الطور ١٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::يُدَعّون|يُدَعُّونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُدَعّون| ]] [[شامل این ریشه::دعع| ]][[ریشه غیر ربط::دعع| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::نَار|نَارِ]] [[کلمه غیر ربط::نَار| ]] [[شامل این ریشه::نور| ]][[ریشه غیر ربط::نور| ]][[شامل این کلمه::جَهَنّم|جَهَنَّمَ]] [[کلمه غیر ربط::جَهَنّم| ]] [[شامل این ریشه::جهنم| ]][[ریشه غیر ربط::جهنم| ]][[شامل این کلمه::دَعّا|دَعّاً]] [[کلمه غیر ربط::دَعّا| ]] [[شامل این ریشه::دعع| ]][[ریشه غیر ربط::دعع| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::يُدَعّون|يُدَعُّونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُدَعّون| ]] [[شامل این ریشه::دعع| ]][[ریشه غیر ربط::دعع| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::نَار|نَارِ]] [[کلمه غیر ربط::نَار| ]] [[شامل این ریشه::نور| ]][[ریشه غیر ربط::نور| ]][[شامل این کلمه::جَهَنّم|جَهَنَّمَ]] [[کلمه غیر ربط::جَهَنّم| ]] [[شامل این ریشه::جهنم| ]][[ریشه غیر ربط::جهنم| ]][[شامل این کلمه::دَعّا|دَعّاً]] [[کلمه غیر ربط::دَعّا| ]] [[شامل این ریشه::دعع| ]][[ریشه غیر ربط::دعع| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=روزی که با پرتابی سوی آتش جهنم به شدت کشیده میشوند، چه کشیدنی! | |-|صادقی تهرانی=روزی که با پرتابی سوی آتش جهنم به شدت کشیده میشوند، چه کشیدنی! | ||
|-|معزی=روزی که رانده شوند بسوی آتش دوزخ راندنی | |-|معزی=روزی که رانده شوند بسوی آتش دوزخ راندنی | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">The Day when they are shoved into the Fire of Hell forcefully.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الطور | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/052013.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/052013.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الطور | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::13|١٣]] | قبلی = الطور ١٢ | بعدی = الطور ١٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یُدَعُّونَ»: با قهر و زور پرت میگردند و انداخته میشوند. «دَعّاً»: با خشونت فرو انداختن. به شدت پرت کردن و راندن (نگا: ماعون / . «یُدَعُّونَ إِلَی النَّارِ»: با خشونت به آتش انداخته میشوند (نگا: نمل / ). با خشونت به سوی آتش رانده میشوند (نگا: زمر / ، مریم / ). | «یُدَعُّونَ»: با قهر و زور پرت میگردند و انداخته میشوند. «دَعّاً»: با خشونت فرو انداختن. به شدت پرت کردن و راندن (نگا: ماعون / . «یُدَعُّونَ إِلَی النَّارِ»: با خشونت به آتش انداخته میشوند (نگا: نمل / ). با خشونت به سوی آتش رانده میشوند (نگا: زمر / ، مریم / ). | ||
خط ۳۳: | خط ۴۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link7 | آيات ۱۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link8 | عذاب | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link7 | آيات ۱۱ - ۲۸ سوره طور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link9 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link8 | عذاب مُكذّبان، عين عمل آنهاست و از آنان جدا شدنى نيست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link10 | توضيح آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link9 | معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «فَاكِهين بِمَا آتَاهُم رَبُّهُم ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link11 | معناى جمله | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link10 | توضيح آيه: «وَ الّذِينَ آمنُوا وَ اتّبَعَتهُم ذُرّيَتُهُم بِإيمَانٍ ألحَقنَا بِهِم ذُرّيَتهُم...