الصافات ٣٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَان|کَانَ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::لَنَا|لَنَا]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::سُلْطَان|سُلْطَانٍ]] [[کلمه غیر ربط::سُلْطَان| ]] [[شامل این ریشه::سلط| ]][[ریشه غیر ربط::سلط| ]][[شامل این کلمه::بَل|بَلْ]] [[شامل این ریشه::بل| ]][[شامل این کلمه::کُنْتُم|کُنْتُمْ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::قَوْما|قَوْماً]] [[کلمه غیر ربط::قَوْما| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::طَاغِين|طَاغِينَ]] [[کلمه غیر ربط::طَاغِين| ]] [[شامل این ریشه::طغو| ]][[ریشه غیر ربط::طغو| ]][[شامل این ریشه::طغى| ]][[ریشه غیر ربط::طغى| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَان|کَانَ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::لَنَا|لَنَا]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::سُلْطَان|سُلْطَانٍ]] [[کلمه غیر ربط::سُلْطَان| ]] [[شامل این ریشه::سلط| ]][[ریشه غیر ربط::سلط| ]][[شامل این کلمه::بَل|بَلْ]] [[شامل این ریشه::بل| ]][[شامل این کلمه::کُنْتُم|کُنْتُمْ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::قَوْما|قَوْماً]] [[کلمه غیر ربط::قَوْما| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::طَاغِين|طَاغِينَ]] [[کلمه غیر ربط::طَاغِين| ]] [[شامل این ریشه::طغو| ]][[ریشه غیر ربط::طغو| ]][[شامل این ریشه::طغى| ]][[ریشه غیر ربط::طغى| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ مَا کَانَ لَنَا عَلَيْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طَاغِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=«و ما را بر شما هیچ سلطهای نبود، بلکه خودتان سرکش بودهاید.» | |-|صادقی تهرانی=«و ما را بر شما هیچ سلطهای نبود، بلکه خودتان سرکش بودهاید.» | ||
|-|معزی=و نبود ما را بر شما فرمانروائی بلکه بودید شما گروهی گردنکشان | |-|معزی=و نبود ما را بر شما فرمانروائی بلکه بودید شما گروهی گردنکشان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">We had no authority over you. You yourselves were rebellious people.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037030.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037030.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::30|٣٠]] | قبلی = الصافات ٢٩ | بعدی = الصافات ٣١ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«سُلْطَانٍ»: سلطه و قدرت. مراد زور و اجبار است. | «سُلْطَانٍ»: سلطه و قدرت. مراد زور و اجبار است. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link15 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link15 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ «30» | |||
و ما را بر شما سلطه و غلبهاى نبود بلكه شما خود گروهى سركش بوديد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30) | |||
وَ ما كانَ لَنا: و نبود براى ما، عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ: بر شما هيچ قوت و قدرتى كه به اجبار و اكراه شما را گمراه كنيم، بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ: بلكه بوديد شما گروهى سركشى كنندگان و از حد گذشتگان در طريق ظلم و عصيان، يعنى به اختيار خود بر طغيان ثابت و راسخ بوديد، پس امروز ملامت و | |||
جلد 11 - صفحه 115 | |||
عتاب مخصوص ما نباشد بلكه لازم ما و شما باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25» | |||
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30) | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 427 | |||
ترجمه | |||
اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد | |||
جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند | |||
از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ | |||
و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند | |||
چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد | |||
بلكه آنها امروز تسليم شدگانند | |||
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند | |||
گويند همانا شما بوديد كه مىآمديد ما را از راه قوّت | |||
گويند بلكه نبوديد گروندگان | |||
و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان. | |||
تفسير | |||
پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمعآورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بتپرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بندهاى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 428 | |||
كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و ماندهاند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نمودهاند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفتهاند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حقگوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 429 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا بَل لَم تَكُونُوا مُؤمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيكُم مِن سُلطانٍ بَل كُنتُم قَوماً طاغِينَ (30) | |||
