». يعنى: قسم به ستاره آنگاه كه فرود مىآيد، رفيق شما گمراه نشده و به خطا نرفته است. چون اوائل سوره درباره نزول وحى و معراج آن حضرت است به نظر مىآيد قسم به فرود آمدن يا بالا رفتن ستارهبا آن مطلب تناسبى دارد. گفتهاند مراد از «النجم» در آيه قرآن است كه نجوماً و تدريجاً نازل شده به قولى مراد از آن ثريا و به قولى شعرى و به قولى شهابها است ولى ظهور آيه با هيچ يك سازگار نيست. * [اعراف:54]. آفتاب و ماه و ستارگان همه به امر خدا رام و مسخرّند لفظ نجوم 9 بار در قرآن مجيد به كار رفته و آيات [مرسلات:8]. [تكوير:2]. كه در «طُمِس» و «كَدر» گذشت از تحول و تغيير آنها در قيامت حكايت دارند. ظاهراً مراد از نجم و نجوم در قرآن مجيد فقط ثوابت است و كواكب (سيارات) و مصابيح غير از آنهاست واللَّه اعلم، رجوع كنيد به «رجم - مصباح - شهاب».
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
النُّجُومَ | ۲ |
النُّجُومُ | ۴ |
بِالنَّجْمِ | ۱ |
النُّجُومِ | ۳ |
النَّجْمِ | ۱ |
النَّجْمُ | ۲ |