الروم ٣٩
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلاَ يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ زَکَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ |
ترجمه
الروم ٣٨ | آیه ٣٩ | الروم ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن رِّباً»: هر گونه ربائی. مراد انواع معامله ربوی است. «لِیَرْبُوَ»: تا افزایش یابد و بر دارائیتان بیفزاید. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی به دنبال دارد. «فِی أَمْوَالِ النَّاسِ»: از مال مردم. به حساب دارائی مردم که برای شما حلال نیست. «لا یَرْبُو»: افزایش نمییابد. فزونی نمیگیرد، و بلکه خدا آن را از میان هم بر میدارد (نگا: بقره / . الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی به دنبال دارد. «الْمُضْعِفُونَ»: کسانی که دارای اجر مضاعف و پاداش چندین برابرند (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۷ - ۳۹، سوره روم
- طرح يك اشكال و بيان وجوه مختلفى در پاسخ به آن
- پاسخ ديگرى از صاحب كشاف و بيان چهار اشكال به آن
- جواب به اشكال فوق با بيان مفاد جمله : ((وللهالمثل الاءعلى ))
- تمثيلى متضمن رد و ابطال پندار مشركين درباره اينكه خدا از مخلوقات خود شركايى دارد
- شرح مفاد آيه : ((فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التى فطر الناس عليها...))
- بيان اينكه فطرت انسان هادى همه افراد در هر عصر و مصر به سوى سعادت است
- اقوال مختلف مفسرين درباره مفردات و مفاد آيه ((فاقم وجهك للذين حنيفا...))
- كلام فخر رازى در مراد از ((لاتبديل لخلق الله )) و بياناشكال آن
- نهى از تخرب و تفرق در دين كه از صفات مشركين و ناشى از پيروى آنان از اهواء خوداست
- مراد آيه شريفه و بيان عدم منافات آن با آيه (و اذا مس الانسان ضردعوا...)
- وسعت و تنگى معيشت تابع مشيت خدا است (يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر)
- مراد از ((ربا)) و ((زكات )) در آيه : ((و ما آتيتم من ربا ليربوا...))
- بحث روايتى
- روايتى درباره شاءن نزول آيه : ((ضرب لكم مثلا من انفسكم ...)) كه در مقام نفى اعتمادبه شريك داشتن خدا است
- رواياتى در ذيل آيه : ((فطرة الله التى فطر الناس عليها...)) و بيان مراد از((فطرت ))
- چند روايت حاكى از اينكه كل مولود يولد على الفطرة ...
- فدك حق مسلم حضرت زهرا(س ) بوده است
- گفتارى در معناى فطرى بودن دين در چند فصل
- ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است
- ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع شده باشد.
- ۴ - اسلام ((دين فطرت ))، ((دين خدا)) و ((سبيل الله )) است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ «39»
و آنچه شما به رسم ربا داديد كه بر اموال مردم (رباخوار) افزوده شود، پس نزد خداوند فزونى نخواهد يافت، و آنچه را به عنوان زكات مىپردازيد و رضاى خدا را مىطلبيد پس آنان (كه چنين كنند پاداشى) چند برابر دارند.
پیام ها
1- مقدار و كميّت پول مهم نيست، انگيزه و هدف پرداخت مهم است. مِنْ رِباً ...
مِنْ زَكاةٍ
جلد 7 - صفحه 205
2- رشدى كه از ربا حاصل مىشود، كاذب و ظاهرى است، نه واقعى و نزد خداوند. «فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ»
3- امتياز اسلام در آن است كه علاوه بر فقرزدايى از محرومان، رشد معنوى پرداخت كنندگان را نيز در نظر دارد. «تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ»
4- توجّه به اخلاص، مسألهاى جدّى است و بايد با تأكيد بيان شود، زيرا كار و تلاش بدون انگيزهى الهى، ارزشى ندارد. «تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ» ( «وَجْهَ اللَّهِ»، در اين آيه و آيه قبل تكرار شده است.)
