البقرة ٢٧٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَمْحَق|يَمْحَقُ]] [[کلمه غیر ربط::يَمْحَق| ]] [[شامل این ریشه::محق| ]][[ریشه غیر ربط::محق| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::الرّبَا|الرِّبَا]] [[کلمه غیر ربط::الرّبَا| ]] [[شامل این ریشه::ربو| ]][[ریشه غیر ربط::ربو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يُرْبِي|يُرْبِي]] [[کلمه غیر ربط::يُرْبِي| ]] [[شامل این ریشه::ربو| ]][[ریشه غیر ربط::ربو| ]][[شامل این کلمه::الصّدَقَات|الصَّدَقَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::الصّدَقَات| ]] [[شامل این ریشه::صدق| ]][[ریشه غیر ربط::صدق| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُحِب|يُحِبُ]] [[کلمه غیر ربط::يُحِب| ]] [[شامل این ریشه::حبب| ]][[ریشه غیر ربط::حبب| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلَ]] [[شامل این ریشه::کلل| ]][[شامل این کلمه::کَفّار|کَفَّارٍ]] [[کلمه غیر ربط::کَفّار| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::أَثِيم|أَثِيمٍ]] [[کلمه غیر ربط::أَثِيم| ]] [[شامل این ریشه::اثم| ]][[ریشه غیر ربط::اثم| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَمْحَق|يَمْحَقُ]] [[کلمه غیر ربط::يَمْحَق| ]] [[شامل این ریشه::محق| ]][[ریشه غیر ربط::محق| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::الرّبَا|الرِّبَا]] [[کلمه غیر ربط::الرّبَا| ]] [[شامل این ریشه::ربو| ]][[ریشه غیر ربط::ربو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يُرْبِي|يُرْبِي]] [[کلمه غیر ربط::يُرْبِي| ]] [[شامل این ریشه::ربو| ]][[ریشه غیر ربط::ربو| ]][[شامل این کلمه::الصّدَقَات|الصَّدَقَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::الصّدَقَات| ]] [[شامل این ریشه::صدق| ]][[ریشه غیر ربط::صدق| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُحِب|يُحِبُ]] [[کلمه غیر ربط::يُحِب| ]] [[شامل این ریشه::حبب| ]][[ریشه غیر ربط::حبب| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلَ]] [[شامل این ریشه::کلل| ]][[شامل این کلمه::کَفّار|کَفَّارٍ]] [[کلمه غیر ربط::کَفّار| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::أَثِيم|أَثِيمٍ]] [[کلمه غیر ربط::أَثِيم| ]] [[شامل این ریشه::اثم| ]][[ریشه غیر ربط::اثم| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُ کُلَ کَفَّارٍ أَثِيمٍ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=خدا ربا را محو میسازد و صدقات را پربار میسازد و خدا هیچ ناسپاسِ کافر (گناهپیشهی) بس واپسزنندهی خیر را دوست نمیدارد. | |-|صادقی تهرانی=خدا ربا را محو میسازد و صدقات را پربار میسازد و خدا هیچ ناسپاسِ کافر (گناهپیشهی) بس واپسزنندهی خیر را دوست نمیدارد. | ||
|-|معزی=نابود کند خدا ربا را و برکت دهد به صدقات و خدا دوست ندارد هر ناسپاس تبهکاری را | |-|معزی=نابود کند خدا ربا را و برکت دهد به صدقات و خدا دوست ندارد هر ناسپاس تبهکاری را | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Allah condemns usury, and He blesses charities. Allah does not love any sinful ingrate.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/002276.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/002276.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::276|٢٧٦]] | قبلی = البقرة ٢٧٥ | بعدی = البقرة ٢٧٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یَمْحَقُ»: نابود میکند. محو میگرداند. رو به کاستی میبرد. «یُرْبِی»: افزایش میدهد. فزونی میبخشد. «کَفَّارٍ»: معتاد به کفر و مقیم بر آن. «أَثِیمٍ»: فرو رفته در گناه. واژههای (کَفَّار) و (أَثِیم) صیغه مبالغهاند و در اینجا برای بیان رسوائی و نابکاری رباخوار به کار رفتهاند، و نباید گمان برد که خداوند کافر گناهکار را دوست میدارد. نه هرگز! به کار رفتن صیغه مبالغه، برای فرق با غیرمبالغه نیست. | «یَمْحَقُ»: نابود میکند. محو میگرداند. رو به کاستی میبرد. «یُرْبِی»: افزایش میدهد. فزونی میبخشد. «کَفَّارٍ»: