الزمر ٤٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بَدَا|بَدَا]] [[کلمه غیر ربط::بَدَا| ]] [[شامل این ریشه::بدو| ]][[ریشه غیر ربط::بدو| ]][[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::سَيّئَات|سَيِّئَاتُ‌]] [[کلمه غیر ربط::سَيّئَات| ]] [[شامل این ریشه::سوء| ]][[ریشه غیر ربط::سوء| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَسَبُوا|کَسَبُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَسَبُوا| ]] [[شامل این ریشه::کسب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کسب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::حَاق|حَاقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَاق| ]] [[شامل این ریشه::حيق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيق‌| ]][[شامل این کلمه::بِهِم|بِهِمْ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::يَسْتَهْزِءُون|يَسْتَهْزِءُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْتَهْزِءُون| ]] [[شامل این ریشه::هزء| ]][[ریشه غیر ربط::هزء| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بَدَا|بَدَا]] [[کلمه غیر ربط::بَدَا| ]] [[شامل این ریشه::بدو| ]][[ریشه غیر ربط::بدو| ]][[شامل این کلمه::لَهُم|لَهُمْ‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::سَيّئَات|سَيِّئَاتُ‌]] [[کلمه غیر ربط::سَيّئَات| ]] [[شامل این ریشه::سوء| ]][[ریشه غیر ربط::سوء| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَسَبُوا|کَسَبُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَسَبُوا| ]] [[شامل این ریشه::کسب‌| ]][[ریشه غیر ربط::کسب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::حَاق|حَاقَ‌]] [[کلمه غیر ربط::حَاق| ]] [[شامل این ریشه::حيق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيق‌| ]][[شامل این کلمه::بِهِم|بِهِمْ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::يَسْتَهْزِءُون|يَسْتَهْزِءُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْتَهْزِءُون| ]] [[شامل این ریشه::هزء| ]][[ریشه غیر ربط::هزء| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ بَدَا لَهُمْ‌ سَيِّئَاتُ‌ مَا کَسَبُوا وَ حَاقَ‌ بِهِمْ‌ مَا کَانُوا بِهِ‌ يَسْتَهْزِءُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و پیامدهای بد آنچه که مرتکب شدند، برایشان آشکار شد، و آنچه را که بدان ریشخند زده‌اند آنان را فرو گرفت.
|-|صادقی تهرانی=و پیامدهای بد آنچه که مرتکب شدند، برایشان آشکار شد، و آنچه را که بدان ریشخند زده‌اند آنان را فرو گرفت.
|-|معزی=و نمودار شد برای ایشان بدیهای آنچه فراهم کردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر می‌کردند
|-|معزی=و نمودار شد برای ایشان بدیهای آنچه فراهم کردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر می‌کردند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">There will appear to them the evils of their deeds, and they will be surrounded by what they used to ridicule.</div>
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::48|٤٨]] | قبلی = الزمر ٤٧ | بعدی = الزمر ٤٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/039048.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/039048.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الزمر | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::48|٤٨]] | قبلی = الزمر ٤٧ | بعدی = الزمر ٤٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«حَاقَ بِهِمْ»: ایشان را احاطه می‌کند. آنان را در بر می‌گیرد «مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ»: (نگا: انعام / ، هود /  نحل / ، انبیاء / ).
«حَاقَ بِهِمْ»: ایشان را احاطه می‌کند. آنان را در بر می‌گیرد «مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ»: (نگا: انعام / ، هود /  نحل / ، انبیاء / ).
