الإنشقاق ٧: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَأَمّا|فَأَمَّا]] [[شامل این ریشه::اما| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أُوتِي|أُوتِيَ]] [[کلمه غیر ربط::أُوتِي| ]] [[شامل این ریشه::اتى| ]][[ریشه غیر ربط::اتى| ]][[شامل این کلمه::کِتَابَه|کِتَابَهُ]] [[کلمه غیر ربط::کِتَابَه| ]] [[شامل این ریشه::کتب| ]][[ریشه غیر ربط::کتب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::بِيَمِينِه|بِيَمِينِهِ]] [[کلمه غیر ربط::بِيَمِينِه| ]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این ریشه::يمن| ]][[ریشه غیر ربط::يمن| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَأَمّا|فَأَمَّا]] [[شامل این ریشه::اما| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أُوتِي|أُوتِيَ]] [[کلمه غیر ربط::أُوتِي| ]] [[شامل این ریشه::اتى| ]][[ریشه غیر ربط::اتى| ]][[شامل این کلمه::کِتَابَه|کِتَابَهُ]] [[کلمه غیر ربط::کِتَابَه| ]] [[شامل این ریشه::کتب| ]][[ریشه غیر ربط::کتب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::بِيَمِينِه|بِيَمِينِهِ]] [[کلمه غیر ربط::بِيَمِينِه| ]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این ریشه::يمن| ]][[ریشه غیر ربط::يمن| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پس اما کسی که کارنامهاش به دست راستش داده شود، | |-|صادقی تهرانی=پس اما کسی که کارنامهاش به دست راستش داده شود، | ||
|-|معزی=امّا آنکه داده شود نامه خویش را به راستش | |-|معزی=امّا آنکه داده شود نامه خویش را به راستش | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">As for him who is given his book in his right hand.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/084007.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/084007.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الإنشقاق | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = الإنشقاق ٦ | بعدی = الإنشقاق ٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الإنشقاق | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = الإنشقاق ٦ | بعدی = الإنشقاق ٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link268 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link268 | آيات ۱ - ۲۵ سوره انشقاق]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link269 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link269 | معناى اين كه فرمود: «آسمان شکافته و زمين كشيده مى شود»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link270 | مفاد آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link270 | مفاد آيه : «يا أيّهَا الإنسان إنّك كادِحٌ إلى رَبّك كدحاً فَمُلاقيه»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link271 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link271 | مقصود از اين كه فرمود: آن که كتابش به دست راست داده شود، شادمان به سوى اهل خود باز مى گردد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link272 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link272 | ردّ پندار آن كس كه مى پنداشت بازگشتی به سوى خدا و براى حساب ندارد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link273 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link273 | مؤمنان گنهكار، در زمرۀ «اصحاب یمین» هستند يا «اصحاب شمال»؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link274 | تقسيم اهل محشر به دو طائفه | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link274 | تقسيم اهل محشر به دو طائفه «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، تقسيمى كلّى نيست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link275 | معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link275 | معناى آيه: «لَتَركَبُنّ طبقاً عَن طَبق»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link276 | معناى جمله | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link276 | معناى جمله: «و الله أعلَمُ بِمَا يُوعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link277 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link277 | رواياتى درباره محاسبۀ اعمال در قيامت]] | ||