5- پرداخت خالصانهى زكات، موجب ازدياد و رشد است. «زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»
6- مؤمن بايد در تشخيص سود و زيان، دنيا و آخرت، فرد و جامعه و جسم و روح را با هم به حساب آورد. (گرچه در ديد مادّى، پرداخت زكات، مايهى كمبود مال است، ولى با توجّه به فقرزدايى از جامعه، دل كندن از دنيا و ذخيره شدن براى آخرت، به سود زكات دهنده است.) «فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»
7- اخلاص، مقام انسان را بالا مىبرد و به نقطهى برتر مىرساند. (با توجّه به خطاب «تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ» بايد بگويد: «أنتم المضعفون» ولى مىفرمايد: «فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»، گويا آنان به يك نقطهى اوج رسيدهاند.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ (39)
وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً: و آنچه مىدهيد شما از زيادتى محرّم در معامله يا هديه و عطيه كه به آن توقع مزيد مكافات داريد نه قصد قربت و رضاى الهى، لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ: تا بيفزايد آن چيز در مالهاى مردمان، يعنى آنچه مىدهيد از زيادت حرام در معاملات تا زيادتى در مال رباخواران پديد آيد، يا آنچه هديه به كسى مىدهيد به توقع آنكه جلب مال مردمان نمائيد تا مال شما زياد گردد، فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ: پس زياد نمىشود آن مال نزد خدا و بركت از آن برداشته و موجب ثواب اخروى نمىشود، بلكه سبب عقوبت مىگردد هرگاه زيادتى حرامى باشد.
على بن ابراهيم قمى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه ربا دو قسم است: يكى حلال و ديگرى حرام. رباى حلال آنست كه شخص قرض مىدهد برادر دينى خود را به طمع آنكه زياد كند و عوض دهد او را به زيادتر از آنچه گرفته بدون شرطى بين آنها، پس اگر عطا كند او را زيادتر از آنچه گرفته بدون شرط، پس آن حلال است براى او و نيست ثوابى براى او نزد خدا در قرضى كه داده و هو قوله «فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ». و اما رباى حرام آنست كه شخص
«1» سورة الليل، آيه 20.
جلد 10 - صفحه 304
قرض دهد و شرط كند زيادتى را، پس آن حرام است «1».
در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام نيز مروى است كه رباء دو رباء است: ربائى است كه جايز است خوردن آن، و آن هديه تو است به شخصى براى طلب زيادتى از او، و آن ربائى است كه موجب ثواب الهى نگردد. و اما ربائى كه نبايد خورد او را، آن است كه نهى شده «2».
وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ: و آنچه مىدهيد از زكات واجبه يا صدقه مستحبه كه در دادن به مستحق، تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ: مىخواهيد ثواب خدا و رضاى او را، يعنى آن را به خلوص نيت براى رضاى خدا دهيد بدون شائبه غرض ديگر از رياء و سمعه و طمع زيادتى. فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ: پس آن گروه زكات دهندگان و صدقه براى خدا، ايشانند كه صاحبان افزونى هستند يكى به ده تا يكى به هفتصد و زيادتر. يا ايشان كسانى كه زياده كنندهاند ثواب و مال خود را به بركت زكات.
در امالى- ابن بابويه به اسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه فرمود: على باب الجنّة مكتوب القرض بثمانية عشر و الصدقة بعشرة بر در بهشت نوشته: قرض دادن به هيجده، و صدقه به ده ثواب باشد و اين به جهت آنست كه قرض نمىباشد مگر ردّ دست محتاج، و صدقه چه بسا واقع شود در دست غير محتاج «3».
و نيز حضرت باقر عليه السّلام فرمود: نيكوئى و صدقه پنهانى نفى كنند فقر را، و زياد نمايند در عمر، و دفع مىكنند از هفتاد مردن بد «4».
و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: سوسوا ايمانكم بالصّدقة و حصّنوا
«1» تفسير قمى، ج 2، ص 159.
«2» فروع كافى (چاپ حيدرى، 1378 هجرى)، ج 5، ص 145، روايت 6- وسائل الشيعة چ بيروت، ج 12 كتاب التجارة، ص 429، حديث 1 و 2- بحار الانوار ج 103، صفحات 115، حديث 2، و ص 122 حديث 36، به نقل از كتاب الهداية و فقه الرّضا.
«3» تفسير قمى، ج 2، ص 160- 159- كافى، ج 4 (فروع)، كتاب الزّكاة، ص 33 باب القرض، روايت 1- تفسير صافى (1 جلدى) ص 418.
«4» بحار الانوار، ج 74، ص 81 روايت 83.