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۱#link261 | آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۱#link261 | آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link262 | احتجاج عليه مشركين بر وحدانيت خداى تعالى در خلقت و ربوبيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link262 | احتجاج عليه مشركان بر وحدانيت خداى تعالى، در خلقت و ربوبيت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link263 | معناى توفى انفس و وجه اسناد آن به خداوند در جايى ، و به ملك الموت ورسل در جاهاى ديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link263 | چگونگی قبض روح آدمی به وسیلۀ خداوند و فرشتگان او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link264 | اشاره به تغاير نفس و بدن و اينكه مردن و خواب هر دو توفى و قبض روح است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link266 | اشاره به اين كه شفيع حقيقى، تنها خداوند است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link265 | توضيح اينكه شفاعت كننده بايد، مالك باشد، پس همه شفاعت ها از آن خدا و منتهى بهاوست كه مالك همه چيز است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link267 | شرح عذاب سخت منکران معاد، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link266 | اشاره به اينكه شفيع حقيقى تنها خداوند است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link268 | انسان ناسپاس، چون خدا نعمتى به او می دهد، مى گويد: این، از هنرمندی خودم است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link267 | وصف عذابى كه ظالمان منكران معاد در قيامت مى بينند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link269 | پاسخ خداوند، به انسان های ناسپاس و کفران پیشه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۲#link268 | ناسپاس بودن آدمى ، كه چون خدا نعمتى به او داد مى گويد: اوتيته على علم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link270 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link269 | دو جواب به انسان ناسپاس متنعمى كه برخوردارى مستند به خود مى داند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link270 | رواياتى درباره توفى انفس ، خواب و رؤ يا]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link216 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۶#link216 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «48»
و (در آن روز) براى آنان بدى آن چه (در دنيا) كسب كرده‌اند روشن خواهد شد و آن عذابى كه به مسخره مى‌گرفتند آنان را فرا خواهد گرفت.
===پیام ها===
1- روز قيامت، روز كشف و ظهور است و تمام اسرار آشكار مى‌شود. «بَدا لَهُمْ»
2- ظاهر شدن جرم در برابر مجرم، اولين شكنجه‌ى روحى اوست. «بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا»
3- با قدرت الهى، اوّل آن چه در محاسبات ستمگران نبود كشف مى‌شود، سپس آن چه خود بد مى‌شمردند. بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا ... بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ‌
4- خلاف، زمانى جرم مى‌شود كه همراه با ستم، استهزا، تعمّد و استمرار باشد.
«ظَلَمُوا- كَسَبُوا- كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
5- قهر الهى تمام وجود ستمگران را مى‌گيرد. «حاقَ بِهِمْ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48)
وَ بَدا لَهُمْ‌: و ظاهر شود مر ايشان را در حين صحايف اعمال، سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا: جاى بديهاى آنچه كرده باشند، وَ حاقَ بِهِمْ‌: و احاطه نمايد به ايشان، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: جزاى آنچه بودند كه به آن استهزاء مى‌كردند از وعيد الهى و انذار حضرت رسالت پناهى. پس بيان مناقضه و تعكيس ايشان مى‌كند بر اين وجه كه:
----
«1» تفسير ابو الفتوح رازى، ج 9 ص 410 (بجاى محمد بن سكندر در كتاب محمد بن المنكدر آمده است)
جلد 11 - صفحه 254
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (46) وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (47) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48) فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (49) قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)