}} | }} | ||
خط ۲۹۹: | خط ۳۰۷: | ||
[[رده:نامه عمل اصحاب یمین]][[رده:علم اخروى انسان]][[رده:قانونمندى حسابرسى اخروى]][[رده:محضر خدا]][[رده:حسابرسى اخروى عمل]][[رده:حسابرسى در قیامت]][[رده:علم به عمل در قیامت]][[رده:نامه عمل در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:ارائه نامه عمل]][[رده:حتمیت نامه عمل]][[رده:علم توزیع کنندگان نامه عمل]][[رده:نامه عمل در دست راست]] | [[رده:نامه عمل اصحاب یمین]][[رده:علم اخروى انسان]][[رده:قانونمندى حسابرسى اخروى]][[رده:محضر خدا]][[رده:حسابرسى اخروى عمل]][[رده:حسابرسى در قیامت]][[رده:علم به عمل در قیامت]][[رده:نامه عمل در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:ارائه نامه عمل]][[رده:حتمیت نامه عمل]][[رده:علم توزیع کنندگان نامه عمل]][[رده:نامه عمل در دست راست]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنشقاق ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنشقاق ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 7 سوره إنشقاق | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 7 سوره إنشقاق,إنشقاق 7,فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ,نامه عمل اصحاب یمین,علم اخروى انسان,قانونمندى حسابرسى اخروى,محضر خدا,حسابرسى اخروى عمل,حسابرسى در قیامت,علم به عمل در قیامت,نامه عمل در قیامت,ویژگیهاى قیامت,ارائه نامه عمل,حتمیت نامه عمل,علم توزیع کنندگان نامه عمل,نامه عمل در دست راست,آیات قرآن سوره الإنشقاق | |||
|description=فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۹
کپی متن آیه |
---|
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ |
ترجمه
الإنشقاق ٦ | آیه ٧ | الإنشقاق ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ»: (نگا: اسراء / ، حاقّه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۵ سوره انشقاق
- معناى اين كه فرمود: «آسمان شکافته و زمين كشيده مى شود»
- مفاد آيه : «يا أيّهَا الإنسان إنّك كادِحٌ إلى رَبّك كدحاً فَمُلاقيه»
- مقصود از اين كه فرمود: آن که كتابش به دست راست داده شود، شادمان به سوى اهل خود باز مى گردد
- ردّ پندار آن كس كه مى پنداشت بازگشتی به سوى خدا و براى حساب ندارد
- مؤمنان گنهكار، در زمرۀ «اصحاب یمین» هستند يا «اصحاب شمال»؟
- تقسيم اهل محشر به دو طائفه «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، تقسيمى كلّى نيست
- معناى آيه: «لَتَركَبُنّ طبقاً عَن طَبق»
- معناى جمله: «و الله أعلَمُ بِمَا يُوعُون»
- رواياتى درباره محاسبۀ اعمال در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج10 426 سوره الانشقاق، آيه 15 - 6 ..... ص : 426
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14» بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15»
هان اى انسان! تو به سوى پروردگارت تلاش بسيارى دارى و سرانجام به لقاى او خواهى رسيد. پس هر كس كارنامهاش به دست راستش داده شود، به زودى و به آسانى به حساب او رسيدگى خواهد شد، و شادمان به سوى خانوادهاش (يا همفكرانش) باز مىگردد. و هر كس نامهاش از پشت سر (و به دست چپ) او داده شود، پس زود فرياد فغان بر خواهد آورد، و داخل دوزخ خواهد شد. همانا او (در دنيا) در ميان خانوادهاش شادمان بود. او گمان مىكرد كه هرگز بازنمى گردد.
چرا (باز خواهد گشت) و پروردگارش به او بيناست.
نکته ها
كلمه «كدح» هم به معناى تلاش و كوشش آمده و هم به معناى آسيب وارد كردن، يعنى انسان به سوى پروردگارش پيش مىرود ولى رفتنى همراه با رنج و تعب كه گويا به خود آسيب و خدشه وارد مىكند.
در حديث مىخوانيم: هر كس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرار
جلد 10 - صفحه 427
مىدهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد مىسازد: به آن كس كه محرومش كرده، عطا كند؛ با آنكه قطع رابطه كرده، صله رحم مىكند و از آن كه به او ظلم كرده، درمىگذرد.
«تعطى من حرمك تصل من قطعك و تعفو عمن ظلمك» «1»
در آيه نهم و سيزدهم، سخن از شادى و سرور در نزد خانواده است، يكى منفى كه مورد انتقاد است و يكى مثبت كه پاداش نيكوكاران است. آرى، ثمره سرور مستانه و غافلانه در دنيا، دوزخ است و ثمره ايمان و تقوى در دنيا، سرور در ميان بستگان در قيامت است.