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link12 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link11 | معناى جمله: «هر انسانی، در گروِ عمل خویش است»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link13 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link12 | شرح پاره اى از لذّت ها و نعمت هاى اهل بهشت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link14 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link13 | معناى اين كه بهشتيان مى گويند: «ما، در خانواده مان، مشفق بوديم»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link14 | بحث روايتى]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۱#link190 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۱#link190 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14» | |||
روزى كه به سختى به سوى آتش رانده مىشوند. (و به آنان گفته مىشود:) اين همان آتشى است كه دائماً آن را تكذيب مىكرديد. | |||
===نکته ها=== | |||
«مور» در لغت به معناى حركت سريع و دورانى، امّا نامنظّم و گردابوار است، آن گونه كه باد، گرد و غبار را در هوا مىپراكند و درهم مىپيچد. | |||
«خَوْضٍ» در اصل به معناى ورود در آب و عبور از آن است ولى در اصطلاح، به موردى گفته مىشود كه انسان در مطالب بيهوده و باطل وارد شود. | |||
كلمه «دع» به معناى راندن همراه با خشونت است. چنانكه قرآن در سوره ماعون يكى از نشانههاى تكذيب دين را، طرد يتيمان مىداند. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ» | |||
همه هستى براى انسان آفريده شده است و همين كه پرونده انسان در زمين بسته شد، | |||
جلد 9 - صفحه 280 | |||
بساط هستى نيز جمع مىشود. «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً» در جاى ديگر نيز مىخوانيم: ما سفره آسمان را همچون طومار، درهم پيچيده و جمع مىكنيم. «نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ» «1» | |||
ثابت و پابرجا تنها خداست. آسمانهاى محكم هفتگانه «وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً» «2» نيز سست مىشود و به صورت امواجى متحرّك در مىآيد، «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً» و كوههايى كه سبب استقرار زمين بودند: «وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ» «3» آن روز بىقرار و سست و روان مىشوند. «وَ تَسِيرُ الْجِبالُ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- ترسيم حوادث قيامت بسترى است براى دست برداشتن از تكذيب و لجاجت. تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ... | |||
2- براى وقوع قيامت، نه فقط زمين كه آسمان و كرات آسمانى به هم مىريزد. | |||
تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ... | |||
3- تكذيب كنندگان منطق ندارند، سرگرم شدن به ياوهها و پوچىها سبب تكذيب آنان شده است. «لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ» | |||
4- سخن بيهوده بسيار پيدا مىشود، ليكن خطر آنجاست كه انسان غرق در بيهودهگويى شود و خود را به ياوهها مشغول كند. «فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ» | |||
5- تلاش كفّار براى خدشهدار كردن قرآن، كارى بازيچه و بىنتيجه است. | |||
«لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ» | |||
6- مخالفان انبيا، هم به دوزخ كشانده مىشوند و هم مورد عتاب و توبيخ قرار مىگيرند. يُدَعُّونَ ... هذِهِ، (عذاب روحى روانى و جسمى دارند) | |||
7- با تكذيب قيامت، حقيقت پشت پرده نمىماند. هذِهِ النَّارُ ... | |||
8- تكذيب سرسختانه، قهر سرسختانه دارد. مكذبين ... يُدَعُّونَ إِلى نارِ | |||
9- كيفر تكذيبى كه پيوسته و برخاسته از لجاجت است، جز آتش چيزى نيست. | |||
---- | |||
«1». انبياء، 104. | |||
«2». نبأ، 12. | |||
«3». مرسلات، 27. | |||
جلد 9 - صفحه 281 | |||
«هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» | |||
يَوْمَ يُدَعُّونَ: عذاب واقع شود بر كفار در روزى كه دفع كرده شوند كفار و معاندان به عنف، يعنى بيفكنند ايشان را از روى قهر و اجبار، إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا: بسوى آتش جهنم دفع كردنى و افكندنى به عنف و قهر. نزد بعضى مراد از (دع) آنست كه خازنان جهنم دستهاى كفار بر گردنهاى ايشان بندند و موهاى آنها بر پشت پاى آنان بسته پس به روى افكنده به جهنم اندازند، و نزد اين حال به آنها گويند: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3» وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «4» | |||
