الحاقة ٢٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُطُوفُهَا|قُطُوفُهَا]] [[کلمه غیر ربط::قُطُوفُهَا| ]] [[شامل این ریشه::قطف| ]][[ریشه غیر ربط::قطف| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::دَانِيَة|دَانِيَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::دَانِيَة| ]] [[شامل این ریشه::دنو| ]][[ریشه غیر ربط::دنو| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُطُوفُهَا|قُطُوفُهَا]] [[کلمه غیر ربط::قُطُوفُهَا| ]] [[شامل این ریشه::قطف| ]][[ریشه غیر ربط::قطف| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::دَانِيَة|دَانِيَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::دَانِيَة| ]] [[شامل این ریشه::دنو| ]][[ریشه غیر ربط::دنو| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=(که) چیدنیهایش (به او) نزدیک است. | |-|صادقی تهرانی=(که) چیدنیهایش (به او) نزدیک است. | ||
|-|معزی=که چیدههای آن است فرود و نزدیک | |-|معزی=که چیدههای آن است فرود و نزدیک | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Its pickings are within reach.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/069023.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/069023.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الحاقة | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = الحاقة ٢٢ | بعدی = الحاقة ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الحاقة | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = الحاقة ٢٢ | بعدی = الحاقة ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link446 | آيات ۱۳ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link447 | پاره اى از نشانه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link446 | آيات ۱۳ - ۳۷ سوره الحاقه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link448 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link447 | پاره اى از نشانه ها، مقدمات و وقايع قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link449 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link448 | حاملان عرش خدا و تعداد آن ها، در قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link450 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link449 | بروز و افشاى حقايق در روز قیامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link450 | توصیف حال دریافت کنندگان نامۀ اعمال در روز قیامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۱#link452 | بحث روایی: (رواياتى در باره آیات گذشته سوره الحاقه)]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۲۱#link214 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۲۱#link214 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24» | |||
پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، (شادى كنان) مىگويد: بيائيد كتاب مرا بخوانيد. من مىدانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوههايش در دسترس است. به خاطر اعمالى كه در دوران گذشته انجام دادهايد، بخوريد و بياشاميد و گوارايتان باد. | |||
===نکته ها=== | |||
«هاؤُمُ» اسمى است كه معناى امر دارد، يعنى بياييد. «قطوف»، جمع «قطف»، ميوه چيده شده يا آماده چيدن است. | |||
«ظن» در امور دنيوى، باورى همراه با شك است ولى در امور اخروى به معناى اطمينان است. «أَسْلَفْتُمْ» از «اسلاف»، تقديم چيزى است كه اميد مىرود بهتر از آن برگردد. | |||
هر انسانى در قيامت نامه و پروندهاى دارد و نامه خوبان به دست راستشان داده مىشود. | |||
شايد آنچه در سوره واقعه به نام اصحاب يمين مىخوانيم همين گروه باشند. | |||
مراد از علوّ در «فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ» ممكن است علوّ مقامى باشد نه مكانى. | |||
