الصافات ٤٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::غَوْل|غَوْلٌ]] [[کلمه غیر ربط::غَوْل| ]] [[شامل این ریشه::غول| ]][[ریشه غیر ربط::غول| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَنْهَا|عَنْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَنْهَا| ]] [[شامل این ریشه::عن| ]][[ریشه غیر ربط::عن| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::يُنْزَفُون|يُنْزَفُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُنْزَفُون| ]] [[شامل این ریشه::نزف| ]][[ریشه غیر ربط::نزف| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::غَوْل|غَوْلٌ]] [[کلمه غیر ربط::غَوْل| ]] [[شامل این ریشه::غول| ]][[ریشه غیر ربط::غول| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَنْهَا|عَنْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَنْهَا| ]] [[شامل این ریشه::عن| ]][[ریشه غیر ربط::عن| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::يُنْزَفُون|يُنْزَفُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُنْزَفُون| ]] [[شامل این ریشه::نزف| ]][[ریشه غیر ربط::نزف| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|لاَ فِيهَا غَوْلٌ وَ لاَ هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=نه در آن هلاکتی ناخودآگاه است و نه ایشان از آن (از عقل) تهی میگردند! | |-|صادقی تهرانی=نه در آن هلاکتی ناخودآگاه است و نه ایشان از آن (از عقل) تهی میگردند! | ||
|-|معزی=نه در آن است مستی (بیهشی و یا رنجی) و نه آنانند از آن بازگرفتگان | |-|معزی=نه در آن است مستی (بیهشی و یا رنجی) و نه آنانند از آن بازگرفتگان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Never polluted, and never intoxicating.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037047.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037047.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::47|٤٧]] | قبلی = الصافات ٤٦ | بعدی = الصافات ٤٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«غَوْلٌ»: گرفتاریها و تباهیهائی همچون بیهوشی و خمار و زوال عقل. «عَنْهَا»: به سبب آن. واژه (عَنْ) مفید سببیّت است (نگا: توبه / هود / ). «یُنزَفُونَ»: نَزْف، به معنی بیرون کشیدن آب از چاه و مانند این است. در اینجا مراد تخلیه بدن از راه استفراغ و عرق کردن و بول زیاد است که میخواره دچار آن میشود (نگا: واقعه / ). | «غَوْلٌ»: گرفتاریها و تباهیهائی همچون بیهوشی و خمار و زوال عقل. «عَنْهَا»: به سبب آن. واژه (عَنْ) مفید سببیّت است (نگا: توبه / هود / ). «یُنزَفُونَ»: نَزْف، به معنی بیرون کشیدن آب از چاه و مانند این است. در اینجا مراد تخلیه بدن از راه استفراغ و عرق کردن و بول زیاد است که میخواره دچار آن میشود (نگا: واقعه / ). | ||
خط ۳۳: | خط ۴۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link23 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link23 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ «47» | |||
(شرابى كه) نه مايهى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مىشوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) | |||
لا فِيها غَوْلٌ: نيست در آن شراب فسادى و آفتى كه بر خمر دنيا مترتب است مانند ستر عقل و هذيان و عربده و صداع و وجع بطن و قى و غير آن، وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ: نيستند بهشتيان كه از خوردن آن شراب مست شوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ (41) فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ (42) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (43) عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (44) يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (45) | |||
بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ (46) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ (48) كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (50) | |||
ترجمه | |||
آنگروه براى ايشانست روزى معلوم | |||
ميوههائى و آنان گرامى داشتگانند | |||
در بهشتهاى پر نعمت | |||
بر تختهائى رو بروى يكديگر | |||
بگردش درآورده ميشود برايشان جامى از مشروب جارى | |||
روشن كه خوشگوار است براى نوشندگان | |||
نه در آن فسادى است و نه ايشان از آن مست ميشوند | |||
و نزد ايشان است زنان فروهشته چشم سياه ديدگان | |||
گويا آنها تخم مرغ پوشيده شده بپوستند | |||
پس روى آورند بعضيشان بر بعضى با آنكه از يكديگر ميپرسند. | |||
تفسير | |||
