الذاريات ٣٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام آيات و نشانه هایی كه در نفوس خودِ انسان ها هست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link393 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link393 | مراد از «رزق»، در آیه: «وَ فِى السّمَاء رِزقُكُم وَ مَا تُوعَدُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link395 | گفتارى درباره كافى بودن رزق، براى روزى خواران]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link395 | گفتارى درباره كافى بودن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link396 | داستان وارد شدن ملائكه عذاب قوم لوط، بر ابراهيم«ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link396 | داستان وارد شدن ملائكه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link397 | آيتى كه خداوند با عذاب و هلاکت قوم لوط، بر جاى گذاشت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link397 | آيتى كه خداوند با عذاب قوم | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link398 | اشاره به هلاكت قوم عاد، ثمود و قوم نوح «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link398 | اشاره به هلاكت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link399 | معناى آيه: «وَ السّمَاء بَنَينَاهَا بِأيدٍ وَ إنّا لَمُوسِعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link399 | معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link400 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link400 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۳۷
کپی متن آیه |
---|
وَ فِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ |
ترجمه
الذاريات ٣٧ | آیه ٣٨ | الذاريات ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُلْطَانٍ مُّبِینٍ»: قدرت آشکار. مراد معجزات موسی (ع) است، از قبیل عصا و ید بیضاء (نگا: هود / ، مؤمنون / ، غافر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات
- اقسام آيات و نشانه هایی كه در نفوس خودِ انسان ها هست
- مراد از «رزق»، در آیه: «وَ فِى السّمَاء رِزقُكُم وَ مَا تُوعَدُون»
- گفتارى درباره كافى بودن رزق، براى روزى خواران
- داستان وارد شدن ملائكه عذاب قوم لوط، بر ابراهيم«ع»
- آيتى كه خداوند با عذاب و هلاکت قوم لوط، بر جاى گذاشت
- اشاره به هلاكت قوم عاد، ثمود و قوم نوح «ع»
- معناى آيه: «وَ السّمَاء بَنَينَاهَا بِأيدٍ وَ إنّا لَمُوسِعُون»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ فِي مُوسى إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ «38» فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ «39»
و در (سرگذشت) موسى (نيز نشانه و عبرتى است)، آنگاه كه او را همراه با حجّتى روشن و آشكار به سوى فرعون فرستاديم. پس فرعون با تكيه بر قدرت و سپاهى كه داشت، روى برگرداند و گفت: او يا جادوگر است يا جنزده.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ فِي مُوسى إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ (38)
بعد از بيان استيصال قوم لوط شمهاى از گزارشات قوم حضرت موسى عليه السّلام و فرعون را فرمايد:
وَ فِي مُوسى: و در قصه حضرت موسى عليه السّلام نيز آيتى است مر عبرت گيرندگان را، يا ياد گردانيديم در قصه موسى عليه السّلام نشانهاى براى مؤمنان ترسكار، إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ: چون فرستاديم او را بسوى فرعون و قوم او، بِسُلْطانٍ مُبِينٍ: به حجتى روشن كه آن يد بيضاء و عصا و غير آن. تخصيص به ذكر فرعون به جهت اتباع قوم است به او.
«1» حياة القلوب (چ اسلاميه- تهران) ج 1 باب 8 ص 154- 153.
جلد 12 - صفحه 274
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ فِي مُوسى إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ (38) فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (39) فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ (40) وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ (41) ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ (42)
وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ (43) فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ (44) فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ (45) وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (46)
ترجمه
و نيز در قصّه موسى آيتى است هنگاميكه فرستاديم او را بسوى فرعون با حجّت و معجزهاى روشن
پس برگشت با اركان دولتش و گفت ساحر است
جلد 5 صفحه 68
يا ديوانه
پس گرفتيم او و لشگريانش را پس افكنديمشان در دريا با آنكه او بود سزاوار ملامت
و در قوم عاد وقتى كه فرستاديم بر آنها باد بىخير هلاككننده را
وا نميگذارد چيزى را كه وزيد بر آن مگر آنكه ميگرداندش چون استخوان پوسيده
و در قوم ثمود وقتى كه گفته شد بآنها برخوردار و كامياب شويد تا مدتى معيّن
پس سركشى كردند از فرمان پروردگارشان پس گرفت آنها را صاعقه با آن كه نگاه مىكردند
پس قدرت نداشتند بر ايستادن و نبودند انتقام كشندگان
و هلاك كرديم قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند گروهى متمرّد و نافرمان.