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «5» وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8» يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9» | |||
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14» | |||
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ «15» اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16» | |||
ترجمه | |||
سوگند به كوه طور | |||
و كتاب نوشته شده | |||
در صفحه گشوده | |||
و سوگند بخانه آباد از ملائكه | |||
و سقف افراشته شده | |||
و درياى پر شده | |||
همانا عذاب پروردگارت واقع شونده است | |||
نيست براى آن دفعكنندهاى | |||
روز كه موج ميزند آسمان موج زدنى | |||
و روان ميشوند كوهها روان شدنى | |||
پس واى در چنين روز بر تكذيبكنندگان | |||
آنانكه در گفتگوى باطل بازى ميكنند | |||
روز كه افكنده ميشوند بخوارى بسوى آتش دوزخ افكندنى | |||
اينست آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد | |||
آيا پس جادو است اين يا شما نمىبينيد | |||
فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل ميكرديد. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال سوگند ياد فرموده بكوه طور سينا كه شرافت آن بتكلّم خدا با حضرت موسى در آن معروف است و بكتاب مقدّسى كه مرتّب نوشته شده در صفحه رقيق درخشانى گشوده براى قرائت ملائكه و آن قرآن مجيد يا لوح محفوظ در آسمان ميباشد كه مشتمل بر تمام حقائق و وقايع گذشته و آينده است و نيز قسم ياد نموده به بيت المعمور كه معبد ملائكه است در آسمان محاذى | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 74 | |||
خانه كعبه و در هر روز هفتاد هزار ملك داخل در آن ميشوند و ديگر معاودت بآن نمينمايند چنانچه مستفاد از چند روايت معتبر در اينمقام است و سوگند ياد فرموده بآسمان كه سقف رفيع و مقام منيع است و در بعضى از روايات بآن تصريح شده و بدرياى مملوّ از آب كه محيط بزمين است يا افروخته از آتش چنانچه خداوند فرموده و اذا البحار سجّرت و در اينمقام روايت شده و قمّى ره تأييد فرموده كه قيامت خداوند درياها را مبدّل بآتش ميكند و جهنّم بآن افروخته ميگردد و متعلّق قسم آنست كه عذاب خدا در روز قيامت حق و محقّق است و يقينا واقع خواهد شد و دافع و مانعى براى آن نخواهد بود و قبلا اشاره شد كه قسم از خداوند در اين امور براى كسانى است كه قاصر از فهم برهانند و براى سايرين هم مؤكّد اعتقاد خواهد بود و در آنروز آسمان مانند دود حركت ميكند و مانند آب موج ميزند و مضطرب است و كوهها مانند باد سير ميكنند و مبسوط بزمين ميگردند پس واى بحال كسانيكه تكذيب كردند در دنيا خدا و پيغمبر و امام و نوّاب او را آنانكه در مقالات باطله و عقائد فاسده و معاصى الهيه بحث و توغل مينمايند و عمرى را بلهو و لعب ميگذرانند و آنروزى است كه بعنف و جبر آنها را سرازير در جهنّم نموده برو بر آتش اندازند و براى توبيخ و تعيير و معارضه بمثل گفته آنها در دنيا بآنان گفته ميشود اين آتش موعودى است كه شما آنرا تكذيب مينموديد و معجزات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را سحر ميخوانديد اينهم سحر است يا شما كوريد وارد شويد و بيابيد آنرا پس صبر كنيد بر عذابش يا صبر نكنيد بلكه جزع و فزع نمائيد بحال شما فرق نميكند خلاصى از آن نداريد جزاى اعمال زشت دنيويّه شما است كه بشما رسيده و كلمه رقّ ظاهرا پوست رقيق شفّافى است كه مهيّا براى نوشتن مطالب مهمّه مينمودند مانند پوست آهو ولى در مطلق صفحه مكتوب استعمال ميشود و تنكير آن و كتاب براى تعظيم و اشاره بآنستكه آن دو از قبيل كتاب و ورق معمولى نيست و اللّه اعلم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَومَ يُدَعُّونَ إِلي نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النّارُ الَّتِي كُنتُم بِها تُكَذِّبُونَ «14» | |||