بيان احوال بندگان مخلصين خدا است كه در آيه سابقه ذكر شد و آنكه از براى ايشان رزق معيّن معلومى است كه بايد بدون زحمت هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر شود و آن ميوههاى گوناگون بهشتى است كه واجد هر صفت مطلوب و فاقد هر عيبى از عيوب است علاوه بر آنچه طلب نمايند كه بپاس احترام و براى اكرام ايشان بايد حاضر گردد نزدشان در باغهائى كه جز نعمت در آنها چيزى نيست لذا باغهاى نعمت خوانده شده در كافى امام باقر عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده در تفسير اولئك لهم رزق معلوم كه خدّام بهشت ميدانند آنرا پس مىآورند نزد اولياء خدا پيش از آنكه بخواهند از آنها آنرا و امّا فواكه و هم مكرمون براى آنستكه مايل بچيزى نشوند در بهشت مگر آنكه باحترام ايشان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 431 | |||
حاضر كرده شود نزدشان در حاليكه بر تختهاى خودشان در مقابل يكديگر تكيه نموده و از ديدار دوستان خودشان لذّت ميبرند و جوانهاى زيباى بهشتى جام شراب طهور را در مجلسشان بگردش درآورند و اوصاف آن شراب از اين قرار است كه از چشمهاى كه در بهشت جارى ميشود بيرون مىآيد و رنگش از شير سفيدتر و شفّاف و روشن است و رقيق و مصفّا و لطيف نورانى است و از بس لذيذ و خوشگوار است بايد گفت عين لذّت است براى نوشنده آن و در آن هيچ غائله و فسادى و ضرر و دردى نيست و طعم بدى از تلخى و تندى و گسى و غيرها ندارد و نه اهل بهشت از آشاميدن آن بمستى دچار شوند و در برابر ايشانند حوريانى كه از شدّت حيا چشم بزير اندازند و جز بمرد مؤمن خود نظر ننمايند و ديدگانشان درشت و سياهى آن غالب بر سفيدى است و در لطافت بدن و رنگ آن و نرمى و تازگى مانند تخم مرغ پخته پوست كنده يا تخم مرغ تازه از شكم مرغ بيرون آمدهاند و اين معنى از كأنّهنّ بيض مكنون بنظر حقير رسيده ولى مفسّرين آنرا بتخم شتر مرغ كه در زير بال خود معمولا جاى ميدهد آنرا و محفوظ ميماند از غبار تفسير فرمودهاند و گفتهاند رنگ آن سفيد مشوب بمختصر زردى است و اين بهترين رنگهاى بدن انسان است لذا خداوند رنگ بدن حور العين را تشبيه بآن فرموده و در حاليكه ذكر شد كه بر تختها در برابر يكديگر نشستهاند با هم مشغول بصحبت ميشوند در معارف الهيّه و حوادث واقعه در دنيا و آنچه بر آنها گذشته از بدو خوب و احوالپرسى كامل مينمايند و هر يك شمهاى از حال خود را بيان مينمايد چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى و ينزفون بكسر زاء نيز قرائت شده است و قمّى ره فرموده يعنى منع نميشوند از آن. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يُطافُ عَلَيهِم بِكَأسٍ مِن مَعِينٍ (45) بَيضاءَ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ (46) لا فِيها غَولٌ وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ (47) | |||
دور ميزنند بر آنها غلمان و خدام بهشتي با ليوان از چشمههاي بسيار روشن لذتآور براي شرب كنندهگان نيست در آن مشروب فسادي و ضرر و وجعي و نيستند شرب كنندهگان از آنها مست و لا يعقل شدن و بيهوش و خواب شدن. | |||
چند نوع مشروب در بهشت هست چهار نهر در هر قصري جاريست که ميفرمايد مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ المُتَّقُونَ فِيها أَنهارٌ مِن ماءٍ غَيرِ آسِنٍ وَ أَنهارٌ مِن لَبَنٍ لَم يَتَغَيَّر طَعمُهُ وَ أَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفًّي محمّد | |||
جلد 15 - صفحه 150 | |||
(ص) آيه 16 و 17 بعلاوه نهر كوثر که خداوند بپيغمبر داده و ساقي آن را امير المؤمنين قرار داده. | |||
يُطافُ عَلَيهِم طوافون خدمتگذاران بهشت هستند از ملائكه و غلمان که ميفرمايد يَتَنازَعُونَ فِيها كَأساً لا لَغوٌ فِيها وَ لا تَأثِيمٌ وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ لَهُم كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ طور آيه 23 و 24. | |||
بِكَأسٍ ليوان و ظرف بهشتي است. | |||
مِن مَعِينٍ معين همان خمر است که فرمود لذه للشاربين. | |||
بَيضاءَ از شدة صفاء و زلال در آن كأسها سفيد و روشن مينمايد. | |||
لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ تمام نعم بهشت لذت دارد لكن اينکه شَراباً طَهُوراً است که در سوره مباركه دهر ميفرمايد إِنَّ الأَبرارَ يَشرَبُونَ مِن كَأسٍ كانَ مِزاجُها- كافُوراً و ميفرمايد وَ يُطافُ عَلَيهِم بِآنِيَةٍ مِن فِضَّةٍ وَ أَكوابٍ كانَت قَوارِيرَا و نيز ميفرمايد وَ يُسقَونَ فِيها كَأساً كانَ مِزاجُها زَنجَبِيلًا عَيناً فِيها تُسَمّي سَلسَبِيلًا وَ يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيتَهُم حَسِبتَهُم لُؤلُؤاً مَنثُوراً و ميفرمايد وَ سَقاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهُوراً که لذت او الذّ لذائذ است. | |||