جلد 10 - صفحه 305
اموالكم بالزّكاة و ادفعوا امواج البلاء بالدّعاء: نگهداريد ايمان خود را به صدقه دادن، و حفظ كنيد اموال خود را به زكات دادن، و دفع كنيد امواج بلا را به دعا نمودن «1».
و نيز حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «داووا مرضاكم بالصّدقة و حصّنوا اموالكم بالزكاة»: مداوا كنيد مريضهاى خود را به صدقه و حفظ نمائيد مالهاى خود را به زكات «2».
يا آنكه غرض تعميم احوال آنها باشد به جميع خلايق، يعنى هر كه بجا آورد آن را، چنين باشد جزاى او سواى آنكه شما باشيد يا غير آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (38) وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ (39) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذلِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (40)
جلد 4 صفحه 258
ترجمه
پس بده بصاحب قرابت حقّش را و بمسكين و درمانده در راه اين بهتر است براى آنانكه ميخواهند جانب خدا را و آنگروه ايشانند رستگاران
و آنچه ميدهيد از پيش كشى تا افزايش يابد در مالهاى مردمان پس افزون نميشود نزد خدا و آنچه داديد از زكاتى كه ميخواهيد جانب خدا را پس آنگروه ايشانند افزون كنندگان
خدا است آنكه آفريد شما را پس روزى داد شما را پس ميميراند شما را پس زنده ميكند شما را آيا از شريكان شما هست كسى كه بكند از اينها چيزى منزّه است او و برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند.
تفسير
از آيه سابقه مستفاد شد كه گشايش روزى و تنگى آن از جانب خدا است و مربوط بوسائل ظاهرى نيست لذا خداوند در اين آيه شريفه فرموده پس بده اى مكلّف بخويش خود و فقير و مسافر درمانده حقّ هر يك را و از ترس فقر و سختى معاش در اداء حقوق واجبه ارحام و فقراء و درماندگان كوتاهى منما كه امر توسعه و تضييق رزق با خدا است و حقوق واجبه آنها در محل خود از نفقه اقارب و مصرف زكوة معيّن شده است و در مجمع نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فدك را بحضرت زهرا عليها سلام تمليك و تسليم فرمود ولى اشتباها آيه را و آت ذا القربى حقّه بواو نقل نموده و آن آيه در سوره بنى اسرائيل با اخبار مفسّرهاش گذشت و منافات ندارد كه در اينجا هم يكى از مكلّفين پيغمبر صلى اللّه عليه و اله باشد كه بايد حقّ دختر خود را اداء نمايد ولى ظاهرا اختصاص بآنحضرت ندارد بملاحظه فاء تفريع و آنكه خداوند فرموده اين انفاق و اداء حقّ بهتر است از مال دنيا براى كسانيكه طالب خوشنودى خدا و قرب بآنحضرتند و ايشان از رستگاران و فائز شوندگان بنعيم آخرتند و نيز فرموده و آنچه بدهيد شما از هديه و پيش كشى بمردم براى آنكه زياده از آن از اموال ايشان عائد شما شود يا قرض دهيد بطمع آنكه در وقت اداء اضافه بر اصل مال بشما مسترد دارند در نزد خدا براى شما نفع و مزيّتى نخواهد بود ولى اگر قربة الى اللّه زكوة واجب يا مستحبّ خود را اداء نمائيد امثال شما مالشان در دنيا زياد شود و ثواب اخروى ايشان چندين برابر خواهد بود چون اداء زكوة مال موجب نموّ و افزايش و بركت آن است و ثواب اخروى برتر و بالاتر از هر چيز است و در اخبار ائمّه اطهار رباء در اين آيه
جلد 4 صفحه 259