از حضرت على عليه السلام درباره آيهى «يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً» سؤال شد. فرمودند: كسانى كه در دنيا اهل و عيال انسان بهشتى بودند، اگر مؤمن باشند در آخرت نيز اهل او خواهند بود.
پیام ها
1- انسان در حركت به سوى خداست. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ» (چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» «2»)
2- انسان در مسير حركت به سوى خدا، با مشكلات بىشمارى روبروست. «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ»
3- خداوند در تاريخ و جامعه قوانينى ثابت قرار داده است كه همه از آن تبعيّت مىكنند؛ نه مىتوانند توقف كنند، نه به عقب بازگردند و يا به سويى ديگر روند. «كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً»
4- پايان حركت انسان، رسيدن به خداوند است. «فَمُلاقِيهِ»
5- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و در قيامت، به صورتى مكتوب و مستند به او ارائه مىشود. «أُوتِيَ كِتابَهُ»
6- در قيامت، حساب مردم گوناگون است و خوبان حسابى آسان دارند. «حِساباً يَسِيراً» (و تبهكاران حسابى سخت. «حِساباً شَدِيداً» «3»)
7- به شادىهاى دنيوى مغرور نشويد كه مىگذرد، به شادىهاى پايدار قيامت،
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بقره، 156.
«3». طلاق، 8.
جلد 10 - صفحه 428
فكر كنيد. (اگر امروز به خاطر فرمان الهى از بعضى لذّتهاى خانوادگى صرف نظر كرديم و براى جهاد يا تحصيل علم يا خدمت از خانواده دور شديم، در آينده جبران خواهد شد.) «يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً»
8- در روزى كه برخى از يكديگر فرار مىكنند: يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ... «1» آن كه حسابش آسان و جايگاهش بهشت باشد، به سوى خانوادهاش بازمىگردد.
«يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً» (شايد فراريان از يكديگر، مراد كافران باشند)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7»
پس بيان جزا را فرمايد:
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ: پس آن كه داده شود، كِتابَهُ بِيَمِينِهِ: نامه اعمال او به دست راست او،
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ «1» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «2» وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «3» وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ «4»
وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9»
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14»
بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15» فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ «16» وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ «17» وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ «18» لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ «19»
فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20» وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ «21» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ «22» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ «23» فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «24»
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «25»
ترجمه
وقتى كه آسمان شكافته شود
و شنوا گردد براى پروردگارش و سزاوار باشد بآن
و وقتى كه زمين كشيده شود
و بيرون افكند آنچه را در آنست و خالى نمايد بجدّ و جهد خود را
و شنوا گردد براى پروردگارش و سزاوار باشد بآن
اى آدميزاد همانا تو سعى كنندهاى بسوى پروردگارت سعى كردنى پس ملاقات كنندهاى نتيجه آنرا
پس امّا كسيكه داده شود نامه عمل او بدست راستش
پس در آتيه حساب كرده ميشود حساب آسانى
و برميگردد بسوى كسانش خوشحال
و امّا كسيكه داده شود نامه عمل او از جانب پشتش
پس در آتيه ميخواهد هلاك خود را
و در آيد در آتش افروخته
همانا او بوده است در ميان كسان خود شادمان
همانا او گمان كرده آنكه هرگز باز گشت نميكند
بلى همانا پروردگار او باو بينا است
پس قسم نميخورم بسرخى ظاهر بعد از غروب در آسمان
و بشب و آنچه مستور نمايد
و بماه وقتى كه كامل گردد
هر آينه مرتكب شويد گناه را حالى بعد از حالى مطابق يكديگر
پس چيست مر آنها را كه ايمان نمىآورند
و چون خوانده شود بر آنها قرآن سجده نميكنند
بلكه
جلد 5 صفحه 365
آنانكه كافر شدند تكذيب ميكنند
و خدا داناتر است بآنچه در دل جاى ميدهند
پس مژده ده آنها را بعذاب دردناك
ولى كسانيكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را براى ايشان است مزدى بىمنّت.