لا فِيها غَولٌ غول پيشامد سوئيست از صداع و وجع بطن و رأس و امثال اينها که در اينکه خمرهاي دنيويست. | |||
وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ نزف ذهاب عقل و مستي و بيهودگي گفتن و رفتن شعور و ادراك است که در مسكرات است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 47)- از آنجا که نام شراب و پیمانه و مانند اینها ممکن است مفاهیم دیگری در اذهان تداعی کند بلافاصله در این آیه با ذکر جمله کوتاه و گویائی همه این مفاهیم را از ذهن شنوندگان میشوید و میگوید: «شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است، و نه از آن مست میشوند» (لا فِیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ). | |||
و جز هوشیاری و نشاط و لذت روحانی چیزی در آن نیست. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۸: | خط ۱۹۱: | ||
[[رده:بى ضررى شراب بهشتى]][[رده:شراب بهشتى و مستى]][[رده:ویژگیهاى شراب بهشتى]][[رده:آثار خمر]][[رده:زیان خمر]][[رده:عوامل زیان به عقل]] | [[رده:بى ضررى شراب بهشتى]][[رده:شراب بهشتى و مستى]][[رده:ویژگیهاى شراب بهشتى]][[رده:آثار خمر]][[رده:زیان خمر]][[رده:عوامل زیان به عقل]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 47 سوره صافات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 47 سوره صافات,صافات 47,لاَ فِيهَا غَوْلٌ وَ لاَ هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ,بى ضررى شراب بهشتى,شراب بهشتى و مستى,ویژگیهاى شراب بهشتى,آثار خمر,زیان خمر,عوامل زیان به عقل,آیات قرآن سوره الصافات | |||
|description=لاَ فِيهَا غَوْلٌ وَ لاَ هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۵
کپی متن آیه |
---|
لاَ فِيهَا غَوْلٌ وَ لاَ هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ |
ترجمه
الصافات ٤٦ | آیه ٤٧ | الصافات ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«غَوْلٌ»: گرفتاریها و تباهیهائی همچون بیهوشی و خمار و زوال عقل. «عَنْهَا»: به سبب آن. واژه (عَنْ) مفید سببیّت است (نگا: توبه / هود / ). «یُنزَفُونَ»: نَزْف، به معنی بیرون کشیدن آب از چاه و مانند این است. در اینجا مراد تخلیه بدن از راه استفراغ و عرق کردن و بول زیاد است که میخواره دچار آن میشود (نگا: واقعه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
لاَ يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَ لاَ... (۱) يَتَنَازَعُونَ فِيهَا کَأْساً لاَ لَغْوٌ... (۰)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ... (۰) يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ... (۰) بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ کَأْسٍ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات
- حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان
- مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟
- وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم
- کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟
- جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود
- گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر
- توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ «47»
(شرابى كه) نه مايهى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مىشوند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47)
لا فِيها غَوْلٌ: نيست در آن شراب فسادى و آفتى كه بر خمر دنيا مترتب است مانند ستر عقل و هذيان و عربده و صداع و وجع بطن و قى و غير آن، وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ: نيستند بهشتيان كه از خوردن آن شراب مست شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ (41) فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ (42) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (43) عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (44) يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (45)
بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ (46) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ (48) كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (50)
ترجمه
آنگروه براى ايشانست روزى معلوم
ميوههائى و آنان گرامى داشتگانند
در بهشتهاى پر نعمت
بر تختهائى رو بروى يكديگر
بگردش درآورده ميشود برايشان جامى از مشروب جارى
روشن كه خوشگوار است براى نوشندگان
نه در آن فسادى است و نه ايشان از آن مست ميشوند
و نزد ايشان است زنان فروهشته چشم سياه ديدگان
گويا آنها تخم مرغ پوشيده شده بپوستند
پس روى آورند بعضيشان بر بعضى با آنكه از يكديگر ميپرسند.