معتاد به کفر و مقیم بر آن. «أَثِیمٍ»: فرو رفته در گناه. واژههای (کَفَّار) و (أَثِیم) صیغه مبالغهاند و در اینجا برای بیان رسوائی و نابکاری رباخوار به کار رفتهاند، و نباید گمان برد که خداوند کافر گناهکار را دوست میدارد. نه هرگز! به کار رفتن صیغه مبالغه، برای فرق با غیرمبالغه نیست. | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۰#link540 | آيات ۲۸۱ - ۲۷۵ ، سوره بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۰#link540 | آيات ۲۸۱ - ۲۷۵ ، سوره بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۰#link541 | در اسلام در باره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۰#link541 | در اسلام در باره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است]] | ||
خط ۶۳: | خط ۷۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۳#link569 | اشكالاتى بر نظريات غزالى در باره طلا و نقره و مسئله ربا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲_بخش۵۳#link569 | اشكالاتى بر نظريات غزالى در باره طلا و نقره و مسئله ربا]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۷۶#link297 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۷۶#link297 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«276» يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ | |||
خداوند ربا را نابود مىكند، ولى صدقات را افزايش مىدهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمىدارد. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمهى «محق» به معناى نقصان تدريجى است و مُحاق به ماه گفته مىشود كه نورش در شبهاى آخر آنچنان كاهش يافته كه ديده نمىشود. و در مقابل، «ربا» به معنى رشد تدريجى است. | |||
اين آيه يادآور مىشود كه هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از ديگران ربا مىگيرد، ولى خداوند بركت و آثار خوبى كه بايد ازدياد مال داشته باشد از ربا مىگيرد. لازم نيست خود مال رَبَوى از بين برود، بلكه اهدافى كه از افزايش ثروت در نظر است از بين مىرود. در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنيّت نيست و چه بسيار ثروتمندانى كه از سرمايه خود، هيچ نوع راحتى و آرامش و يا محبوبيّتى بدست نمىآورند، ولى در نظامى كه در آن انفاق، صدقه و قرضالحسنه رايج باشد، آن جامعه از بركات زيادى برخوردار است. در آن نظام، فقرا مأيوس نبوده و اغنيا در فكر تكاثر نيستند. محرومان به فكر انتقام و سرقت، و اغنيا نگران حراست | |||
جلد 1 - صفحه 440 | |||
و حفاظت اموال خود نمىباشند و جامعه از يك تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنيّت برخوردار خواهد بود. در تفسير كبير فخررازى آمده است: وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو كند، خود و اموالش مورد نفرين فقرا قرار مىگيرد و كينه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهديد مىكند و اين نمونهاى از آن نابودى است كه در آيه مطرح شده است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- به رشد ظاهرى ثروت خيره نشويد، نظام اقتصادى بر اساس ربا روبه نابودى است. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» | |||
2- نابود كردن مال ربوى، از سنّتهاى الهى است. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» فعل مضارع نشانهى استمرار است. | |||
3- رواج صدقه وزكات، سبب رشد واستوارى اقتصاد است. «يُرْبِي الصَّدَقاتِ» | |||
4- رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ» | |||
5- رباخوار، بسيار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مىگرداند. «كَفَّارٍ أَثِيمٍ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ (276) | |||
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا: محو و نيست و نابود گرداند خدا مال ربوى را و مىبرد بركت آن را كه هر چند بسيار باشد عاقبت نقصان و خسران به آن طارى شود. ابن عباس گويد: هر كه از آن مال صدقه دهد يا در جهاد و حج صرف كند، قبول نشود، و اين كمال نقصان است. وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ: | |||