ترجمه‌
بگو خداوندا اى پديد آورنده آسمان‌ها و زمين اى داناى پنهان و آشكار تو حكم ميكنى ميان بندگانت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند
و اگر آنكه بود براى آنها كه ستم كردند آنچه در زمين است تمامى و مانندش با آن هر آينه فديه دهند بآن براى آزادى خودشان از بدى عذاب روز قيامت و آشكار شود براى آنها از خدا آنچه نبودند كه گمان ببرند
و آشكار شود براى آنها
----
جلد 4 صفحه 502
بديهاى آنچه كسب كردند و احاطه نمايد بآنها آنچه بودند بآن استهزاء مينمودند
پس چون برسد بانسان بدى و ضررى ميخواند ما را پس چون داديم باو نعمتى از خودمان گويد جز اين نيست كه داده شدم آنرا براى دانش خودم بلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نميدانند
بتحقيق گفتند آن كلام را كسانيكه بودند پيش از آنها پس بى‌نياز نكرد آنها را آنچه بودند كسب ميكردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر ادلّه و افيه و مواعظ شافيه و عدم تأثير آن در قلوب قاسيه كفار پيغمبر خود را مأمور بدعا و توسل بدرگاه خدا براى فصل خصومت بين او و اعداء فرمود با اشاره بآنكه خداوند قادر است حكم فرمايد ميان اهل حق و باطل بغلبه و دولت و بين ظالم و مظلوم بكشيدن انتقام در دنيا و آخرت و البته خواهد كشيد و اهل حق را مثاب و اهل باطل را معاقب خواهد فرمود و اگر تمام دنيا و ما فيها و بعلاوه مانند آن براى كفار باشد در روز قيامت حاضرند بدهند و از سختى عذاب جهنم خود را آزاد نمايند چون فديه مالى است كه شخص ميدهد و جان خود را بآن ميخرد ولى آن روز از آنها فديه قبول نميشود علاوه بر آنكه چيزى ندارند كه بدهند و مى‌بينند از انواع عذاب الهى و اقسام آن آنچه را كه در خاطرشان خطور نكرده بود تا در دنيا بودند و پديدار ميشود براى آنها بديهاى اعمال بدشان كه تا در دنيا بودند متوجه بآن نبودند كه چقدر بد بوده و چه مجازاتى داشته و احاطه ميكند بآنها عذاب آنچه را بآن استهزاء مينمودند از شخص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و احكام خداوند و وعده و وعيد او و چون بهمه چيز بوده عذابش هم از همه طرف است و يكى از اخلاق بد مردمان نادان كه انسان مجبول بر آن است خود پسندى است كه بايد شخص برياضت و تعقّل و تفكر آن را از خود دور نمايد لذا وقتى بانسان سختى و مرض و بلائى برسد متوجه بدرگاه الهى ميشود و رفع آنرا از او ميخواهد چون بالفطره ميداند كه زمام امور بدست يك خداوند قادر خبير بصير است ولى بعد از تفضل الهى بر او بنعمت صحت و سلامت و رفاهيت ميگويد من بعلم و دانش خودم باين مقام رسيدم كه دفع ضرر و كسب منفعت نمودم يا خدا مرا مستحق تفضّل و انعام دانست كه باين نعمت و اصل و آن محنت را از من زائل نمود ولى اين اشتباه و خلاف ادب است در پيشگاه احديّت‌
----
جلد 4 صفحه 503
از بنده ناچيزيكه از خود هيچ ندارد و اگر علم و دانش كمى هم در او وجود داشته باشد از خداوند باو انعام شده وظيفه بنده آنستكه هر محنتى از او زائل و بهر نعمتى و اصل ميشود بگويد خدا اين بلا را از من رفع نمود و اين نعمت را بمن عطا فرمود پس آن نعمت براى چنين بنده بى‌ادبى امتحان و يا بلا است كه بايد بوبال آن مبتلا گردد ولى بيشتر مردم متوجه باين نكات اخلاقى و آثار سوء بداخلاقى در اين موارد نيستند و نميدانند وظيفه خود را در مرتبه عبوديّت و مقام الوهيّت چنانچه در احوال قارون كه از بنى اسرائيل و امم ماضيه نسبت باين امّت بود گذشت كه چنين اظهارى نمود و مورد غضب الهى شد و كسان ديگرى هم بودند كه بمال و منال دنيوى مغرور و از ياد خدا غافل شدند و از اين قبيل اظهارات نمودند و آنمال جز و بال براى آنها ثمرى نداشت و بى‌نياز نكرد آنانرا از توجه بخدا و توسل بذيل عنايت اولياء او.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ (48)
و ظاهر ميشود ‌براي‌ ‌آنها‌ معاصي‌ و اعمال‌ سويي‌ ‌که‌ مرتكب‌ شده‌اند و متوجه‌ ميشود بآنها عذابي‌ ‌که‌ بودند بآن‌ استهزاء ميكردند.
وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا تمام‌ اعمال‌ سوء ‌آنها‌ ‌در‌ نامه عمل‌ ‌آنها‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ميگويد يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً كهف‌ آيه 47 و آنچه‌ ‌در‌ باطن‌ ‌هم‌ داشتند ظاهر ميشود يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ طارق‌ آيه 9 و ‌هر‌ سيئه‌ جزاء مخصوص‌ بخود دارد اليَوم‌َ تُجزي‌ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ مؤمن‌ آيه 17 وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ ‌که‌ آنچه‌ ‌از‌ عذاب‌ آخرت‌ و شدت‌ عذاب‌ و اوصاف‌ جهنم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ميگفتند ‌در‌ اثر شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و معاصي‌ استهزاء ميكردند و مسخره‌ ميكردند فرداي‌ قيامت‌ ‌که‌ دامن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد ميفهمند ‌که‌ تمام‌ حق‌ و صدق‌ بوده‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 48)- این آیه توضیح یا تکمیل برای مطلبی است که در آیه قبل گذشت می‌فرماید: در آن روز «اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا).
«و آنچه را استهزا کردند بر آنها واقع می‌گردد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۳: خط ۲۰۴:
[[رده:بازگشت آثار عمل به خود]][[رده:عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى]][[رده:استهزاهاى ظالمان]][[رده:بینش ظالمان]][[رده:ظالمان در قیامت]][[رده:عذاب اخروى ظالمان]][[رده:عمل ناپسند ظالمان]][[رده:عوامل سختى عذاب اخروى ظالمان]][[رده:غفلت ظالمان]][[رده:آثار ظلم]][[رده:زمینه ظلم]][[رده:آثار تکذیب عذاب اخروى]][[رده:احاطه عذاب اخروى]][[رده:استهزاى عذاب اخروى]][[رده:تکذیب عذاب اخروى]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:مکذبان عذاب اخروى]][[رده:ویژگیهاى عذاب اخروى]][[رده:آثار اخروى عمل]][[رده:آثار اخروى عمل ناپسند]][[رده:تجسم عمل]][[رده:تزیین عمل ناپسند]][[رده:زمینه عمل ناپسند]][[رده:منشأ عمل ناپسند]][[رده:آثار تکذیب قیامت]][[رده:ظهور حقایق در قیامت]][[رده:مکذبان قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:استهزاهاى مشرکان]][[رده:تکذیبگرى مشرکان]]
[[رده:بازگشت آثار عمل به خود]][[رده:عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى]][[رده:استهزاهاى ظالمان]][[رده:بینش ظالمان]][[رده:ظالمان در قیامت]][[رده:عذاب اخروى ظالمان]][[رده:عمل ناپسند ظالمان]][[رده:عوامل سختى عذاب اخروى ظالمان]][[رده:غفلت ظالمان]][[رده:آثار ظلم]][[رده:زمینه ظلم]][[رده:آثار تکذیب عذاب اخروى]][[رده:احاطه عذاب اخروى]][[رده:استهزاى عذاب اخروى]][[رده:تکذیب عذاب اخروى]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:مکذبان عذاب اخروى]][[رده:ویژگیهاى عذاب اخروى]][[رده:آثار اخروى عمل]][[رده:آثار اخروى عمل ناپسند]][[رده:تجسم عمل]][[رده:تزیین عمل ناپسند]][[رده:زمینه عمل ناپسند]][[رده:منشأ عمل ناپسند]][[رده:آثار تکذیب قیامت]][[رده:ظهور حقایق در قیامت]][[رده:مکذبان قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:استهزاهاى مشرکان]][[رده:تکذیبگرى مشرکان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزمر ]]
{{#seo:
|title=آیه 48 سوره زمر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 48 سوره زمر,زمر 48,وَ بَدَا لَهُمْ‌ سَيِّئَاتُ‌ مَا کَسَبُوا وَ حَاقَ‌ بِهِمْ‌ مَا کَانُوا بِهِ‌ يَسْتَهْزِءُونَ‌,بازگشت آثار عمل به خود,عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى,استهزاهاى ظالمان,بینش ظالمان,ظالمان در قیامت,عذاب اخروى ظالمان,عمل ناپسند ظالمان,عوامل سختى عذاب اخروى ظالمان,غفلت ظالمان,آثار ظلم,زمینه ظلم,آثار تکذیب عذاب اخروى,احاطه عذاب اخروى,استهزاى عذاب اخروى,تکذیب عذاب اخروى,مراتب عذاب,مکذبان عذاب اخروى,ویژگیهاى عذاب اخروى,آثار اخروى عمل,آثار اخروى عمل ناپسند,تجسم عمل,تزیین عمل ناپسند,زمینه عمل ناپسند,منشأ عمل ناپسند,آثار تکذیب قیامت,ظهور حقایق در قیامت,مکذبان قیامت,ویژگیهاى قیامت,استهزاهاى مشرکان,تکذیبگرى مشرکان,آیات قرآن سوره الزمر
|description=وَ بَدَا لَهُمْ‌ سَيِّئَاتُ‌ مَا کَسَبُوا وَ حَاقَ‌ بِهِمْ‌ مَا کَانُوا بِهِ‌ يَسْتَهْزِءُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۴۳