تفسير
بيان احوال بندگان مخلصين خدا است كه در آيه سابقه ذكر شد و آنكه از براى ايشان رزق معيّن معلومى است كه بايد بدون زحمت هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر شود و آن ميوههاى گوناگون بهشتى است كه واجد هر صفت مطلوب و فاقد هر عيبى از عيوب است علاوه بر آنچه طلب نمايند كه بپاس احترام و براى اكرام ايشان بايد حاضر گردد نزدشان در باغهائى كه جز نعمت در آنها چيزى نيست لذا باغهاى نعمت خوانده شده در كافى امام باقر عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده در تفسير اولئك لهم رزق معلوم كه خدّام بهشت ميدانند آنرا پس مىآورند نزد اولياء خدا پيش از آنكه بخواهند از آنها آنرا و امّا فواكه و هم مكرمون براى آنستكه مايل بچيزى نشوند در بهشت مگر آنكه باحترام ايشان
جلد 4 صفحه 431
حاضر كرده شود نزدشان در حاليكه بر تختهاى خودشان در مقابل يكديگر تكيه نموده و از ديدار دوستان خودشان لذّت ميبرند و جوانهاى زيباى بهشتى جام شراب طهور را در مجلسشان بگردش درآورند و اوصاف آن شراب از اين قرار است كه از چشمهاى كه در بهشت جارى ميشود بيرون مىآيد و رنگش از شير سفيدتر و شفّاف و روشن است و رقيق و مصفّا و لطيف نورانى است و از بس لذيذ و خوشگوار است بايد گفت عين لذّت است براى نوشنده آن و در آن هيچ غائله و فسادى و ضرر و دردى نيست و طعم بدى از تلخى و تندى و گسى و غيرها ندارد و نه اهل بهشت از آشاميدن آن بمستى دچار شوند و در برابر ايشانند حوريانى كه از شدّت حيا چشم بزير اندازند و جز بمرد مؤمن خود نظر ننمايند و ديدگانشان درشت و سياهى آن غالب بر سفيدى است و در لطافت بدن و رنگ آن و نرمى و تازگى مانند تخم مرغ پخته پوست كنده يا تخم مرغ تازه از شكم مرغ بيرون آمدهاند و اين معنى از كأنّهنّ بيض مكنون بنظر حقير رسيده ولى مفسّرين آنرا بتخم شتر مرغ كه در زير بال خود معمولا جاى ميدهد آنرا و محفوظ ميماند از غبار تفسير فرمودهاند و گفتهاند رنگ آن سفيد مشوب بمختصر زردى است و اين بهترين رنگهاى بدن انسان است لذا خداوند رنگ بدن حور العين را تشبيه بآن فرموده و در حاليكه ذكر شد كه بر تختها در برابر يكديگر نشستهاند با هم مشغول بصحبت ميشوند در معارف الهيّه و حوادث واقعه در دنيا و آنچه بر آنها گذشته از بدو خوب و احوالپرسى كامل مينمايند و هر يك شمهاى از حال خود را بيان مينمايد چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى و ينزفون بكسر زاء نيز قرائت شده است و قمّى ره فرموده يعنى منع نميشوند از آن.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُطافُ عَلَيهِم بِكَأسٍ مِن مَعِينٍ (45) بَيضاءَ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ (46) لا فِيها غَولٌ وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ (47)
دور ميزنند بر آنها غلمان و خدام بهشتي با ليوان از چشمههاي بسيار روشن لذتآور براي شرب كنندهگان نيست در آن مشروب فسادي و ضرر و وجعي و نيستند شرب كنندهگان از آنها مست و لا يعقل شدن و بيهوش و خواب شدن.