در قيامت هم نعمت مادى است و هم روحى، راضى بودن انسان، نعمت روحى و بهشت | |||
جلد 10 - صفحه 201 | |||
برين نعمت مادى است. | |||
«هَنِيئاً» از سوى خداوند، كاميابى را افزونتر و گواراتر مىكند. در قرآن چهار مرتبه كلمه «هَنِيئاً» بكار رفته كه سه بار آن براى نعمتهاى بهشتى است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- در قيامت، پرونده عمل هر كس را در اختيارش مىگذارند. «أُوتِيَ كِتابَهُ» | |||
2- خداوند در قيامت، بر اساس پرونده مكتوب و مستند، مردم را محاكمه و كيفر و پاداش مىدهد. «أُوتِيَ كِتابَهُ» | |||
3- نه يقين، بلكه حتّى ظنّ و گمان به وقوع قيامت، مىتواند انسان را كنترل كند. | |||
«إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ» | |||
4- قيامت، دوره برداشتِ دانههايى است كه در دنيا كاشته شده باشد. «بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ» | |||
5- علاقه به كشف كمالات، امرى فطرى است وتا قيامت وجود دارد. «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» | |||
6- اگر ايمان به حساب و كتاب سبب تقوا و پرهيز از لذّتهاى حرام دنيوى و محروميتهاى موقّت مىشود، در عوض زندگى در بهشت، كاملًا رضايت بخش خواهد بود. «فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» | |||
قُطُوفُها دانِيَةٌ: ميوههاى آن كه چيده شود نزديك است به ايستاده و نشسته و خوابيده. | |||
از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه: مؤمن در | |||
جلد 13 - صفحه 294 | |||
حالى كه خوابيده باشد، ميوه بهشت را بچيند و تناول كند. «1» يا نزديك است به رسيدن، چون يكى را چيند، ديگرى در جاى او پديد آيد. | |||
عطّار بن يسار از سلمان فارسى رضوان اللّه عليه روايت نموده از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه فرمود: هيچكس از شما به بهشت نرود، مگر به جواز، مضمونش آنكه: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم هذا كتاب من اللّه بفلان بن فلان ادخلوه جنّة قطوفها دانية. «2» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15» | |||
وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20» | |||
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24» | |||
ترجمه | |||
همانا ما چون طغيان كرد آب حمل كرديم شما را در كشتى | |||
تا قرار دهيم آنرا براى شما عبرتى و نگاه دارد آنرا گوشى نگاه دارنده | |||
پس چون دميده شود در صور يكبار دميدن | |||
و برداشته شود زمين و كوهها پس در هم شكسته شوند يك بار در هم شكسته شدن | |||
پس چنين روز واقع شود آن واقع شونده | |||
و شكافته شود آسمان پس آن در چنين روز است سست | |||
و فرشتگان در اطراف آنند و برميدارد عرش پروردگارت را بالاى سر آنها در چنين روز هشت فرشته | |||
در چنين روز عرضه داشته شويد پنهان نميماند از شما هيچ امر پنهانى | |||
پس امّا كسيكه داده شد نامه او بدست راستش پس ميگويد بگيريد بخوانيد نامه مرا | |||
همانا من دانستم آنكه من ملاقات كنندهام حسابم را | |||
پس او است در گذرانى پسنديده | |||
در بهشتى بلند مرتبه | |||
ميوههاى آن نزديك است | |||
بخوريد و بياشاميد گوارا باشد بسبب آنچه پيش فرستاديد در روزهاى گذشته. | |||
تفسير | |||
خداوند بعد از نقل شمهئى از احوال امم سابقه اشارهئى بطوفان نوح فرموده باين تقريب كه ما وقتى كه طغيان نمود آب از حدّ اعتدال و عالمگير شد حمل كرديم پدران شما مردم ناسپاس را در كشتى و سفينه جاريه تا قرار دهيم اينمعامله خودمان را با اهل ايمان بحضرت نوح موجب تذكّر و عبرت و پند براى شما مردم كه اطلاع بر اين قضيّه پيدا كردهايد و براى آنكه نگهدارى و حفظ كند و موجب اعتبار صاحب خود قرار دهد گوش شنوا و نگهدار و حافظ اين قبيل امور | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 261 | |||
