الْبَيْع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْبَيْع | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْبَيْع | آیات شامل این کلمه ]]'''


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه بيع‌ | بيع‌]] (۱۵ بار) [[کلمه با ریشه:: بيع‌| ]]
*[[ریشه بيع‌ | بيع‌]] (۱۵ بار) [[کلمه با ریشه:: بيع‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
فروختن. راغب در مفردات گويد: بيع دادن جنس و اخذ قيمت و شراء دادن قيمت و گرفتن جنس است. [بقره:275]، مجمع البيان نيز در ذيل آيه 254 بقره، مثل راغب گفته است و هر دو تصريح مى‏كنند كه گاهى به فروختن، شراء و به خريدن، بيع به معنى يك طرف معامله است فروختن يا خريدن. ولى از بعضى آيات ظاهر مى‏شود كه گاهى در مطلق خريد و فروش به كار مى‏رود نظير [بقره:254]، چنانكه طبرسى آن را تجارت معنى كرده .ولى مى‏شود گفت كه بيع در آيه به معناى مشهور (فروختن) است يعنى شخص مجرم چيزى ندارد كه بفروشد و خلاصى خود را در مقابل آن بگيرد. جنس در اينجا اين است كه مجرم مى‏دهد و قيمت همان نجات است كه دريافت مى‏كند. ولى اين در آن روز نيست [نور:37]. در الميزان هست: تجارت چون با بيع مقابل افتد، مراد از تجارت استمرار آن است، و اينكه در آيه پس از نفى تجارت، بيع نفى شده براى افهام اين است كه نه تجارت دائمى آنها را از يار خدا باز مى‏دارد و نه يك بيع كه در مدّت تجارت واقع مى‏كنند. و گفته شده: نفع تجارت بسيار و نفع يك بيع نا چيز است، آيه چون باز داشتن تجارت را نفى كرد اين مستلزم باز نداشتن يك بيع نيست لذا بار ديگر بيع نفى شده است يعنى: مراد اينكه نه بهره بسيار و نه كم آنها را از ياد خدا باز نمى‏دارد. (خلاصه سخن الميزان). [توبه:111]، شاد شويد به معامله خود كه انجام داده‏ايد. مبايعه واقع كردن بيع است و بين الاثنين بودن آن به واسطه بايع و مشترى است مانند تبايع‏ [بقره:282]. [فتح:10]، آنان كه با تو بيعت مى‏كنند جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏كنند. بيعت: متولّى كردن و عقد توليت است (اقرب الموارد) طبرسى ذيل آيه :254 بقره گويد، بيع دست به هم دادن براى فروختن و بيعت دست به هم دادن براى ايجاب طاعت است. على هذا بيعت آن است كه شخصى بدهد يعنى ترا بر خود متولّى كردم و طاعتت بر من واجب است. [ممتحنه:12].


*[[ال]]
*[[ال]]
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, الرّبَا:67, اللّه:65, مِثْل:45, أَحَل:45, إِنّمَا:40, حَرّم:35, قَالُوا:35, ذَرُوا:32, ذٰلِکُم:32, خَيْر:29, مِن:29, الْبَيْع:29, بِأَنّهُم:29, لَکُم:26, ذِکْر:24, ذٰلِک:24, فَمَن:24, إِن:24, کُنْتُم:21, إِلَى:21, جَاءَه:21, الْمَس:21, تَعْلَمُون:18, فَإِذَا:18, مَوْعِظَة:18, فَاسْعَوْا:18, الشّيْطَان:15, قُضِيَت:15, الْجُمُعَة:15, رَبّه:13, يَتَخَبّطُه:13, يَوْم:13, الّذِي:10, فَانْتَهَى:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الْبَيْع]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

فروختن. راغب در مفردات گويد: بيع دادن جنس و اخذ قيمت و شراء دادن قيمت و گرفتن جنس است. [بقره:275]، مجمع البيان نيز در ذيل آيه 254 بقره، مثل راغب گفته است و هر دو تصريح مى‏كنند كه گاهى به فروختن، شراء و به خريدن، بيع به معنى يك طرف معامله است فروختن يا خريدن. ولى از بعضى آيات ظاهر مى‏شود كه گاهى در مطلق خريد و فروش به كار مى‏رود نظير [بقره:254]، چنانكه طبرسى آن را تجارت معنى كرده .ولى مى‏شود گفت كه بيع در آيه به معناى مشهور (فروختن) است يعنى شخص مجرم چيزى ندارد كه بفروشد و خلاصى خود را در مقابل آن بگيرد. جنس در اينجا اين است كه مجرم مى‏دهد و قيمت همان نجات است كه دريافت مى‏كند. ولى اين در آن روز نيست [نور:37]. در الميزان هست: تجارت چون با بيع مقابل افتد، مراد از تجارت استمرار آن است، و اينكه در آيه پس از نفى تجارت، بيع نفى شده براى افهام اين است كه نه تجارت دائمى آنها را از يار خدا باز مى‏دارد و نه يك بيع كه در مدّت تجارت واقع مى‏كنند. و گفته شده: نفع تجارت بسيار و نفع يك بيع نا چيز است، آيه چون باز داشتن تجارت را نفى كرد اين مستلزم باز نداشتن يك بيع نيست لذا بار ديگر بيع نفى شده است يعنى: مراد اينكه نه بهره بسيار و نه كم آنها را از ياد خدا باز نمى‏دارد. (خلاصه سخن الميزان). [توبه:111]، شاد شويد به معامله خود كه انجام داده‏ايد. مبايعه واقع كردن بيع است و بين الاثنين بودن آن به واسطه بايع و مشترى است مانند تبايع‏ [بقره:282]. [فتح:10]، آنان كه با تو بيعت مى‏كنند جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏كنند. بيعت: متولّى كردن و عقد توليت است (اقرب الموارد) طبرسى ذيل آيه :254 بقره گويد، بيع دست به هم دادن براى فروختن و بيعت دست به هم دادن براى ايجاب طاعت است. على هذا بيعت آن است كه شخصى بدهد يعنى ترا بر خود متولّى كردم و طاعتت بر من واجب است. [ممتحنه:12].

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...