بهر دو معنى كه هديه باميد نفع زائد و قرض بطمع استرداد با زياده است تفسير شده و رباء حرام را مخصوص بشرط زياده فرمودهاند و بنابراين سودى كه قرض گيرنده باختيار خود بدهد اگر چه قرض دهنده باين اميد قرض بدهد اشكالى ندارد نهايت آنكه ثواب قرض الحسنه را كه هجده برابر است و صدقه ده برابر نداشته باشد و روايات مفسّره شاهد بر مطالب مرقومه است و اينكه خداوند در اين آيه و آيه سابقه از خطاب عدول بغيبت فرموده شايد براى تعميم حكم باشد از حاضرين بغائبين و آنكه هر كس براى رضاى خدا انفاق كند و صدقه يا قرض دهد ببهره زائد در دنيا و آخرت خواهد رسيد و اختصاص بشخص خاص و مردم مخصوصى ندارد نهايت آنكه ايمان و اخلاص شرط قبول تمام اعمال است كه در محلّ خود ذكر شده است و در خاتمه باز خداوند روى سخن را باهل شرك معطوف داشته و فرموده است خداوند است آنكه شما را وجود داد و پرورش فرمود و روزى داد كه ابقاء حيات نموديد پس ميميراند شما را در وقت مقدّر پس زنده ميكند شما را در وقت مقرّر براى مجازات اعمال خوب و بد شما آيا هيچ يك از بتها كه شما آنها را شريك قرار داديد براى خدا در ستايش و پرستش قادر بر اين كارهاى خدائى هستند و هيچ يك از اين افعال از آنها صادر ميگردد حاشا و كلّا منزّه است خداوند و برتر و بالاتر از آنكه اشياء و اشخاص عاجز و ناتوان با او برابر و شريك باشند و ما اتيتم بقصر و لتربوا بتاء مضمومه و سكون و او نيز قرائت شده است يعنى تا صاحبان زياده شويد در اموال مردم و بنابر قرائت مشهور يعنى تا زياد شود آنچه داديد در بين مال مردم و بشما مسترد گردد در مصباح الشريعه از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود حريص محروم است و با آنكه محروم است مذموم است در هر چه باشد و چگونه محروم نباشد با آنكه خارج شده از پابند الهى و مخالفت نموده با قول خداوند كه فرموده اللّه الّذى خلقكم ثمّ رزقكم تا آخر و تشركون بتاء خطاب نيز قرائت شده است و مضعف صاحب اضعاف مال در عاجل و اضعاف از ثواب در آجل است.
جلد 4 صفحه 260
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما آتَيتُم مِن رِباً لِيَربُوَا فِي أَموالِ النّاسِ فَلا يَربُوا عِندَ اللّهِ وَ ما آتَيتُم مِن زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجهَ اللّهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُضعِفُونَ (39)
و آنچه ميدهيد بطمع زيادتي در اموال ناس- پس زيادتي ندارد نزد خداوند و آنچه ميدهيد از زكاة و اراده ميكنيد قربة الي اللّه خالصا لوجه اللّه پس اينها چندين ضعف ميبرند.
توضيح كلام اينكه به اينکه معني است که چيزي را بدهد و در عوض زيادتي بگيرد و اينکه سه قسم است:
قسم اول اينكه قرض بدهد و شرط زيادتي بكند اينکه حرام بلكه جنگ با خدا و رسول است چنانچه ميفرمايد الَّذِينَ يَأكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ المَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُم قالُوا إِنَّمَا البَيعُ مِثلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللّهُ البَيعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا (سوره بقره آيه 275) و نيز ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ فَإِن لَم تَفعَلُوا فَأذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ (سوره بقره آيه 278 و 279) و از اينکه آيه بوي كفر برخاسته ميشود و امروز معمول تمام بانكها و تجارت خانهها و ادارات و بسياري از افراد ناس است.
قسم دوم اينكه قرض ميدهد ولي شرط زياده نميكند و لكن طمع آن را دارد که در موقع اداء مديون زيادتر رد كند يا هديه و تحفه ميدهد باميد اينكه طرف مقابل بيشتر و بهتر باو رد كند که گفتند كاسه جايي رود که باز آورد شاه قدح مثلا خانه عروس و داماد يا مسافرين که از سفر ميآيند چشم روشني ميدهند بطمع سوغات و امثال اينها، اينکه حرام نيست ولي اجر و ثواب ندارد و اينکه آيه اينکه قسم را بيان ميفرمايد.
وَ ما آتَيتُم مِن رِباً لِيَربُوَا فِي أَموالِ النّاسِ حرام نيست لكن فَلا يَربُوا عِندَ اللّهِ اجر و ثوابي ندارد.