و لكن بعكس زياد فرمايد و بركت دهد خدا صدقات را هر چند كم باشد، اجر آن را در آخرت زياد و در دنيا به صاحب مال بركت عطا فرمايد. | |||
تمثيل: علماء اخلاق فرمودهاند: مثل مال ربوى مانند بدر است كه در مشاهده كثير النور، لكن به مرور نقصان در او راه يافته تا به محاق مىرسد. | |||
همچنين مال ربوى به صورت زياد و لكن كمكم كسر شده تا به حدى كه زوال و فناء و نيست شود به سبب بىبركتى، اما به عكس صدقات مانند هلال است كه در انظار قليل النور و بتدريج در تزايد تا بمرتبه بدر رسد، همچنين صدقات در ظاهر قليل، لكن در باطن ازدياد ثواب تا به حدى كه مقدار آن احصا نتوان نمود. | |||
وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ: و خداوند دوست نمىدارد هر ناسپاسى را كه مستحل ربا و مصر بر تحليل محرمات و منهمك باشد بر ارتكاب معاصى. | |||
در منهج- حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اصحاب خطاب نمود: انّ اللّه يقبل الصّدقات و لا يقبل منها الّا الطّيّب و يربّيها لصاحبها | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 506 | |||
كما يربّى احدكم مهره و فصيله حتّى انّ اللّقمة لتصير مثل احد «1» بدرستى كه حق تعالى قبول فرمايد صدقات را، و قبول نفرمايد از آن را مگر حلال را كه به طيب نفس و محض اخلاص ادا شود و تربيت نمايد آن را، چنانچه يكى از شما كرّه اسب يا شتر بچه را پرورش دهد تا آنكه لقمه صدقه به مرتبه كوه احد گردد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ (276) | |||
ترجمه | |||
نابود ميكند خدا ربا را و زياد ميكند صدقهها را و خدا دوست ندارد هر ناسپاس گناه كار را.. | |||
تفسير | |||
خداوند بركت را از مال ربوى برميدارد و عاقبت آنرا نابود و بىثمر ميگرداند و بركت ميدهد مال كسيرا كه صدقه ميدهد و زياد ميفرمايد ثواب صدقه او را بقدريكه موجب تعجب او ميشود و بركت يا بزياد شدن عين مال است مانند آنكه غذائى طبخ شود و رى كند و زياد گردد كه ميگويند بركت كرد يا زارعى كشتى كند كه تخمى صد تخم استفاده نمايد كه مىگويند خدا بزراعت او بركت داد يا بزياد شدن منافع آنست مانند آنكه شخص در وقت كمى موفق باعمال صالحه و كار هاى شايسته زيادى شود كه مىگويند اين وقت بركت كرد و برعكس اگر ببطالت صرف شود ميگويند خدا بركت از وقت ما برد و همچنين اگر مالى صرف شود در مصارف مفيد نافعى كه فائده آن زياد باشد ميگويند اين مال بركت داشت و برعكس اگر صرف باطل و امر بىثمر شود ميگويند نابود شد بنابراين نابود و بىبركت شدن مال ربوى يا به آنستكه تلف شود يا بسوزد و غرق شود و امثال اينها يا بآنستكه بىثمر بماند و نتواند آنرا بمصرف خيرى برساند چون حرام است ناچار بايد بماند زحمت تحصيل و نگهداريش بعهده او باشد و لذتش را كسان ديگر ببرند و بركت يافتن مالى كه زكوة آن داده شده است يا بآن مال صدقه دادهاند به آنستكه يا عين آن زياد شود يا صاحبش موفق شود كه آنرا بمصرف صحيح عقلى و شرعى برساند و منافع زيادى در دنيا و آخرت از آن مال براى او حاصل گردد و مؤيد معنى اول روايتى است كه عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه پيغمبر (ص) فرمود خداوند بر هر چيزى ملكى را موكل فرموده مگر بر صدقه كه آن را خداوند بدست خود مىگيرد و تربيت مىكند چنانكه شما فرزندان خود را تربيت مينمائيد تا آن كه روز قيامت ميبيند صدقه دهنده آنرا مانند كوه احد و مؤيد معنى دوم روايتى است كه از پيغمبر (ص) | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 356 | |||
نقل شده است كه هرگز مالى از صدقه دادن كم نميشود و نيز روايت شده است كه كم نكرده است زكوة مالى را هرگز و خداوند دوست ندارد هر شخص ناشكرى را كه باداء زكوة قليل شكر نعمت جزيل را نمينمايد و اصرار بر تحليل محرمات و ارتكاب كبائر دارد و از ياد خدا و شكر نعم او غافل است و اخبار در باب بركت و فضل صدقه بقدرى است كه نميتوان ذكر نمود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ يُربِي الصَّدَقاتِ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِيمٍ (276) | |||