گفتند اكابر و بزرگان آنها در جواب اتباع خود بلكه شما نبوديد ايمان آورنده و نبود از براي ما سلطه و قدرتي که بر شما داشته باشيم که جلوگيري كنيم از ايمان شما بلكه خود شما بوديد طاغي و ياغي و نخواستيد ايمان بياوريد. | |||
اينکه سؤال و جواب هر دو حق است و راست است زيرا هم اكابر مسئول هستند براي اغواي اتباع و هم اتباع مسئول هستند براي اطاعت اكابر. | |||
(اما مسئوليت اكابر) براي اينست که در تمام گناهان و طغيان و سركشي | |||
جلد 15 - صفحه 139 | |||
اتباع شركت دارند چنانچه دارد | |||
من سن سنه حسنه کان له اجرها و اجر من عمل بها الي يوم القيمة و من سن سنة سيئة کان له و زرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة | |||
و در آيه شريفه ميفرمايد مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ- فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً وَ مَن أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاسَ جَمِيعاً مائده آيه 36 در خبر دارد که كسي که يك نفس را هدايت كرده و از كفر و ضلالت نجات داده مثل اينست که تمام ناس را هدايت كرده باشد يعني يك همچه ثوابي و اجري دارد و كسي که يك نفس را اضلال كرد مثل اينست که تمام ناس را اضلال كرده يعني يك همچه عقوبتي دارد چه رسد به اينكه جماعتي را هدايت كند يا جماعتي را اضلال كند. | |||
(و اما مسئوليت اتباع) اينكه خود آنها رفتند در تحت اطاعت اكابر و اعراض از انبياء و دعات حق كردند سلب اختيار از آنها نشده همان قساوت قلب و سياهي دل و هواي نفس و حب دنيا و جاه و مال و عناد و عصبيت آنها را برد در تحت اطاعت اكابر و ترك ايمان بالجمله هر دو دسته معاقب هستند | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 30)- دلیل ما روشن است «ما هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتیم» | |||
ج4، ص138 | |||
و زور و اجباری در کار نبود! (وَ ما کانَ لَنا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ). | |||
«بلکه خود شما قومی طغیانگر و متجاوز بودید» و خلق و خوی ستمگری شما باعث بدبختیتان شد (بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طاغِینَ). | |||
و چه دردناک است که انسان ببیند رهبر و پیشوای او که یک عمر دل به او بسته بود موجبات بدبختی او را فراهم کرده است، سپس از او بیزاری میجوید. | |||
حقیقت این است که هر کدام از این دو گروه از جهتی راست میگویند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۲: | خط ۲۰۹: | ||
[[رده:اختیار انسان]][[رده:رد جبر]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:اختیار رهبران شرک]][[رده:اظهار بى گناهى رهبران شرک]][[رده:اقرار اخروى رهبران شرک]][[رده:بینش رهبران شرک]][[رده:رهبران شرک در قیامت]][[رده:نقش رهبران شرک]][[رده:زمینه شرک]][[رده:آثار طغیان]][[رده:زمینه کفر]][[رده:عوامل گمراهى]][[رده:آثار حق ناپذیرى مشرکان]][[رده:آثار طغیانگرى مشرکان]][[رده:اختیار مشرکان]][[رده:عوامل گمراهى مشرکان]][[رده:مشرکان در قیامت]][[رده:نقش مشرکان]] | [[رده:اختیار انسان]][[رده:رد جبر]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:اختیار رهبران شرک]][[رده:اظهار بى گناهى رهبران شرک]][[رده:اقرار اخروى رهبران شرک]][[رده:بینش رهبران شرک]][[رده:رهبران شرک در قیامت]][[رده:نقش رهبران شرک]][[رده:زمینه شرک]][[رده:آثار طغیان]][[رده:زمینه کفر]][[رده:عوامل گمراهى]][[رده:آثار حق ناپذیرى مشرکان]][[رده:آثار طغیانگرى مشرکان]][[رده:اختیار مشرکان]][[رده:عوامل گمراهى مشرکان]][[رده:مشرکان در قیامت]][[رده:نقش مشرکان]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 30 سوره صافات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 30 سوره صافات,صافات 30,وَ مَا کَانَ لَنَا عَلَيْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طَاغِينَ,اختیار انسان,رد جبر,آثار حق ناپذیرى,اختیار رهبران شرک,اظهار بى گناهى رهبران شرک,اقرار اخروى رهبران شرک,بینش رهبران شرک,رهبران شرک در قیامت,نقش رهبران شرک,زمینه شرک,آثار طغیان,زمینه کفر,عوامل گمراهى,آثار حق ناپذیرى مشرکان,آثار طغیانگرى مشرکان,اختیار مشرکان,عوامل گمراهى مشرکان,مشرکان در قیامت,نقش مشرکان,آیات قرآن سوره الصافات | |||
|description=وَ مَا کَانَ لَنَا عَلَيْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طَاغِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۶
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا کَانَ لَنَا عَلَيْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طَاغِينَ |
ترجمه
الصافات ٢٩ | آیه ٣٠ | الصافات ٣١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُلْطَانٍ»: سلطه و قدرت. مراد زور و اجبار است.