روزي که دفع ميكنند آنها را بسوي آتش جهنم دفع به عنف و بسختي و به آنها ميگويند اينست آن آتشي که بوديد شما باو تكذيب ميكرديد. | |||
يَومَ يُدَعُّونَ يعني يدفعون فرق است بين رفع و دفع دفع دور انداختن است و رفع برداشتن و دع بمعني دفع است يعني آنها را، مياندازند و دور ميكنند. | |||
إِلي نارِ جَهَنَّمَ دافع ملائكه غضب الهي هستند که مأمور ميشوند که ميفرمايد: | |||
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ الحاقه آيه 30 الي 32. | |||
دَعًّا چه انداختني به جبر و عنف و شدت و سختي که ميفرمايد: | |||
خُذُوهُ فَاعتِلُوهُ إِلي سَواءِ الجَحِيمِ ثُمَّ صُبُّوا فَوقَ رَأسِهِ مِن عَذابِ الحَمِيمِ ذُق إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الكَرِيمُ دخان آيه 47 الي 49 شرحش گذشت که اعتلي بمعني عنف و شدت است. | |||
هذِهِ النّارُ الَّتِي كُنتُم بِها تُكَذِّبُونَ اينکه هم كلام ملائكه است که به آنها ميگويند و مكذب نار دو دستهاند. | |||
يك دسته که منكر معاد و بعث و نشور و بهشت و جهنم هستند که مي | |||
جلد 16 - صفحه 296 | |||
گويند أَ فَما نَحنُ بِمَيِّتِينَ إِلّا مَوتَتَنَا الأُولي وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ الصافات آيه 56 و 57. | |||
دسته دوم خود را اهل بهشت ميپندارند و از عذاب مصون ميشمارند مثل يهود و نصاري و بسياري از فرق ضاله و دعاة باطله و معاندين. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 13)- بار دیگر برای معرفی آن روز و بیان سرنوشت این مکذبان به توضیح دیگری پرداخته، میافزاید: «در آن روز که آنها را به زور به سوی آتش دوزخ میرانند»! (یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلی نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا). | |||
ج4، ص560 | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۴: | خط ۲۶۱: | ||
[[رده:عذابهاى جهنم]][[رده:فرجام اخروى مکذبان جهنم]][[رده:نقش آتش جهنم]][[رده:ابزار عذاب]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:خشونت اخروى با مکذبان]][[رده:ذلت اخروى مکذبان]][[رده:مکذبان در جهنم]] | [[رده:عذابهاى جهنم]][[رده:فرجام اخروى مکذبان جهنم]][[رده:نقش آتش جهنم]][[رده:ابزار عذاب]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:خشونت اخروى با مکذبان]][[رده:ذلت اخروى مکذبان]][[رده:مکذبان در جهنم]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الطور ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الطور ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 13 سوره طور | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 13 سوره طور,طور 13,يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً,عذابهاى جهنم,فرجام اخروى مکذبان جهنم,نقش آتش جهنم,ابزار عذاب,ویژگیهاى قیامت,خشونت اخروى با مکذبان,ذلت اخروى مکذبان,مکذبان در جهنم,آیات قرآن سوره الطور | |||
|description=يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۲۰
کپی متن آیه |
---|
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً |
ترجمه
الطور ١٢ | آیه ١٣ | الطور ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُدَعُّونَ»: با قهر و زور پرت میگردند و انداخته میشوند. «دَعّاً»: با خشونت فرو انداختن. به شدت پرت کردن و راندن (نگا: ماعون / . «یُدَعُّونَ إِلَی النَّارِ»: با خشونت به آتش انداخته میشوند (نگا: نمل / ). با خشونت به سوی آتش رانده میشوند (نگا: زمر / ، مریم / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ... (۱) وَ سِيقَ الَّذِينَ کَفَرُوا إِلَى... (۱)
ثُمَ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا... (۰) يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ... (۱) يَغْشَى النَّاسَ هٰذَا عَذَابٌ... (۰) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ... (۱) إِنَ هٰذَا مَا کُنْتُمْ بِهِ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۸ سوره طور
- عذاب مُكذّبان، عين عمل آنهاست و از آنان جدا شدنى نيست
- معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «فَاكِهين بِمَا آتَاهُم رَبُّهُم ...»