تفسير
خداوند متعال چنانچه در ديار قوم لوط آيتى براى عبرت مردم باقى گذارد در قصّه حضرت موسى با فرعون هم موجبات عبرت خلق را فراهم فرمود وقتى كه او را با عصا و يد بيضاء و ساير معجزات مبعوث بر فرعون و قوم او فرمود و او براى اعتماد بر عسكر و لشگر و مال و منال خود روى گرداند از ايمان به آنحضرت يا اعراض نمود از قبول ايمان باو و رو گرداند با اقوام و عساكرش و بنابر اين باء در بركنه براى سببيّت يا معيّت يا تعديه است ولى مشوّش شد و سخنى گفت كه بميزان عقل راست نيايد چون گفت اين شخص ساحر است يا ديوانه در صورتى كه اگر كسى ساحر باشد بايد دانا و زيرك باشد نه ديوانه و بيعقل و اگر ديوانه و بيعقل باشد ساحر نميشود و خدا بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده او و لشگريانش را مأخوذ بگناهشان كرد و در دريا غرق فرمود با آنكه او ملامت ميكرد خود را بر مخالفت با حضرت موسى در وقتى كه عذاب منجز شده بود و پشيمانى سودى نداشت يا مستحق ملامت و توبيخ بود بر معاصى سابقه خود و نيز آيتى است در ملاحظه حال قوم عاد كه مخالفت با حضرت هود نمودند و خداوند آنها را بباديكه مانند شخص عقيم بىثمر و فائده بود يا مواليدى براى ذى روحى باقى نگذارد مبتلا فرمود كه همه را هلاك كرد و بهر چه ميرسيد از انسان و حيوان و نبات آنرا خاكستر ميكرد و نيز آيتى است در قوم ثمود وقتى كه حضرت صالح بآنها وعده عذاب داد و فرمود برخوردار شويد از زندگانى دنيا تا سه روز و اين بعد از آن بود كه ناقه را عقر نموده بودند و بعدا هم پشيمان نشدند و توبه نكردند تا بصاعقه آسمانى كه در روز بر آنها
جلد 5 صفحه 69
نازل شد با آنكه آنرا مشاهده مينمودند گرفتار شدند و بهلاكت رسيدند و ديگر قدرت بر قيام و دادستانى و يارى نمودن با يكديگر در دفع عذاب را پيدا نكردند و پيش از اينها قوم نوح عليه السّلام را خداوند غرق و هلاك فرمود چون فاسق و فاجر و كافر بودند و شرح اين قصص مكرر ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ فِي مُوسي إِذ أَرسَلناهُ إِلي فِرعَونَ بِسُلطانٍ مُبِينٍ (38) فَتَوَلّي بِرُكنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَو مَجنُونٌ (39) فَأَخَذناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذناهُم فِي اليَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ (40)
و در مورد موسي زماني که فرستاديم او را بسوي فرعون با معجزه بزرگ و دليل آشكار پس اعراض كرد بر كنه يعني با لشكر و جنود. که اعتمادش به آنها بود مثل اعتماد عمارت به اركانش و گفت موسي ساحر است يا ديوانه پس گرفتيم او را و جنود او را پس انداختيم آنها را در دريا و او خود را ملامت ميكرد قصه موسي را خداوند در بسياري از سور و آيات مفصلا و اشارة بيان فرموده و شرح آنها بيان شده و در اينجا فقط به تفسير آيات قناعت ميكنيم.