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات
- حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان
- مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟
- وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم
- کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟
- جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود
- گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر
- توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ «30»
و ما را بر شما سلطه و غلبهاى نبود بلكه شما خود گروهى سركش بوديد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30)
وَ ما كانَ لَنا: و نبود براى ما، عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ: بر شما هيچ قوت و قدرتى كه به اجبار و اكراه شما را گمراه كنيم، بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ: بلكه بوديد شما گروهى سركشى كنندگان و از حد گذشتگان در طريق ظلم و عصيان، يعنى به اختيار خود بر طغيان ثابت و راسخ بوديد، پس امروز ملامت و
جلد 11 - صفحه 115
عتاب مخصوص ما نباشد بلكه لازم ما و شما باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25»
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30)
جلد 4 صفحه 427
ترجمه
اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد
جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند
از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ
و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند
چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد
بلكه آنها امروز تسليم شدگانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند
گويند همانا شما بوديد كه مىآمديد ما را از راه قوّت
گويند بلكه نبوديد گروندگان
و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان.
تفسير
پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمعآورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بتپرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بندهاى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش
جلد 4 صفحه 428
كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و ماندهاند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نمودهاند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفتهاند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حقگوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد.
جلد 4 صفحه 429
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا بَل لَم تَكُونُوا مُؤمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيكُم مِن سُلطانٍ بَل كُنتُم قَوماً طاغِينَ (30)
گفتند اكابر و بزرگان آنها در جواب اتباع خود بلكه شما نبوديد ايمان آورنده و نبود از براي ما سلطه و قدرتي که بر شما داشته باشيم که جلوگيري كنيم از ايمان شما بلكه خود شما بوديد طاغي و ياغي و نخواستيد ايمان بياوريد.
اينکه سؤال و جواب هر دو حق است و راست است زيرا هم اكابر مسئول هستند براي اغواي اتباع و هم اتباع مسئول هستند براي اطاعت اكابر.
(اما مسئوليت اكابر) براي اينست که در تمام گناهان و طغيان و سركشي
جلد 15 - صفحه 139
اتباع شركت دارند چنانچه دارد
من سن سنه حسنه کان له اجرها و اجر من عمل بها الي يوم القيمة و من سن سنة سيئة کان له و زرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة
و در آيه شريفه ميفرمايد مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ- فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً وَ مَن أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاسَ جَمِيعاً مائده آيه 36 در خبر دارد که كسي که يك نفس را هدايت كرده و از كفر و ضلالت نجات داده مثل اينست که تمام ناس را هدايت كرده باشد يعني يك همچه ثوابي و اجري دارد و كسي که يك نفس را اضلال كرد مثل اينست که تمام ناس را اضلال كرده يعني يك همچه عقوبتي دارد چه رسد به اينكه جماعتي را هدايت كند يا جماعتي را اضلال كند.