در نظر ناس اينکه است که ربا باعث زيادتي مال ميشود و بسا اشخاصي از مال ربا ثروتهاي زيادي بدست آوردهاند و صدقه باعث نقصان مال است و بسا بفقر و بيچارگي منجر ميشود. | |||
خداوند اينکه نظر را ردّ ميفرمايد و مطلب را عكس بيان ميكند که ربا باعث نقصان و از بين رفتن ميشود و صدقه باعث زيادتي ميگردد، و توضيح كلام اينست که ربا مورث مضرّاتي ميشود اوّلا بتدريج که معناي محق است از بين ميرود و بكلّي نابود ميگردد و بسيار مشاهده شده. | |||
و ثانيا اگر صورت مال از بين نرود بركاتش از بين ميرود يعني از اينکه بهره و استفاده و كيف و لذّت نميبرد و با هزار حسرت ميگذارد و ميرود و وارث آن را تضييع ميكند و بالاخره محق ميشود و هكذا وارث وارث. | |||
و ثالثا محق دين ميكند چون مال حرام مخصوص همچه حرامي قلب را سياه ميكند، شيطان را مسلّط ميكند، دل قسيّ ميشود موعظه در او تأثير نميكند، توفيق سلب ميشود، ايمان ضعيف ميگردد تا بالاخره بسا مستحل رباء ميشود و كافر ميگردد و بيايمان از دنيا ميرود و وبال و عقوبتش بر او باقي ميماند. | |||
و بهمين معني در اخبار تصريح فرموده چنانچه در برهان از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود | |||
(أيّ محق امحق من درهم الربا بمحق الدين). | |||
و رابعا محق اعمال و عبادات ميكند فرداي قيامت بازاء هر درهمي چه اندازه از عبادات او را بصاحب مال بدهند و چه اندازه سيّئات او را بر اينکه بار كنند چون جنبه حق النّاس دارد. | |||
و خامسا بواسطه ربا از فيوضات و مثوبات اخروي محروم ميگردد و بعذاب | |||
جلد 3 - صفحه 68 | |||
و عقوبات گرفتار ميشود. | |||
و بالعكس صدقات چه واجبه و چه مندوبه باعث زيادي مال ميشود و زيادتي بركات و موجب قبولي اعمال و دفع بليّات و نورانيّت قلب و قوه ايمان و دفع شيطان و نجات از عذاب و عقوبات و نيل بمثوبات و ارتفاع درجات و تشبّه بانبياء و اولياء و حصول ملكه سخاوت و فوائد ديگر. | |||
لذا ميفرمايد يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ يُربِي الصَّدَقاتِ پس از اينکه بهمين نكته که عرض شد که باعث محق دين ميشود اشاره دارد جمله اخيره که ميفرمايد: | |||
وَ اللّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِيمٍ كفّار صيغه مبالغه كافر است يعني بسيار كافر، كفر روي كفر که اثر رباء است اگر مستحلّ بآن شود هر درهمي موجب كفر است و مستحلّش كافر هر چه زياد شود زياد ميشود. | |||
و اثيم صفت مشبّهه است از اثم که اثم و معصيت بر او ثابت و دائم و باقي ميماند. و كلمه لا يُحِبُّ هم دلالت دارد زيرا مؤمن مسلّما بهر درجه باشد محبوب خدا است و اطلاق لا يُحِبُّ مشعر باين است که آكل ربا چه مستحلّ و كفّار باشد و چه غير مستحلّ و لكن اثيم باشد بيايمان از دنيا ميرود مگر موفّق بتوبه شود و مورد عفو گردد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۲۵۴: | ||
[[رده:اطاعت از خدا]][[رده:عوامل انحطاط اقتصادى]][[رده:عوامل رشد اقتصادى]][[رده:آثار انفاق]][[رده:محبت خدا]][[رده:محبوب خدا]][[رده:آثار ربا]][[رده:گناه ربا]][[رده:سرزنش رباخوار]][[رده:عوامل رشد]][[رده:آثار صدقه]][[رده:پاداش عمل]][[رده:آثار گناه]][[رده:محرومیت گناهکار]][[رده:شکر نعمت]][[رده:کفران نعمت]] | [[رده:اطاعت از خدا]][[رده:عوامل انحطاط اقتصادى]][[رده:عوامل رشد اقتصادى]][[رده:آثار انفاق]][[رده:محبت خدا]][[رده:محبوب خدا]][[رده:آثار ربا]][[رده:گناه ربا]][[رده:سرزنش رباخوار]][[رده:عوامل رشد]][[رده:آثار صدقه]][[رده:پاداش عمل]][[رده:آثار گناه]][[رده:محرومیت گناهکار]][[رده:شکر نعمت]][[رده:کفران نعمت]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره البقرة ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره البقرة ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 276 سوره بقره | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 276 سوره بقره,بقره 276,يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُ کُلَ کَفَّارٍ أَثِيمٍ,اطاعت از خدا,عوامل انحطاط اقتصادى,عوامل رشد اقتصادى,آثار انفاق,محبت خدا,محبوب خدا,آثار ربا,گناه ربا,سرزنش رباخوار,عوامل رشد,آثار صدقه,پاداش عمل,آثار گناه,محرومیت گناهکار,شکر نعمت,کفران نعمت,آیات قرآن سوره البقرة | |||