جلد 14 - صفحه 393
قسم سوم. اينكه ميدهد خالصا لوجه اللّه مثل زكوات و اخماس و صدقات و صله ارحام و بذل في سبيل اللّه باميد اينكه خداوند باضعاف مضاعف باو عنايت فرمايد که جزء اخير آيه ميفرمايد:
وَ ما آتَيتُم مِن زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجهَ اللّهِ فَأُولئِكَ هُمُ المُضعِفُونَ باضعاف مضاعف چنانچه ميفرمايد: مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللّهُ يُضاعِفُ لِمَن يَشاءُ (سوره بقره آيه 261).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 39)- در این آیه به تناسب بحثی که از انفاق خالص در میان بود به دو نمونه از انفاقها که یکی برای خداست، و دیگری به منظور رسیدن به مال دنیا اشاره کرده، میفرماید: «آنچه به عنوان ربا میپردازید تا در اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت، و آنچه را به عنوان زکات میپردازید و تنها رضای خدا را میطلبید (مایه برکت است و) کسانی که چنین میکنند دارای پاداش مضاعفند» (وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ
ج3، ص539
تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ).
«ربا» در اصل به معنی افزایش است و در اینجا منظور هدایایی است که بعضی از افراد برای دیگران- مخصوصا صاحبان مال و ثروت- میبرند، به این منظور که پاداشی بیشتر و بهتر از آنها دریافت دارند.
بدیهی است در این گونه هدایا نه استحقاق طرف در نظر گرفته میشود، و نه شایستگیها و اولویتها، بلکه تمام توجه به این است که این هدیه به جایی داده شود که بتواند مبلغ بیشتری را صید کند! و طبیعی است این چنین هدایا که جنبه اخلاص در آن نیست از نظر اخلاقی و معنوی فاقد ارزش میباشد.
نکات آیه
۱ - مالى که نه به قصد تقرب به خدا، بلکه براى افزون شدن اموال داده مى شود، در پیشگاه خداوند، بى پاداش است. (و ما ءاتیتم من ربًا لیربوا فى أمول الناس فلایربوا عنداللّه) «ربا» در لغت، به معناى زیادى است و به قرینه مقابله با آیه قبل، مالى است که براى جلب رضاى خدا داده نمى شود.
۲ - اموال و هدایایى که به قصد بازپرداخت افزون تر، داده مى شود، هیچ افزایشى در پیشگاه خداوند ندارد. (و ما ءاتیتم من ربًا لیربوا فى أمول الناس فلا یربوا عنداللّه) «لیربوا فى اموال الناس» احتمال دارد که اشاره به مالى باشد که به قصد باز پس گیرىِ هدایاى بیشترى، هدیه مى شود. در این صورت، «فى» در «فى اموال الناس» به معناى «من» ابتدایى است; یعنى: «مالى را مى دهید، به قصد این که از اموال مردم، زیادتى براى خود تحصیل کنید.».
۳ - اقتصاد متکى به ربا، از برکات و مواهب معنوى خداوند، بى بهره است. (ما ءاتیتم من ربًا لیربوا فى أمول الناس فلا یربوا عند اللّه) سوره روم، اگر چه مکى است و آیات مربوط به ربا، در مدینه نازل شده است، اما در عین حال، احتمال دارد - چنان که از ظاهر آیه برمى آید - «ربا» رباى اصطلاحى باشد.
۴ - رشد و فزونى واقعى، آن است که در پیشگاه خدا، رشد باشد. (و ما ءاتیتم من ربًا لیربوا فى أمول الناس فلا یربوا عند اللّه)
۵ - شایسته است که انسان، اموال خود را در راه تقرب به خداوند، مصرف کند. فأَت ذا القربى حقّه ... ذلک خیر للذین یریدون وجه اللّه ... و ما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه اللّه یاد آورى این نکته که اموال خرج شده در غیر راه جلب رضاى خدا، ثمرِ الهى ندارد و سپس ذکر این نکته که طالبان رضاى خدا، در راه او انفاق مى کنند، تشویقى است به این که خوب است، که انسان، مال اش را در راه تقرّب به خدا، مصرف کند.