(و اما مسئوليت اتباع) اينكه خود آنها رفتند در تحت اطاعت اكابر و اعراض از انبياء و دعات حق كردند سلب اختيار از آنها نشده همان قساوت قلب و سياهي دل و هواي نفس و حب دنيا و جاه و مال و عناد و عصبيت آنها را برد در تحت اطاعت اكابر و ترك ايمان بالجمله هر دو دسته معاقب هستند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 30)- دلیل ما روشن است «ما هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتیم»
ج4، ص138
و زور و اجباری در کار نبود! (وَ ما کانَ لَنا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ).
«بلکه خود شما قومی طغیانگر و متجاوز بودید» و خلق و خوی ستمگری شما باعث بدبختیتان شد (بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طاغِینَ).
و چه دردناک است که انسان ببیند رهبر و پیشوای او که یک عمر دل به او بسته بود موجبات بدبختی او را فراهم کرده است، سپس از او بیزاری میجوید.
حقیقت این است که هر کدام از این دو گروه از جهتی راست میگویند.
نکات آیه
۱ - پیشوایان شرک در قیامت، هرگونه اعمال زور و سلطه از ناحیه خود را براى به گمراهى کشاندن مشرکان، مردود خواهند دانست. (و ما کان لنا علیکم من سلطن)
۲ - پیشوایان شرک، عامل اصلى گمراهى مشرکان را، روح طغیان و حق ناپذیرى خود آنان معرفى خواهند کرد. (بل کنتم قومًا طغین)
۳ - سران شرک در قیامت، بدون اجبار به نقش خود در گمراهى مشرکان اقرار خواهند کرد. (و ما کان لنا علیکم من سلطن بل کنتم قومًا طغین) برداشت یاد شده از آن جا است که پیشوایان شرک، در پاسخ به اتهامِ داشتن نقش در گمراهى مشرکان، تنها به اجبار نکردن بر گمراهى اکتفا کرده و اصل نقش داشتن خود را نفى نخواهند کرد. پذیرش دست داشتن در گمراهى مشرکان در دو آیه بعد (فأغویناکم إنا کنا غاوین)، مؤید این برداشت است.
۴ - روح طغیان و حق ناپذیر، از عوامل تأثیرپذیرى از جریان کفر و شرک (بل کنتم قومًا طغین)
۵ - انسان، موجودى مختار و توانا بر آزاد شدن از هرگونه جبر اجتماعى - فرهنگى (و ما کان لنا علیکم من سلطن بل کنتم قومًا طغین) برداشت یاد شده از آن جا است که پیشوایان کفر، اجبار کردن مشرکان به گمراهى را از خود سلب کرده و خودِ آنان را مقصّر معرّفى خواهند کرد.
۶ - مشرکان فریب خورده و پیشوایان شان در قیامت، یکدیگر را به دست داشتن در گمراهى و انحراف از مسیر حق، متهم خواهند کرد. (و أقبل بعضهم على بعض یتساءلون . قالوا إنّکم کنتم تأتوننا ... قالوا ... و ما کان لنا علیکم من سلطن بل کنتم قومًا طغین)
موضوعات مرتبط
- انسان: اختیار انسان ۵
- جبر: رد جبر ۵
- حق: آثار حق ناپذیرى ۴
- رهبران: اختیار رهبران شرک ۳; اظهار بى گناهى رهبران شرک ۱; اقرار اخروى رهبران شرک ۳; بینش رهبران شرک ۱، ۲; رهبران شرک در قیامت ۶; نقش رهبران شرک ۶
- شرک: زمینه شرک ۴
- طغیان: آثار طغیان ۴
- کفر: زمینه کفر ۴
- گمراهى: عوامل گمراهى ۶
- مشرکان: آثار حق ناپذیرى مشرکان ۲; آثار طغیانگرى مشرکان ۲; اختیار مشرکان ۱; عوامل گمراهى مشرکان ۱، ۲، ۳; مشرکان در قیامت ۶; نقش مشرکان ۶
منابع