عبرتآور و فراموش نكند آنرا در مدّت عمر و شرح اين قضيّه در سور سابقه مكرّر ذكر شده است و مستفاد از چند روايت معتبر از طريق عامّه و خاصّه آنستكه وقتى اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از خدا خواست كه گوش امير المؤمنين عليه السّلام را چنين گوشى قرار دهد و اجابت شد و بعد از آن هر چه امير المؤمنين عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيد فراموش نكرد و در بعضى از آن روايات ذكر شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود آنچه شنيدم از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فراموش نكردم و نسيان سزاوار براى من نبود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى على خدا بمن امر فرمود كه نزديك بتو شوم و از تو دور نگردم و بياموزم ترا و حفظ كنى تو و حقّ خدا است كه تو را حافظ فرمايد پس نازل شد و تعيها اذن واعية و چون در اوّل سوره اشاره باهوال قيامت شده بود بعد از ذكر شمهئى از احوال مكذّبين آن خداوند عود به بيان اهوال آنروز فرموده ميفرمايد پس چون يكبار در صور دميده شد كه آنرا نفخه اولى خوانند كه بآن عالم دنيا خراب و ويران گردد و زمين و كوهها از جاى خودشان بلند شوند و بهم خورده و كوفته شوند يكمرتبه و اجزاء آنها نرم و متلاشى گردد پس آنروز روز وقوع واقعه قيامت است و آسمانها شكافته گردد و ملائكه بزير آيند و در آنروز آسمان مانند پنبه زده شده پوش و سست است و ملائكه در اطراف و جوانب آسمان زيست نمايند و منتظر اجراء اوامر الهى نسبت باهل ايمان و كفر ميباشند و هشت ملك از آنملائكه عرش خداوند را بالاى سر ملائكه يا خودشان نگاه ميدارند در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه حمله عرش امروز چهارند و روز قيامت چهار افزوده خواهد شد پس هشت خواهند شد و در بعضى از روايات عرش بعلم تفسير شده و حمله آن بچهار نفر از انبياء سابق كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام باشند و چهار نفر ديگر پيغمبر آخر الزمان و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهم اجمعين ميباشند و در بعضى عرش بعلم و حمله آن بچهار نفر از خانواده رسالت و چهار نفر از كسانيكه خدا بخواهد تفسير شده است و راجع بعرش در ذيل آية الكرسى و ساير آيات مناسبه بياناتى گذشته كه مناسبت با آن معنى مدخليّت در تحقيق حمله آن دارد | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 262 | |||
و شايد مراد از حمله عرش كه امروز چهارند چهار دسته از ملائكه باشد كه بچهار جانب عالم احاطه دارند و دو برابر شدن كه ثمانيه است در روز قيامت كنايه از دو برابر شدن ظهور سلطنت خداوند باشد در آنروز كه ديگر حكمفرمائى و لو بحسب ظاهر جز ذات اقدس احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفتهاند و اللّه اعلم بحقائق الامور و اسرارها و روز قيامت كه تمام بندگان در پيشگاه الهى كه پادشاه حقيقى است مانند لشگرشان داده و عرضه داشته شوند تمام حقائق و بواطن و سرائر آنها آشكار گردد و هيچ قول و فعل و نيّت و عقيدتى از مردم بحال اختفاء باقى نميماند و بنابراين محتمل است خافية صفت سريره محذوف باشد و ميشود مصدر باشد مانند عافية و عاقبة و در آنروز مردم دو دسته ميشوند يكدسته نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و آنان هر يك از شدّت بهجت و سرور باهل محشر ميگويند بگيريد بخوانيد نامه اعمال مرا من در دنيا يقين داشتم روزى بحساب من رسيدگى خواهد شد لذا خودم بحساب خود رسيدم و آنرا تصفيه نمودم تا امروز گرفتار نباشم و اعمال خوب من زيادتر از اعمال بدم باشد و كلمه هاؤم اسم فعل است بمعناى خذ و ظنّ در آخرت يقين است و هاء در كتابيه و امثال آن هاء سكت و استراحت است و در وقف زياد ميشود و اواخر آيات را مشابه هم مينمايد و چنين شخصى در زندگانى و گذران و تعيّش پسنديده است و قمّى ره فرموده مراد از راضيه مرضيّه است وضع شده فاعل بجاى مفعول و ظاهرا براى مبالغه باشد يعنى بقدرى مورد پسند است كه خودش هم خود را پسند نموده و در بهشتى كه بلندى منزلت و مكانت آن محتاج به بيان نيست جاى دارند و از خصوصيّات و امتيازات ميوجات آن آنستكه در دسترس اهل آن است و بدلخواه ايشان حاضر ميشود در هر حال كه باشند از ايستاده و نشسته و دراز كشيده و ملائكه رحمت از جانب خداوند بآنها ميگويند بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما باشد براى آنكه در دنيا بزحمت تن در داديد و اعمال خوب داشتيد در مجمع نقل نموده كه يكنفر از اهل كتاب خدمت پيغمبر رسيد و عرضه داشت اى ابو القاسم تو گمان ميكنى اهل | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 263 | |||