- توضيح آيه: «وَ الّذِينَ آمنُوا وَ اتّبَعَتهُم ذُرّيَتُهُم بِإيمَانٍ ألحَقنَا بِهِم ذُرّيَتهُم...»
- معناى جمله: «هر انسانی، در گروِ عمل خویش است»
- شرح پاره اى از لذّت ها و نعمت هاى اهل بهشت
- معناى اين كه بهشتيان مى گويند: «ما، در خانواده مان، مشفق بوديم»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
روزى كه به سختى به سوى آتش رانده مىشوند. (و به آنان گفته مىشود:) اين همان آتشى است كه دائماً آن را تكذيب مىكرديد.
نکته ها
«مور» در لغت به معناى حركت سريع و دورانى، امّا نامنظّم و گردابوار است، آن گونه كه باد، گرد و غبار را در هوا مىپراكند و درهم مىپيچد.
«خَوْضٍ» در اصل به معناى ورود در آب و عبور از آن است ولى در اصطلاح، به موردى گفته مىشود كه انسان در مطالب بيهوده و باطل وارد شود.
كلمه «دع» به معناى راندن همراه با خشونت است. چنانكه قرآن در سوره ماعون يكى از نشانههاى تكذيب دين را، طرد يتيمان مىداند. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ»
همه هستى براى انسان آفريده شده است و همين كه پرونده انسان در زمين بسته شد،
جلد 9 - صفحه 280
بساط هستى نيز جمع مىشود. «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً» در جاى ديگر نيز مىخوانيم: ما سفره آسمان را همچون طومار، درهم پيچيده و جمع مىكنيم. «نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ» «1»
ثابت و پابرجا تنها خداست. آسمانهاى محكم هفتگانه «وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً» «2» نيز سست مىشود و به صورت امواجى متحرّك در مىآيد، «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً» و كوههايى كه سبب استقرار زمين بودند: «وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ» «3» آن روز بىقرار و سست و روان مىشوند. «وَ تَسِيرُ الْجِبالُ»
پیام ها
1- ترسيم حوادث قيامت بسترى است براى دست برداشتن از تكذيب و لجاجت. تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ...
2- براى وقوع قيامت، نه فقط زمين كه آسمان و كرات آسمانى به هم مىريزد.
تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ...
3- تكذيب كنندگان منطق ندارند، سرگرم شدن به ياوهها و پوچىها سبب تكذيب آنان شده است. «لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
4- سخن بيهوده بسيار پيدا مىشود، ليكن خطر آنجاست كه انسان غرق در بيهودهگويى شود و خود را به ياوهها مشغول كند. «فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
5- تلاش كفّار براى خدشهدار كردن قرآن، كارى بازيچه و بىنتيجه است.
«لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
6- مخالفان انبيا، هم به دوزخ كشانده مىشوند و هم مورد عتاب و توبيخ قرار مىگيرند. يُدَعُّونَ ... هذِهِ، (عذاب روحى روانى و جسمى دارند)
7- با تكذيب قيامت، حقيقت پشت پرده نمىماند. هذِهِ النَّارُ ...
8- تكذيب سرسختانه، قهر سرسختانه دارد. مكذبين ... يُدَعُّونَ إِلى نارِ
9- كيفر تكذيبى كه پيوسته و برخاسته از لجاجت است، جز آتش چيزى نيست.
«1». انبياء، 104.
«2». نبأ، 12.
«3». مرسلات، 27.