|description=يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُ کُلَ کَفَّارٍ أَثِيمٍ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۶
کپی متن آیه |
---|
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُ کُلَ کَفَّارٍ أَثِيمٍ |
ترجمه
البقرة ٢٧٥ | آیه ٢٧٦ | البقرة ٢٧٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَمْحَقُ»: نابود میکند. محو میگرداند. رو به کاستی میبرد. «یُرْبِی»: افزایش میدهد. فزونی میبخشد. «کَفَّارٍ»: معتاد به کفر و مقیم بر آن. «أَثِیمٍ»: فرو رفته در گناه. واژههای (کَفَّار) و (أَثِیم) صیغه مبالغهاند و در اینجا برای بیان رسوائی و نابکاری رباخوار به کار رفتهاند، و نباید گمان برد که خداوند کافر گناهکار را دوست میدارد. نه هرگز! به کار رفتن صیغه مبالغه، برای فرق با غیرمبالغه نیست.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ... (۲) أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَ اللَّهَ هُوَ... (۱)
قُلْ لاَ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ... (۰) لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۸۱ - ۲۷۵ ، سوره بقره
- در اسلام در باره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است
- معناى ((مخبط)) شدن انسان و منحرف شدن او از راه مستقيم و نظام عقلائى زندگى
- توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است
- و استدلالى قوى و بجا عليه ربا خواران با استفاده از سخن خودشان ، در آيه شريفه
- پنج نكته در آيه ((الذين ياءكلون الربا...))
- آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از ديوانگى ها بر اثر مس شيطان رخ مى دهد
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر عدم انكار ديوانه شدن با مس شيطان
- بيان نادرستى آن سخن و رد دلائل آن
- نادرستى گفته برخى از مفسرين كه گفته اند تشبيه ربا خوار به جن زده بيان حال ربا خواران در روز قيامت است
- سخن صاحب المنار در رد نظر آن مفسران
- به خطا رفتن صاحب المنار در بيان معناى تشبيهى كه در آيه شده است
- وجه تشبيه بيع به ربا، نه بلعكس در سخن رباخوارن : ((قالو انما البيع مثل الربا))
- حرمت ربا و حليت بيع و ساير احكام الهى تابع مصالح و مفاسد مى باشد
- جمله : ((فمن جائه موعظة من ربه ...)) در باره همه اعمال زشت قبل از ايمان و توبه است و شامل همه مسلمين در تمام اعصار مى باشد
- به اين جمله استناد كرده اند
- معناى جمله : ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات خدا ربا را نابود مى كند و صدقات را نمو و زيادت مى دهد))
- دو نكته در بيان آثار گناهان و زشتى ها در فرد و اجتماع و آثار شوم ربا خوارى در عصر حاظر
- فرق بين رباى انفرادى و رباى اجتماعى
- بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات ))گفته شده است
- معناى جنگيدن ربا خوار با خدا و رسول (ص ) و جنگيدن خدا و رسول با رباخوار
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات مربوطه به ربا و عذاب رباخوار
- دو روايت در بيان مراد از مؤ عظه در (فمن جاءه مؤ عظة من ربه ...)
- روايتى در ذيل آيه (يمحق الله الربوا و...)
- روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...)
- رواياتى در ذيل (و ان كان ذو عسرة ...)
- بحث علمى (تحليل علمى ربا و مفاسد اجتماعى و اختصادى آن با اشاره اى به : تاريخچه ملكيت ، قيمت گذارى ، پول ، معاملات ...)
- معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن
- بحث علمى ديگر (گفتار غزالى پيرامون طلا و نقره (درهم و دينار) و معاملات ربوى در آنها)
- اشكالاتى بر نظريات غزالى در باره طلا و نقره و مسئله ربا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«276» يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ
خداوند ربا را نابود مىكند، ولى صدقات را افزايش مىدهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمىدارد.
نکته ها
كلمهى «محق» به معناى نقصان تدريجى است و مُحاق به ماه گفته مىشود كه نورش در شبهاى آخر آنچنان كاهش يافته كه ديده نمىشود. و در مقابل، «ربا» به معنى رشد تدريجى است.