بهشت ميخورند و ميآشامند حضرت فرمود قسم بخدا بهر يكنفر از آنها قوّه يكصد نفر در خوردن و آشاميدن و جماع نمودن داده ميشود او عرضه داشت چنين شخصى احتياج بدفع پيدا ميكند فرمود عرق ميشود كه از او خارج ميگردد مانند بوى مشك و چون چنين شود دلش فرو رود و شايد كلمه هنيئا اشاره به اين معنى باشد يعنى گوارا باد براى شما گوارا بودنى كه بهيچ وجه موجب آزار و اذيّت شما نگردد | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» | |||
بهشتي که در اعلا درجه علو است و شاخهاي درختان او پر از ميوهها و سر برگشته که دسترس اهل بهشت است. | |||
خداوند در بهشت براي اهل بهشت از هيچگونه نعمتي و تفضلي دريغ نداشته فقط تفاوت درجات در لذت بخشي آنها است هر چه ايمان قويتر و اعمال صالحه بيشتر و تقوي بالاتر باشد التذاذش بيشتر است و اينکه بنحوي است که بالاتر درك زيادتي التذاذ را ميكند ولي نازلتر درك نميكند که موجب غم و اندوه و حسرت او شود و همچنين در جهنم تمام در اشد عذاب هستند ولي تفاوت مراتب دارند در تعذيب و هر كس خيال ميكند که عذاب او اشد عذاب است و شديدتر از خود را درك نميكند که باعث تسلي او شود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 23)- بهشتی که «میوههایش در دسترس است» (قطوفها دانیة). | |||
نه زحمتی برای چیدن میوهها در کار است، و نه مشکلی برای نزدیک شدن به درختان پربارش، و اصولا تمام نعمتهایش بدون استثنا در دسترس است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۶۵: | خط ۲۲۹: | ||
[[رده:نزدیکى میوه هاى بهشت]][[رده:ویژگیهاى میوه هاى بهشت]][[رده:آسایش بهشتیان]] | [[رده:نزدیکى میوه هاى بهشت]][[رده:ویژگیهاى میوه هاى بهشت]][[رده:آسایش بهشتیان]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحاقة ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحاقة ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 23 سوره حاقه | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 23 سوره حاقه,حاقه 23,قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ,نزدیکى میوه هاى بهشت,ویژگیهاى میوه هاى بهشت,آسایش بهشتیان,آیات قرآن سوره الحاقة | |||
|description=قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۶
کپی متن آیه |
---|
قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ |
ترجمه
الحاقة ٢٢ | آیه ٢٣ | الحاقة ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قُطُوف»: جمع قِطْف، به معنی میوههای چیده شده، ولی در اینجا به معنی میوههائی است که آماده چیدن است. «دَانِیَةٌ»: نزدیک. در دسترس.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24»
پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، (شادى كنان) مىگويد: بيائيد كتاب مرا بخوانيد. من مىدانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضايت بخشى است. در بهشتى برين. كه ميوههايش در دسترس است. به خاطر اعمالى كه در دوران گذشته انجام دادهايد، بخوريد و بياشاميد و گوارايتان باد.
نکته ها
«هاؤُمُ» اسمى است كه معناى امر دارد، يعنى بياييد. «قطوف»، جمع «قطف»، ميوه چيده شده يا آماده چيدن است.
«ظن» در امور دنيوى، باورى همراه با شك است ولى در امور اخروى به معناى اطمينان است. «أَسْلَفْتُمْ» از «اسلاف»، تقديم چيزى است كه اميد مىرود بهتر از آن برگردد.