جلد 9 - صفحه 281
«هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13»
يَوْمَ يُدَعُّونَ: عذاب واقع شود بر كفار در روزى كه دفع كرده شوند كفار و معاندان به عنف، يعنى بيفكنند ايشان را از روى قهر و اجبار، إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا: بسوى آتش جهنم دفع كردنى و افكندنى به عنف و قهر. نزد بعضى مراد از (دع) آنست كه خازنان جهنم دستهاى كفار بر گردنهاى ايشان بندند و موهاى آنها بر پشت پاى آنان بسته پس به روى افكنده به جهنم اندازند، و نزد اين حال به آنها گويند:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3» وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «4»
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «5» وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8» يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9»
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ «15» اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
ترجمه
سوگند به كوه طور
و كتاب نوشته شده
در صفحه گشوده
و سوگند بخانه آباد از ملائكه
و سقف افراشته شده
و درياى پر شده
همانا عذاب پروردگارت واقع شونده است
نيست براى آن دفعكنندهاى
روز كه موج ميزند آسمان موج زدنى
و روان ميشوند كوهها روان شدنى
پس واى در چنين روز بر تكذيبكنندگان
آنانكه در گفتگوى باطل بازى ميكنند
روز كه افكنده ميشوند بخوارى بسوى آتش دوزخ افكندنى
اينست آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد
آيا پس جادو است اين يا شما نمىبينيد
فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال سوگند ياد فرموده بكوه طور سينا كه شرافت آن بتكلّم خدا با حضرت موسى در آن معروف است و بكتاب مقدّسى كه مرتّب نوشته شده در صفحه رقيق درخشانى گشوده براى قرائت ملائكه و آن قرآن مجيد يا لوح محفوظ در آسمان ميباشد كه مشتمل بر تمام حقائق و وقايع گذشته و آينده است و نيز قسم ياد نموده به بيت المعمور كه معبد ملائكه است در آسمان محاذى
جلد 5 صفحه 74
خانه كعبه و در هر روز هفتاد هزار ملك داخل در آن ميشوند و ديگر معاودت بآن نمينمايند چنانچه مستفاد از چند روايت معتبر در اينمقام است و سوگند ياد فرموده بآسمان كه سقف رفيع و مقام منيع است و در بعضى از روايات بآن تصريح شده و بدرياى مملوّ از آب كه محيط بزمين است يا افروخته از آتش چنانچه خداوند فرموده و اذا البحار سجّرت و در اينمقام روايت شده و قمّى ره تأييد فرموده كه قيامت خداوند درياها را مبدّل بآتش ميكند و جهنّم بآن افروخته ميگردد و متعلّق قسم آنست كه عذاب خدا در روز قيامت حق و محقّق است و يقينا واقع خواهد شد و دافع و مانعى براى آن نخواهد بود و قبلا اشاره شد كه قسم از خداوند در اين امور براى كسانى است كه قاصر از فهم برهانند و براى سايرين هم مؤكّد اعتقاد خواهد بود و در آنروز آسمان مانند دود حركت ميكند و مانند آب موج ميزند و مضطرب است و كوهها مانند باد سير ميكنند و مبسوط بزمين ميگردند پس واى بحال كسانيكه تكذيب كردند در دنيا خدا و پيغمبر و امام و نوّاب او را آنانكه در مقالات باطله و عقائد فاسده و معاصى الهيه بحث و توغل مينمايند و عمرى را بلهو و لعب ميگذرانند و آنروزى است كه بعنف و جبر آنها را سرازير در جهنّم نموده برو بر آتش اندازند و براى توبيخ و تعيير و معارضه بمثل گفته آنها در دنيا بآنان گفته ميشود اين آتش موعودى است كه شما آنرا تكذيب مينموديد و معجزات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را سحر ميخوانديد اينهم سحر است يا شما كوريد وارد شويد و بيابيد آنرا پس صبر كنيد بر عذابش يا صبر نكنيد بلكه جزع و فزع نمائيد بحال شما فرق نميكند خلاصى از آن نداريد جزاى اعمال زشت دنيويّه شما است كه بشما رسيده و كلمه رقّ ظاهرا پوست رقيق شفّافى است كه مهيّا براى نوشتن مطالب مهمّه مينمودند مانند پوست آهو ولى در مطلق صفحه مكتوب استعمال ميشود و تنكير آن و كتاب براى تعظيم و اشاره بآنستكه آن دو از قبيل كتاب و ورق معمولى نيست و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَومَ يُدَعُّونَ إِلي نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النّارُ الَّتِي كُنتُم بِها تُكَذِّبُونَ «14»
روزي که دفع ميكنند آنها را بسوي آتش جهنم دفع به عنف و بسختي و به آنها ميگويند اينست آن آتشي که بوديد شما باو تكذيب ميكرديد.