اين آيه يادآور مىشود كه هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از ديگران ربا مىگيرد، ولى خداوند بركت و آثار خوبى كه بايد ازدياد مال داشته باشد از ربا مىگيرد. لازم نيست خود مال رَبَوى از بين برود، بلكه اهدافى كه از افزايش ثروت در نظر است از بين مىرود. در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنيّت نيست و چه بسيار ثروتمندانى كه از سرمايه خود، هيچ نوع راحتى و آرامش و يا محبوبيّتى بدست نمىآورند، ولى در نظامى كه در آن انفاق، صدقه و قرضالحسنه رايج باشد، آن جامعه از بركات زيادى برخوردار است. در آن نظام، فقرا مأيوس نبوده و اغنيا در فكر تكاثر نيستند. محرومان به فكر انتقام و سرقت، و اغنيا نگران حراست
جلد 1 - صفحه 440
و حفاظت اموال خود نمىباشند و جامعه از يك تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنيّت برخوردار خواهد بود. در تفسير كبير فخررازى آمده است: وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو كند، خود و اموالش مورد نفرين فقرا قرار مىگيرد و كينه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهديد مىكند و اين نمونهاى از آن نابودى است كه در آيه مطرح شده است.
پیام ها
1- به رشد ظاهرى ثروت خيره نشويد، نظام اقتصادى بر اساس ربا روبه نابودى است. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا»
2- نابود كردن مال ربوى، از سنّتهاى الهى است. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» فعل مضارع نشانهى استمرار است.
3- رواج صدقه وزكات، سبب رشد واستوارى اقتصاد است. «يُرْبِي الصَّدَقاتِ»
4- رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ»
5- رباخوار، بسيار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مىگرداند. «كَفَّارٍ أَثِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ (276)
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا: محو و نيست و نابود گرداند خدا مال ربوى را و مىبرد بركت آن را كه هر چند بسيار باشد عاقبت نقصان و خسران به آن طارى شود. ابن عباس گويد: هر كه از آن مال صدقه دهد يا در جهاد و حج صرف كند، قبول نشود، و اين كمال نقصان است. وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ:
و لكن بعكس زياد فرمايد و بركت دهد خدا صدقات را هر چند كم باشد، اجر آن را در آخرت زياد و در دنيا به صاحب مال بركت عطا فرمايد.
تمثيل: علماء اخلاق فرمودهاند: مثل مال ربوى مانند بدر است كه در مشاهده كثير النور، لكن به مرور نقصان در او راه يافته تا به محاق مىرسد.
همچنين مال ربوى به صورت زياد و لكن كمكم كسر شده تا به حدى كه زوال و فناء و نيست شود به سبب بىبركتى، اما به عكس صدقات مانند هلال است كه در انظار قليل النور و بتدريج در تزايد تا بمرتبه بدر رسد، همچنين صدقات در ظاهر قليل، لكن در باطن ازدياد ثواب تا به حدى كه مقدار آن احصا نتوان نمود.
وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ: و خداوند دوست نمىدارد هر ناسپاسى را كه مستحل ربا و مصر بر تحليل محرمات و منهمك باشد بر ارتكاب معاصى.
در منهج- حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اصحاب خطاب نمود: انّ اللّه يقبل الصّدقات و لا يقبل منها الّا الطّيّب و يربّيها لصاحبها
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 506
كما يربّى احدكم مهره و فصيله حتّى انّ اللّقمة لتصير مثل احد «1» بدرستى كه حق تعالى قبول فرمايد صدقات را، و قبول نفرمايد از آن را مگر حلال را كه به طيب نفس و محض اخلاص ادا شود و تربيت نمايد آن را، چنانچه يكى از شما كرّه اسب يا شتر بچه را پرورش دهد تا آنكه لقمه صدقه به مرتبه كوه احد گردد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ (276)
ترجمه
نابود ميكند خدا ربا را و زياد ميكند صدقهها را و خدا دوست ندارد هر ناسپاس گناه كار را..