تفسير
خداوند حميد در قرآن مجيد مكرّر از اوضاع قيامت متعرّض انشقاق آسمان شده و در اين سوره ميفرمايد وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و بهم خوردن اوضاع دنيا و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه شكافته شود از كهكشان كه آن راه سفيدى در وسط آسمان شب نمايان است و بشنود فرمان الهى را و منقاد شود در برابر اراده پروردگارش بتمام اجزاء وجود خود چون اذنت بمعناى استمعت است و سزاوار است كه آن منقاد و فرمان بردار پروردگار باشد و وقتى كه زمين ممدود و مبسوط و كشيده شود و بلندى و پستيهاى آن يكسان گردد و مستعدّ گردد براى اجتماع خلق اوّلين و آخرين در آن و در حديث نبوى است كه مبدّل ميشود زمين بزمين ديگرى و كشيده شود مانند چرم كشيده شده و ديده نشود در آن اعوجاج و نشيب و فرازى و بيرون اندازد آنچه در آنست از كنوز و معادن و اموات و خالى نمايد خود را بجدّ و جهد تا چيزى در باطن آن باقى نماند و قمّى ره نقل فرموده كه زمين ممتدّ و منشقّ ميشود پس مردم از آن بيرون ميآيند و اجابت نمايد فرمان حق را بانقياد ذاتى در تخليه و القاء و شايسته است براى آن كه منقاد و فرمانبردار باشد چون مخلوق و مقهور او است و نكته تكرار آيه معلوم است كه بملاحظه تعدّد منقاد است كه آسمان و زمين باشد و جواب اذا براى وضوح آن از سابق و لا حق ذكر نشده چون فرموده اى آدميزاده همانا تو با تمام قوى و اعمالت بجانب پروردگارت سير مينمائى سير مخصوصى پس در پيشگاه او براى حساب و جزا حاضر خواهى شد و آنرا خواهى ديد پس كسيكه نامه اعمالش بدست راستش داده شده باشد و حسنات او بر سيّئاتش غالب باشد در آن روز حساب سهل و آسانى دارد چون ثواب حسناتش باو داده ميشود و از سيّئاتش خداوند كريم ميگذرد چنانچه در جوامع نقل نموده كه حساب يسير ثواب دادن بر كارهاى خوب و گذشتن از كارهاى بد است و كسيكه سختگيرى شود باو در حساب
جلد 5 صفحه 366
معذّب است و چنين كسى بعد از فراغت از حساب باز گشت ميكند نزد كسان خود از اهل ايمان و عمل صالح كه قبل از او يا با او ببهشت ميروند خوشحال و مسرور و فرحناك يا نزد اهل و عيال خود در بهشت از خدمتگزاران و حور العين و اطفال بيگناهش و كسيكه نامه اعمالش از پشت سرش بدست چپش داده شود چون فرشتگان از ديدار رخسار او كراهت دارند پس آن روز فرياد و فغان او بويل و ثبور بلند شود و مرگ و هلاك خود را از خدا طلب نمايد و داخل در جهنّم گردد چون در دنيا باهل و عيال و جاه و جلال و مال و منال مغرور و مسرور و شادمان بوده و در بند آخرت نبوده و گمان داشته كه رجوع بحكم الهى نميكند و بعد از مردن زنده نميشود بلى رجوع ميكند و زنده خواهد شد چون خدا بأعمال بنده خود بصير و بينا است و بايد داد مظلوم را از ظالم بستاند و هر كس را بجزاى عملش برساند پس قسم نميخورم چون محتاج بقسم نيست يا نه چنين است كه شما تصوّر كرديد قسم ياد ميكنم يا لا زائده و مراد آنست كه سوگند بشفق چنانچه مكرّر اين احتمالات در اين جمله ذكر شده و قمّى ره فرموده مراد از شفق سرخى بعد از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه شما مردم آخر الزّمان هر آينه مرتكب اعمالى خواهيد شد مانند اعمال پيشينيانتان بعينها و هو هو حالى بعد از حالى و طبقهئى بعد از طبقهئى تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زنده است از آزار او دست بردار نيستيد و بعد از او با اوصياء او ستيزه نمائيد و حق ايشان را غصب كنيد و پى در پى مقتول و مسمومشان نمائيد تا آنكه كار بجائى رسد كه وصى دوازدهم از انظار شما غائب گردد و در تكاليف خودتان حيران و سر گردان بمانيد و احكام اسلام را يك يك نقض نمائيد و اوّل آنها امامت است و آخرشان نماز چنانچه مستفاد از روايات متعدّده اين مقام است و در جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه روزى آن حضرت آخر سوره علق را قرائت فرمود پس او و حاضرين از اهل ايمان سجده نمودند و قريش دست ميزدند بالاى سر ايشان و صفير ميكشيدند پس نازل شد اين آيه كه مفادش آنست كه پس چه عذرى دارند كفّار قريش و چه
جلد 5 صفحه 367
موجب شده براى آنها كه بعد از اتمام حجّت از طرف خداوند بر آنها بظهور معجزات ايمان نميآورند و وقتى كه قرآن بر آنان تلاوت شود سجده نميكنند معلوم ميشود اينها جز تكذيب همّ ديگرى ندارند و خدا ميداند كه چه كينه و عداوت و تعصّب و جهالتى را در باطن خود جاى دادند كه نميگذارد فكر در آيات الهى نمايند و بيابند اعجاز آنرا پس بشارت ده اى پيغمبر آنها را بعذاب دردناك و بر سبيل استهزاء از آن تعبير ببشارت شده ولى كسانيكه ايمان آوردند و اطاعت نمودند اوامر الهى را براى ايشان اجر و مزدى است كه قطع نميگردد و دوام دارد كه نعم بهشتى باشد يا اجرى است كه در مقابل آن منّت بر آنها نهاده نميشود اين بنابر آنست كه مراد از اين آيه استثناء منقطع باشد و الامراد از مأجورين به اجر غير مقطوع از آن كفّار كسانى هستند كه ايمان بياورند و توبه كنند از كفر و معاصى خودشان و ثواب تلاوت اين سوره در ذيل سوره انفطار گذشت و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 368
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنقَلِبُ إِلي أَهلِهِ مَسرُوراً «9»
پس اما كسي که داده شود كتاب او بدست راست او پس زود باشد که محاسبه شود بحساب كمي و برگردد بسوي اهل خود خوشحال و خرسند.
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ چند طايفه هستند: 1- مؤمنيني که در كتاب آنها و نامه عملشان معصيت نوشته نشده يا اصلا معصيتي از آنها صادر نشده يا اگر صادر شده موفق بتوبه شدهاند يا باعمال حسنه سيئات آنها از بين رفته که ميفرمايد: إِنَّ
جلد 18 - صفحه 51
الحَسَناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئاتِ هود آيه 14. يا ببليات دنيوي و عقوبات برزخي تدارك شد، يا بدعاء مؤمنين و خيرات و مبرات آنها، يا بشفاعت شافعين آمرزيده شدهاند.
2- مؤمنيني که حسنات آنها غالب بر سيئات آنها باشد که در ميزان عمل مصداق: فَمَن ثَقُلَت مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ اعراف آيه 8 ميشود.
3- مؤمنيني که حسنات و سيئات آنها برابر است تقابل ميشود و براي ايمانشان نجات پيدا ميكنند.
