الواقعة ٤٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::بَارِد|بَارِدٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَارِد| ]] [[شامل این ریشه::برد| ]][[ریشه غیر ربط::برد| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::کَرِيم|کَرِيمٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَرِيم| ]] [[شامل این ریشه::کرم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کرم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::بَارِد|بَارِدٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَارِد| ]] [[شامل این ریشه::برد| ]][[ریشه غیر ربط::برد| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::کَرِيم|کَرِيمٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَرِيم| ]] [[شامل این ریشه::کرم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کرم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|لاَ بَارِدٍ وَ لاَ کَرِيمٍ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=نه خنک و نه ملایم.
|-|صادقی تهرانی=نه خنک و نه ملایم.
|-|معزی=نه خنک و نه گرامی‌
|-|معزی=نه خنک و نه گرامی‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Neither cool, nor refreshing.</div>
{{آيه | سوره = سوره الواقعة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::44|٤٤]] | قبلی = الواقعة ٤٣ | بعدی = الواقعة ٤٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/056044.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/056044.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الواقعة | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::44|٤٤]] | قبلی = الواقعة ٤٣ | بعدی = الواقعة ٤٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«بَارِدٍ»: سرد و خنک. «کَرِیمٍ»: در میان عربها معمول است که وقتی می‌خواهند شخص یا چیزی را ذم کنند و غیر مفید معرفی کنند، واژه (کریم) را به دنبال شخص یا چیز دیگری که بیفایده و ناپسند قلمداد شده است، ذکر می‌نمایند. مثلاً می‌گویند: مَا هذِهِ الدّارُ بِوَاسِعَةٍ وَ لا کَریمٍ. مَا هذَا بِسَمِینٍ وَ لا کَرِیمٍ (نگا: زادالمسیر). در اینجا مراد از (لا کَرِیمٍ) بیفایده و بدمنظر است.
«بَارِدٍ»: سرد و خنک. «کَرِیمٍ»: در میان عربها معمول است که وقتی می‌خواهند شخص یا چیزی را ذم کنند و غیر مفید معرفی کنند، واژه (کریم) را به دنبال شخص یا چیز دیگری که بیفایده و ناپسند قلمداد شده است، ذکر می‌نمایند. مثلاً می‌گویند: مَا هذِهِ الدّارُ بِوَاسِعَةٍ وَ لا کَریمٍ. مَا هذَا بِسَمِینٍ وَ لا کَرِیمٍ (نگا: زادالمسیر). در اینجا مراد از (لا کَرِیمٍ) بیفایده و بدمنظر است.
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶  سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link147 | مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمۀ «قرب»، در امور مادی و معنوی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى مقربان ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link148 | توصیف نعمت های بهشتى اصحاب یمین ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link150 | مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link149 | توصیف حال اصحاب شمال، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link151 | اقوال مختلف درباره مقصود از «حنث عظيم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link152 | پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۶#link153 | توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۱#link93 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۱#link93 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ «43» لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ «44»
و سايه‌اى از دود غليظ و سياهند. كه نه خنك است و نه سودبخش.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44)
لا بارِدٍ: خنك نيست آن سايه مانند سايه‌هاى ديگر كه به آن استراحت كنند، وَ لا كَرِيمٍ‌: و نه فايده رساننده و راحت بخشنده هر كسى را كه به آن‌
----
«1» تفسير برهان ج 4 ص 281.
«2» كفاية الموحدين ج 4 ص 409.
«3» منهج الصادقين، ملا فتح اللّه كاشانى، (چ علمى 1333 تهران) ج 9 ص 155 بنقل از تبيان.
جلد 12 - صفحه 465
ملتجى شود. وصف سايه به اين وصف اشاره است بر نفى توهم استراحت از آن.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)
هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)
----
جلد 5 صفحه 131
ترجمه‌
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ‌
در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند
و در سايه‌اى از دود بسيار سياه‌
كه نه سرد است و نه پسنديده‌
همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پرورده‌شدگان‌
و بودند كه اصرار مى‌ورزيدند بر گناه بزرگ‌
و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم‌
و آيا پدران پيشين ما
بگو همانا پيشينيان و پسينيان‌
هر آينه جمع‌شدگانند تا وقت روز معيّنى‌
پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان‌
هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم‌
پس پر كنند گانيد از آن شكمها را
پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان‌
پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان‌
اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.
تفسير
اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايه‌اى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفته‌اند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيده‌ئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مرده‌اند و چيزى از
----
جلد 5 صفحه 132
آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بى‌فكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفته‌اند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لا بارِدٍ وَ لا كَرِيم‌ٍ (44)
نه‌ سرد ‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ حرارت‌ آتش‌ نجات‌ دهد، و نه‌ كريم‌ ‌است‌ ‌که‌ باعث‌ استراحت‌ ‌آنها‌ شود، و ‌اينکه‌ عذابها سببش‌ و منشأش‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 44)- سپس برای تأکید می‌افزاید: سایه‌ای که «نه خنک است و نه آرامبخش» (لا بارِدٍ وَ لا کَرِیمٍ).
سایبان گاه انسان را از آفتاب حفظ می‌کند، و گاه از باد و باران و یا منافع دیگری در بر دارد، ولی این سایبان هیچ یک از این فوائد را ندارد. پیداست سایه‌ای که از دود سیاه و خفه کننده است جز شر و زیان چیزی از آن انتظار نمی‌رود.
گرچه کیفرهای دوزخیان انواع و اقسام مختلف و وحشتناکی دارد ولی ذکر همین سه قسمت کافی است که انسان بقیه را از آن حدس بزند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۶۷: خط ۱۹۶:
[[رده:اصحاب شمال در جهنم]][[رده:بى تأثیرى سایه هاى جهنم]][[رده:حرارت جهنم]][[رده:حرارت سایه هاى جهنم]][[رده:ویژگیهاى سایه هاى جهنم]]
[[رده:اصحاب شمال در جهنم]][[رده:بى تأثیرى سایه هاى جهنم]][[رده:حرارت جهنم]][[رده:حرارت سایه هاى جهنم]][[رده:ویژگیهاى سایه هاى جهنم]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الواقعة ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الواقعة ]]
{{#seo:
|title=آیه 44 سوره واقعه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 44 سوره واقعه,واقعه 44,لاَ بَارِدٍ وَ لاَ کَرِيمٍ‌,اصحاب شمال در جهنم,بى تأثیرى سایه هاى جهنم,حرارت جهنم,حرارت سایه هاى جهنم,ویژگیهاى سایه هاى جهنم,آیات قرآن سوره الواقعة
|description=لاَ بَارِدٍ وَ لاَ کَرِيمٍ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۳۱