تفسير
خداوند بركت را از مال ربوى برميدارد و عاقبت آنرا نابود و بىثمر ميگرداند و بركت ميدهد مال كسيرا كه صدقه ميدهد و زياد ميفرمايد ثواب صدقه او را بقدريكه موجب تعجب او ميشود و بركت يا بزياد شدن عين مال است مانند آنكه غذائى طبخ شود و رى كند و زياد گردد كه ميگويند بركت كرد يا زارعى كشتى كند كه تخمى صد تخم استفاده نمايد كه مىگويند خدا بزراعت او بركت داد يا بزياد شدن منافع آنست مانند آنكه شخص در وقت كمى موفق باعمال صالحه و كار هاى شايسته زيادى شود كه مىگويند اين وقت بركت كرد و برعكس اگر ببطالت صرف شود ميگويند خدا بركت از وقت ما برد و همچنين اگر مالى صرف شود در مصارف مفيد نافعى كه فائده آن زياد باشد ميگويند اين مال بركت داشت و برعكس اگر صرف باطل و امر بىثمر شود ميگويند نابود شد بنابراين نابود و بىبركت شدن مال ربوى يا به آنستكه تلف شود يا بسوزد و غرق شود و امثال اينها يا بآنستكه بىثمر بماند و نتواند آنرا بمصرف خيرى برساند چون حرام است ناچار بايد بماند زحمت تحصيل و نگهداريش بعهده او باشد و لذتش را كسان ديگر ببرند و بركت يافتن مالى كه زكوة آن داده شده است يا بآن مال صدقه دادهاند به آنستكه يا عين آن زياد شود يا صاحبش موفق شود كه آنرا بمصرف صحيح عقلى و شرعى برساند و منافع زيادى در دنيا و آخرت از آن مال براى او حاصل گردد و مؤيد معنى اول روايتى است كه عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه پيغمبر (ص) فرمود خداوند بر هر چيزى ملكى را موكل فرموده مگر بر صدقه كه آن را خداوند بدست خود مىگيرد و تربيت مىكند چنانكه شما فرزندان خود را تربيت مينمائيد تا آن كه روز قيامت ميبيند صدقه دهنده آنرا مانند كوه احد و مؤيد معنى دوم روايتى است كه از پيغمبر (ص)
جلد 1 صفحه 356
نقل شده است كه هرگز مالى از صدقه دادن كم نميشود و نيز روايت شده است كه كم نكرده است زكوة مالى را هرگز و خداوند دوست ندارد هر شخص ناشكرى را كه باداء زكوة قليل شكر نعمت جزيل را نمينمايد و اصرار بر تحليل محرمات و ارتكاب كبائر دارد و از ياد خدا و شكر نعم او غافل است و اخبار در باب بركت و فضل صدقه بقدرى است كه نميتوان ذكر نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ يُربِي الصَّدَقاتِ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِيمٍ (276)
در نظر ناس اينکه است که ربا باعث زيادتي مال ميشود و بسا اشخاصي از مال ربا ثروتهاي زيادي بدست آوردهاند و صدقه باعث نقصان مال است و بسا بفقر و بيچارگي منجر ميشود.
خداوند اينکه نظر را ردّ ميفرمايد و مطلب را عكس بيان ميكند که ربا باعث نقصان و از بين رفتن ميشود و صدقه باعث زيادتي ميگردد، و توضيح كلام اينست که ربا مورث مضرّاتي ميشود اوّلا بتدريج که معناي محق است از بين ميرود و بكلّي نابود ميگردد و بسيار مشاهده شده.
و ثانيا اگر صورت مال از بين نرود بركاتش از بين ميرود يعني از اينکه بهره و استفاده و كيف و لذّت نميبرد و با هزار حسرت ميگذارد و ميرود و وارث آن را تضييع ميكند و بالاخره محق ميشود و هكذا وارث وارث.
و ثالثا محق دين ميكند چون مال حرام مخصوص همچه حرامي قلب را سياه ميكند، شيطان را مسلّط ميكند، دل قسيّ ميشود موعظه در او تأثير نميكند، توفيق سلب ميشود، ايمان ضعيف ميگردد تا بالاخره بسا مستحل رباء ميشود و كافر ميگردد و بيايمان از دنيا ميرود و وبال و عقوبتش بر او باقي ميماند.
و بهمين معني در اخبار تصريح فرموده چنانچه در برهان از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود
(أيّ محق امحق من درهم الربا بمحق الدين).
و رابعا محق اعمال و عبادات ميكند فرداي قيامت بازاء هر درهمي چه اندازه از عبادات او را بصاحب مال بدهند و چه اندازه سيّئات او را بر اينکه بار كنند چون جنبه حق النّاس دارد.
و خامسا بواسطه ربا از فيوضات و مثوبات اخروي محروم ميگردد و بعذاب
جلد 3 - صفحه 68
و عقوبات گرفتار ميشود.
و بالعكس صدقات چه واجبه و چه مندوبه باعث زيادي مال ميشود و زيادتي بركات و موجب قبولي اعمال و دفع بليّات و نورانيّت قلب و قوه ايمان و دفع شيطان و نجات از عذاب و عقوبات و نيل بمثوبات و ارتفاع درجات و تشبّه بانبياء و اولياء و حصول ملكه سخاوت و فوائد ديگر.