هر انسانى در قيامت نامه و پروندهاى دارد و نامه خوبان به دست راستشان داده مىشود.
شايد آنچه در سوره واقعه به نام اصحاب يمين مىخوانيم همين گروه باشند.
مراد از علوّ در «فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ» ممكن است علوّ مقامى باشد نه مكانى.
در قيامت هم نعمت مادى است و هم روحى، راضى بودن انسان، نعمت روحى و بهشت
جلد 10 - صفحه 201
برين نعمت مادى است.
«هَنِيئاً» از سوى خداوند، كاميابى را افزونتر و گواراتر مىكند. در قرآن چهار مرتبه كلمه «هَنِيئاً» بكار رفته كه سه بار آن براى نعمتهاى بهشتى است.
پیام ها
1- در قيامت، پرونده عمل هر كس را در اختيارش مىگذارند. «أُوتِيَ كِتابَهُ»
2- خداوند در قيامت، بر اساس پرونده مكتوب و مستند، مردم را محاكمه و كيفر و پاداش مىدهد. «أُوتِيَ كِتابَهُ»
3- نه يقين، بلكه حتّى ظنّ و گمان به وقوع قيامت، مىتواند انسان را كنترل كند.
«إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ»
4- قيامت، دوره برداشتِ دانههايى است كه در دنيا كاشته شده باشد. «بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ»
5- علاقه به كشف كمالات، امرى فطرى است وتا قيامت وجود دارد. «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ»
6- اگر ايمان به حساب و كتاب سبب تقوا و پرهيز از لذّتهاى حرام دنيوى و محروميتهاى موقّت مىشود، در عوض زندگى در بهشت، كاملًا رضايت بخش خواهد بود. «فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُطُوفُها دانِيَةٌ «23»
قُطُوفُها دانِيَةٌ: ميوههاى آن كه چيده شود نزديك است به ايستاده و نشسته و خوابيده.
از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه: مؤمن در
جلد 13 - صفحه 294
حالى كه خوابيده باشد، ميوه بهشت را بچيند و تناول كند. «1» يا نزديك است به رسيدن، چون يكى را چيند، ديگرى در جاى او پديد آيد.
عطّار بن يسار از سلمان فارسى رضوان اللّه عليه روايت نموده از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه فرمود: هيچكس از شما به بهشت نرود، مگر به جواز، مضمونش آنكه: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم هذا كتاب من اللّه بفلان بن فلان ادخلوه جنّة قطوفها دانية. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15»
وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20»
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24»
ترجمه
همانا ما چون طغيان كرد آب حمل كرديم شما را در كشتى
تا قرار دهيم آنرا براى شما عبرتى و نگاه دارد آنرا گوشى نگاه دارنده
پس چون دميده شود در صور يكبار دميدن
و برداشته شود زمين و كوهها پس در هم شكسته شوند يك بار در هم شكسته شدن
پس چنين روز واقع شود آن واقع شونده
و شكافته شود آسمان پس آن در چنين روز است سست
و فرشتگان در اطراف آنند و برميدارد عرش پروردگارت را بالاى سر آنها در چنين روز هشت فرشته
در چنين روز عرضه داشته شويد پنهان نميماند از شما هيچ امر پنهانى
پس امّا كسيكه داده شد نامه او بدست راستش پس ميگويد بگيريد بخوانيد نامه مرا
همانا من دانستم آنكه من ملاقات كنندهام حسابم را
پس او است در گذرانى پسنديده
در بهشتى بلند مرتبه
ميوههاى آن نزديك است
بخوريد و بياشاميد گوارا باشد بسبب آنچه پيش فرستاديد در روزهاى گذشته.
