تَلْقَف: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تَلْقَف | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تَلْقَف | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
«تَلْقَفُ» از مادّه «لقف» (بر وزن وقف) به معناى بلعیدن و برگرفتن چیزى با قدرت و سرعت است، خواه به وسیله دهان و دندان باشد، یا به وسیله دست، ولى در پاره اى از موارد به معناى بلعیدن نیز آمده است، در آیه مورد بحث، نیز ظاهراً به همین معناست. و در فارسى از آن به «ربودن» تعبیر مى شود و در سوره «شعراء» منظور گرفتن با دهان است. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه لقف | لقف]] (۳ بار) [[کلمه با ریشه:: لقف| ]] | *[[ریشه لقف | لقف]] (۳ بار) [[کلمه با ریشه:: لقف| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[اعراف:117]. «تَلْقَفُ» در سوره [طه:69] و [شعراء:45]. نيز آمده است آن را حفص به نقل از عاصم به تخفيف قاف و ديگران به تشديد قاف خواندهاند. راغب گويد: لَقْف، اِلْقاف، تَلَقُّف: به معنى گرفتن شى است به زيركى خواه با دست گرفته شود يا با دهان. قاموس، طبرسى ذيل آيه طه و اقرب الموارد، لقف را اخذ به سرعت گفتهاند. در مجمع ذيل آيه اعراف گفته تَلَقُّف و تَلَقُّم هر دو يكى است شاعر گويد: اَنْتَ عَصا مُوسَى الَّتى لَمْ نَزَلْ تَلْقَفُ مايَأْفِكُهُ السَّاحِرُ در نهج البلاغه خطبه 208 آمده: «... رَآهُ وَسَمِعَ مِنْهُ وَلَقِفَ عَنْهُ» يعنى رسول خدا «صلى الله عليه و آله» را ديده و از او شنيده و از وى اخذ كرده است. معنى جامع آن اخذ است خواه با دهان باشد يا با دست چنانكه از راغب نقل شد و يا با گوش چنانكه از نهج البلاغه آورديم. لقف در آيه فوق به معنى بلعيدن است. يعنى به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيانداز آنگاه عصا فرو مىبرد آنچه را كه به دروغ مىگفتند مارهاست. اين لفظ سه بار بيشتر در قرآن نيامده و همه در باره بلعيدن جادوى ساحران به وسيله عصاى موسى مىباشد. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
مَا:100, هِي:51, يَأْفِکُون:46, فَإِذَا:46, وَ:44, صَنَعُوا:42, أَلْق:37, مُوسَى:32, يَمِينِک:29, فَوَقَع:27, فِي:27, فَأُلْقِي:27, إِنّمَا:25, الْحَق:25, السّحَرَة:25, عَصَاک:25, عَصَاه:25, قَالُوا:22, سَاجِدِين:22, آمَنّا:20, الْغَالِبُون:20, فَأَلْقَى:20, الْأَعْلَى:20, کَيْد:20, بَطَل:20, أَن:20, سَاحِر:17, أَنْت:17, لَنَحْن:17, إِلَى:15, إِنّک:15, کَانُوا:15, إِنّا:15, أَوْحَيْنَا:12, لا:12, يُفْلِح:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تَلْقَف]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۸
«تَلْقَفُ» از مادّه «لقف» (بر وزن وقف) به معناى بلعیدن و برگرفتن چیزى با قدرت و سرعت است، خواه به وسیله دهان و دندان باشد، یا به وسیله دست، ولى در پاره اى از موارد به معناى بلعیدن نیز آمده است، در آیه مورد بحث، نیز ظاهراً به همین معناست. و در فارسى از آن به «ربودن» تعبیر مى شود و در سوره «شعراء» منظور گرفتن با دهان است.
ریشه کلمه
- لقف (۳ بار)
قاموس قرآن
[اعراف:117]. «تَلْقَفُ» در سوره [طه:69] و [شعراء:45]. نيز آمده است آن را حفص به نقل از عاصم به تخفيف قاف و ديگران به تشديد قاف خواندهاند. راغب گويد: لَقْف، اِلْقاف، تَلَقُّف: به معنى گرفتن شى است به زيركى خواه با دست گرفته شود يا با دهان. قاموس، طبرسى ذيل آيه طه و اقرب الموارد، لقف را اخذ به سرعت گفتهاند. در مجمع ذيل آيه اعراف گفته تَلَقُّف و تَلَقُّم هر دو يكى است شاعر گويد: اَنْتَ عَصا مُوسَى الَّتى لَمْ نَزَلْ تَلْقَفُ مايَأْفِكُهُ السَّاحِرُ در نهج البلاغه خطبه 208 آمده: «... رَآهُ وَسَمِعَ مِنْهُ وَلَقِفَ عَنْهُ» يعنى رسول خدا «صلى الله عليه و آله» را ديده و از او شنيده و از وى اخذ كرده است. معنى جامع آن اخذ است خواه با دهان باشد يا با دست چنانكه از راغب نقل شد و يا با گوش چنانكه از نهج البلاغه آورديم. لقف در آيه فوق به معنى بلعيدن است. يعنى به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيانداز آنگاه عصا فرو مىبرد آنچه را كه به دروغ مىگفتند مارهاست. اين لفظ سه بار بيشتر در قرآن نيامده و همه در باره بلعيدن جادوى ساحران به وسيله عصاى موسى مىباشد.