چند نوع مشروب در بهشت هست چهار نهر در هر قصري جاريست که ميفرمايد مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ المُتَّقُونَ فِيها أَنهارٌ مِن ماءٍ غَيرِ آسِنٍ وَ أَنهارٌ مِن لَبَنٍ لَم يَتَغَيَّر طَعمُهُ وَ أَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفًّي محمّد
جلد 15 - صفحه 150
(ص) آيه 16 و 17 بعلاوه نهر كوثر که خداوند بپيغمبر داده و ساقي آن را امير المؤمنين قرار داده.
يُطافُ عَلَيهِم طوافون خدمتگذاران بهشت هستند از ملائكه و غلمان که ميفرمايد يَتَنازَعُونَ فِيها كَأساً لا لَغوٌ فِيها وَ لا تَأثِيمٌ وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ لَهُم كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ طور آيه 23 و 24.
بِكَأسٍ ليوان و ظرف بهشتي است.
مِن مَعِينٍ معين همان خمر است که فرمود لذه للشاربين.
بَيضاءَ از شدة صفاء و زلال در آن كأسها سفيد و روشن مينمايد.
لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ تمام نعم بهشت لذت دارد لكن اينکه شَراباً طَهُوراً است که در سوره مباركه دهر ميفرمايد إِنَّ الأَبرارَ يَشرَبُونَ مِن كَأسٍ كانَ مِزاجُها- كافُوراً و ميفرمايد وَ يُطافُ عَلَيهِم بِآنِيَةٍ مِن فِضَّةٍ وَ أَكوابٍ كانَت قَوارِيرَا و نيز ميفرمايد وَ يُسقَونَ فِيها كَأساً كانَ مِزاجُها زَنجَبِيلًا عَيناً فِيها تُسَمّي سَلسَبِيلًا وَ يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيتَهُم حَسِبتَهُم لُؤلُؤاً مَنثُوراً و ميفرمايد وَ سَقاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهُوراً که لذت او الذّ لذائذ است.
لا فِيها غَولٌ غول پيشامد سوئيست از صداع و وجع بطن و رأس و امثال اينها که در اينکه خمرهاي دنيويست.
وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ نزف ذهاب عقل و مستي و بيهودگي گفتن و رفتن شعور و ادراك است که در مسكرات است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 47)- از آنجا که نام شراب و پیمانه و مانند اینها ممکن است مفاهیم دیگری در اذهان تداعی کند بلافاصله در این آیه با ذکر جمله کوتاه و گویائی همه این مفاهیم را از ذهن شنوندگان میشوید و میگوید: «شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است، و نه از آن مست میشوند» (لا فِیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ).
و جز هوشیاری و نشاط و لذت روحانی چیزی در آن نیست.
نکات آیه
۱ - شراب بهشتیان، از هرگونه ضرر و زیان و پى آمد ناگوار، به دور و خالص است. (لا فیها غول) «غول» به معناى فساد و آسیبى مخفى است که دیده و حس نشود. مقصود از آن در آیه شریفه، پى آمدهاى ناگوار و ضرر و زیانى است که در همه شراب هاى دنیایى وجود دارد.
۲ - شراب بهشتیان، مستى آور و عقل و هوش برنده نیست. (و لا هم عنها ینزفون) کلمه «ینزفون»، به معناى «یسکرون» است.
۳ - شراب، مایه ضرر و زیان و آسیب رسان به عقل و هوش آدمى (لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون) برداشت یاد شده از مفهوم آیه شریفه به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- بهشت: بى ضررى شراب بهشتى ۱; شراب بهشتى و مستى ۲; ویژگیهاى شراب بهشتى ۱، ۲
- خمر: آثار خمر ۳; زیان خمر ۳
- عقل: عوامل زیان به عقل ۳
منابع