۶ - ارزش اَعمال، در گرو اخلاص است. (و ما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه اللّه)
۷ - کار و تلاش، به خاطر غیر خدا، فاقد ارزش است. (و ما ءاتیتم من ربًا لیربوا فى أمول الناس فلا یربوا عند اللّه)
۸ - کسانى که به خاطر جلب رضاى خدا، صدقه مى دهند، قطعاً پاداش مضاعف خواهند داشت. (و ما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه اللّه ... فأُولئک هم المضعفون) مراد از«زکات» به قرینه مکى بودن سوره و نیز آیه قبل (فآت ذا القربى...) هر نوع صدقه و انفاق است. و «مضعفون» به معناى «ذوالضِعف» بوده و مراد، پاداش مضاعف است.
۹ - صرف مال، براى جلب رضاى خداوند، عامل برکت معنوى آن در پیشگاه خداوند است. (و ما ءاتیتم من ربًا ... فلا یربوا عند اللّه و ما ءاتیتم من زکوة ... المضعفون) به قرینه مقابله با فراز نخست آیه و نیز این که انفاق دهندگان، از پاداش مضاعف برخوردارند، استفاده مى شود که انفاق، برکت معنوى دارد.
۱۰ - پرداخت حقوق مالى، عامل شکوفایى اقتصاد جامعه است. (و ما ءاتیتم من زکوة ... هم المضعفون) احتمال دارد که مراد از «مضعفون» (صاحبان زیادت) به معناى «زیادى در مال» باشد.
روایات و احادیث
۱۱ - «قال أبوعبداللّه(ع): الربا رباءان: أحدهما حلال و الآخر حرام. فأمّا الحلال فهو أن یقرض الرجل أخاه قرضاً طمعاً أن یزیده و یعوضه بأکثر ممّا یأخذه بلاشرط بینهما فإن أعطاه أکثر ممّا أخذه، على غیر شرط بینهما، فهو مباح له و لیس له عنداللّه ثواب فیما أقرضه و هو قوله «فلایربوا عنداللّه»... .;[۱] امام صادق(ع) فرمود: ربا، بر دو قسم است: یکى، حلال و دیگرى، حرام است; رباى حلال، آن است که کسى، به برادرش قرض دهد در حالى که امید دارد بیشتر از آنچه قرض داده، به او برگرداند، ولى هیچ گونه شرط زیاده نکرده باشد. در این صورت اگر قرض گیرنده چیزى بیشتر از آنچه گرفته است، به قرض دهنده بدهد، مباح است، ولى هیچ گونه پاداشى نزد خداوند، در قرضى که داده، براى او نیست. این همان سخن خداوند است که: فلایربوا عنداللّه...».
۱۲ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: الربا رباءان: رباء یؤکل و رباء لایؤکل. فأما الذى یؤکل فهدیتک إلى الرجل تطلب منه الثواب أفضل منها فذلک الربا الذى یؤکل و هو قوله عزّوجلّ «و ما ءاتیتم من رباً لیربوا فى أموال الناس فلایربوا عنداللّه»...;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده که ربا، دو قسم است: ربایى که خوردن آن جایز است، و ربایى که خوردن اش جایز نیست. آن ربایى که خوردن اش جایز است، هدیه اى است که به کسى مى دهى و انتظار دارى که او بیشتر از آن را به تو بدهد. این، اضافه اى که دریافت مى کنى، ربایى است که خوردن آن جایز است و این است قول خداى عزّوجلّ که مى فرماید: و ما ءاتیتم من رباً لیربوا فى أموال الناس فلایربوا عنداللّه...».
موضوعات مرتبط
- اخلاص: آثار اخلاص ۵، ۶
- ارزشها: ملاک ارزشها ۶
- اقتصاد: آسیب شناسى اقتصادى ۳; بى برکتى اقتصاد ربوى ۳; عوامل شکوفایى اقتصاد ۱۰
- انفاق: آثار انفاق ۵، ۸، ۹، ۱۰; انفاق باطل ۱; انفاق در راه خدا ۹; پاداش مضاعف انفاق ۸; فلسفه انفاق ۸
- برکت: عوامل برکت ۹
- تقرب: عوامل تقرب ۵
- تکامل: تکامل واقعى ۴
- تلاش: تلاش بى ارزش ۷
- ربا: بى برکتى ربا ۲; رباى حرام ۱۱، ۱۲; ربا ى حلال ۱۱، ۱۲
- رباخوارى: آثار رباخوارى ۱، ۲، ۳
- عمل: ارزش عمل ۶; عمل پسندیده ۵
منابع