يَومَ يُدَعُّونَ يعني يدفعون فرق است بين رفع و دفع دفع دور انداختن است و رفع برداشتن و دع بمعني دفع است يعني آنها را، مياندازند و دور ميكنند.
إِلي نارِ جَهَنَّمَ دافع ملائكه غضب الهي هستند که مأمور ميشوند که ميفرمايد:
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ الحاقه آيه 30 الي 32.
دَعًّا چه انداختني به جبر و عنف و شدت و سختي که ميفرمايد:
خُذُوهُ فَاعتِلُوهُ إِلي سَواءِ الجَحِيمِ ثُمَّ صُبُّوا فَوقَ رَأسِهِ مِن عَذابِ الحَمِيمِ ذُق إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الكَرِيمُ دخان آيه 47 الي 49 شرحش گذشت که اعتلي بمعني عنف و شدت است.
هذِهِ النّارُ الَّتِي كُنتُم بِها تُكَذِّبُونَ اينکه هم كلام ملائكه است که به آنها ميگويند و مكذب نار دو دستهاند.
يك دسته که منكر معاد و بعث و نشور و بهشت و جهنم هستند که مي
جلد 16 - صفحه 296
گويند أَ فَما نَحنُ بِمَيِّتِينَ إِلّا مَوتَتَنَا الأُولي وَ ما نَحنُ بِمُعَذَّبِينَ الصافات آيه 56 و 57.
دسته دوم خود را اهل بهشت ميپندارند و از عذاب مصون ميشمارند مثل يهود و نصاري و بسياري از فرق ضاله و دعاة باطله و معاندين.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- بار دیگر برای معرفی آن روز و بیان سرنوشت این مکذبان به توضیح دیگری پرداخته، میافزاید: «در آن روز که آنها را به زور به سوی آتش دوزخ میرانند»! (یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلی نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا).
ج4، ص560
نکات آیه
۱ - قیامت روز رانده شدن تکذیب گران، با شدت و خشونت به سوى آتش دوزخ (یوم یدعّون إلى نار جهنّم دعًّا) «دعّ» (مصدر مجهول «یدعّون») به معناى رانده شدن همراه با تندى و خشونت است و ضمیر «یدعّون» به «مکذّبین» بازمى گردد.
۲ - ذلیل بودن و مقهوریت تکذیب گران، در صحنه قیامت (یوم یدعّون إلى نار جهنّم دعًّا)
۳ - آتش دوزخ، فرجام تکذیب کنندگان آن (فویل ... للمکذّبین ... یوم یدعّون إلى نار جهنّم دعًّا)
۴ - آتش، وسیله عذاب در دوزخ (یوم یدعّون إلى نار جهنّم)
موضوعات مرتبط
- جهنم: عذابهاى جهنم ۴; فرجام اخروى مکذبان جهنم ۳; نقش آتش جهنم ۴
- جهنمیان :۳
- عذاب: ابزار عذاب ۴
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۱
- مکذبان: خشونت اخروى با مکذبان ۱; ذلت اخروى مکذبان ۲; مکذبان در جهنم ۱، ۳
منابع