4- كساني که سيئات آنها بر حسنات غالب است بعقوبات صحراي محشر يا بشفاعت شفعاء يا بحمل بر ظالمين و ناصبين تدارك ميشود و بواسطه ايمانشان نجات پيدا ميكنند. و مكرر گفته شده که معصيت ديگري را بر ديگري بار كنند منافي با برخي از آيات است که ميفرمايد: وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري وَ إِن تَدعُ مُثقَلَةٌ إِلي حِملِها لا يُحمَل مِنهُ شَيءٌ وَ لَو كانَ ذا قُربي فاطر آيه 18. و جواب دادهايم که خداوند از هيچ ظالمي نميگذرد تا حق مظلوم را از او نگيرد يا به اينكه عباداتش را بمظلوم بدهد بازاء حق او يا معاصي مظلوم را پاي خود بگيرد، يا اگر ظالم عبادت ندارد و مظلوم هم معصيت ندارد خطاب بمظلوم ميرسد برود هر که از دوستانش يا ارحامش گرفتار هستند بياورد و معاصي آنها را بار بر ظالم كند تا تدارك شود، و از اينکه بيان يك نتيجه گرفتهايم که ظالمين بآل محمّد (ص) عبادت ندارند و آل محمّد هم معصيت ندارند اگر گناهان تمام شيعيان را بار بر آنها كنند تدارك ظلم آنها نميشود و لذا در اخبار دارد که بسا جمعي از ناصبين را فداي يك شيعه ميكنند.
فَسَوفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً فقط براي اينكه اهل محشر بدانند و مشاهده كنند که نتيجه ايمان چيست.
وَ يَنقَلِبُ إِلي أَهلِهِ مَسرُوراً مراد از اهل كساني هستند که نجات پيدا كردهاند و با ايمان از دنيا رفته باشند و لو از ارحام و ازواج و زوجات نباشند و اگر بدون ايمان باشند از اهليت بيرون هستند و لو فرزند صلبي او باشند چنانچه بنوح در حق فرزندش فرمود: إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ هود آيه 46. و همچنين در حق
جلد 18 - صفحه 52
زوجه نوح و لوط و عايشه و حفصه و از آن طرف پيغمبر در حق سلمان بفرمايد:
(السلمان منا اهل البيت).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- ولی در اینجا انسانها به دو گروه تقسیم میشوند همان گونه که میفرماید: «پس کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود» (فاما من اوتی کتابه بیمینه).
نکات آیه
۱ - براى هر انسان، نامه عملى است که در قیامت آن را دریافت خواهد کرد. (فأمّا من أُوتى کتبه)
۲ - برخى از انسان ها در قیامت، نامه عمل خود را با دست راست دریافت خواهند کرد. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه)
۳ - حاکمیت نظمى خاص، بر حسابرسى اعمال در قیامت (أُوتى کتبه بیمینه)
۴ - امتناع کردن از دریافت نامه اعمال در قیامت، امکان پذیر نیست. (فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه) برداشت یاد شده، از مجهول بودن «اُوتى» استفاده مى شود.
۵ - تحویل دهندگان نامه هاى اعمال به انسان ها در قیامت، از فرجام آنها آگاه اند. (من أُوتى کتبه بیمینه)
۶ - انسان ها هنگام حضور در پیشگاه خداوند نامه هاى اعمال خود را در اختیار داشته و به کردار خویش آگاهى یافته اند. (فملقیه . فأمّا من أُوتى کتبه بیمینه) «فاء» در «فأمّا» بیانگر ارتباط مفاد این آیه با ملاقات خداوند است که در آیه قبل مطرح شده بود.
موضوعات مرتبط
- اصحاب یمین: نامه عمل اصحاب یمین ۲
- انسان: علم اخروى انسان ۶
- حسابرسى: قانونمندى حسابرسى اخروى ۳
- خدا: محضر خدا ۶
- عمل: حسابرسى اخروى عمل ۳
- قیامت: حسابرسى در قیامت ۳; علم به عمل در قیامت ۶; نامه عمل در قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۱
- نامه عمل: ارائه نامه عمل ۱، ۶; حتمیت نامه عمل ۴; علم توزیع کنندگان نامه عمل ۵; نامه عمل در دست راست ۲
منابع