وَ فِي مُوسي عطف به وَ فِي الأَرضِ آياتٌ لِلمُوقِنِينَ است يعني آياتي از براي موقنين هست در مورد موسي.
جلد 16 - صفحه 280
إِذ أَرسَلناهُ إِلي فِرعَونَ و جنود فرعون در آن جايي که خطاب شد به موسي اذهَب إِلي فِرعَونَ إِنَّهُ طَغي طه آيه 25.
بِسُلطانٍ مُبِينٍ عصائي که ثعبان افعي و اژدها شد و سحر سحره فرعون را بلعيد و يد و بيضاء و ساير معجزات که ميفرمايد:
قالبهفِي تِسعِ آياتٍ إِلي فِرعَونَ وَ قَومِهِ نمل آيه 12.
فَتَوَلّي بِرُكنِهِ تولي اعراض است و ترك قبول و ركن فرعون قوت و قدرت و جنودش بود که به آنها مغرور بود مثل عمارت که بر اركانش اعتماد دارد و باء بركنه از براي تعديه است يعني ركن خود را که جنودش بود آنها را هم وادار نمود بر اعراض و عدم قبول.
وَ قالَ ساحِرٌ أَو مَجنُونٌ به قومش گفت اينکه موسي ساحر است که عصا را به نظر ثعبان ميآورد و يد را به نظر بيضاء مينمايد و يا مجنون است که غير از من بر خود خدايي اتخاذ كرده.
فَأَخَذناهُ وَ جُنُودَهُ اخذ عزيز مقتدر آن موقعي که با لشكر انبوه حركت كرد در تعقيب موسي و قوم موسي که آنها را به قتل رساند و آمدند نزديك دريا موقعي که قوم موسي از دريا خارج ميشدند در آن دوازده جاده که ميفرمايد:
فَأَوحَينا إِلي مُوسي أَنِ اضرِب بِعَصاكَ البَحرَ فَانفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرقٍ كَالطَّودِ العَظِيمِ شعراء آيه 63 فرعون و جنودش هم وارد اينکه جادّهها شدند موقعي که رسيد فرعون در آخر جاده که از دريا بيرون آيد که آخرين قوم موسي از جاده خارج شدند و آخرين قوم فرعون داخل در جاده شدند که شايد فاصله بين فرعون و قوم موسي چند متري بيش نبود که يك مرتبه دريا بهم آمد و تمام غرق شدند که ميفرمايد:
فَنَبَذناهُم فِي اليَمِّ فرعون در اينکه موقع گفت: که ميفرمايد: حَتّي إِذا أَدرَكَهُ الغَرَقُ قالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَت بِهِ بَنُوا إِسرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ المُسلِمِينَ يونس آيه 90 که مفاد.
وَ هُوَ مُلِيمٌ است گفتند: جبرئيل كفي از لجن به دهان او زد و گفت آلآنَ وَ قَد عَصَيتَ قَبلُ وَ كُنتَ مِنَ المُفسِدِينَ يونس آيه 91.
281
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 38)- این همه درس عبرت در تاریخ پیشینیان: قرآن در اینجا در تعقیب داستان قوم لوط و عاقبت دردناکی که بر اثر گناهان بسیار زشت و ننگین پیدا کردند اشاره به سرگذشت چند قوم دیگر از اقوام پیشین میکند.
نخست میفرماید: «و در (زندگی) موسی نیز (نشانه و درس عبرتی بود) در آن هنگامی که او را به دلیلی آشکار به سوی فرعون فرستادیم» (وَ فِی مُوسی إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلی فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِینٍ).
«سلطان» چیزی است که مایه تسلط گردد، و منظور در اینجا معجزه یا دلیل و منطق نیرومند عقلی یا هر دو است که «موسی» (ع) در برابر فرعون از آن استفاده کرد.
نکات آیه
۱ - سرگذشت موسى(ع) و رسالت او در هدایت فرعون، آیتى الهى و درس آموز (و فى موسى إذ أرسلنه إلى فرعون) عبارت «و فى موسى» عطف بر جمله «ترکنا فیها آیة» است; یعنى، «و فى قصة موسى آیة».