کپی متن آیه
لاَ بَارِدٍ وَ لاَ کَرِيمٍ‌

ترجمه

سایه‌ای که نه خنک است و نه آرامبخش!

|نه خنك است و نه خوش
نه خنك و نه خوش.
که نه هرگز سرد شود و نه خوش نسیم گردد.
نه خنک است و نه آرام بخش،
نه سرد و نه خوش،
که نه خنک است و نه خوش‌
نه سرد- زيرا از دود دوزخ است- و نه خوش.
نه خنک است و نه مفید فایده‌ای.
نه خنک و نه ملایم.
نه خنک و نه گرامی‌

Neither cool, nor refreshing.
ترتیل:
ترجمه:
الواقعة ٤٣ آیه ٤٤ الواقعة ٤٥
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَارِدٍ»: سرد و خنک. «کَرِیمٍ»: در میان عربها معمول است که وقتی می‌خواهند شخص یا چیزی را ذم کنند و غیر مفید معرفی کنند، واژه (کریم) را به دنبال شخص یا چیز دیگری که بیفایده و ناپسند قلمداد شده است، ذکر می‌نمایند. مثلاً می‌گویند: مَا هذِهِ الدّارُ بِوَاسِعَةٍ وَ لا کَریمٍ. مَا هذَا بِسَمِینٍ وَ لا کَرِیمٍ (نگا: زادالمسیر). در اینجا مراد از (لا کَرِیمٍ) بیفایده و بدمنظر است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ «43» لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ «44»

و سايه‌اى از دود غليظ و سياهند. كه نه خنك است و نه سودبخش.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44)

لا بارِدٍ: خنك نيست آن سايه مانند سايه‌هاى ديگر كه به آن استراحت كنند، وَ لا كَرِيمٍ‌: و نه فايده رساننده و راحت بخشنده هر كسى را كه به آن‌


«1» تفسير برهان ج 4 ص 281.

«2» كفاية الموحدين ج 4 ص 409.

«3» منهج الصادقين، ملا فتح اللّه كاشانى، (چ علمى 1333 تهران) ج 9 ص 155 بنقل از تبيان.

جلد 12 - صفحه 465

ملتجى شود. وصف سايه به اين وصف اشاره است بر نفى توهم استراحت از آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)

وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)

ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)

هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)


جلد 5 صفحه 131

ترجمه‌

و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ‌

در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند

و در سايه‌اى از دود بسيار سياه‌

كه نه سرد است و نه پسنديده‌

همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پرورده‌شدگان‌

و بودند كه اصرار مى‌ورزيدند بر گناه بزرگ‌

و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم‌

و آيا پدران پيشين ما

بگو همانا پيشينيان و پسينيان‌

هر آينه جمع‌شدگانند تا وقت روز معيّنى‌

پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان‌

هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم‌

پس پر كنند گانيد از آن شكمها را

پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان‌

پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان‌

اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.

تفسير

اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايه‌اى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفته‌اند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيده‌ئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مرده‌اند و چيزى از


جلد 5 صفحه 132

آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بى‌فكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفته‌اند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لا بارِدٍ وَ لا كَرِيم‌ٍ (44)

نه‌ سرد ‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ حرارت‌ آتش‌ نجات‌ دهد، و نه‌ كريم‌ ‌است‌ ‌که‌ باعث‌ استراحت‌ ‌آنها‌ شود، و ‌اينکه‌ عذابها سببش‌ و منشأش‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 44)- سپس برای تأکید می‌افزاید: سایه‌ای که «نه خنک است و نه آرامبخش» (لا بارِدٍ وَ لا کَرِیمٍ).

سایبان گاه انسان را از آفتاب حفظ می‌کند، و گاه از باد و باران و یا منافع دیگری در بر دارد، ولی این سایبان هیچ یک از این فوائد را ندارد. پیداست سایه‌ای که از دود سیاه و خفه کننده است جز شر و زیان چیزی از آن انتظار نمی‌رود.

گرچه کیفرهای دوزخیان انواع و اقسام مختلف و وحشتناکی دارد ولی ذکر همین سه قسمت کافی است که انسان بقیه را از آن حدس بزند.

نکات آیه

۱ - سایه در دوزخ، نه خنک است و نه گوارا (و ظل من یحموم. لابارد و لاکریم) «لابارد...» صفت براى «ظلّ» است.

۲ - پناه بردن اصحاب الشمال از گرماى دوزخ به سایه، بى تأثیر براى آنان (فى سموم ... و ظلّ ... لابارد و لاکریم)

موضوعات مرتبط

  • اصحاب شمال: اصحاب شمال در جهنم ۲
  • جهنم: بى تأثیرى سایه هاى جهنم ۲; حرارت جهنم ۲; حرارت سایه هاى جهنم ۱; ویژگیهاى سایه هاى جهنم ۱

منابع