کپی متن آیه
وَ بَدَا لَهُمْ‌ سَيِّئَاتُ‌ مَا کَسَبُوا وَ حَاقَ‌ بِهِمْ‌ مَا کَانُوا بِهِ‌ يَسْتَهْزِءُونَ‌

ترجمه

در آن روز اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود، و آنچه را استهزا می‌کردند بر آنها واقع می‌گردد.

|و [زشتى‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرو مى‌گيرد
و [نتيجه‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرا مى‌گيرد.
و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.
و زشتی های آنچه را که مرتکب شده اند برای آنان پدیدار می گردد، و آنچه [از عذاب هایی] که مسخره می کردند، آنان را احاطه خواهد کرد.
پاداش بد اعمالى كه مى‌كردند برايشان آشكار شد و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند گرداگردشان را بگرفت.
و کیفر آنچه کرده بودند، بر آنان آشکار شد و [و کیفر] آنچه به ریشخند گرفته بودند، آنان را فرو گرفت‌
و آنان را بديهاى- يعنى عقوبتهاى- آنچه به دست آوردند نمودار شود و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند بديشان دررسد.
(در آن روز) اعمال زشتی را که (در دنیا) انجام می‌داده‌اند برای ایشان نمایان و آشکار می‌گردد (و کیفر بدیها را می‌بینند) و آنچه را که (در دنیا) به باد تمسخر می‌گرفته‌اند آنان را در بر می‌گیرد.
و پیامدهای بد آنچه که مرتکب شدند، برایشان آشکار شد، و آنچه را که بدان ریشخند زده‌اند آنان را فرو گرفت.
و نمودار شد برای ایشان بدیهای آنچه فراهم کردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر می‌کردند

There will appear to them the evils of their deeds, and they will be surrounded by what they used to ridicule.
ترتیل:
ترجمه:
الزمر ٤٧ آیه ٤٨ الزمر ٤٩
سوره : سوره الزمر
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَاقَ بِهِمْ»: ایشان را احاطه می‌کند. آنان را در بر می‌گیرد «مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ»: (نگا: انعام / ، هود / نحل / ، انبیاء / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «48»

و (در آن روز) براى آنان بدى آن چه (در دنيا) كسب كرده‌اند روشن خواهد شد و آن عذابى كه به مسخره مى‌گرفتند آنان را فرا خواهد گرفت.

پیام ها

1- روز قيامت، روز كشف و ظهور است و تمام اسرار آشكار مى‌شود. «بَدا لَهُمْ»

2- ظاهر شدن جرم در برابر مجرم، اولين شكنجه‌ى روحى اوست. «بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا»

3- با قدرت الهى، اوّل آن چه در محاسبات ستمگران نبود كشف مى‌شود، سپس آن چه خود بد مى‌شمردند. بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا ... بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ‌

4- خلاف، زمانى جرم مى‌شود كه همراه با ستم، استهزا، تعمّد و استمرار باشد.

«ظَلَمُوا- كَسَبُوا- كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

5- قهر الهى تمام وجود ستمگران را مى‌گيرد. «حاقَ بِهِمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48)

وَ بَدا لَهُمْ‌: و ظاهر شود مر ايشان را در حين صحايف اعمال، سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا: جاى بديهاى آنچه كرده باشند، وَ حاقَ بِهِمْ‌: و احاطه نمايد به ايشان، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: جزاى آنچه بودند كه به آن استهزاء مى‌كردند از وعيد الهى و انذار حضرت رسالت پناهى. پس بيان مناقضه و تعكيس ايشان مى‌كند بر اين وجه كه:


«1» تفسير ابو الفتوح رازى، ج 9 ص 410 (بجاى محمد بن سكندر در كتاب محمد بن المنكدر آمده است)

جلد 11 - صفحه 254


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (46) وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (47) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48) فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (49) قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)

ترجمه‌

بگو خداوندا اى پديد آورنده آسمان‌ها و زمين اى داناى پنهان و آشكار تو حكم ميكنى ميان بندگانت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند

و اگر آنكه بود براى آنها كه ستم كردند آنچه در زمين است تمامى و مانندش با آن هر آينه فديه دهند بآن براى آزادى خودشان از بدى عذاب روز قيامت و آشكار شود براى آنها از خدا آنچه نبودند كه گمان ببرند

و آشكار شود براى آنها


جلد 4 صفحه 502

بديهاى آنچه كسب كردند و احاطه نمايد بآنها آنچه بودند بآن استهزاء مينمودند

پس چون برسد بانسان بدى و ضررى ميخواند ما را پس چون داديم باو نعمتى از خودمان گويد جز اين نيست كه داده شدم آنرا براى دانش خودم بلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نميدانند