۲ - موسى(ع)، رسول الهى (و فى موسى إذ أرسلنه)
۳ - نخستین مأموریت موسى(ع)، حرکت به سوى فرعون بود. (و فى موسى إذ أرسلنه إلى فرعون)
۴ - «فرعون»، محور حاکمیت کفر در عصر موسى (و فى موسى إذ أرسلنه إلى فرعون) از این که موسى(ع) قبل از تبلیغ تودهاى مردم، مأموریت یافته بود تا به سوى فرعون حرکت کند، به دست مى آید که فرعون بر مجموعه نظام اجتماعى آن عصر حاکمیت داشت.
۵ - تمرکز اقتدار در شخص فرعون، مانع تلاش و تبلیغ موسى(ع) در میان توده ها * (و فى موسى إذ أرسلنه إلى فرعون) با این که پیامبران به سوى توده هاى مردم، مبعوث شده اند، موسى(ع)، در نخستین مأموریت، به سوى فرعون فرستاده شد. از این نکته مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
۶ - لزوم هدف قرار دادن مرکز اصلى قدرت کفر، براى اصلاح توده ها * (و فى موسى إذ أرسلنه إلى فرعون) موسى(ع) مأموریت یافته بود تا مستقیماً با فرعون روبه رو شود و او را از کفر و حق ستیزى باز دارد و خداوند این حقیقت رابراى ما بازگو کرده است از این نکته مطلب یاد شده احتمال مى رود.
۷ - رسالت موسى(ع) به سوى فرعون، همراه با دلایل قاطع و روشن (أرسلنه إلى فرعون بسلطن مبین) «سلطان» به معناى حجت و برهان است.
۸ - تجهیز پیامبران از سوى خداوند به معجزاتى روشن و قاطع، براى پیشبرد اهداف هدایتى خویش (أرسلنه ... بسلطن مبین) در صورتى که مراد از حجت و برهان (سلطان) حجت حسى باشد، برداشت بالا به دست مى آید.
۹ - لزوم مجهز بودن به امکانات نیرومند و دلایل متقن، در تبلیغ دین (أرسلنه ... بسلطن مبین) فعل الهى، خود رهنمودى به هدایتگران است که آنان براى پیشبرد هدف، باید در کار خویش ابزار و امکانات بایسته را نیز، در نظر داشته باشند.
۱۰ - وضوح و روشنى، از ویژگى هاى بارز دلایل و معجزات موسى(ع) (أرسلنه ... بسلطن مبین) تنها وصفى که خداوند در این آیه براى دلایل موسى(ع) آورده است، «مبین» مى باشد.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا :۱
- انبیا: بینات انبیا ۸; هدایتگرى انبیا ۸
- تبلیغ: ابزار تبلیغ ۹; برهان در تبلیغ ۹; روش تبلیغ ۹
- رسولان خدا :۲
- رهبران: اهمیت مبارزه با رهبران کفر ۶
- فرعون: آثار قدرت فرعون ۵; کفر فرعون ۴; نقش فرعون ۴; هدایت فرعون ۱
- کفر: منشأ کفر در دوران موسى(ع) ۴
- معجزه: منشأ معجزه ۸; نقش معجزه ۸
- موسى(ع): اولین رسالت موسى(ع) ۳; بینات موسى(ع) ۷، ۱۰; دلایل رسالت موسى(ع)۷; عبرت از قصه موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع) ۳، ۷; مقامات موسى(ع) ۲; موانع تبلیغ موسى(ع) ۵; موسى(ع) و فرعون ۳; نبوت موسى(ع) ۱، ۲; وضوح معجزه موسى(ع) ۱۰; ویژگیهاى معجزه موسى(ع) ۱۰; هدایتگرى موسى(ع) ۱
- هدایت: ابزار هدایت ۸; روش هدایت ۶
منابع