لذا ميفرمايد يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ يُربِي الصَّدَقاتِ پس از اينکه بهمين نكته که عرض شد که باعث محق دين ميشود اشاره دارد جمله اخيره که ميفرمايد:
وَ اللّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِيمٍ كفّار صيغه مبالغه كافر است يعني بسيار كافر، كفر روي كفر که اثر رباء است اگر مستحلّ بآن شود هر درهمي موجب كفر است و مستحلّش كافر هر چه زياد شود زياد ميشود.
و اثيم صفت مشبّهه است از اثم که اثم و معصيت بر او ثابت و دائم و باقي ميماند. و كلمه لا يُحِبُّ هم دلالت دارد زيرا مؤمن مسلّما بهر درجه باشد محبوب خدا است و اطلاق لا يُحِبُّ مشعر باين است که آكل ربا چه مستحلّ و كفّار باشد و چه غير مستحلّ و لكن اثيم باشد بيايمان از دنيا ميرود مگر موفّق بتوبه شود و مورد عفو گردد.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱ - خداوند، سوق دهنده دائمى سرمایه هاى ربوى، به نقصان و نابودى (یمحق اللّهُ الرّبوا) رو به کاستى رفتن را «مَحق» گویند. (مجمع البیان).
۲ - خداوند، رشددهنده اموالى که صدقه داده مى شود. (و یربى الصّدقات)
۳ - حاکمیّت ربا در اقتصاد جامعه، نابودکننده نظام اقتصادى آن جامعه (یمحق اللّه الرّبوا)
۴ - رواج صدقه و انفاق، عاملى جهت رشد نظام اقتصادى (و یربى الصّدقات) «یربى» از «ارباء» به معناى رشد دادن و زیاد کردن است.
۵ - ناسپاسان از نعمتها و گنهکاران، محروم از محبّت الهى (و اللّه لا یحبّ کل کفّار اثیم)
۶ - رباخواران، ناسپاسانى گنهکار و محروم از محبّت الهى (یمحق اللّه الرّبوا ... و اللّه لا یحبّ کلّ کفّار اثیم) کلمه «کفّار» (بسیار ناسپاس) و کلمه «اثیم» (فرو رفته در گناه و آلودگى) پس از بیان ربا و رباخوارى، اشاره به این معنا دارد که رباخواران از جمله مصادیق انسانهاى ناسپاس و آلوده به گناهند.
۷ - اهل انفاق و صدقه، سپاسگزاران نعمتهاى الهى و اطاعت کنندگان فرمان او (یمحق اللّه ... کلّ کفّار اثیم) از مقابله صدقه و ربا به دست مى آید که این دو در آثار و تبعات متضادند; بنابراین چون رباخوار ناسپاس و گنهکار است، انفاق کننده، سپاسگزار و فرمانبر خداست.
۸ - صدقه و انفاق، سپاسگزارى در برابر نعمتهاى الهى و پیروى از فرمان اوست. (یمحق اللّه ... کلّ کفّار اثیم)
۹ - رباخوارى، ناسپاسى شدید نعمت و گنهکارى است. (یمحق اللّه الرّبوا ... و اللّه لا یحب کلّ کفّار اثیم)
۱۰ - انفاق، عامل جلب محبّت خداوند است و انفاق کنندگان محبوب او هستند. (یمحق اللّه الرّبوا و یربى الصّدقات و اللّه لا یحب کلّ کفّار اثیم) محرومیّت رباخوار از محبّت الهى، به قرینه مقابله بین ربا و صدقه، حاکى است که انفاق کننده محبوب خداوند است.
موضوعات مرتبط
- اطاعت: اطاعت از خدا ۷، ۸
- اقتصاد: عوامل انحطاط اقتصادى ۱، ۳ ; عوامل رشد اقتصادى ۴
- انفاق: آثار انفاق ۴، ۷، ۸، ۱۰
- خدا: محبّت خدا ۵، ۶، ۱۰ ; محبوب خدا ۱۰
- ربا: آثار ربا ۱، ۳ ; گناه ربا ۹
- رباخوار: سرزنش رباخوار ۶
- رشد: عوامل رشد ۲
- صدقه: آثار صدقه ۲، ۴، ۷، ۸
- عمل: پاداش عمل ۱
- گناه: آثار گناه ۵، ۶
- گناهکار: محرومیت گناهکار ۵، ۶
- نظام اقتصادى: ۱، ۲، ۳، ۴
- نعمت: شکر نعمت ۷، ۸ ; کفران نعمت ۵، ۶، ۹
منابع