بتحقيق گفتند آن كلام را كسانيكه بودند پيش از آنها پس بى‌نياز نكرد آنها را آنچه بودند كسب ميكردند.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر ادلّه و افيه و مواعظ شافيه و عدم تأثير آن در قلوب قاسيه كفار پيغمبر خود را مأمور بدعا و توسل بدرگاه خدا براى فصل خصومت بين او و اعداء فرمود با اشاره بآنكه خداوند قادر است حكم فرمايد ميان اهل حق و باطل بغلبه و دولت و بين ظالم و مظلوم بكشيدن انتقام در دنيا و آخرت و البته خواهد كشيد و اهل حق را مثاب و اهل باطل را معاقب خواهد فرمود و اگر تمام دنيا و ما فيها و بعلاوه مانند آن براى كفار باشد در روز قيامت حاضرند بدهند و از سختى عذاب جهنم خود را آزاد نمايند چون فديه مالى است كه شخص ميدهد و جان خود را بآن ميخرد ولى آن روز از آنها فديه قبول نميشود علاوه بر آنكه چيزى ندارند كه بدهند و مى‌بينند از انواع عذاب الهى و اقسام آن آنچه را كه در خاطرشان خطور نكرده بود تا در دنيا بودند و پديدار ميشود براى آنها بديهاى اعمال بدشان كه تا در دنيا بودند متوجه بآن نبودند كه چقدر بد بوده و چه مجازاتى داشته و احاطه ميكند بآنها عذاب آنچه را بآن استهزاء مينمودند از شخص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و احكام خداوند و وعده و وعيد او و چون بهمه چيز بوده عذابش هم از همه طرف است و يكى از اخلاق بد مردمان نادان كه انسان مجبول بر آن است خود پسندى است كه بايد شخص برياضت و تعقّل و تفكر آن را از خود دور نمايد لذا وقتى بانسان سختى و مرض و بلائى برسد متوجه بدرگاه الهى ميشود و رفع آنرا از او ميخواهد چون بالفطره ميداند كه زمام امور بدست يك خداوند قادر خبير بصير است ولى بعد از تفضل الهى بر او بنعمت صحت و سلامت و رفاهيت ميگويد من بعلم و دانش خودم باين مقام رسيدم كه دفع ضرر و كسب منفعت نمودم يا خدا مرا مستحق تفضّل و انعام دانست كه باين نعمت و اصل و آن محنت را از من زائل نمود ولى اين اشتباه و خلاف ادب است در پيشگاه احديّت‌


جلد 4 صفحه 503

از بنده ناچيزيكه از خود هيچ ندارد و اگر علم و دانش كمى هم در او وجود داشته باشد از خداوند باو انعام شده وظيفه بنده آنستكه هر محنتى از او زائل و بهر نعمتى و اصل ميشود بگويد خدا اين بلا را از من رفع نمود و اين نعمت را بمن عطا فرمود پس آن نعمت براى چنين بنده بى‌ادبى امتحان و يا بلا است كه بايد بوبال آن مبتلا گردد ولى بيشتر مردم متوجه باين نكات اخلاقى و آثار سوء بداخلاقى در اين موارد نيستند و نميدانند وظيفه خود را در مرتبه عبوديّت و مقام الوهيّت چنانچه در احوال قارون كه از بنى اسرائيل و امم ماضيه نسبت باين امّت بود گذشت كه چنين اظهارى نمود و مورد غضب الهى شد و كسان ديگرى هم بودند كه بمال و منال دنيوى مغرور و از ياد خدا غافل شدند و از اين قبيل اظهارات نمودند و آنمال جز و بال براى آنها ثمرى نداشت و بى‌نياز نكرد آنانرا از توجه بخدا و توسل بذيل عنايت اولياء او.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ (48)

و ظاهر ميشود ‌براي‌ ‌آنها‌ معاصي‌ و اعمال‌ سويي‌ ‌که‌ مرتكب‌ شده‌اند و متوجه‌ ميشود بآنها عذابي‌ ‌که‌ بودند بآن‌ استهزاء ميكردند.

وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا تمام‌ اعمال‌ سوء ‌آنها‌ ‌در‌ نامه عمل‌ ‌آنها‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ميگويد يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً كهف‌ آيه 47 و آنچه‌ ‌در‌ باطن‌ ‌هم‌ داشتند ظاهر ميشود يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ طارق‌ آيه 9 و ‌هر‌ سيئه‌ جزاء مخصوص‌ بخود دارد اليَوم‌َ تُجزي‌ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ مؤمن‌ آيه 17 وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ ‌که‌ آنچه‌ ‌از‌ عذاب‌ آخرت‌ و شدت‌ عذاب‌ و اوصاف‌ جهنم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ميگفتند ‌در‌ اثر شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و معاصي‌ استهزاء ميكردند و مسخره‌ ميكردند فرداي‌ قيامت‌ ‌که‌ دامن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد ميفهمند ‌که‌ تمام‌ حق‌ و صدق‌ بوده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 48)- این آیه توضیح یا تکمیل برای مطلبی است که در آیه قبل گذشت می‌فرماید: در آن روز «اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا).

«و آنچه را استهزا کردند بر آنها واقع می‌گردد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).

نکات آیه

۱ - ظهور و بروز تمامى اعمال و دستاوردهاى بد و زشت ستمگران در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۲ - عذاب سخت و فوق تصور ستمگران در قیامت، بازتاب کردار و رفتار خود آنان است. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) آمدن ماده «کسب» به جاى ماده «فعل»، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

۳ - تمامى کردار و رفتار آدمیان در روز رستاخیر، در نظر آنان مجسم و ظاهر خواهد شد. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۴ - ستمگران اعمال و رفتارهاى بد و زشت خود را در دنیا، زیبا و خوب پنداشته و یا از بدى و زشتى آنها غافل اند. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) ظاهر شدن اعمال زشت ستمگران در نظر آنان، ممکن است به خاطر این باشد که آنها را خوب و زیبا مى دانستند و یا از بدى و زشتى چنین رفتارى، کاملاً غافل بودند.

۵ - ظلم، منشأ بدى ها و سرچشمه زشت کارى ها (و لو أنّ للذین ظلموا ... و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) توصیف بدکاران و زشت کاران به صفت ستمگران (للذین ظلموا)، بیانگر حقیقت یاد شده است.

۶ - سرنوشت انسان در قیامت، در گرو نوع تلاش و چگونگى رفتار او در دنیا است. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۷ - عذاب قیامت، همواره مورد انکار و استهزاى مشرکان و ستمگران است. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) طبق نظر مفسران آنچه مورد استهزا قرار مى گرفت، قیامت و عذاب آن روز بود. گفتنى است آمدن فعل «کانوا» و کاربرد «یستهزءون» به صورت فعل مضارع، دلالت بر استمرار دارد.

۸ - عذاب قیامت، تمامى وجود ستمگران را فرا خواهد گرفت. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون)

۹ - مشرکان، منکر برپایى قیامت و عذاب الهى در آن روز (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در توصیف مشرکان مى باشد.

۱۰ - انکار قیامت و مؤاخذه انسان ها در آن روز، از زمینه هاى ستم کارى و بدکردارى (الذین لایؤمنون بالأخرة ... للذین ظلموا ... و بدا لهم سیّئات ما کسبوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند، منکران روز قیامت و کیفر آن را، ستمکار (ظلموا) و بدکردار (سیئات ماکسبوا) معرفى کرده است.

موضوعات مرتبط

  • خود: بازگشت آثار عمل به خود ۲
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۶
  • ظالمان: استهزاهاى ظالمان ۷; بینش ظالمان ۴; ظالمان در قیامت ۲; عذاب اخروى ظالمان ۸; عمل ناپسند ظالمان ۱، ۴; عوامل سختى عذاب اخروى ظالمان ۲; غفلت ظالمان ۴
  • ظلم: آثار ظلم ۵; زمینه ظلم ۱۰
  • عذاب: آثار تکذیب عذاب اخروى ۱۰; احاطه عذاب اخروى ۸; استهزاى عذاب اخروى ۷; تکذیب عذاب اخروى ۷; مراتب عذاب ۲; مکذبان عذاب اخروى ۹; ویژگیهاى عذاب اخروى ۸
  • عمل: آثار اخروى عمل ۶; آثار اخروى عمل ناپسند ۱، ۲; تجسم عمل ۲، ۳; تزیین عمل ناپسند ۴; زمینه عمل ناپسند ۱۰; منشأ عمل ناپسند ۵
  • قیامت: آثار تکذیب قیامت ۱۰; ظهور حقایق در قیامت ۱، ۳; مکذبان قیامت ۹; ویژگیهاى قیامت ۳
  • مشرکان: استهزاهاى مشرکان ۷; تکذیبگرى مشرکان ۹

منابع