تفسير
خداوند بعد از نقل شمهئى از احوال امم سابقه اشارهئى بطوفان نوح فرموده باين تقريب كه ما وقتى كه طغيان نمود آب از حدّ اعتدال و عالمگير شد حمل كرديم پدران شما مردم ناسپاس را در كشتى و سفينه جاريه تا قرار دهيم اينمعامله خودمان را با اهل ايمان بحضرت نوح موجب تذكّر و عبرت و پند براى شما مردم كه اطلاع بر اين قضيّه پيدا كردهايد و براى آنكه نگهدارى و حفظ كند و موجب اعتبار صاحب خود قرار دهد گوش شنوا و نگهدار و حافظ اين قبيل امور
جلد 5 صفحه 261
عبرتآور و فراموش نكند آنرا در مدّت عمر و شرح اين قضيّه در سور سابقه مكرّر ذكر شده است و مستفاد از چند روايت معتبر از طريق عامّه و خاصّه آنستكه وقتى اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از خدا خواست كه گوش امير المؤمنين عليه السّلام را چنين گوشى قرار دهد و اجابت شد و بعد از آن هر چه امير المؤمنين عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيد فراموش نكرد و در بعضى از آن روايات ذكر شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود آنچه شنيدم از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فراموش نكردم و نسيان سزاوار براى من نبود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى على خدا بمن امر فرمود كه نزديك بتو شوم و از تو دور نگردم و بياموزم ترا و حفظ كنى تو و حقّ خدا است كه تو را حافظ فرمايد پس نازل شد و تعيها اذن واعية و چون در اوّل سوره اشاره باهوال قيامت شده بود بعد از ذكر شمهئى از احوال مكذّبين آن خداوند عود به بيان اهوال آنروز فرموده ميفرمايد پس چون يكبار در صور دميده شد كه آنرا نفخه اولى خوانند كه بآن عالم دنيا خراب و ويران گردد و زمين و كوهها از جاى خودشان بلند شوند و بهم خورده و كوفته شوند يكمرتبه و اجزاء آنها نرم و متلاشى گردد پس آنروز روز وقوع واقعه قيامت است و آسمانها شكافته گردد و ملائكه بزير آيند و در آنروز آسمان مانند پنبه زده شده پوش و سست است و ملائكه در اطراف و جوانب آسمان زيست نمايند و منتظر اجراء اوامر الهى نسبت باهل ايمان و كفر ميباشند و هشت ملك از آنملائكه عرش خداوند را بالاى سر ملائكه يا خودشان نگاه ميدارند در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه حمله عرش امروز چهارند و روز قيامت چهار افزوده خواهد شد پس هشت خواهند شد و در بعضى از روايات عرش بعلم تفسير شده و حمله آن بچهار نفر از انبياء سابق كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام باشند و چهار نفر ديگر پيغمبر آخر الزمان و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهم اجمعين ميباشند و در بعضى عرش بعلم و حمله آن بچهار نفر از خانواده رسالت و چهار نفر از كسانيكه خدا بخواهد تفسير شده است و راجع بعرش در ذيل آية الكرسى و ساير آيات مناسبه بياناتى گذشته كه مناسبت با آن معنى مدخليّت در تحقيق حمله آن دارد
جلد 5 صفحه 262
و شايد مراد از حمله عرش كه امروز چهارند چهار دسته از ملائكه باشد كه بچهار جانب عالم احاطه دارند و دو برابر شدن كه ثمانيه است در روز قيامت كنايه از دو برابر شدن ظهور سلطنت خداوند باشد در آنروز كه ديگر حكمفرمائى و لو بحسب ظاهر جز ذات اقدس احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفتهاند و اللّه اعلم بحقائق الامور و اسرارها و روز قيامت كه تمام بندگان در پيشگاه الهى كه پادشاه حقيقى است مانند لشگرشان داده و عرضه داشته شوند تمام حقائق و بواطن و سرائر آنها آشكار گردد و هيچ قول و فعل و نيّت و عقيدتى از مردم بحال اختفاء باقى نميماند و بنابراين محتمل است خافية صفت سريره محذوف باشد و ميشود مصدر باشد مانند عافية و عاقبة و در آنروز مردم دو دسته ميشوند يكدسته نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و آنان هر يك از شدّت بهجت و سرور باهل محشر ميگويند بگيريد بخوانيد نامه اعمال مرا من در دنيا يقين داشتم روزى بحساب من رسيدگى خواهد شد لذا خودم بحساب خود رسيدم و آنرا تصفيه نمودم تا امروز گرفتار نباشم و اعمال خوب من زيادتر از اعمال بدم باشد و كلمه هاؤم اسم فعل است بمعناى خذ و ظنّ در آخرت يقين است و هاء در كتابيه و امثال آن هاء سكت و استراحت است و در وقف زياد ميشود و اواخر آيات را مشابه هم مينمايد و چنين شخصى در زندگانى و گذران و تعيّش پسنديده است و قمّى ره فرموده مراد از راضيه مرضيّه است وضع شده فاعل بجاى مفعول و ظاهرا براى مبالغه باشد يعنى بقدرى مورد پسند است كه خودش هم خود را پسند نموده و در بهشتى كه بلندى منزلت و مكانت آن محتاج به بيان نيست جاى دارند و از خصوصيّات و امتيازات ميوجات آن آنستكه در دسترس اهل آن است و بدلخواه ايشان حاضر ميشود در هر حال كه باشند از ايستاده و نشسته و دراز كشيده و ملائكه رحمت از جانب خداوند بآنها ميگويند بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما باشد براى آنكه در دنيا بزحمت تن در داديد و اعمال خوب داشتيد در مجمع نقل نموده كه يكنفر از اهل كتاب خدمت پيغمبر رسيد و عرضه داشت اى ابو القاسم تو گمان ميكنى اهل
جلد 5 صفحه 263
بهشت ميخورند و ميآشامند حضرت فرمود قسم بخدا بهر يكنفر از آنها قوّه يكصد نفر در خوردن و آشاميدن و جماع نمودن داده ميشود او عرضه داشت چنين شخصى احتياج بدفع پيدا ميكند فرمود عرق ميشود كه از او خارج ميگردد مانند بوى مشك و چون چنين شود دلش فرو رود و شايد كلمه هنيئا اشاره به اين معنى باشد يعنى گوارا باد براى شما گوارا بودنى كه بهيچ وجه موجب آزار و اذيّت شما نگردد
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23»
بهشتي که در اعلا درجه علو است و شاخهاي درختان او پر از ميوهها و سر برگشته که دسترس اهل بهشت است.
خداوند در بهشت براي اهل بهشت از هيچگونه نعمتي و تفضلي دريغ نداشته فقط تفاوت درجات در لذت بخشي آنها است هر چه ايمان قويتر و اعمال صالحه بيشتر و تقوي بالاتر باشد التذاذش بيشتر است و اينکه بنحوي است که بالاتر درك زيادتي التذاذ را ميكند ولي نازلتر درك نميكند که موجب غم و اندوه و حسرت او شود و همچنين در جهنم تمام در اشد عذاب هستند ولي تفاوت مراتب دارند در تعذيب و هر كس خيال ميكند که عذاب او اشد عذاب است و شديدتر از خود را درك نميكند که باعث تسلي او شود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 23)- بهشتی که «میوههایش در دسترس است» (قطوفها دانیة).
نه زحمتی برای چیدن میوهها در کار است، و نه مشکلی برای نزدیک شدن به درختان پربارش، و اصولا تمام نعمتهایش بدون استثنا در دسترس است.
نکات آیه
۱ - میوه هاى بوستان هاى بهشتى، نزدیک و در دسترس بهشتیان است. (قطوفها دانیة) «قِطْف» (مفرد «قطوف») در معناى میوه چیده شده و نیز میوه آماده چیدن به کار مى رود.(لسان العرب)
۲ - بهشتیان، در اوج رفاه و راحتى به سر مى برند. (قطوفها دانیة) وجود میوه هاى آماده و در دسترس براى بهشتیان، حاکى از برخوردارى آنان از رفاه و راحتى بسیار است.
موضوعات مرتبط
- بهشت: نزدیکى میوه هاى بهشت ۱; ویژگیهاى میوه هاى بهشت ۱
- بهشتیان: آسایش بهشتیان ۲
منابع